در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 125

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در ولایت، حجت و قرب الهی در عصر غیبت

جلسات دورهمی: تأملاتی در ولایت، حجت و قرب الهی در عصر غیبت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۵)

دیباچه

این نوشتار، بازخوانی و بازنویسی درس‌گفتار شماره ۱۲۵ از سلسله درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره است که در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۸۹ ایراد شده و به بررسی عمیق مفهوم ولایت، رابطه آن با حجت و عصمت، و چالش‌های مرتبط با آن در عصر غیبت می‌پردازد. محور این جلسه، تأمل در چیستی ولایت، معیارهای قرب الهی، و ضرورت آگاهی‌بخشی در برابر ادعاهای نادرست در این حوزه است. استاد فرزانه با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و روایات، به نقد تقلیدی بودن علم دینی، پراکندگی در فهم ولایت، و موانع کسب معرفت پرداخته و راهکارهایی چون ایجاد سازوکارهای علمی برای ارزیابی ادعاها ارائه کرده‌اند. این متن، با زبانی روشن و وزین، مفاهیم را در قالبی منسجم و نظام‌مند ارائه می‌دهد، گویی که ولایت چون نوری است که در تاریکی عصر غیبت، راه هدایت را برای سالکان روشن می‌سازد.

بخش نخست: چیستی ولایت و چالش‌های آن در عصر غیبت

جدایی ولایت، حجت و قدرت در عصر غیبت

استاد فرزانه تأکید دارند که در زمان حضور ائمه علیهم‌السلام، ولایت، حجت و قدرت در وجود ایشان متحد بود، اما در عصر غیبت، این سه از یکدیگر جدا شده‌اند. این جدایی، چون شکافی در بنای عظیم دیانت، به پراکندگی در فهم و اجرای ولایت منجر شده و چالش‌هایی را در علم دینی پدید آورده است. در نبود حضور مستقیم ائمه، فقدان وحدت این سه عنصر، تشخیص ولایت حقیقی را دشوار ساخته و زمینه‌ساز سردرگمی در جامعه شده است. این دیدگاه با آیه شریفه فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (سوره کهف، آیه ۲۵؛ برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری دادیم) همخوانی دارد، که بر تفاوت مراتب اولیا و انبیا دلالت می‌کند.

درنگ: جدایی ولایت، حجت و قدرت در عصر غیبت، به پراکندگی در فهم ولایت و چالش‌هایی در علم دینی منجر شده است.

امکان جمع ولایت و حجت در یک فرد

استاد فرزانه تأکید دارند که جمع ولایت و حجت در یک فرد، کمال مطلوب است، اما الزامی نیست. وجود فردی که هم عارف کامل باشد و هم فقیه ماهر، چون گوهری نایاب است که دیانت را به اوج می‌رساند. بااین‌حال، اگر چنین ترکیبی میسر نشد، فقها به فقه و عرفا به معنویت می‌پردازند و هرکدام در حوزه خود به هدایت جامعه کمک می‌کنند. این دیدگاه، ولایت را چون درختی می‌داند که شاخه‌های فقه و عرفان، هر یک به‌گونه‌ای میوه هدایت را به بار می‌آورند.

درنگ: جمع ولایت و حجت در یک فرد، ایده‌آل است، اما الزامی نیست و فقها و عرفا می‌توانند جداگانه به هدایت جامعه بپردازند.

ضرورت آگاهی‌بخشی در مورد ولایت

استاد فرزانه آگاهی‌بخشی در مورد ولایت را، در صورت توانایی، وظیفه‌ای ضروری می‌دانند. این وظیفه، چون مشعلی است که در برابر تاریکی ادعاهای دروغین، راه حقیقت را روشن می‌سازد. افرادی که توانایی تشخیص صحت و سقم ادعاهای ولایت را دارند، باید جامعه را از گمراهی مدعیان دروغین آگاه سازند. این مسئولیت، به‌ویژه در عصر غیبت که مدعیان ناصواب فراوانند، اهمیتی دوچندان می‌یابد.

درنگ: آگاهی‌بخشی در مورد ولایت، وظیفه‌ای ضروری برای کسانی است که توانایی تشخیص ادعاهای حقیقی و ناصواب را دارند.

چالش مدعیان دروغین ولایت

استاد فرزانه فراوانی مدعیان دروغین ولایت و عرفان را مشکلی اساسی در علم دینی می‌دانند. این مدعیان، چون ابرهایی تیره، حقیقت ولایت را در پس ادعاهای بی‌اساس خود پنهان می‌کنند. تشخیص صحت این ادعاها، نیازمند معیارهای دقیق و علمی است تا جامعه از سردرگمی رهایی یابد. استاد فرزانه تأکید دارند که بسیاری از این مدعیان، فاقد معرفت و صدق لازم‌اند و ادعاهایشان به هرج‌ومرج در حوزه معنویت دامن می‌زند.

درنگ: فراوانی مدعیان دروغین ولایت، چالشی اساسی در علم دینی است که نیازمند معیارهای دقیق برای تشخیص صحت ادعاها است.

بخش دوم: نقد علم دینی و راهکارهای اصلاح

نقد تقلیدی بودن علم دینی

استاد فرزانه از تقلیدی بودن بسیاری از آثار فقهی انتقاد کرده و معتقدند که فقهای برجسته‌ای مانند شیخ انصاری، به دلیل نوآوری و استقلال فکری، نادرند. بسیاری از فقها، به‌جای خلاقیت، از یکدیگر تقلید کرده‌اند، گویی که قلمشان در جویباری راکد از تکرار گرفتار شده است. آثار فقهی برجسته، مانند کارهای شیخ انصاری در باب معاطات، چون چشمه‌هایی زلال، از ذهن خلاق و مستقل او سرچشمه گرفته‌اند. این تقلید، به کاهش عمق علم دینی منجر شده و نیازمند بازنگری است.

درنگ: تقلیدی بودن علم دینی، مانع از نوآوری و پیشرفت آن شده و نیازمند خلاقیت و استقلال فکری است.

نیاز به بانک اطلاعاتی در علم دینی

استاد فرزانه پیشنهاد ایجاد بانک اطلاعاتی برای ارزیابی فقها و عالمان را مطرح می‌کنند تا ادعاهای بی‌اساس کاهش یابد. این سازوکار، چون ترازویی دقیق، امکان سنجش علمی و عینی شایستگی‌ها را فراهم می‌سازد. با ایجاد چنین بانکی، هر فردی می‌تواند ادعای خود را ارائه دهد و از طریق آزمون‌های دقیق، صحت آن سنجیده شود. این فرآیند، از هرج‌ومرج در علم دینی جلوگیری کرده و به شناسایی افراد شایسته کمک می‌کند.

درنگ: ایجاد بانک اطلاعاتی برای ارزیابی فقها و عالمان، راهکاری برای کاهش ادعاهای بی‌اساس و تقویت علم دینی است.

مالکیت در فقه و ضرورت رعایت آن

استاد فرزانه به مسئله مالکیت در فقه، حتی برای حیوانات و منابع طبیعی، اشاره کرده و اسراف را تخلف از حقوق مالک می‌دانند. در فقه، همه موجودات و منابع، مالکیت خاص یا عام دارند، گویی که زمین و هر آنچه در آن است، امانتی الهی است. اسراف در استفاده از این منابع، چون خیانت در این امانت، مسئولیت شرعی به دنبال دارد. این دیدگاه، بر ضرورت رعایت حدود شرعی در تعامل با محیط زیست تأکید دارد و با آیه شریفه وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (سوره انعام، آیه ۱۴۱؛ و اسراف نکنید که خدا اسراف‌کنندگان را دوست ندارد) همخوانی دارد.

درنگ: اسراف در منابع، تخلف از مالکیت شرعی است و مسئولیت حفظ امانت‌های الهی را به دنبال دارد.

تشخیص صحت و سقم ادعاها

استاد فرزانه تشخیص صحت و سقم ادعاهای ولایت و فقه را وظیفه‌ای جمعی می‌دانند. این فرآیند، چون غربال حقیقت، از سردرگمی جامعه جلوگیری کرده و به شناسایی افراد شایسته کمک می‌کند. ارزیابی دقیق، نیازمند معیارهای علمی و عینی است تا ادعاهای بی‌اساس از حقیقت جدا شوند. این دیدگاه، بر ضرورت ایجاد سازوکارهای نظام‌مند برای سنجش شایستگی‌ها تأکید دارد.

درنگ: تشخیص صحت و سقم ادعاهای ولایت و فقه، وظیفه‌ای جمعی است که نیازمند معیارهای علمی و دقیق است.

نقش نوآوری در فقه

استاد فرزانه نوآوری در فقه را عامل تمایز فقهای برجسته می‌دانند و از تقلید در علم دینی انتقاد می‌کنند. فقهای برجسته، مانند شیخ انصاری، با ارائه دیدگاه‌های نوآورانه، چون ستارگانی در آسمان علم دینی درخشیده‌اند. تقلید، گویی زنجیری است که قلم فقیه را از پرواز بازمی‌دارد. آثار شیخ انصاری در معاطات، حدود، دیات و قصاص، نمونه‌هایی از خلاقیت فکری هستند که علم دینی را غنا بخشیده‌اند.

درنگ: نوآوری در فقه، عامل تمایز فقهای برجسته است و تقلید مانع از پیشرفت علم دینی می‌شود.

بخش سوم: ولایت، عصمت و قرب الهی

ولایت و عصمت نسبی اولیای الهی

استاد فرزانه تأکید دارند که اولیای الهی معصوم نیستند، اما به دلیل تأییدات الهی، از خطاهای فاحش مصون می‌مانند. این تأییدات، چون سپری الهی، اولیا را در مسیر هدایت حفظ می‌کند. این دیدگاه با آیه شریفه فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (سوره کهف، آیه ۲۵؛ برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری دادیم) همخوانی دارد، که بر تفاوت مراتب اولیا و انبیا دلالت می‌کند. اولیای الهی، اگرچه ممکن است خطا کنند، اما خطاهایشان به دلیل روش‌های خاص و تأییدات الهی، کمتر به نظر می‌رسد.

درنگ: اولیای الهی معصوم نیستند، اما به دلیل تأییدات الهی، از خطاهای فاحش مصون می‌مانند.

نقد خطاهای ظاهری اولیای الهی

استاد فرزانه به نقد این دیدگاه می‌پردازند که اولیای الهی خطاهای زیادی دارند. خطاهای ظاهری اولیا، اغلب نتیجه عدم درک روش‌های خاص ایشان است، گویی که دیگران از فهم باطن کارهایشان عاجزند. این روش‌ها، چون رازهایی نهفته، مبتنی بر معرفت باطنی و تأییدات الهی‌اند. به‌عنوان مثال، کارهای حضرت خضر علیه‌السلام، که در قرآن کریم به‌عنوان پیغمبر باطنی ذکر شده، ممکن است برای دیگران خطا به نظر آید، اما در حقیقت، از فتوای الهی سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: خطاهای ظاهری اولیای الهی، اغلب نتیجه عدم درک روش‌های خاص و تأییدات الهی ایشان است.

مفهوم قرب و اقسام آن

استاد فرزانه قرب را نزدیکی به هر چیز می‌دانند که آثار آن را در فرد منعکس می‌کند. قرب به خداوند، چون جویباری زلال، صفاتی مانند علم، کمال و طهارت را در فرد ایجاد می‌کند، در حالی که قرب به امور مادی، آثار متناسب با آن را به دنبال دارد. به‌عنوان مثال، قرب به آتش، گرما و سوزش را پدید می‌آورد، و قرب به آب، رطوبت و خنکی را. این دیدگاه، قرب را چون آیینه‌ای می‌داند که آثار مقرّب الیه را در خود بازمی‌تاباند.

درنگ: قرب به هر چیز، آثار آن را در فرد منعکس می‌کند و قرب به خداوند، صفات الهی را در او متجلی می‌سازد.

معیار قرب الهی

استاد فرزانه معیار قرب الهی را کسب کمالات الهی مانند معرفت، علم، ایثار، متانت، افتادگی و صفا می‌دانند. این کمالات، چون گوهرهایی درخشان، سالک را به سوی خداوند نزدیک می‌کنند. قرب الهی، گویی سفری است که با کسب این صفات، راه هموار می‌شود و آیه شریفه وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ (سوره بقره، آیه ۲۸۲؛ از خدا بترسید و خدا به شما می‌آموزد) بر نقش تقوا و معرفت در این مسیر دلالت دارد.

درنگ: معیار قرب الهی، کسب کمالات الهی مانند معرفت، تقوا، ایثار و متانت است.

تفاوت قرب صوری و حقیقی

استاد فرزانه بین قرب صوری و حقیقی تمایز قائل شده و ضعف در کسب ولایت را نتیجه قرب صوری می‌دانند. قرب صوری، مانند عباداتی بدون معرفت، چون پوسته‌ای توخالی است که به ولایت حقیقی منجر نمی‌شود. قرب حقیقی، با صدق و معرفت، چون جانی در کالبد دیانت، به کسب کمالات الهی می‌انجامد. برای مثال، دو رکعت نماز با صدق و معرفت، چون گوهری بی‌همتا، برتر از هزاران رکعت نماز صوری است.

درنگ: قرب صوری، بدون معرفت، به ولایت حقیقی منجر نمی‌شود، اما قرب حقیقی با صدق و معرفت، کمالات الهی را به ارمغان می‌آورد.

نقش معرفت در قرب الهی

استاد فرزانه معرفت را مهم‌ترین عامل در کسب قرب الهی دانسته و تأکید دارند که صدق بدون معرفت کافی نیست. معرفت، چون کلیدی است که درهای قرب الهی را می‌گشاید، در حالی که صدق، اگرچه ارزشمند است، بدون معرفت به مقصد نمی‌رسد. عوام ممکن است صدق داشته باشند، اما فقدان معرفت، آن‌ها را از ولایت حقیقی بازمی‌دارد. این دیدگاه، معرفت را چون نوری می‌داند که مسیر قرب را روشن می‌سازد.

درنگ: معرفت، شرط اصلی قرب الهی است و صدق بدون معرفت به ولایت حقیقی نمی‌انجامد.

بخش چهارم: مسیر کسب قرب الهی

چگونگی کسب قرب الهی

استاد فرزانه کسب قرب الهی را ترکیبی از تلاش فردی و عنایت الهی می‌دانند. محبین با تلاش و زحمت، و محبوبین با عنایت الهی، به این قرب دست می‌یابند. این فرآیند، چون سفری است که سالک با گام‌های استوار و توفیق الهی در آن پیش می‌رود. تلاش، مانند کاشتن بذری است که با عنایت الهی به بار می‌نشیند. آیه شریفه وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (سوره عنکبوت، آیه ۶۹؛ و کسانی که در راه ما کوشیدند، به‌یقین آن‌ها را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم) بر نقش تلاش و هدایت الهی تأکید دارد.

درنگ: قرب الهی، ترکیبی از تلاش فردی (محبین) و عنایت الهی (محبوبین) است.

موانع کسب معرفت

استاد فرزانه موانعی مانند طمع، زرنگی و خودمحوری را مانع کسب معرفت و قرب الهی می‌دانند. این صفات، چون غبارهایی هستند که ذهن و قلب را از دریافت نور معرفت محروم می‌کنند. اصلاح نفس و پرهیز از این موانع، چون پاک کردن آیینه دل، شرط موفقیت در این مسیر است. سالکی که در دام طمع یا خودمحوری افتد، گویی در چاهی گرفتار شده که راه به سوی نور را گم کرده است.

درنگ: طمع، زرنگی و خودمحوری، موانع اصلی کسب معرفت و قرب الهی‌اند و اصلاح نفس، شرط موفقیت در این مسیر است.

نقش مربی در مسیر قرب

استاد فرزانه وجود مربی آگاه را برای هدایت در مسیر قرب الهی ضروری می‌دانند. مربی، چون راهنمایی است که سالک را از بیراهه‌ها حفظ کرده و به سوی مقصد هدایت می‌کند. این مربی باید خود دارای معرفت و صدق باشد تا بتواند سالک را به درستی راهنمایی کند. فقدان مربی آگاه، گویی سفری بدون نقشه است که سالک را به گمراهی می‌کشاند.

درنگ: مربی آگاه، با شناخت هدف و مسیر، سالک را در راه قرب الهی هدایت کرده و از انحراف حفظ می‌کند.

شروط موفقیت در مسیر ولایت

استاد فرزانه عدم شک و شرط را دو عامل اصلی موفقیت در مسیر ولایت می‌دانند. شک، چون سایه‌ای است که نور اطمینان را کمرنگ می‌کند، و شرط، چون معامله‌گری با خداوند، سالک را از صدق بازمی‌دارد. سالک باید با اطمینان و صدق کامل، چون جویباری زلال، در مسیر ولایت جاری شود. این دیدگاه، بر ضرورت اخلاص و اطمینان در دینداری تأکید دارد.

درنگ: عدم شک و شرط، دو عامل اصلی موفقیت در مسیر ولایت‌اند و سالک باید با صدق و اطمینان گام بردارد.

تدریجی بودن کسب معرفت

استاد فرزانه کسب معرفت و قرب را فرآیندی تدریجی می‌دانند که نیازمند صبر و اصلاح مستمر است. این فرآیند، چون رشد میوه‌ای است که با مراقبت و زمان به بار می‌نشیند. هیچ کمالی یک‌شبه حاصل نمی‌شود و سالک باید با صبر و تلاش، گام‌به‌گام پیش رود. غفلت، مانند آفتی است که این میوه را تهدید می‌کند و اصلاح مستمر، راه دفع آن است.

درنگ: کسب معرفت و قرب، فرآیندی تدریجی است که نیازمند صبر، اصلاح مستمر و دوری از غفلت است.

نقش رزق حلال و محیط در کسب معرفت

استاد فرزانه رزق حلال و محیط مناسب را از عوامل مؤثر در کسب معرفت می‌دانند. رزق حلال، چون آبی پاک، قلب و ذهن را برای دریافت معرفت آماده می‌سازد، و محیط معنوی، چون بستری حاصلخیز، رشد معرفت را تسهیل می‌کند. این عوامل، مانند خاک و آب برای نهالی هستند که میوه معرفت را به بار می‌آورد.

درنگ: رزق حلال و محیط مناسب، پیش‌نیازهای کلیدی برای کسب معرفت و قرب الهی‌اند.

مراتب متفاوت ولایت و معرفت

استاد فرزانه تأکید دارند که ولایت و معرفت مراتب متفاوتی دارند و همه افراد نمی‌توانند به مراتب بالای آن دست یابند. این تفاوت، چون مراتب نردبانی است که هر فرد به فراخور ظرفیت و تلاش خود بر آن گام می‌نهد. آیه شریفه فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (سوره کهف، آیه ۲۵؛ برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری دادیم) بر این تفاوت مراتب دلالت دارد.

درنگ: ولایت و معرفت دارای مراتب متفاوت‌اند و همه افراد به مراتب بالای آن دست نمی‌یابند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتار شماره ۱۲۵ استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی عمیق مفهوم ولایت، رابطه آن با حجت و عصمت، و چالش‌های آن در عصر غیبت پرداخته است. استاد فرزانه با تأکید بر جدایی ولایت، حجت و قدرت در عصر غیبت، به مشکلات ناشی از ادعاهای دروغین و تقلیدی بودن علم دینی اشاره کرده و راهکارهایی چون ایجاد بانک اطلاعاتی برای ارزیابی فقها و عالمان ارائه داده‌اند. مفهوم قرب الهی، به‌عنوان معیار اصلی ولایت، با تبیین اقسام قرب، نقش معرفت، و موانع آن، به‌گونه‌ای روشن تشریح شده است. نقش مربی آگاه، رزق حلال، و محیط مناسب، به‌عنوان پیش‌نیازهای کسب معرفت، برجسته شده و بر تدریجی بودن این مسیر تأکید شده است. آیات قرآن کریم و روایات، چارچوب معرفتی این مباحث را تقویت کرده و بر ضرورت اخلاص، دوری از شک و شرط، و تلاش مستمر در مسیر ولایت دلالت دارند. این متن، چون چراغی روشن، راه را برای درک عمیق‌تر ولایت و قرب الهی هموار ساخته و مخاطبان را به تأمل در این مفاهیم دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی