متن درس
مدیریت اجتماعی و فرهنگی در جوامع چندفرهنگی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۴۴)
دیباچه
مدیریت اجتماعی و فرهنگی، چونان هنری است که با ظرافت، پیوند میان قلبهای مردمان را در جامعهای چندفرهنگی استوار میسازد. این درسگفتار، با نگاهی ژرف به چالشهای مدیریت جوامع چندزبانی و چندفرهنگی، راهکارهایی برای تقویت همدلی، حفظ هویتهای محلی و کاهش بیگانگی ارائه میدهد. استاد فرزانه قدسسره، با تکیه بر تجربههای زیسته و اصول دینی، به نقد سیاستهای تمرکزگرا و تفرقهافکن پرداخته و بر ضرورت انطباق علم دینی با نیازهای زمانه تأکید میورزند. این نوشتار، با زبانی روشن و متین، مفاهیم را در قالبی نظاممند تبیین میکند تا راهنمایی برای مدیریت پویا و انسانی در جوامع مدرن باشد.
بخش یکم: نقد تمرکزگرایی و ضرورت مشارکت محلی
چالشهای مدیریت متمرکز در شهرهای مذهبی
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به عدم انتخاب مدیران محلی در شهرهای مذهبی، به ایجاد حس بیاعتمادی و بغض در میان مردم اشاره میکنند. در این شهرها، مدیران اغلب از خارج از منطقه برگزیده میشوند، در حالی که در دیگر شهرها، مانند اراک یا شیراز، افراد بومی به مدیریت میرسند. این تمرکزگرایی، مانند سایهای است که اعتماد میان مردم و نهادهای دینی را کمرنگ میسازد. از منظر جامعهشناسی سیاسی، این رویکرد به تضعیف سرمایه اجتماعی و کاهش حس تعلق محلی منجر میشود. مدیریت مشارکتی، که بر حضور فعال افراد بومی در تصمیمگیریها تأکید دارد، میتواند این شکاف را پر کند و اعتماد عمومی را بازسازی نماید.
| درنگ: مدیریت متمرکز، چونان دیواری است که میان مردم و نهادهای دینی فاصله میاندازد، اما مشارکت محلی، مانند پلی، قلبها را به هم پیوند میدهد. |
نقد کاستی مدیریت اجتماعی پس از انقلاب
استاد فرزانه قدسسره، کاستی در مدیریت اجتماعی پس از انقلاب را نقد کرده و معتقدند که این کاستی به افزایش بیگانگی و کاهش انسجام اجتماعی انجامیده است. این چالش، مانند طوفانی است که ریشههای وحدت اجتماعی را سست میکند. از منظر جامعهشناسی سیاسی، کاستی مدیریتی میتواند به کاهش اعتماد عمومی و تضعیف سرمایه اجتماعی منجر شود. راهکار، در مدیریت کارآمد و همدلانه نهفته است که با نیازهای جامعه هماهنگ باشد.
بخش دوم: تأثیرات استعمار و جهانیسازی بر جوامع چندفرهنگی
سیاستهای تفرقهافکنانه استعماری
استاد فرزانه قدسسره، به تأثیرات استعمار بر تقسیمبندیهای جغرافیایی و فرهنگی اشاره میکنند و مثال کردها را میآورند که در چهار کشور پراکنده شدهاند و از تشکیل کشوری مستقل محروم ماندهاند. این سیاستها، مانند تیغی است که پیکره جوامع را تکهتکه کرده و از پیوستگی فرهنگی و سیاسی محروم ساخته است. قرآن کریم، با تأکید بر وحدت، راه را نشان میدهد: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا (و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید). از منظر نظریههای پسااستعماری، این تقسیمبندیها به تضعیف هویتهای فرهنگی و کاهش قدرت سیاسی جوامع منجر شدهاند.
| درنگ: سیاستهای تفرقهافکن استعماری، چونان زنجیری است که جوامع را از وحدت و قدرت محروم میسازد، اما وحدت، مانند کلیدی، این زنجیرها را میگشاید. |
جهانیسازی و نفوذ فرهنگ سکولار
استاد فرزانه قدسسره، به گسترش فرهنگ سکولار در مناطقی مانند سلیمانیه در کردستان عراق اشاره دارند که بهعنوان الگویی برای سبک زندگی مدرن، با ارتباطات دیجیتال و تعاملات جهانی، مورد استقبال قرار گرفته است. این تحول، مانند بادی است که بذرهای فرهنگ غربی را در خاک جوامع سنتی میکارد. از منظر نظریههای جهانیسازی، این پدیده میتواند به تضعیف هویتهای سنتی منجر شود، اما با مدیریت صحیح، فرصتی برای گفتوگوی بینفرهنگی فراهم میآورد، مشروط بر اینکه اصالت فرهنگی حفظ شود.
چالشهای مرزی و جداییهای خانوادگی
مرزهای مصنوعی، به جدایی خانوادهها و ایجاد حسرت و بیگانگی منجر شدهاند. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این مرزها، از آرزوی مردمان برای دیدار با خویشانشان سخن میگویند که گاه بهصورت قاچاقی محقق میشود. این جداییها، مانند زندانی است که قلبهای خویشان را از هم دور میسازد. از منظر روانشناسی اجتماعی، این مرزها به کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش بیاعتمادی منجر میشوند. بازنگری در سیاستهای مرزی و تقویت ارتباطات انسانی، ضرورتی انکارناپذیر است.
بخش سوم: حفظ تنوع زبانی و فرهنگی
لزوم حفظ زبانها و گویشهای محلی
استاد فرزانه قدسسره، بر ضرورت حفظ زبانها و گویشهای محلی، مانند ترکی، کردی و فارسی، تأکید دارند. یکسانسازی زبانی، مانند خشکاندن ریشههای فرهنگی است که به بیگانگی و تضعیف هویتهای محلی منجر میشود. آموزش زبانهای محلی در مدارس، مانند آبیاری نهالهای فرهنگ است که به تقویت هویت و انسجام اجتماعی یاری میرساند. از منظر چندفرهنگگرایی، حفظ تنوع زبانی بهعنوان بخشی از سرمایه فرهنگی، برای استواری جوامع چندفرهنگی ضروری است.
| درنگ: زبانهای محلی، چونان ریشههای درختی هستند که هویت فرهنگی را استوار میسازند و یکسانسازی، مانند تیشهای است که این ریشهها را قطع میکند. |
نقد یکسانسازی زبانی و فرهنگی
یکسانسازی زبانی، مانند تبدیل ترکی یا کردی به فارسی، به تضعیف همه زبانها، حتی زبان فارسی، منجر شده است. استاد فرزانه قدسسره، این روند را مانند آمیختن آب زلال با گل میدانند که همه را تیره میسازد. از منظر زبانشناسی اجتماعی، این رویکرد به فرسایش سرمایه فرهنگی و کاهش تنوع زبانی میانجامد. حفظ اصالت هر زبان، بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی، برای تقویت انسجام اجتماعی ضروری است.
تنوع زبانی در جوامع محلی
استاد فرزانه قدسسره، به تفاوتهای زبانی در مناطق نزدیک، مانند روستاهای بالا و پایین، اشاره دارند که حتی در فواصل کوتاه، گویشها متفاوت است. این تنوع، مانند رنگهای گوناگون در تابلوی فرهنگ است که غنای جامعه را نشان میدهد. از منظر مردمشناسی، حفظ این تنوع به تقویت هویتهای محلی و جلوگیری از یکسانسازی فرهنگی کمک میکند.
بخش چهارم: آموزش و توانمندسازی طلاب و جوامع محلی
چالشهای مدیریت طلاب در مناطق روستایی
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تجربه خود در تعامل با طلاب روستایی، به محدودیتهای آموزشی در حوزههای علمیه اشاره میکنند که به کمبود مهارتهای زندگی و مدیریت اجتماعی در میان طلاب منجر شده است. این نقص، مانند بنایی است که بدون پی محکم ساخته شده و در برابر چالشهای اجتماعی سست میگردد. آموزش مهارتهای زندگی، بهعنوان بخشی از برنامههای حوزه، میتواند جایگاه اجتماعی طلاب را تقویت کند.
| درنگ: آموزش مهارتهای زندگی به طلاب، چونان پیریزی بنایی است که جایگاه اجتماعی آنها را استوار میسازد. |
آموزش مهارتهای زندگی به خانوادههای طلاب
استاد فرزانه قدسسره، به آموزش مهارتهایی مانند آشپزی، نظافت و آداب اجتماعی به همسران طلاب پرداختهاند تا جایگاه اجتماعی آنها بهبود یابد. این آموزشها، مانند نوری است که تاریکی ناآگاهی را میزداید و خانوادههای طلاب را به الگویی شایسته بدل میسازد. از منظر روانشناسی تربیتی، این رویکرد به توانمندسازی اجتماعی و تقویت سرمایه فرهنگی یاری میرساند.
تأکید بر شأن و زیبایی در زندگی طلاب
طلاب باید در غذا، لباس و رفتار خود، الگویی شایسته برای جامعه باشند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این نکته، معتقدند که شأن و زیبایی، مانند لباسی است که عالم دینی را در چشم جامعه آراسته میکند. از منظر جامعهشناسی دین، این سرمایه نمادین به تقویت مشروعیت و تأثیرگذاری اجتماعی طلاب کمک میکند.
نقد فرهنگ وابستگی مالی در میان طلاب
استاد فرزانه قدسسره، فرهنگ وابستگی مالی در میان طلاب را نقد کرده و بر لزوم توانمندسازی آنها تأکید دارند. این وابستگی، مانند زنجیری است که عزت نفس و استقلال طلاب را محدود میسازد. توانمندسازی از طریق آموزش مهارتهای اقتصادی و اجتماعی، مانند کلیدی است که این زنجیرها را میگشاید و جایگاه اجتماعی طلاب را ارتقا میدهد.
بخش پنجم: همدلی و مدیریت منابع محلی
همدلی بهعنوان اصل مدیریت اجتماعی
همدلی، اصل بنیادین در مدیریت اجتماعی است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این اصل، معتقدند که همدلی، مانند چشمهای است که قلبهای مردمان را به هم پیوند میدهد و بیگانگی را کاهش میدهد. از منظر روانشناسی سازمانی، همدلی بهعنوان سرمایه اجتماعی، به تقویت همکاری و انسجام جامعه یاری میرساند.
| درنگ: همدلی، چونان چشمهای است که با پیوند قلبها، بیگانگی را از جامعه میزداید و انسجام را استوار میسازد. |
مدیریت منابع محلی برای توسعه
استاد فرزانه قدسسره، به مدیریت منابع محلی، مانند توزیع انگور و بهبود زیرساختهای روستایی، اشاره دارند که به تقویت اقتصاد محلی و کاهش ضایعات منجر شده است. این رویکرد، مانند کاشتن بذری است که میوههای توسعه و رفاه به بار میآورد. از منظر نظریههای توسعه پایدار، استفاده بهینه از منابع محلی به کاهش فقر و تقویت انسجام اجتماعی کمک میکند.
تأثیر آموزشهای عملی بر رشد اجتماعی
آموزشهای عملی، مانند مدیریت منابع و بهبود زیرساختها، به تقویت همدلی و همکاری در جوامع روستایی منجر شده است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تجربه خود، این آموزشها را مانند آجرهایی میدانند که بنای جامعهای منسجم را پیریزی میکنند. از منظر توسعه مشارکتی، این رویکرد به افزایش سرمایه اجتماعی و حس تعلق به جامعه یاری میرساند.
بخش ششم: نقد تعصبات و پویایی علم دینی
نقد تعصبات دینی در جوامع محلی
استاد فرزانه قدسسره، به تعصب برخی طلاب نسبت به مسائل دینی، مانند عدم اقتدا به دیگران به دلیل فقدان عدالت، اشاره دارند که به کاهش وحدت در جامعه منجر شده است. این تعصبات، مانند دیواری هستند که میان مؤمنان فاصله میاندازد. قرآن کریم، با تأکید بر برادری، راه را نشان میدهد: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ (همانا مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان آشتی دهید). از منظر جامعهشناسی دین، این تعصبات به کاهش انسجام اجتماعی منجر میشوند.
| درنگ: تعصبات دینی، چونان دیواری است که وحدت مؤمنان را سست میکند، اما برادری، مانند پلی، این فاصلهها را پر میسازد. |
نقد تقلید کورکورانه از سنتها
استاد فرزانه قدسسره، تقلید کورکورانه از سنتها، مانند استفاده از حنا به جای ابزارهای مدرن، را نقد کرده و بر پویایی علم دینی تأکید دارند. این پویایی، مانند جریانی است که علم دینی را با نیازهای زمانه هماهنگ میسازد. از منظر فلسفه فقه، اجتهاد پویا به علم دینی امکان میدهد تا با چالشهای مدرن همگام شود.
بخش هفتم: تجربه زیسته و تأثیرات اجتماعی
تجربه آموزش در جوامع روستایی
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تجربه خود در ییلاق، از تعامل با طلاب و خانوادههایشان سخن میگویند که با آموزش مهارتهای زندگی، مانند آشپزی و آداب اجتماعی، به تحول در رفتار و سبک زندگی آنها منجر شد. این تجربه، مانند بذری است که در خاک جامعه جوانه زد و میوههای همدلی و رشد اجتماعی به بار آورد. طلاب و خانوادههایشان، با آموختن این مهارتها، به الگوهایی شایسته در جامعه بدل شدند.
فضای صمیمی درسگفتار
گفتارهای استاد فرزانه قدسسره، با طنزی دلنشین و فضایی صمیمی همراه است که یادگیری را به تجربهای شیرین بدل میسازد. این فضا، مانند نسیمی است که قلب شاگردان را نوازش میدهد و پذیرش معارف را آسانتر میکند. از منظر آموزش دینی، این رویکرد به افزایش تأثیرگذاری و جذابیت درسگفتارها یاری میرساند.
نتیجهگیری
این درسگفتار، چونان مشعلی است که راه مدیریت اجتماعی و فرهنگی در جوامع چندفرهنگی را روشن میسازد. استاد فرزانه قدسسره، با نقد تمرکزگرایی، سیاستهای تفرقهافکن استعماری و تقلید کورکورانه از سنتها، بر ضرورت همدلی، حفظ تنوع فرهنگی و پویایی علم دینی تأکید میورزند. آموزش مهارتهای زندگی، مدیریت منابع محلی و تقویت هویتهای زبانی و فرهنگی، مانند ستارگانی هستند که مسیر توسعه پایدار و انسجام اجتماعی را روشن میکنند. این نوشتار، با پیوند معارف دینی و اصول جامعهشناختی، الگویی برای مدیریت انسانی و پویا در جوامع مدرن ارائه میدهد که میتواند به تقویت جایگاه دین و فرهنگ در قلبهای مردمان یاری رساند.
| با نظارت صادق خادمی |