متن درس
جلسات دورهمی: تأملاتی در عرفان و معرفت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳۶)
دیباچه
این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای با حضور شاگردان زن در شیراز، به کاوشی عمیق در ساحت عرفان و معرفت میپردازد. عرفان، چونان سفری به سوی قلههای معرفت الهی، مسیری است پرمخاطره و در عین حال سرشار از زیبایی و تعالی. این متن، با تأمل در تفاوتهای بنیادین میان علم و معرفت، چالشهای سلوک عرفانی، و الزامات آن، راه را برای فهمی ژرفتر از حقیقت عرفان هموار میسازد. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و روایات، این اثر به تبیین سختیها، ظرافتها، و کمالات این مسیر پرداخته و خواننده را به تأمل در پیوند عرفان با اخلاق، صدق، و صفا دعوت میکند. نوشتار پیشرو، چون چراغی در مسیر سلوک، تلاش دارد تا راهنمای جویندگان حقیقت باشد و آنها را به سوی معرفتی ناب و خالص رهنمون سازد.
بخش نخست: تمایز علم و معرفت
علم و معرفت: دو ساحت متمایز
استاد فرزانه قدسسره، با تبیینی روشن، علم را به دانستن صفات و معرفت را به شناخت حقیقت و ذات تعریف میکنند. علم، چون نقشهای است که راه را نشان میدهد، اما معرفت، چون خود راه است که سالک را به مقصد میرساند. علم، به دانستن ویژگیها و صفات محدود است، در حالی که معرفت، به شناخت وجودی و شهودی حقیقت منجر میشود. این تمایز، با مثال زبانی «عَلِمْتُ» (دانستم) و «عَرَفْتُ» (شناختم) روشن میشود. «عَلِمْتُ»، جملهای ناقص است که نیازمند متمم، مانند «عالمٌ» یا «شاعرٌ»، است، اما «عَرَفْتُ»، جملهای کامل است که به تنهایی معنای شناخت عمیق را منتقل میکند. این تفاوت، چونان فاصله میان دانستن از دور و لمس حقیقت از نزدیک، عرفان را بهعنوان مسیری متمایز از علم معرفی میکند.
| درنگ: علم، دانستن صفات است و معرفت، شناخت حقیقت و ذات. عرفان، در پی معرفت است، نه صرف علم. |
شناخت خدا: هدف غایی عرفان
هدف عرفان، شناخت خداوند است، چنانکه در کلام امیرمؤمنان علیهالسلام آمده: «عَرَفْتُ اللَّهَ» (خدا را شناختم). این شناخت، چون گوهری در صدف، فراتر از دانستن صفات الهی است و به درک ذات و حقیقت الهی میرسد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که دانستن صفات، مانند علم، جملهای ناقص است، اما شناخت ذات، جملهای کامل و تمام است. این شناخت، چون خورشیدی که تاریکیهای جهل را میزداید، سالک را به سوی قرب الهی هدایت میکند. به عنوان مثال، دانستن اینکه خداوند عالم یا شاعر است، به علم محدود است، اما شناخت خداوند، به معرفتی وجودی و عمیق منجر میشود که هدف غایی عرفان است.
| درنگ: هدف عرفان، شناخت ذات الهی است، نه صرف دانستن صفات الهی، که سالک را به قرب وجودی رهنمون میسازد. |
جمعبندی بخش نخست
عرفان، در تمایز با علم، به دنبال شناخت حقیقت و ذات الهی است، نه صرف دانستن صفات. این مسیر، چونان سفری از ظاهر به باطن، نیازمند فهمی عمیقتر از دانستنهای نظری است. استاد فرزانه قدسسره، با تبیین تفاوت میان «عَلِمْتُ» و «عَرَفْتُ»، عرفان را بهعنوان راهی برای شناخت وجودی خداوند معرفی میکنند. این شناخت، چون نوری که راه را روشن میکند، هدف غایی عرفان است و سالک را به سوی کمال رهنمون میسازد.
بخش دوم: سختیها و مخاطرات عرفان
عرفان: امتحانی عملی و پرمخاطره
استاد فرزانه قدسسره، عرفان را به رانندگی تشبیه میکنند که خود، امتحانی عملی و پرمخاطره است. برخلاف علم که یادگیری آن میتواند بدون خطر باشد، عرفان، چون جادهای باریک و پرپیچوخم، با مخاطرات همراه است. اگر سالک در این مسیر خطا کند، ممکن است به نابودی معنوی یا «نفله شدن» منجر شود، مانند رانندهای که با اشتباه، به تصادف و آسیب گرفتار میآید. این تشبیه، چون آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، بر دشواری و ظرافت عرفان تأکید دارد. عرفان، برخلاف علم که با مطالعه و تکرار قابل دستیابی است، نیازمند مواجهه با چالشهای واقعی و وجودی است.
| درنگ: عرفان، امتحانی عملی و پرمخاطره است که برخلاف علم، با خطرهای واقعی همراه است و نیازمند آمادگی وجودی است. |
مثال مردان آهنین: کمیابی موفقیت
با اشاره به مسابقات مردان آهنین، استاد فرزانه قدسسره عرفان را مسیری توصیف میکنند که در آن، تنها معدودی به موفقیت میرسند. همانگونه که در این مسابقات، بسیاری به دلیل سختیها آسیب میبینند و تنها افراد انگشتشمار به پیروزی دست مییابند، در عرفان نیز، موفقیت به دلیل دشواریها و الزامات خاص، نادر است. این مثال، چونان نقشی بر سنگ، سختی و نخبهگرایانه بودن عرفان را نشان میدهد. حتی در میان اهل علم، تنها تعداد محدودی به سوی عرفان گام برمیدارند و از این میان، تنها عدهای معدود به مقصد میرسند.
| درنگ: عرفان، مسیری نخبهگرایانه است که به دلیل سختیها و الزامات خاص، موفقیت در آن نادر و برای معدودی قابل دسترسی است. |
جمعبندی بخش دوم
عرفان، چون جادهای پرمخاطره، از علم متمایز است و نیازمند آمادگی وجودی و مواجهه با چالشهای واقعی است. استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه عرفان به رانندگی و مسابقات مردان آهنین، بر سختی و کمیابی موفقیت در این مسیر تأکید دارند. این دشواری، چون خاری در راه، سالک را به آمادگی، دقت، و تعهد فرا میخواند تا از مخاطرات این مسیر مصون بماند.
بخش سوم: الزامات سلوک عرفانی
نیاز به مربی و صدق در عرفان
استاد فرزانه قدسسره، معرفت را نیازمند مربی، زحمت، صدق، و سلامت میدانند. برخلاف علم که میتواند خودآموز باشد، عرفان نیازمند مربیای است که دست سالک را بگیرد و او را در مسیر هدایت کند. صدق، چون آبی زلال، قلب سالک را از آلودگیها پاک میکند، و سلامت، چون سپری محافظ، او را از گزند گناه مصون میدارد. این الزامات، چون ستونهای بنایی عظیم، پایههای سلوک عرفانی را تشکیل میدهند. بدون مربی، زحمت، و صدق، سالک در این مسیر به مقصد نخواهد رسید.
| درنگ: عرفان، نیازمند مربی، زحمت، صدق، و سلامت است که سالک را در مسیر معرفت الهی هدایت و محافظت میکنند. |
ارتزاق حلال: پایهای برای سلوک
ارتزاق حلال، چه در بعد ظاهری (غذای حلال) و چه در بعد باطنی (پرهیز از گناه، غرور، و لغو)، از الزامات بنیادین عرفان است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که همانگونه که ماشین برای حرکت به سوخت مناسب نیاز دارد، سالک نیز برای پیشرفت در مسیر عرفان به تغذیه حلال و قلب پاک نیازمند است. این پاکی، چون نسیمی که غبار را میزداید، دل را برای دریافت فیض الهی آماده میسازد. پرهیز از حرام و حتی برخی امور حلال غیرضروری، سالک را به سوی مقصد متعالی هدایت میکند.
| درنگ: ارتزاق حلال، در ابعاد ظاهری و باطنی، پایهای برای سلوک عرفانی است که دل را برای دریافت فیض الهی آماده میسازد. |
پرهیز از امور غیرضروری
استاد فرزانه قدسسره، بر پرهیز از امور غیرضروری، حتی اگر حلال باشند، تأکید دارند. برخی امور، هرچند مباح، ممکن است سالک را از مسیر معرفت دور کنند. این پرهیز، چون انتخاب راهی مستقیم در میان انبوه مسیرهای پرپیچوخم، سالک را به تمرکز بر هدف اصلی دعوت میکند. این انتخاب دقیق، نشانهای از تعهد و جدیت در مسیر عرفان است.
| درنگ: پرهیز از امور غیرضروری، حتی اگر حلال باشند، سالک را به تمرکز بر هدف اصلی عرفان دعوت میکند. |
جمعبندی بخش سوم
سلوک عرفانی، چون بنایی عظیم، نیازمند ستونهایی چون مربی، صدق، سلامت، و ارتزاق حلال است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این الزامات، سالک را به پاکسازی دل و پرهیز از امور غیرضروری دعوت میکنند. این مسیر، چون سفری به سوی قلههای معرفت، نیازمند دقت، تعهد، و آمادگی کامل است تا سالک را به مقصد الهی برساند.
بخش چهارم: موانع و آفتهای عرفان
طمع: آفتی بزرگ در سلوک
طمع، چه در امور مادی و چه در خواستههای معنوی مانند مکاشفه، از آفتهای بزرگ عرفان است. استاد فرزانه قدسسره، با مثالی از زنی که به دلیل گم شدن فرزندش از زیارت پشیمان شده، طمع را مانعی در برابر عرفان حقیقی میدانند. سالک حقیقی، چونان پرندهای که برای پرواز به سوی آسمان آزاد است، باید از طمع و انتظار نتیجه رها باشد. اخلاص در عبادت و سلوک، که به معنای خواستن خدا برای خودش است، سالک را از این آفت مصون میدارد.
| درنگ: طمع، چه در امور مادی و چه معنوی، آفتی بزرگ در عرفان است که با اخلاص و بینیازی درمان میشود. |
خودبرتربینی و منیت
خودبرتربینی و منیت، چون سایهای که نور حقیقت را میپوشاند، مانعی بزرگ در مسیر عرفان است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر تواضع، معتقدند که سالک باید از خودبرتربینی و واکنشهای احساسی در برابر نقد پرهیز کند. واکنش عصبی به نقد، نشانه نقص است، در حالی که صبر و تواضع، چون گوهری درخشان، نشانه کمال است. سالک باید با محبت به دیگران و پرهیز از منیت، زمینه را برای قرب الهی فراهم سازد.
| درنگ: خودبرتربینی و منیت، موانع اصلی سلوک عرفانیاند که با تواضع و محبت به دیگران برطرف میشوند. |
شلوغبازی و ایرادگیری
استاد فرزانه قدسسره، شلوغبازی و ایرادگیری از دیگران را نشانه ضعف نفس میدانند. این رفتارها، چون طوفانی که باغ آرامش را برهم میزند، مانع از ایجاد فضای صمیمی و معنوی در جلسات عرفانی میشوند. سالک باید با حسن نیت و محبت به دیگران، از این رفتارها دوری کند و فضایی سرشار از صفا و صدق ایجاد نماید.
| درنگ: شلوغبازی و ایرادگیری، نشانه ضعف نفس است و مانع از ایجاد فضای معنوی در سلوک عرفانی میشود. |
جمعبندی بخش چهارم
موانع عرفان، چون طمع، خودبرتربینی، و شلوغبازی، سایههایی هستند که نور حقیقت را میپوشانند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر اخلاص، تواضع، و حسن نیت، سالک را به پرهیز از این آفتها دعوت میکنند. این مسیر، چون راهی باریک، نیازمند مراقبت و دقت است تا سالک از گزند این موانع مصون بماند.
بخش پنجم: اخلاق و کمالات عرفانی
صفا، صدق، و پاکی: ارکان عرفان
صفا، صدق، و پاکی، چون ستارگان در آسمان عرفان، راهنمای سالک در مسیر معرفتاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بدون این ویژگیها، موفقیت در عرفان ممکن نیست. صفا، چون آبی زلال، قلب را از آلودگیها پاک میکند؛ صدق، چون نوری که راه را روشن میسازد، سالک را به سوی حقیقت هدایت میکند؛ و پاکی، چون سپری محافظ، او را از گناه و لغو مصون میدارد. این ویژگیها، چون پایههای بنایی عظیم، سلوک عرفانی را استوار میسازند.
| درنگ: صفا، صدق، و پاکی، ارکان بنیادین عرفاناند که سالک را به سوی معرفت الهی هدایت میکنند. |
محبت به بندگان خدا
محبت به بندگان خدا، چون رودی جاری، سالک را به سوی قرب الهی میبرد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که سالک باید همانگونه که خود را دوست دارد، به دیگران نیز محبت ورزد. این محبت، چون پلی میان دلها، زمینه را برای دریافت فیض الهی فراهم میسازد. پرهیز از خودبرتربینی و توجه به نیازهای دیگران، نشانهای از کمال عرفانی است.
| درنگ: محبت به بندگان خدا، پلی به سوی قرب الهی است که با تواضع و حسن نیت تقویت میشود. |
تواضع در برابر نقد
استاد فرزانه قدسسره، تواضع در برابر نقد را نشانه کمال و واکنش احساسی را نشانه نقص میدانند. سالک باید با پذیرش نقد و پرهیز از عصبانیت، نشاندهنده کمال اخلاقی خود باشد. این تواضع، چون گوهری درخشان، سالک را در مسیر عرفان متمایز میسازد. برای مثال، اگر کسی به سالک بگوید «تو چیزی نمیدانی»، او باید با آرامش پاسخ دهد: «خوش به حال تو که میدانی؛ دعا کن من نیز بیاموزم.» این پاسخ، نشانهای از صفا و صدق است.
| درنگ: تواضع در برابر نقد، نشانه کمال عرفانی است، در حالی که واکنش احساسی، نشانه نقص و ضعف نفس است. |
جمعبندی بخش پنجم
صفا، صدق، محبت، و تواضع، چون ستارگانی در آسمان عرفان، سالک را به سوی معرفت الهی هدایت میکنند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این کمالات، بر ضرورت پرورش اخلاق و پرهیز از ضعف نفس تأکید دارند. این ویژگیها، چون پایههای استوار، سلوک عرفانی را تقویت کرده و سالک را به مقصد متعالی میرسانند.
بخش ششم: مراحل و وصول در عرفان
جزء اخیر: کلید موفقیت در عرفان
استاد فرزانه قدسسره، با تشبیه عرفان به آشپزی یا کوهنوردی، بر اهمیت «جزء اخیر» تأکید دارند. همانگونه که در آشپزی، نبود کبریت یا گاز تمام تلاشها را بیثمر میکند، در عرفان نیز نبود صدق، صفا، یا تواضع میتواند مسیر را ناکام گذارد. این جزء اخیر، چون کلیدی که قفل را میگشاید، تعیینکننده موفقیت در سلوک است. سالک باید با دقت و مراقبت، تمام اجزای این مسیر را کامل کند.
| درنگ: جزء اخیر، چون صدق و صفا، کلید موفقیت در عرفان است که بدون آن، تمام تلاشها بیثمر میماند. |
کاهش روایتها در مراحل بالای عرفان
استاد فرزانه قدسسره، در پاسخ به پرسشی درباره کاهش روایتها و مکاشفات در مراحل بالای عرفان، این پدیده را طبیعی میدانند. در مراحل اولیه، روایتها و مکاشفات ممکن است فراوان باشند، اما در مراحل بالاتر، معرفت عمیقتر جایگزین این تجارب میشود. این کاهش، چون نشانهای از بلوغ معنوی، نشاندهنده تمرکز سالک بر حقیقت به جای ظواهر است.
| درنگ: کاهش روایتها و مکاشفات در مراحل بالای عرفان، نشانه بلوغ معنوی و تمرکز بر معرفت عمیقتر است. |
تشخیص مراحل عرفانی از طریق اخلاقیات
سالک میتواند با بررسی اخلاقیات خود، مانند واکنش به نقد، مرحله عرفانی خود را تشخیص دهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اگر سالک در برابر نقد ناراحت شود، نشانه نقص است، اما اگر با صبر و تواضع پاسخ دهد، نشانه کمال است. این خودآگاهی، چون آینهای که حقیقت درون را بازمیتاباند، سالک را به شناخت بهتر خود هدایت میکند.
| درنگ: بررسی اخلاقیات، مانند واکنش به نقد، راهی برای تشخیص مرحله عرفانی سالک و نشانهای از کمال یا نقص اوست. |
جمعبندی بخش ششم
عرفان، چون سفری به سوی قلههای معرفت، نیازمند تکمیل تمام اجزای مسیر، از جمله جزء اخیر، است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر کاهش روایتها در مراحل بالا و اهمیت خودآگاهی از طریق اخلاقیات، سالک را به دقت و مراقبت در این مسیر دعوت میکنند. این مراحل، چون پلههایی به سوی آسمان، سالک را به سوی حقیقت الهی هدایت میکنند.
بخش هفتم: اسمای الهی و معرفت
تبیین اسم قیوم و مقوم
استاد فرزانه قدسسره، در پاسخ به پرسشی، «قَیُّومٌ» را بهعنوان اسم ذات الهی و «مقوم» را بهعنوان اسم فعل معرفی میکنند. قیوم، چون ستونی است که آسمان وجود را برپا میدارد، به قوام و پایداری ذات الهی اشاره دارد، در حالی که مقوم، به فعل الهی مرتبط است. این تمایز، چون خطی که حقیقت را از ظاهر جدا میکند، بر اهمیت شناخت اسمای ذاتی در معرفت الهی تأکید دارد.
| درنگ: قیوم، اسم ذات الهی است که به قوام و پایداری اشاره دارد، در حالی که مقوم، اسم فعل است. |
شناخت اسمای ذاتی و فایده آن
اسمای ذاتی، مانند «حَیٌّ» و «قَیُّومٌ»، که نیازی به مفعول ندارند، قوت قلب سالکاند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این اسما، چون نوری که دل را روشن میکند، به سالک اطمینان و آرامش میبخشند. برخلاف اسمای فعلی، مانند «رازق» که به فعل و مفعول وابستهاند، اسمای ذاتی به ذات الهی اشاره دارند و سالک را به سوی معرفتی عمیقتر هدایت میکنند.
| درنگ: اسمای ذاتی، مانند حی و قیوم، قوت قلب سالکاند و او را به سوی معرفت ذات الهی هدایت میکنند. |
ظلمات و وجود
در پاسخ به پرسشی درباره دعای مشلول، استاد فرزانه قدسسره ظلمات را وجودی و نه عدمی میدانند. ظلمات، مانند سایه یا شب، خلقشده و دارای مراتب وجودی است، برخلاف عدم که نیازی به خلق ندارد. این تبیین، چون کلیدی که راز خلقت را میگشاید، بر اهمیت شناخت دقیق مفاهیم در عرفان تأکید دارد.
| درنگ: ظلمات، وجودی است و خلقشده، با مراتب وجودی متفاوت، برخلاف عدم که نیازی به خلق ندارد. |
جمعبندی بخش هفتم
شناخت اسمای الهی، چون نوری که مسیر معرفت را روشن میکند، سالک را به سوی حقیقت هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تبیین تفاوت میان اسمای ذاتی و فعلی و مفهوم ظلمات، بر اهمیت فهم دقیق این مفاهیم در عرفان تأکید دارند. این شناخت، چون گوهری گرانبها، سالک را به سوی معرفتی عمیقتر رهنمون میسازد.
بخش هشتم: احسان و سلوک عرفانی
احسان عملی و احسان ذاتی
استاد فرزانه قدسسره، احسان عملی را به حسن نیت و احسان ذاتی را به شناخت خدا مرتبط میدانند. احسان عملی، چون رودی که به دریا میپیوندد، از طریق محبت، ایثار، و رفتارهای اخلاقی به احسان ذاتی، یعنی شناخت خدا، منجر میشود. این مسیر، اگرچه دشوارتر است، اما برای محبین، که از معلول به علت میرسند، راهی طبیعیتر است.
| درنگ: احسان عملی، از طریق حسن نیت و رفتارهای اخلاقی، به احسان ذاتی و شناخت خدا منجر میشود. |
جمعبندی بخش هشتم
احسان، چون پلی میان عمل و معرفت، سالک را به سوی شناخت خدا هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره، با تبیین رابطه میان احسان عملی و ذاتی، بر اهمیت حسن نیت و رفتارهای اخلاقی در سلوک عرفانی تأکید دارند. این مسیر، چون راهی به سوی دریا، سالک را به مقصد متعالی میرساند.
بخش نهم: نقش جلسات عرفانی و برنامهریزی
ارزش جلسات مستمر و خودجوش
استاد فرزانه قدسسره، جلسات مستمر و خودجوش شاگردان شیراز را ستوده و آن را نشانهای از صفا و کمال میدانند. این جلسات، چون باغی که بدون باغبان شکوفا میشود، نشاندهنده تعهد و اخلاص شاگردان است. استمرار و خودجوشی، چون نسیمی که روح را تازه میکند، فضایی معنوی و صمیمی ایجاد میکند.
| درنگ: جلسات مستمر و خودجوش، نشانه صفا و کمالاند و فضایی معنوی برای سلوک عرفانی ایجاد میکنند. |
برنامهریزی و استمرار در سلوک
استاد فرزانه قدسسره، شاگردان را به برنامهریزی دقیق و پیگیری مستمر در مسیر عرفان دعوت میکنند. این برنامهریزی، چون نقشهای که راه را روشن میکند، سالک را به سوی مقصد هدایت میکند. استمرار در ذکر، فعالیت، و معرفت، چون رشتهای که دلها را به هم پیوند میدهد، زمینه را برای موفقیت در سلوک فراهم میسازد.
| درنگ: برنامهریزی دقیق و استمرار در ذکر و فعالیت، سالک را به سوی موفقیت در سلوک عرفانی هدایت میکند. |
تقدیر از زحمات و ضرورت تعادل
استاد فرزانه قدسسره، از زحمات بانوی محور جلسات تقدیر کرده و بر ضرورت رضایت خانواده تأکید دارند. این تعادل، چون ترازویی که عدالت را برقرار میکند، مانع از ظلم به خود یا دیگران میشود. سالک باید با رعایت حقوق خانواده و خویشتن، مسیر عرفان را با آرامش طی کند.
| درنگ: تعادل میان فعالیتهای عرفانی و رضایت خانواده، مانع از ظلم به خود و دیگران در مسیر سلوک است. |
جمعبندی بخش نهم
جلسات عرفانی، چون باغی شکوفا، فضایی برای رشد معنوی فراهم میکنند. استاد فرزانه قدسسره، با ستایش استمرار و خودجوشی شاگردان و تأکید بر برنامهریزی و تعادل، بر اهمیت ایجاد فضایی صمیمی و متعادل در سلوک تأکید دارند. این مسیر، چون راهی به سوی نور، سالک را به سوی معرفت هدایت میکند.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوشی عمیق در عرفان و معرفت پرداخت. عرفان، چون سفری به سوی قلههای معرفت الهی، مسیری پرمخاطره و در عین حال سرشار از زیبایی است. تمایز میان علم و معرفت، سختیها و الزامات سلوک، موانع و آفتهای این مسیر، و کمالات اخلاقی چون صفا، صدق، و تواضع، همگی چون ستارگانی در آسمان عرفان، راه را برای سالک روشن میسازند. آیات قرآن کریم و روایات، با تأکید بر شناخت ذات الهی و پرهیز از طمع و منیت، راهنمایی برای این مسیر ارائه میدهند. جلسات مستمر و خودجوش، چون باغی که بدون باغبان شکوفا میشود، فضایی برای رشد معنوی فراهم میکنند. این اثر، خواننده را به تأمل در عمق عرفان و تعهد به سلوکی خالص و متعادل دعوت میکند تا با صفا و صدق، به سوی حقیقت گام بردارد.
| با نظارت صادق خادمی |