متن درس
جلسات دورهمی: دعوت دینی در پرتو حکمت و تربیت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۲۶)
دیباچه
این نوشتار، بازنویسی و تدوینی از درسگفتار ارائهشده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ در دانشگاه آستان قدس رضوی است که با محوریت آیه ۱۲۵ سوره نحل، به بررسی دعوت دینی از منظری تربیتی و سیستماتیک میپردازد. این گفتار، مانند چراغی که راه را در تاریکی روشن میکند، روشهای دعوت به سوی پروردگار را با تکیه بر حکمت، موعظه نیکو، و جدال به شیوه احسن تبیین میکند. محتوای این اثر، با زبانی روشن و متین، تلاش دارد تا تأملات عمیق استاد فرزانه قدسسره را در قالبی منسجم و علمی ارائه دهد، بهگونهای که هم معارف دینی را منتقل کند و هم با پیوندی میان منطق و زیباییشناسی، خواننده را به سوی فهمی نوین از دعوت دینی هدایت نماید.
بخش نخست: ساختار دوگانه شکل و محتوا در ادیان
شکل و محتوا در ادیان
استاد فرزانه قدسسره ادیان را دارای دو بعد شکلی و محتوایی میدانند. موفقیت هر مکتب دینی یا غیر دینی، مانند بنایی است که استواری آن به هماهنگی میان پایههای شکل و محتوا وابسته است. نقص در هر یک از این دو، مانند خللی در ستونهای یک عمارت، مانع از تحقق کامل اهداف آن مکتب میشود.
این دیدگاه بر اهمیت تعادل میان شکل و محتوا تأکید دارد. همانگونه که یک واژه از ماده و صورت تشکیل شده یا یک میز از مادهای مانند چوب و شکلی مانند مستطیل پدید میآید، دین نیز نیازمند انسجام میان شکل و محتواست. این اصل با آیه كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ (ص: ۲۹) همخوانی دارد: «کتابی است که آن را بهسوی تو نازل کردیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند.»
| درنگ: موفقیت یک مکتب دینی به هماهنگی میان شکل و محتوا وابسته است و نقص در هر یک، مانع تحقق اهداف آن میشود. |
برتری اسلام و ضرورت اثبات علمی
استاد اسلام را برترین دین الهی معرفی میکنند، اما تأکید دارند که این برتری نیازمند تحقیق و اثبات علمی است، مانند گوهری که ارزش آن با سنجش دقیق آشکار میشود. ادعای صرف بدون پشتوانه علمی، مانند کلامی است که بر باد میرود.
این دیدگاه بر ضرورت رویکرد علمی در اثبات برتری اسلام تأکید دارد و از ادعاهای غیرمستند انتقاد میکند. این اصل با آیه يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (بقره: ۲۶۹) همراستاست: «حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است.»
بخش دوم: قرآن کریم و ظرفیتهای علمی آن
فوقمدرن بودن قرآن کریم
استاد قرآن کریم را کتابی فوق مدرن میدانند که از نظر شکل و محتوا، دارای ویژگیهای علمی و منطقی است، مانند گنجینهای که هنوز بخشهای ناگشودهای دارد. با این حال، علم دینی به دلیل فقدان شناخت کافی، از این ظرفیت بهره نبرده است.
این دیدگاه، مانند آیینهای است که محدودیتهای کنونی علم دینی را نشان میدهد و بر ضرورت بازنگری در روشهای فهم قرآن تأکید دارد. این اصل با آیه لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام: ۵۹) همخوانی دارد: «هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن است.»
| درنگ: قرآن کریم کتابی فوق مدرن است که ظرفیتهای علمی آن نیازمند کاوش و شناخت عمیقتر است. |
نقد روشهای سنتی آموزش قرآن
استاد از تأکید بیش از حد بر حفظ قرآن بدون فهم عمیق انتقاد میکنند و معتقدند که این روش، مانند ذخیره اطلاعات در دیسکتی بدون پردازش، قرآن را به سطحی نازل تنزل داده است. این رویکرد، مانند مشقی است که معلم از سر ناتوانی به شاگرد میسپارد.
این دیدگاه بر ضرورت تدبر در قرآن تأکید دارد و با آیه كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ (ص: ۲۹) همراستاست: «کتابی است که آن را بهسوی تو نازل کردیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند.»
بخش سوم: دعوت دینی و روشهای آن
دعوت به سوی پروردگار با حکمت
استاد آیه ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ (نحل: ۱۲۵) را روش دعوت به سوی پروردگار میدانند: «بهسوی راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه مجادله کن.» حکمت، مانند مشعلی است که گفتمانی منطقی، علمی، و مستدل را برای مخاطبان عالم روشن میسازد.
این دیدگاه دعوت دینی را فرایندی سیستماتیک معرفی میکند که با نیازهای مخاطبان دانشمند هماهنگ است.
دعوت به سوی سیستمی تربیتی
استاد واژه «سبیل» را به معنای سیستم و «رب» را به معنای تربیتکننده تفسیر میکنند. دعوت دینی، مانند جویباری است که با نظم و برنامه به سوی تربیت هدایت میشود.
این دیدگاه بر پیوند دعوت دینی با تربیت و نظم ساختاری تأکید دارد و با آیه رَبِّي وَرَبُّكُمْ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ (آلعمران: ۶۴) همراستاست: «پروردگار من و پروردگار شماست، جز او معبودی نیست.»
| درنگ: دعوت دینی، فرایندی تربیتی و سیستماتیک است که با حکمت و نظم به سوی پروردگار هدایت میشود. |
نقد فقدان سیستم در علم دینی
استاد معتقدند که علم دینی به دلیل فقدان سیستم و تکیه بر روشهای سنتی، از هماهنگی با نیازهای روز بازمانده است، مانند ساعتی که عقربههایش هماهنگ نیست و زمان را نادرست نشان میدهد.
این دیدگاه بر ضرورت بازنگری در ساختارهای علم دینی تأکید دارد و با آیه صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ (نمل: ۸۸) همخوانی دارد: «صنعت الهی که هر چیزی را استوار کرده است.»
نقد تقلید از سیستمهای وارداتی
استاد از تقلید کورکورانه از سیستمهای وارداتی، مانند فناوریهای غیربومی، انتقاد میکنند، مانند بنایی که با مصالح ناسازگار ساخته شود و فرو ریزد.
این دیدگاه بر ضرورت خودباوری فرهنگی و تولید سیستمهای بومی تأکید دارد و تقلید بیبرنامه را ناکارآمد میداند.
بخش چهارم: نقش ادبیات و منطق در علم دینی
اهمیت ادبیات و منطق
استاد ادبیات و منطق را پایههای فقه و اجتهاد میدانند، مانند ستونهایی که بنای دانش را استوار میکنند. بدون تسلط بر این دو، فقه به سطحی عاميانه تنزل مییابد.
این دیدگاه بر نقش بنیادین ادبیات و منطق در شکلگیری تفکر تحلیلی تأکید دارد و با آیه يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (بقره: ۲۶۹) همراستاست: «حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است.»
| درنگ: ادبیات و منطق، پایههای فقه و اجتهاد هستند و بدون آنها، علم دینی به سطحی نازل تنزل مییابد. |
نقد نظام آموزشی کلیشهای
استاد نظام آموزشی علم دینی را به دلیل کلیشهای بودن و شباهت به نظام دانشگاهی مورد نقد قرار میدهند، مانند باغی که به جای پرورش گل، علفهای هرز را پرورانده است.
این دیدگاه بر ضرورت کیفیتمحوری و اصلاح نظام آموزشی تأکید دارد و با آیه إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ (هود: ۸۸) همخوانی دارد: «جز اصلاح، به قدر توانم، چیزی نمیخواهم.»
اهمیت نگارش و خلاقیت فردی
استاد طلاب را به نگارش خلاقانه تشویق میکنند، مانند کاشتن بذری که با خلاقیت به درختی بارور تبدیل میشود. نگارش خلاقانه، راهی برای کشف استعدادها و تولید علم است.
این دیدگاه بر ضرورت خودباوری و پرهیز از تقلید تأکید دارد و با آیه وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ (نجم: ۳۹) همراستاست: «و اینکه برای انسان جز آنچه کوشیده است، نیست.»
نقد تقلید در نگارش علمی
استاد از تقلید در نگارش علمی انتقاد کرده و نقل بدون ذکر منبع را نوعی سرقت علمی میدانند، مانند برداشتن میوهای از باغ دیگران بدون اذن.
این دیدگاه بر رعایت اخلاق علمی تأکید دارد و با آیه إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (نساء: ۵۸) همخوانی دارد: «بیگمان خدا به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانشان بازگردانید.»
بخش پنجم: ضرورت علوم نوین در علم دینی
نیاز به علوم نوین
استاد معتقدند که علوم نوین مانند روانشناسی و جامعهشناسی باید در علم دینی وارد شوند، مانند جویبارهایی که زمین خشک دانش را سیراب میکنند.
این دیدگاه بر ضرورت تلفیق علوم مدرن با علم دینی تأکید دارد و با آیه كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ (ص: ۲۹) همراستاست: «کتابی است که آن را بهسوی تو نازل کردیم، مبارک است تا در آیاتش تدبر کنند.»
| درنگ: علوم نوین مانند روانشناسی و جامعهشناسی باید در علم دینی وارد شوند تا با نیازهای روز هماهنگ گردد. |
نقد کهنگی علوم دانشگاهی
استاد علوم دانشگاهی را کهنه و فاقد عمق علمی میدانند، مانند کتابی که صفحاتش زرد شده و دیگر راهگشا نیست. مدارک دانشگاهی با سطح علمی پایین، معادل سواد ابتدایی هستند.
این دیدگاه بر ضرورت بازنگری در نظام آموزشی دانشگاهی تأکید دارد و با آیه قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (زمر: ۹) همخوانی دارد: «بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابرند؟»
ضرورت جهانبینی برای طلاب
استاد طلاب را به داشتن جهانبینی و تسلط بر فناوریهای روز تشویق میکنند، مانند پرندهای که با بالهای دانش و آگاهی در آسمان جهان پرواز میکند.
این دیدگاه بر ضرورت آگاهی طلاب از مسائل جهانی تأکید دارد و با آیه يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (بقره: ۲۶۹) همراستاست: «حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که حکمت یابد، خیری فراوان یافته است.»
بخش ششم: نتیجهگیری
این درسگفتار، با محوریت آیه ۱۲۵ سوره نحل، چارچوبی علمی برای دعوت دینی ارائه میدهد که مانند نقشهای دقیق، راه را برای هدایت جامعه روشن میسازد. استاد فرزانه قدسسره با تأکید بر حکمت، موعظه نیکو، و جدال احسن، دعوت دینی را فرایندی تربیتی و سیستماتیک معرفی میکنند. نقد روشهای سنتی آموزش قرآن، تأکید بر کیفیتمحوری، و ضرورت تلفیق علوم نوین با علم دینی، از برجستهترین محورهای این گفتار است. این اثر، مانند مشعلی است که مسیر تولید علم بومی و خلاقانه را روشن میکند و راه را برای گفتوگوی علمی در حوزه علوم دینی هموار میسازد.
| با نظارت صادق خادمی |