در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 178

متن درس





جلسات دورهمی: فقه اسلامی و حقوق انسانی در پرتو اصول دینی

جلسات دورهمی: فقه اسلامی و حقوق انسانی در پرتو اصول دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۸)

دیباچه

این نوشتار، بازتابی از درس‌گفتارهای ژرف و ارزشمند استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه‌ای است که در تاریخ شانزدهم مهرماه سال ۱۳۹۱ هجری شمسی برگزار شده است. هدف این مجموعه، تبیین جایگاه فقه اسلامی و حقوق انسانی در چارچوب اصول دینی است که با نگاهی عمیق و جامع، انسان را در مسیر سلامت و سعادت هدایت می‌کند. این درس‌گفتارها، چون چراغی فروزان، راهی را روشن می‌سازند که نه تنها به نیازهای معنوی و اخلاقی انسان پاسخ می‌دهد، بلکه با ارائه نظامی پویا و عقلانی، روابط اجتماعی و فردی او را سامان می‌بخشد. با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم و روایات معصومان علیهم‌السلام، این متن در پی آن است که چارچوبی منسجم برای فهم و کاربرد فقه اسلامی در دنیای معاصر ارائه دهد، چارچوبی که چون رودی زلال، از سرچشمه وحی سیراب شده و به سوی دریای معرفت جاری است.

بخش نخست: ساختار سه‌گانه اسلام در هدایت انسان

اسلام، به‌عنوان نظامی جامع و فراگیر، انسان را در سه ساختار علمی و اجتماعی جای می‌دهد که هر یک، چون ستونی استوار، بنای هدایت او را استحکام می‌بخشد. این ساختارها شامل اعتقادات، مبانی اخلاقی انسانی و احکام حقوقی (فقه) هستند. اعتقادات، شالوده معرفتی دین را تشکیل می‌دهند و بر پایه آیات قرآن کریم و تعالیم صادرشده از حضرات معصومین علیهم‌السلام استوارند. این بخش، چون ریشه‌ای عمیق، باورهای دینی را در جان انسان می‌نشاند و او را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

مبانی اخلاقی انسانی، دومین رکن این ساختار، بر اصول عقلایی و فطری بنا شده‌اند. این اصول، چون نسیمی روح‌بخش، با فطرت پاک انسانی هم‌نوا بوده و ارزش‌هایی چون عدالت، کرامت و صداقت را در وجود آدمی پرورش می‌دهند. احکام حقوقی یا فقه، سومین رکن، شامل احکام فردی، خانوادگی، اجتماعی و جمعی است که چون نقشه‌ای دقیق، روابط انسان را در ابعاد گوناگون زندگی تنظیم می‌کند. این سه‌گانه، چون تار و پودی هماهنگ، نظام هدایتی اسلام را تشکیل می‌دهند که هم به جنبه‌های معنوی و هم به نیازهای عملی انسان توجه دارد.

این ساختار سه‌گانه، نشان‌دهنده جامعیت اسلام در پاسخ‌گویی به نیازهای وجودی انسان است. اعتقادات، قلب و روح انسان را به سوی معرفت الهی هدایت می‌کنند، اخلاقیات، رفتار او را با ارزش‌های انسانی هماهنگ می‌سازند و فقه، چارچوبی عملی برای زندگی سالم و سعادتمند فراهم می‌آورد. این نظام، چون باغی پرثمر، انسان را در مسیر کمال و سعادت پرورد و از او موجودی آگاه، مختار و مسئول می‌سازد.

درنگ: اسلام با ارائه ساختار سه‌گانه اعتقادات، اخلاقیات و فقه، چارچوبی جامع برای هدایت انسان در ابعاد معنوی، اخلاقی و عملی فراهم می‌آورد که پاسخ‌گوی تمامی نیازهای وجودی اوست.

بخش دوم: فقه اسلامی و تأمین سلامت و سعادت انسان

فقه اسلامی، چون چشمه‌ای زلال، انسان را به سوی آگاهی دینی و مدیریت سالم زندگی فردی و اجتماعی فرا می‌خواند. هدف بنیادین فقه، تأمین سلامت زندگی است که از طریق آن، سعادت اخروی نیز به دست می‌آید. این سلامت، شامل نظام‌مندی، تنوع، آزادی مشروع و قدرت مانور در زندگی است. فقه، نه تنها بر دیانت استوار است، بلکه ملاکات عقلایی را نیز در نظر می‌گیرد تا انسان را به سوی زندگی‌ای هدایت کند که چون جویباری روان، از هرگونه آشوب و بی‌نظمی به دور باشد.

سلامت در فقه اسلامی، به معنای ایجاد سیستمی است که در آن، کنش‌ها و واکنش‌های انسانی در چارچوبی منظم و هدفمند جریان یابند. این نظام، انسان را به سوی انتخاب‌هایی آگاهانه و آزادانه هدایت می‌کند که نه تنها به سعادت اخروی او منجر می‌شود، بلکه زندگی دنیوی او را نیز با نشاط و پویایی همراه می‌سازد. برای نمونه، فقه با ارائه احکامی چون خمس و زکات، از انباشت ثروت و ایجاد نابرابری‌های اجتماعی جلوگیری می‌کند و چون باغبانی دانا، جامعه را به سوی عدالت و تعادل سوق می‌دهد.

درنگ: فقه اسلامی با تأکید بر سلامت و سعادت، نظامی پویا و عقلانی ارائه می‌دهد که انسان را به سوی زندگی‌ای نظام‌مند، متنوع و آزاد هدایت می‌کند.

آزادی به‌عنوان اصل بنیادین فقه اسلامی

آزادی، چون خورشیدی درخشان در آسمان فقه اسلامی، شرط اصلی رفتار انسانی است. اسلام انسان را موجودی مختار می‌داند که اعمالش باید بر پایه آگاهی و اختیار انجام شوند. این اصل، در تمامی شئون زندگی، از عبادات گرفته تا کنش‌های اجتماعی، جاری است. افرادی که فاقد آگاهی یا اختیار کامل‌اند، مانند دیوانگان یا اطفال، از تکالیف الزامی معاف‌اند، که این امر نشان‌دهنده عدالت و انعطاف‌پذیری فقه اسلامی در مواجهه با شرایط گوناگون انسانی است.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که آزادی، شرط لازم برای ارزش‌مندی اعمال انسانی است. برای نمونه، اقرار یا نمازی که تحت اکراه انجام شود، چون گلی بی‌رنگ و بو، فاقد ارزش معنوی است. این نگاه، انسان را به سوی انتخاب آگاهانه و آزادانه سوق می‌دهد و او را از هرگونه اجبار یا تحمیل به دور می‌دارد.

درنگ: آزادی، اصل بنیادین فقه اسلامی است که اعمال انسانی را بر پایه آگاهی و اختیار ارزش‌گذاری می‌کند و از هرگونه اجبار و تحمیل به دور می‌دارد.

تمایز بین آزادی و رهایی

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی زیبا، تفاوت میان آزادی و رهایی را تبیین می‌کنند: حرکت درب در چارچوب خود، که باز و بسته می‌شود، نماد آزادی است، اما افتادن درب از چارچوب، نشانه رهایی. آزادی در اسلام، به معنای عمل در چارچوبی نظام‌مند و هدفمند است، در حالی که رهایی، چون بادی سرگردان، به فروپاشی نظم و بی‌قیدی منجر می‌شود. این تمایز، یکی از مفاهیم کلیدی فلسفه اجتماعی اسلام است که از خلط مفاهیم آزادی و رهایی در جوامع مدرن انتقاد می‌کند.

در دنیای معاصر، گاه آزادی با رهایی اشتباه گرفته می‌شود. آزادی، چون جویباری است که در بستر خود جریان دارد و حیات می‌بخشد، اما رهایی، چون سیلی ویرانگر، نظم و ساختار را در هم می‌شکند. اسلام با تأکید بر آزادی مشروع، انسان را به سوی انتخاب‌هایی هدایت می‌کند که در چارچوب ارزش‌های الهی و انسانی جریان دارند و از بی‌نظمی و هرج‌ومرج به دورند.

درنگ: آزادی در اسلام، عمل در چارچوبی نظام‌مند و هدفمند است، در حالی که رهایی، خروج از این چارچوب و فروپاشی نظم را به دنبال دارد.

بخش سوم: مقایسه فقه اسلامی و حقوق بشر غربی

حقوق بشر در غرب، چون میوه‌ای از درخت عقلانیت بشری، پس از تجربه ستم‌های تاریخی و تازیانه‌های استبداد، به‌عنوان مجموعه‌ای از اصول عقلایی و غیرمذهبی تدوین شده است. این اصول، گرچه در کلیات با عقلانیت اسلامی هم‌راستا هستند، در برخی موارد با احکام خاص فقهی ناسازگارند. اسلام بسیاری از اصول حقوق بشر را می‌پذیرد، اما در مواردی که احکام وحیانی خود را دارد، تابع اصول عرفی و غیروحیانی نمی‌شود.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که گفت‌وگوی میان ادیان و مکاتب می‌تواند به رفع تعارضات و تبیین نقاط اشتراک کمک کند. حقوق بشر، چون آیینه‌ای که تنها بخشی از حقیقت را بازتاب می‌دهد، نمی‌تواند بر احکام وحیانی اسلام که چون چشمه‌ای زلال از سرچشمه الهی جاری است، برتری یابد. با این حال، اسلام از گفت‌وگو و مقایسه استقبال می‌کند تا حقیقت در پرتو عقل و وحی آشکار شود.

درنگ: فقه اسلامی، گرچه در کلیات با حقوق بشر هم‌راستاست، در موارد خاص تابع احکام وحیانی است و از گفت‌وگوی عقلانی برای تبیین حقیقت استقبال می‌کند.

بخش چهارم: عدالت به‌جای مساوات و طبقات

اسلام، چون باغبانی حکیم، به عدالت معتقد است، نه به مساوات مصنوعی یا طبقات استبدادی. تفاوت‌های طبیعی میان انسان‌ها، مانند تنوع شاخه‌های یک درخت، به‌عنوان بخشی از حکمت الهی پذیرفته شده است. اما طبقات اجتماعی ناشی از استبداد و نابرابری، چون سایه‌ای تاریک بر آفتاب عدالت، مورد نقد اسلام است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که مساوات، چون تلاش برای صاف کردن شاخه‌های یک درخت با قیچی، نه تنها غیرممکن، بلکه برخلاف طبیعت و حکمت الهی است.

برای نمونه، تفاوت‌های طبیعی در استعدادها، قد و قامت، یا توانایی‌های جسمانی و ذهنی، چون رنگ‌های گوناگون در یک باغ، به زیبایی و کمال خلقت می‌افزایند. اما طبقات اجتماعی که از انباشت ناعادلانه ثروت یا قدرت ناشی می‌شوند، چون علف‌های هرز، ریشه‌های عدالت را تضعیف می‌کنند. اسلام با احکامی چون خمس و زکات، از تمرکز ثروت جلوگیری کرده و جامعه را به سوی تعادل و عدالت هدایت می‌کند.

درنگ: اسلام با تأکید بر عدالت، تفاوت‌های طبیعی را می‌پذیرد و طبقات استبدادی و مساوات مصنوعی را رد می‌کند.

آیه قرآنی در تأیید ماهیت توصیفی اسلام

قرآن کریم، چون آیینه‌ای زلال، ماهیت توصیفی اسلام را در آیه‌ای روشن بیان می‌کند:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا

ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاس‌گزار است یا ناسپاس.

این آیه، چون چراغی راهنما، نشان‌دهنده آن است که اسلام به جای اجبار، انسان را به انتخاب آگاهانه و آزادانه دعوت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این آیه را مبنای فلسفی آزادی در اسلام می‌دانند که انسان را با ارائه راهنمایی و امکانات طبیعی هدایت می‌کند و انتخاب نهایی را به اختیار او واگذار می‌نماید. این ویژگی، اسلام را از نظام‌های استبدادی متمایز می‌سازد و چون طبیبی حکیم، به جای دستور، راه را نشان می‌دهد و انسان را به سوی شکر یا کفران آزاد می‌گذارد.

درنگ: ماهیت توصیفی اسلام، انسان را به انتخاب آگاهانه و آزادانه دعوت می‌کند و از اجبار و استبداد به دور است.

نقش خمس و زکات در جلوگیری از طبقات اجتماعی

فقه اسلامی، چون باغبانی که علف‌های هرز را از ریشه می‌کند، با احکامی مانند خمس و زکات، از انباشت ثروت و ایجاد طبقات اجتماعی جلوگیری می‌کند. این احکام، چون جویبارهایی زلال، منابع را به‌صورت عادلانه در جامعه توزیع می‌کنند و از تمرکز ثروت در دست عده‌ای خاص جلوگیری می‌نمایند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این سازوکارها، نمونه‌ای از حکمت اقتصادی اسلام برای تحقق عدالت اجتماعی هستند که جامعه را از نابرابری‌های ظالمانه به دور می‌دارند.

درنگ: احکام خمس و زکات، سازوکارهایی برای توزیع عادلانه منابع و جلوگیری از ایجاد طبقات اجتماعی در فقه اسلامی هستند.

بخش پنجم: اجرای تدریجی احکام و حدود در فقه اسلامی

اجرای احکام و حدود در فقه اسلامی، چون کاشتن نهالی در خاک مناسب، نیازمند توجه به شرایط اجتماعی و تدریجی بودن است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که اجرای حدود در جامعه‌ای که فقر، کمبودهای اجتماعی یا نابرابری‌های شدید وجود دارد، نه تنها غیرعقلانی، بلکه غیرانسانی و غیرمشروع است. برای نمونه، اجرای حد سرقت در جامعه‌ای که افراد به دلیل فقر به دزدی روی می‌آورند، چون مجازات بیماری به جای درمان آن است.

این دیدگاه، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری فقه اسلامی در مواجهه با واقعیت‌های اجتماعی است. اجرای حدود، تنها زمانی مشروع است که حداقل‌های معیشتی و اجتماعی برای افراد فراهم شده باشد. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی روشن، این موضوع را توضیح می‌دهند: همان‌گونه که پدری که برای فرزندش حداقل امکانات را فراهم کرده، حق دارد از او درس‌خواندن بخواهد، جامعه نیز باید ابتدا نیازهای اساسی افراد را تأمین کند تا اجرای حدود عادلانه باشد. این اصل، از ظلم و خشونت در اجرای احکام جلوگیری می‌کند و فقه را چون چشمه‌ای زلال، در خدمت عدالت و انسانیت قرار می‌دهد.

درنگ: اجرای حدود در فقه اسلامی باید تدریجی و با توجه به شرایط اجتماعی باشد تا از ظلم و خشونت جلوگیری شود.

بخش ششم: ضرورت تخصص در نظریه‌پردازی دینی

علم دینی، چون بنایی رفیع، نیازمند تخصص و دقت در نظریه‌پردازی است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به روایتی گران‌سنگ، هشدار می‌دهند: «کسی که بدون علم عمل کند، آنچه تباه می‌کند بیش از آن است که اصلاح می‌کند.» این کلام، چون زنگ بیداری، بر اهمیت تخصص‌گرایی در ارائه نظرات دینی تأکید دارد. نظریه‌پردازی بدون پشتوانه علمی، مانند کاشتن بذری در خاک نامناسب، نه تنها ثمری ندارد، بلکه به تحریف دین و آسیب به جامعه منجر می‌شود.

علم دینی، برای پویایی و کارآمدی، نیازمند عالمانی است که چون ستارگان در آسمان دانش، با تخصص و جامعیت، به نظریه‌پردازی بپردازند. این اصل، نقدی است بر رویکردهای غیرتخصصی که گاه در علم دینی دیده می‌شود و می‌تواند به جای اصلاح، به فساد و تباهی منجر شود.

درنگ: نظریه‌پردازی در علم دینی نیازمند تخصص و دقت است تا از تحریف و آسیب به جامعه جلوگیری شود.

بخش هفتم: مردم، محور حفظ دین و دستاوردهای انقلابی

مردم، چون رگ‌های حیاتی یک جامعه، محور اصلی حفظ دین و دستاوردهای انقلابی هستند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که آسیب به مردم، چون ضربه به قلب یک موجود زنده، به دین و دستاوردهای آن زیان می‌رساند. توجه به نیازها و شرایط مردم، پیش‌نیاز تحقق اهداف دینی و اجتماعی است. این نگاه، نشان‌دهنده جایگاه والای مردم در نظام اسلامی است که نه تنها مخاطبان دین، بلکه حافظان آن نیز هستند.

عالمان دینی، چون باغبانانی که به درختان یک باغ رسیدگی می‌کنند، باید با توجه به نیازهای مردم، علم دینی را به‌گونه‌ای ارائه دهند که پاسخ‌گوی مسائل روز باشد. این اصل، بر اهمیت مردم‌محوری در علم دینی تأکید دارد و از عالمان می‌خواهد که چون پل‌هایی استوار، میان دین و جامعه ارتباط برقرار کنند.

درنگ: مردم، محور حفظ دین و دستاوردهای انقلابی هستند و توجه به نیازهای آن‌ها، پیش‌نیاز تحقق اهداف دینی است.

جمع‌بندی

این درس‌گفتار، چون نقشه‌ای راهنما، جایگاه فقه اسلامی و حقوق انسانی را در پرتو اصول دینی تبیین می‌کند. فقه اسلامی، با ارائه ساختار سه‌گانه اعتقادات، اخلاقیات و احکام حقوقی، انسان را به سوی سلامت و سعادت هدایت می‌کند. آزادی، به‌عنوان اصل بنیادین، در کنار عدالت و تفاوت‌های طبیعی، چارچوبی پویا برای زندگی فردی و اجتماعی ارائه می‌دهد. تمایز میان آزادی و رهایی، نقد مساوات و طبقات، و تأکید بر اجرای تدریجی احکام با توجه به شرایط اجتماعی، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری و عقلانیت فقه اسلامی است. ضرورت تخصص در نظریه‌پردازی دینی و توجه به مردم به‌عنوان محور حفظ دین، از دیگر نکات برجسته این بحث است. این دیدگاه‌ها، نه تنها پاسخ‌گوی نیازهای جامعه اسلامی هستند، بلکه در گفت‌وگو با نظام‌های حقوقی مدرن، مانند حقوق بشر، می‌توانند به غنای فکری و عملی منجر شوند. ان‌شاءالله این درس‌گفتارها، چون بذرهایی پرثمر، در خاک جامعه اسلامی به بار نشینند و راه را برای تحقق عدالت و سعادت هموار سازند.

با نظارت صادق خادمی