در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 220

متن درس




جلسات دورهمی: آسیب‌شناسی فرهنگ در حوزه‌های علمی و جامعه

جلسات دورهمی: آسیب‌شناسی فرهنگ در حوزه‌های علمی و جامعه

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۲۰)

دیباچه: درآمدی بر فرهنگ، دین و تحول اجتماعی

گفتار پیش رو، بازتاب تأملات عمیقی است که در محفلی معنوی و صمیمی در تاریخ ۲۱/۱/۱۳۹۳، با محوریت آسیب‌شناسی فرهنگ در حوزه‌های علمی و جامعه، در قالب مصاحبه‌ای با هفته‌نامه حوزه و فرهنگ شکل گرفته است. این نوشتار، با نگاهی جامع و تفصیلی، به بازنویسی و تحلیل محتوای این گفت‌وگو پرداخته و با ساختاری منسجم، تلاش دارد تا معانی و مفاهیم مطرح‌شده را با زبانی روشن، وزین و متناسب با فضای پژوهشی منتقل کند. هدف، کاوش در پیوند فرهنگ و دین، نقد چالش‌های موجود در حوزه‌های علمی و ارائه راهکارهایی برای تحول فرهنگی است که چونان چراغی، راه را برای تعالی جامعه روشن می‌سازد. آنچه در ادامه می‌آید، سفری است به سوی فهم عمیق‌تر از فرهنگ به‌مثابه روح جامعه و نقش حوزه‌های علمی در هدایت آن به سوی کمال.

بخش نخست: مفهوم فرهنگ و تمایز آن از سنت

تبیین فرهنگ و سنت

فرهنگ، چونان جریانی زلال، مجموعه‌ای از اعتقادات، اعمال و اخلاقیات یک جامعه را در بر می‌گیرد که ریشه در شالوده‌ای علمی، مستند و متعالی دارد. در مقابل، سنت، چونان سایه‌ای از گذشته، به عادات و رفتارهای موروثی اشاره دارد که گاه فاقد پشتوانه علمی است. سنت‌ها، که گاه از نسل‌های پیشین به ارث می‌رسند، ممکن است درست یا نادرست باشند، اما فرهنگ، چونان گوهری درخشان، تنها زمانی شایسته این نام است که با عقلانیت و پیشرفت پیوند خورده باشد.

درنگ:

فرهنگ، مجموعه‌ای پویا و مبتنی بر عقلانیت و علم است، در حالی که سنت، عادات موروثی است که ممکن است فاقد پشتوانه علمی باشد.

سنت شرعی و فرهنگ

سنت‌ها به دو گونه تقسیم می‌شوند: سنت شرعی، که ریشه در کتاب و سنت دارد و انتظار می‌رود مستند و علمی باشد، و سنت اجتماعی، که ثمره زیست تاریخی یک جامعه است. سنت شرعی، اگر با استدلال و علم همراه باشد، در زمره فرهنگ قرار می‌گیرد، اما سنت‌های اجتماعی که فاقد پشتوانه علمی‌اند، تنها عاداتی کهن‌اند که نمی‌توان آن‌ها را فرهنگ نامید.

درنگ:

سنت شرعی، در صورت استناد علمی، به فرهنگ بدل می‌شود، اما سنت‌های اجتماعی فاقد پشتوانه علمی، عادات کهن باقی می‌مانند.

بخش دوم: پیوند دین و فرهنگ

نقش ارشادی دین در فرهنگ

دین، به‌ویژه اسلام، چونان راهنمایی حکیمانه، با تأیید احکام عقلایی و اصلاح امور غیرعقلانی، نقش ارشادی در قبال فرهنگ ایفا می‌کند. قرآن کریم در آیه أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا (خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است) تجارت را به‌عنوان امری عقلایی تأیید و ربا را نقد می‌کند. این نگرش، دین را مکمل عقل می‌داند که نه‌تنها احکام تازه‌ای تأسیس نمی‌کند، بلکه عقلانیت موجود را هدایت و تکمیل می‌سازد.

درنگ:

دین، با تأیید احکام عقلایی و اصلاح امور غیرعقلانی، فرهنگ را به سوی تعالی هدایت می‌کند.

فرهنگ اسلامی و سنت‌های غیرمستند

فرهنگ اسلامی، مجموعه‌ای از افکار و عقاید سالم و مستند است که با عقل و علم هم‌خوانی دارد. با این حال، برخی عقاید منسوب به ادیان، که فاقد پشتوانه علمی‌اند، نمی‌توانند به‌عنوان فرهنگ تلقی شوند و در زمره سنت‌های غیرمستند جای می‌گیرند. این تمایز، بر ضرورت بازنگری در عقاید و افکار دینی برای هم‌سویی با فرهنگ تأکید دارد.

درنگ:

فرهنگ اسلامی، به افکار و عقاید مستند و علمی محدود است و سنت‌های غیرمستند، از دایره فرهنگ خارج‌اند.

بخش سوم: نقش حوزه‌های علمی در ترویج فرهنگ دینی

شروط فرهنگ‌سازی در حوزه‌ها

حوزه‌های علمی، چونان نگهبانان فرهنگ دینی، زمانی می‌توانند این نقش را ایفا کنند که سه شرط را دارا باشند: استناد علمی، صداقت در گفتار و عمل، و جدایی دین از منافع دنیوی. استناد علمی، به معنای تکیه بر قرآن کریم، سنت، عقل و منطق است. صداقت، چونان آینه‌ای روشن، قول و فعل را هم‌سو می‌سازد، و جدایی از منافع دنیوی، دین را از ابزار شدن برای سودجویی حفظ می‌کند.

درنگ:

حوزه‌های علمی با استناد علمی، صداقت و جدایی از منافع دنیوی، به نهادی کارآمد در فرهنگ‌سازی دینی بدل می‌شوند.

نقد دین‌فروشی در علم دینی

استفاده از دین برای منافع شخصی، چونان آفتی ویرانگر، به انحراف فرهنگی منجر می‌شود. قرآن کریم در آیه وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا (و آیات مرا به بهای اندک نفروشید) این عمل را محکوم می‌کند. بهره‌مندی از امکانات مادی برای خدمت به دین، امری عقلایی است، اما دین‌فروشی، که به تحریف احکام برای سود شخصی منجر می‌شود، از فرهنگ دینی دور است.

درنگ:

دین‌فروشی، با تحریف احکام برای منافع شخصی، به انحراف فرهنگی و تضعیف جایگاه علم دینی منجر می‌شود.

بخش چهارم: فرصت‌ها و چالش‌های تاریخی حوزه‌ها

فرصت‌های انقلاب ۵۷

انقلاب ۵۷، چونان دری گشوده، فرصتی بی‌سابقه برای حوزه‌های علمی فراهم آورد تا در ترویج فرهنگ دینی نقش‌آفرینی کنند. با این حال، ضعف‌های علمی و ساختاری، چونان سدهایی استوار، مانع از تحقق کامل این پتانسیل شده‌اند. این فرصت، نیازمند بازنگری در ساختارها و تقویت بنیان‌های علمی است تا حوزه‌ها به جایگاه شایسته خود دست یابند.

درنگ:

انقلاب ۵۷، بستری برای پویایی حوزه‌ها فراهم کرد، اما ضعف‌های علمی و ساختاری، مانع تحقق کامل این فرصت شده است.

چالش‌های تاریخی علم دینی

محدودیت‌های تاریخی، از جمله سلطه طاغوت‌ها، چونان زنجیرهایی، حوزه‌های علمی را از شکوفایی باز داشته‌اند. برخی عقاید کنونی علم دینی، به دلیل فقدان پشتوانه علمی، نیازمند بازنگری یا کنار گذاشته شدن‌اند تا با نیازهای جامعه هم‌سو شوند.

درنگ:

محدودیت‌های تاریخی و عقاید غیرمستند، مانع شکوفایی علم دینی شده و نیازمند بازنگری علمی است.

بخش پنجم: نیاز به تخصص و نوآوری در حوزه‌ها

تخصص در علوم مدرن

حوزه‌های علمی، برای تأثیرگذاری در جامعه، نیازمند تسلط بر علوم اجتماعی، روان‌شناسی و فلسفه مدرن‌اند. فقه، بدون پیوند با این علوم، چونان درختی بی‌ریشه، ناکارآمد است. این دیدگاه، علم دینی را به جریانی زنده و پویا بدل می‌سازد که با نیازهای روز جامعه هم‌خوانی دارد.

درنگ:

تسلط بر علوم مدرن، علم دینی را به جریانی پویا و پاسخگو به نیازهای جامعه بدل می‌سازد.

ضعف علمی پس از انقلاب

با وجود حضور عالمان متعهد، ضعف علمی در حوزه‌ها، چونان سایه‌ای سنگین، مانع از تأثیرگذاری مطلوب شده است. بازسازی نظام آموزشی و تلفیق علوم مدرن و سنتی، راهکاری برای تقویت علم دینی و پاسخگویی به نیازهای جامعه است.

درنگ:

ضعف علمی حوزه‌ها، مانع تأثیرگذاری مطلوب است و نیازمند بازسازی نظام آموزشی است.

نظریه‌پردازی علمی

حوزه‌ها برای نظریه‌پردازی در حقوق، اخلاق و فلسفه، نیازمند تسلط بر علوم مدرن مانند فیزیک و ریاضیات‌اند تا بتوانند با جامعه علمی جهانی گفت‌وگو کنند. این رویکرد، علم دینی را به گفتمانی جهانی و تأثیرگذار بدل می‌سازد.

درنگ:

نظریه‌پردازی علمی در حوزه‌ها، با تسلط بر علوم مدرن، به گفت‌وگوی جهانی و تأثیرگذاری منجر می‌شود.

بخش ششم: ساختارهای علمی و قانونمند در حوزه‌ها

نیاز به ساختارهای علمی

حوزه‌ها برای تأثیرگذاری، نیازمند ساختارهای علمی و قانونمند، چونان بنیانی استوار، هستند. فقدان بانک علمی و نظام ارزیابی تخصص، از چالش‌های کنونی است که مانع از شناسایی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های علم دینی می‌شود.

درنگ:

ساختارهای علمی و قانونمند، به شناسایی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های علم دینی یاری می‌رساند.

نقد سنت‌های غیرمستند

برخی سنت‌های علم دینی، به دلیل فقدان سند علمی، قابل دفاع نیستند و نیازمند بازنگری‌اند. این بازنگری، چونان جریانی زلال، علم دینی را از آفت‌های کهنه پاک می‌سازد.

درنگ:

بازنگری سنت‌های غیرمستند، علم دینی را به جریانی زلال و قابل دفاع بدل می‌سازد.

بخش هفتم: نقش هنر و فناوری در فرهنگ‌سازی

نقش هنر در ترویج فرهنگ دینی

آثار هنری، چونان آیینه‌هایی درخشان، گاهی از علم دینی در معرفی مفاهیم دینی پیشی گرفته‌اند. با این حال، نیازمند همراهی حوزه‌ها برای رفع اشکالات و تولید محتوای غنی‌تر هستند.

درنگ:

هنر، با همراهی علم دینی، به تولید محتوای فرهنگی غنی و تأثیرگذار منجر می‌شود.

به‌روزرسانی با فناوری

حوزه‌ها برای تأثیرگذاری، باید از فناوری‌های مدرن، چونان ابزاری نیرومند، بهره گیرند. عالم بدون تسلط بر فناوری، چونان راهنمایی در تاریکی، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد.

درنگ:

بهره‌گیری از فناوری، علم دینی را به پاسخگویی به نیازهای جامعه مدرن توانمند می‌سازد.

مقاومت در برابر نوآوری

مقاومت برخی در برابر نوآوری‌های علمی و فناوری، چونان سدی در برابر جریان پیشرفت، مانع تحول است. غلبه بر این مقاومت، نیازمند آموزش و فرهنگ‌سازی است.

درنگ:

مقاومت در برابر نوآوری، مانع پیشرفت علم دینی است و نیازمند آموزش و فرهنگ‌سازی است.

بخش هشتم: نقش نسل جوان و گفت‌وگوی باز

نقش طلاب جوان در تحول

طلاب جوان و میان‌سال، چونان نهال‌هایی بالنده، با دانش مدرن و رویکردی علمی، پتانسیل تحول علم دینی را دارند. قرآن کریم در آیه وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ (و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند) بر نقش نسل جوان در اصلاح جامعه تأکید دارد.

درنگ:

طلاب جوان، با دانش مدرن، به تحول علم دینی و اصلاح جامعه یاری می‌رسانند.

نیاز به گفت‌وگوی باز

حوزه‌ها باید فضایی باز برای گفت‌وگو و نقد فراهم کنند تا از انزوا و عقب‌ماندگی جلوگیری شود. این فضا، چونان باغی پربار، به رشد علمی و فکری یاری می‌رساند.

درنگ:

گفت‌وگوی باز در حوزه‌ها، به رشد علمی و جلوگیری از انزوا منجر می‌شود.

بخش نهم: مقاوم‌سازی فرهنگی و هم‌زیستی

مقاوم‌سازی به‌جای فیلترینگ

فیلترینگ، چونان دیواری شکننده، مانع پیشرفت است. قرآن کریم در آیه إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ (نفس قطعاً به بدی فرمان می‌دهد) به حرص انسان در برابر ممنوعیت اشاره دارد. مقاوم‌سازی فرهنگی، با ارائه محتوای علمی و جذاب، به تقویت هویت فرهنگی یاری می‌رساند.

درنگ:

مقاوم‌سازی فرهنگی، با ارائه محتوای علمی، به تقویت هویت فرهنگی و جلوگیری از نفوذ منفی یاری می‌رساند.

حفظ فرهنگ بومی و تعامل جهانی

حفظ فرهنگ بومی، چونان نگهبانی از گنجینه‌ای کهن، نیازمند تعامل علمی با جهان است. حوزه‌ها باید با ارائه محتوای علمی، دانشگاهیان را به‌عنوان اولین مخاطبان خود جذب کنند.

درنگ:

تعامل علمی با جهان، به حفظ فرهنگ بومی و تقویت جایگاه علم دینی کمک می‌کند.

هم‌زیستی مسالمت‌آمیز

هم‌زیستی با اقوام و ادیان مختلف، چونان پلی به سوی وحدت، به تقویت جامعه یاری می‌رساند. قرآن کریم در آیه وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا (و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید) بر وحدت و پرهیز از تفرقه تأکید دارد.

درنگ:

هم‌زیستی مسالمت‌آمیز، به تقویت وحدت اجتماعی و پرهیز از تفرقه یاری می‌رساند.

بخش دهم: کاهش خشونت و نقش ارشادی

کاهش خشونت و تندروی

کاهش خشونت و تندروی، چونان نسیمی آرام‌بخش، به موفقیت برنامه‌های فرهنگی یاری می‌رساند. قرآن کریم در آیه وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (و این‌گونه شما را امتی میانه قرار دادیم) بر اعتدال تأکید دارد. رویکردهای تند، مانع پیشرفت فرهنگی‌اند.

درنگ:

کاهش خشونت و اعتدال، به موفقیت برنامه‌های فرهنگی و تقویت جامعه یاری می‌رساند.

نقش ارشادی وزارت فرهنگ

وزارت فرهنگ باید چونان مرشدی حکیم عمل کند، نه تخریب‌گر. قرآن کریم در آیه إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و خواه ناسپاس) بر نقش ارشادی تأکید دارد. رویکرد پدرانه و حکیمانه، به فرهنگ‌سازی یاری می‌رساند.

درنگ:

وزارت فرهنگ، با رویکردی ارشادی و حکیمانه، به فرهنگ‌سازی و تقویت جامعه کمک می‌کند.

بخش یازدهم: استقلال و نجابت فرهنگی

استقلال عالم دینی

عالم دینی باید مستقل، مردمی و فارغ از وابستگی‌های سیاسی باشد. نقد نظام‌ها و ساختارها، به‌جای افراد، چونان کلیدی برای اصلاح، به پویایی جامعه یاری می‌رساند.

درنگ:

استقلال عالم دینی و نقد نظام‌ها، به اصلاح و پویایی جامعه کمک می‌کند.

نجابت و قدمت فرهنگی ملت ایران

ملت ایران، چونان درختی کهن، به دلیل نجابت و سازگاری فرهنگی، از هوشمندی و بقای فرهنگی برخوردار است. این ویژگی، ریشه در تاریخ چند هزار ساله و سازگاری با اقوام و فرهنگ‌های گوناگون دارد.

درنگ:

نجابت و سازگاری ملت ایران، به بقای فرهنگی و تقویت هویت ملی یاری رسانده است.

بخش دوازدهم: قانون اساسی فرهنگی و پویایی حوزه‌ها

قانون اساسی فرهنگی

تدوین قانون اساسی فرهنگی برای تشیع، چونان نقشه‌ای جامع، به ارائه دین به جهان یاری می‌رساند. این قانون، فراتر از مرزهای ملی، به هماهنگی و انسجام در ترویج فرهنگ دینی کمک می‌کند.

درنگ:

قانون اساسی فرهنگی، به هماهنگی و ترویج جهانی فرهنگ دینی یاری می‌رساند.

حوزه‌ها به‌عنوان شارژر نظام

حوزه‌ها، چونان منبعی پویا، باید با ارائه محتوای علمی و به‌روز، به تقویت نظام اسلامی یاری رسانند. بدون این نقش، نظام از پویایی بازمی‌ماند.

درنگ:

حوزه‌ها، با ارائه محتوای علمی، به پویایی نظام اسلامی کمک می‌کنند.

جمع‌بندی: فرهنگ، دین و تحول اجتماعی

گفتار حاضر، کاوشی عمیق در آسیب‌شناسی فرهنگ در حوزه‌های علمی و جامعه ارائه داد که ریشه در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره دارد. فرهنگ، به‌مثابه جریانی زلال و مستند، از سنت‌های غیرمستند متمایز شد و دین به‌عنوان مکمل عقل معرفی گردید. حوزه‌های علمی، با شروط استناد علمی، صداقت و جدایی از منافع دنیوی، می‌توانند به نهادی کارآمد در فرهنگ‌سازی بدل شوند. انقلاب ۵۷، فرصتی بی‌سابقه برای حوزه‌ها فراهم کرد، اما ضعف‌های علمی و ساختاری، مانع تحقق کامل این پتانسیل شده است. راهکارهایی چون تدوین قانون اساسی فرهنگی، بهره‌گیری از فناوری، تقویت گفت‌وگوی علمی و مقاوم‌سازی فرهنگی، به پویایی حوزه‌ها و جامعه یاری می‌رساند. کاهش خشونت، هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و توجه به نجابت فرهنگی ملت ایران، به تقویت هویت ملی و تعالی فرهنگی منجر می‌شود. این گفتار، با ادغام تحلیل‌های تفصیلی و توضیحات تکمیلی، تلاش کرد تا محتوایی منسجم و غنی ارائه دهد که هم به فهم عمیق‌تر فرهنگ و دین کمک کند و هم راه را برای تحولات اجتماعی و معنوی هموار سازد.

با نظارت صادق خادمی