در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 482

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس سره، جلسه ۴۸۲

مقدمه

من، محمدرضا نکونام، سال‌هاست که در مسیر معرفت و زیارت گام برمی‌دارم و اینک، در این مجموعه که «گفتگوهای صمیمی» نام گرفته، خاطراتی را بازگو می‌کنم که روزگاری در درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا به آن‌ها اشاره کرده‌ام. این روایت‌ها، نه‌تنها شرح لحظات زندگی من، بلکه تأملاتی عمیق در باب زیارت، معرفت و نقش حرم مطهر امام رضا (ع) در ترویج فرهنگ دینی است. در این بخش، که از جلسه ۴۸۲ درس‌گفتارهایم برگرفته شده، از تجربه‌های شخصی‌ام در حرم، تأملاتم درباره مدیریت ثروت آن حضرت، و دغدغه‌هایم برای حفظ قداست و معرفت زیارت سخن می‌گویم. این خاطرات، دعوتی است به تأمل در پیوند عمیق معنوی و معرفتی با اهل بیت (ع) و تلاش برای بازسازی گفتمان زیارت در دنیای امروز.

بخش اول: زیارت، دریچه‌ای به سوی معرفت

تجربه‌ای از جوانی در حرم

هنوز یادم هست آن روزهایی که جوان بودم، پرشور و پر از احساس. یک روز، با دلی پر از مشکل و آشوب، بلیتی گرفتم و خودم را به مشهد رساندم. به در حرم که رسیدم، همان‌جا در صحن ایستادم. وارد نشدم. رو به ضریح گفتم: «آقا، مشکل دارم. اگر حلش نکنی، دیگر پام رو اینجا نمی‌ذارم!» بچه بودم، خام و عاشق. فکر می‌کردم امام رضا (ع) باید فوری خواسته‌ام را برآورده کند. راه افتادم، سوار اتوبوس شدم و از شهر دور شدم. اما وسط راه، ناگهان چیزی در دلم روشن شد. انگار صدایی به من گفت: «کجا می‌خواهی بروی؟ مگر جای دیگری داری؟» به راننده گفتم: «آقا، نگه دار! می‌خوام پیاده شم.» گفت: «اینجا بیابونه!» گفتم: «نگه دار!» پیاده شدم، برگشتم به حرم. ایستادم و گفتم: «آقا، من کسی جز شما ندارم. مشکلم رو حل کن یا نکن، من جای دیگری ندارم.» این لحظه، لحظه‌ای بود که معرفتی در دلم ریشه دواند. فهمیدم امام رضا (ع) فقط برای حل مشکلات نیست؛ او پناهگاه دل‌هاست، جایی که معرفت و قرب به خدا معنا پیدا می‌کند.

درنگ: معرفت به امام رضا (ع) مراتب مختلفی دارد و نباید صرفاً به انتظار رفع مشکلات محدود شود، بلکه باید به درک عمیق مقام امام و قرب الهی منجر گردد.

توسل در زندان

سال‌ها پیش، پیش از انقلاب، روزگاری سخت را می‌گذراندم. مرا به اتهامی گرفتند و به سمت زندان احمدآباد می‌بردند. در راه، از دور، دلم را به حرم امام رضا (ع) گره زدم. گفتم: «آقا، همیشه من آمدم پیش شما. حالا پام بسته‌ست، نوبت شماست که بیایید.» وقتی به سلول رسیدم، در آن تنهایی و تاریکی، حالتی به من دست داد که انگار تمام دنیا را به من داده‌اند. حاضر بودم پنجاه سال در آن زندان بمانم، اما آن حال معنوی را از دست ندهم. آن لحظه، حضور و قرب امام را با تمام وجودم حس کردم. زیارت، فقط رفتن به حرم نیست؛ گاهی در سلول زندان، در اوج سختی، می‌توانی امام را با تمام وجودت حس کنی.

درنگ: توسل به اهل بیت (ع) در شرایط دشوار، آرامش روحی و معنوی را به ارمغان می‌آورد و زیارت را به تجربه‌ای فراتر از مکان تبدیل می‌کند.

بخش دوم: ثروت حرم و رسالت معرفتی

مدیریت ثروت حرم

همیشه این سؤالم بوده که ثروت عظیم حرم امام رضا (ع) باید کجا هزینه شود؟ می‌گویند بیاییم هزار واحد مسکونی بسازیم، در فلان شهر یا جای دیگر. خوب است، اما مگر دولت و مردم نمی‌توانند این کار را بکنند؟ ثروت حرم باید جایی خرج شود که فقط امام رضا (ع) می‌تواند آن را انجام دهد. وقتی زائری به حرم می‌آید، فضا چنان است که انگار خود امام سخن می‌گوید. عالمی که در حرم صحبت می‌کند، کلامش رنگ و بوی کلام امام می‌گیرد. این فضا، فرصتی است برای ترویج معارف دینی. باید مدارسی بسازیم، برنامه‌های فرهنگی و علمی ترتیب دهیم، بودجه‌های کلان را صرف معرفت و دانش کنیم. اینجاست که زائر روز به روز به معرفت عمیق‌تری می‌رسد.

درنگ: ثروت حرم امام رضا (ع) باید در راستای ترویج معارف دینی و ایجاد زیرساخت‌های فرهنگی و آموزشی هزینه شود تا به تعالی معنوی و علمی زائران منجر گردد.

نقد توزیع غذا

گاهی می‌بینم در حرم، کوپن غذا و نعلبکی تبرک می‌دهند. این کار عیبی ندارد، اما زائر که به حرم می‌آید، برای معرفت آمده، نه فقط برای غذا. باید معارف دینی را به او بدهیم، چیزی که با خودش ببرد و دلش را روشن کند. این ثروت باید صرف فرهنگ‌سازی شود، نه فقط خورد و خوراک.

درنگ: اولویت حرم باید ارائه معارف دینی به زائران باشد، نه صرفاً تأمین نیازهای مادی مانند غذا.

بخش سوم: چالش‌های زیارت و قداست حرم

نقد تراکم و فقدان طواف

یکی از دردهایم این است که زیارت در حرم امام رضا (ع) گاهی به سختی انجام می‌شود. جمعیت چنان متراکم است که طواف کامل ممکن نیست. روزگاری یکی از عالمان دینی فرمود طواف مرقد امام رضا (ع) معادل ۶۶۸۰ حج اکبر است. اما حالا طواف را از دست داده‌ایم. تفکیک جنسیتی و محدودیت‌های فضایی، طواف را به نیم‌طواف یا ربع‌طواف تبدیل کرده. گاهی زائران از شدت ازدحام زیر دست و پا له می‌شوند. این شایسته حرم نیست. باید مهندسی کنیم، فضا را باز کنیم، طواف را به جایگاهش برگردانیم.

درنگ: تراکم جمعیت و فقدان طواف کامل در حرم، مانع از تحقق تجربه معنوی زیارت است و نیازمند بازنگری و مهندسی دقیق است.

تشبیه طواف به درآغوش گرفتن خدا

طواف برایم همیشه معنایی عمیق داشته. مثل این است که بخواهی خدا را در آغوش بگیری، اما چون نمی‌توانی، دورش می‌چرخی، ذکر می‌گویی، یا الله، یا رحمان، یا رحیم. خدا به ما اسم‌هایش را داده تا او را با آن‌ها در آغوش بکشیم. طواف حرم امام رضا (ع) هم همین است؛ نمی‌توانیم وجود عظیم آن حضرت را در آغوش بکشیم، پس دورش می‌چرخیم، با معرفت و عشق. اما افسوس که این طواف را از ما گرفته‌اند.

قرآن کریم: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و هر کس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است) (سوره حشر، آیه ۱۸).

درنگ: طواف، عملی عرفانی و معرفتی است که زائر را به قرب الهی نزدیک می‌کند، اما موانع ساختاری آن را ناکارآمد کرده است.

نقد ابزارهای جنگی در حرم

چیزی که دلم را می‌سوزاند، شمشیرها و خنجرهایی است که بالای سر امام رضا (ع) گذاشته‌اند. مگر اینجا قصاب‌خانه است؟ مگر امام رضا (ع) آدم‌کش بود؟ نعوذ بالله! این حضرت، ضامن آهوست، فقیرنواز است، مهربان و متین. چرا به‌جای کتاب، حدیث و قرآن، ابزار جنگ می‌گذاریم؟ یک روان‌شناس بیاید، چه فکر می‌کند؟ می‌گوید اینجا قتلگاه است! این بی‌احترامی به مقام امام است. باید نمادهای معنوی بگذاریم: کتاب، حدیث، نشانه‌های فقیرنوازی. باید سیره آن حضرت را نشان دهیم، نه ابزار خشونت را.

درنگ: قرار دادن ابزارهای جنگی در حرم، تصویری نادرست از سیره امام رضا (ع) ارائه می‌دهد و باید با نمادهای معنوی جایگزین شود.

مقایسه با دیگر اماکن مقدس

یک بار آماری گرفتم. دیدم تعداد زائران حرم امام رضا (ع) در یک سال از زائران مکه بیشتر است. اما ما از این ظرفیت چه استفاده‌ای می‌کنیم؟ برخی فرقه‌ها برای اماکن خود بهشت ساخته‌اند، با فرودگاه و امکانات. ما که خدا و پیغمبرمان را داریم، چرا این‌قدر بزرگش نمی‌کنیم؟ باید حرم را مرکز معرفت و فرهنگ کنیم، نه فقط جایی برای تفریح و سوغات.

درنگ: حرم امام رضا (ع) پتانسیل عظیمی به‌عنوان مرکز معنوی و فرهنگی دارد، اما از این ظرفیت به‌طور کامل بهره‌برداری نمی‌شود.

بخش چهارم: بازنگری در شعائر دینی

نقد رمی جمرات

یادم هست با یکی از عالمان دینی درباره رمی جمرات صحبت می‌کردم. گفتم: «این چه رسمی است؟ مردم روی هم سوار می‌شوند، سنگ به سر هم می‌زنند!» ایشان فرمودند: «باید پای آدم روی زمین باشد.» گفتم: «اگر جمعیت به پنج میلیارد برسد، چه؟ باید مهندسی کنیم، طبقات بسازیم، راهی پیدا کنیم که شعائر دینی با شرایط روز سازگار شود.» زیارت هم همین‌طور است. نیاز به اجتهاد، معرفت و مهندسی دارد.

درنگ: اجرای شعائر دینی مانند زیارت و رمی جمرات نیازمند مهندسی، اجتهاد و معرفت است تا با نیازهای معاصر هماهنگ شود.

جمع‌بندی

این خاطرات، نه‌تنها شرح زندگی من، بلکه دعوتی است به تأمل در رسالت حرم امام رضا (ع). زیارت باید دریچه‌ای به معرفت باشد، نه فقط رفع نیازهای مادی. ثروت حرم باید صرف فرهنگ و معارف شود، نه صرف ساخت‌وساز. طواف، که نشانه قرب به خداست، باید احیا شود. ابزارهای جنگی باید از حرم برداشته شود و جای آن‌ها را کتاب و حدیث بگیرد. حرم امام رضا (ع) باید مرکز جهانی معرفت و معنویت شود، جایی که زائر با دلی پر از نور و معرفت بازگردد. این‌ها دغدغه‌های من است، دغدغه‌هایی که از عمق عشقم به این حضرت و رسالتم در راه علم و دین برمی‌آید.

با نظارت صادق خادمی