متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 514
مقدمه
این مجموعه، شرحی است از لحظههای زندگی و تأملاتی که در درسگفتارهایم بهصورت گذرا بیان شدهاند. آنچه در ادامه میخوانید، روایتهایی است از دغدغههایم برای حفظ ارزشهای دینی، تقویت حوزههای علمیه، و پایبندی به هویت معنوی شهر مقدس قم. این خاطرات، بازتاب عمق اعتقادم به علم دینی، تعهد به ولایت، و تلاش برای تربیت نسلی صالح است که در برابر وسوسههای مادی و چالشهای زمانه استوار بماند. هر بخش، پنجرهای است به سوی تجربههای شخصیام که با زبانی صمیمی و از منظر خودم نگاشته شده تا شما را به دنیای این تأملات دعوت کند.
بخش اول: اولویتبندی در مسیر علم و دین
یادم میآید روزهایی که از من میخواستند به تهران بروم و در مجالس روضهخوانی یا منبر شرکت کنم. با خودم فکر میکردم: «من به تهران بروم که چه کنم؟ استخاره بخوانم؟ روضه بخوانم؟ منبر بروم؟» این کارها برایم مثل فرو رفتن در حوضی بود که کاری در آن نیست. درس و بحث علمی، آن چیزی بود که قلبم را پر میکرد. این دعوتها، هرچند با نیت خیر بود، اما به نظرم نوعی تفریح و ولگردی بود در برابر رسالت سنگین تحصیل و تدریس علوم دینی.
درنگ: انسان باید در زندگیاش الاهم فالاهم را رعایت کند؛ تمرکز بر درس و علم دینی، بر هر فعالیت دیگری اولویت دارد، چرا که این مسیر، راهی به سوی هدایت و تعالی است.
این دیدگاه از عمق وجودم برمیآمد. همیشه باور داشتم که باید بر اساس اهمیت و ضرورت امور تصمیم گرفت. قرآن کریم میفرماید: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ (و بگو عمل کنید که خدا و پیامبرش و مؤمنان عمل شما را خواهند دید، سوره توبه، آیه 105). این آیه برایم یادآور بود که عمل باید هدفمند باشد، نه پراکنده و بیثمر.
در این مسیر، مشورت با عالمان و خردمندان را ضروری میدانستم. قرآن کریم میفرماید: وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ (و در کارها با آنان مشورت کن، سوره آل عمران، آیه 159). این آیه مرا به تأمل در تصمیمگیریهایم وامیداشت تا از کارهای کماهمیت دوری کنم و بر رسالت اصلیام متمرکز بمانم.
بخش دوم: نقد انگیزههای مادی در خدمت به دین
بارها دیدهام کسانی را که به دنبال پول، مرید، یا شهرت در فعالیتهای دینی بودند. این انگیزهها، هرچند گاهی پنهان، قلب خدمت به دین را آلوده میکرد. برایم عجیب بود که برخی به جای تمرکز بر علم و معنویت، در پی منافع دنیوی بودند. اینان، به قول قرآن، آیات الهی را به بهای ناچیز میفروختند: وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا (و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید، سوره بقره، آیه 41).
درنگ: خدمت به دین باید با خلوص نیت باشد، نه در پی منافع مادی یا شهرت. این خلوص، ارزش معنوی عمل را حفظ میکند.
این نگاه مرا به یاد وظیفهای سنگینتر میانداخت: حفظ حوزههای علمیه به عنوان سنگر دین. افرادی که در این حوزهها میمانند و با ایمان و استقامت به تربیت عالمان صالح میپردازند، ماندگارند. قرآن کریم میفرماید: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (پس اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید، سوره نحل، آیه 43). این آیه، نقش عالمان را در هدایت جامعه به من یادآوری میکرد.
بخش سوم: خطر تضعیف حوزههای علمی
یکی از دغدغههای همیشگیام، خروج نیروهای برجسته از حوزههای علمی بود. بارها دیدهام که افراد توانمند را با وعدههای مادی یا فشارهای گوناگون از حوزه دور میکنند. این خطر، علم دینی را تضعیف میکند و آینده دین را به مخاطره میاندازد. قرآن کریم هشدار میدهد: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ (و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با یکدیگر نزاع نکنید که سست شوید و نیرویتان از دست برود، سوره انفال، آیه 46).
درنگ: حوزههای علمی، سنگر دفاع از دیناند و خروج نیروهای کلیدی از آن، به تضعیف علم دینی و ارزشهای معنوی منجر میشود.
این خطر مرا به یاد وظیفهای بزرگتر میانداخت: حفاظت از ولایت. حوزههای علمی، به تعبیر من، تنگهای خطرناک در برابر چالشهای زمانهاند. رها کردن این سنگر، مصیبتهای بزرگی به دنبال دارد. قرآن کریم میفرماید: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا (ولی شما تنها خدا و پیامبر او و کسانیاند که ایمان آوردهاند، سوره مائده، آیه 55). این آیه، اهمیت ولایت را به من یادآوری میکرد.
بخش چهارم: تعلق معنوی به شهر قم
هرگاه از قم دور میشدم، حتی برای چند روز، احساس غربت میکردم. گویی بخشی از وجودم در این شهر مقدس جا مانده بود. وقتی به قم بازمیگشتم و از دور گنبد حضرت معصومه (س) را میدیدم، با خود میگفتم: «الهی شکر، حالا اگر اینجا بمیرم، ناراحت نیستم.» این تعلق، نه فقط به خاک قم، بلکه به هویت معنوی آن بود. قرآن کریم از مکانهای مقدس سخن میگوید: إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا (نخستین خانهای که برای مردم نهاده شد، همان است که در بکه است، مبارک است، سوره آل عمران، آیه 96).
درنگ: شهر قم، به دلیل هویت معنوی و ارتباط با حضرت معصومه (س)، آرامشبخش روح و روان است و تعلق به آن، نشانهای از ایمان عمیق است.
این تعلق، مرا به نقش حوزههای علمی در دفاع از دین و ولایت وامیداشت. همیشه به شاگردانم میگفتم: «اینجا تنگهای است که نباید رها شود. شیطان در کمین است و چالشهای آخرالزمان، این سنگر را هدف گرفتهاند.» قرآن کریم میفرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (و برای آنان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید، سوره انفال، آیه 60).
بخش پنجم: اهمیت استقامت در حوزههای علمی
بارها به شاگردانم گفتهام که استقامت در حوزه، حتی برای بیست سال، ارزشی بینهایت دارد. این مسیر، پر از سختی است، اما پاداش آن، تربیت عالمانی صالح و حفظ دین است. قرآن کریم میفرماید: فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ (پس چنانکه مأمور شدهای استقامت کن، سوره هود، آیه 112). این آیه، مرا به پایداری در این راه دعوت میکرد.
درنگ: استقامت در مسیر علم دینی، حتی با وجود سختیها، برای تربیت عالمان صالح و حفظ ارزشهای دینی ضروری است.
این سختیها را به عذابی چند دقیقهای تشبیه میکردم که در برابر پاداش آن، ناچیز است. قرآن کریم میفرماید: إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (قطعاً با سختی آسانی است، سوره شرح، آیه 6). این آیه، به من امید میداد که هر سختی، آسانی را در پی دارد.
بخش ششم: ارزش ریشههای سالم و ایمان قوی
همیشه به شاگردانم میگفتم که ریشههای سالم و ایمان قوی، شما را در هر محیطی متمایز میکند. کسانی که با نیت خالص در حوزه میمانند، حتی اگر به جای دیگری بروند، به دلیل انگیزههای معنویشان مورد رضایت قرار نمیگیرند. قرآن کریم میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، خداوند رحمان برایشان محبت قرار میدهد، سوره مریم، آیه 96).
درنگ: ریشههای سالم و ایمان قوی، افراد را در مسیر خدمت به دین متمایز میکند و ارزش آنها را در هر محیطی حفظ میکند.
این باور، مرا به تشویق شاگردانم به ماندن در حوزه وامیداشت. به آنها میگفتم: «شما که نه اهل دنیا هستید و نه اهل هوی، ریشههایتان پاک است. بمانید و به تربیت نسلهای آینده کمک کنید.»
بخش هفتم: تربیت فرزندان صالح، سرمایهای برای آخرت
همیشه به خودم میگفتم که سرمایه عمر را باید در راهی صرف کرد که ارزش ابدی دارد. تربیت فرزندان صالح، یکی از این راههاست. مثل این است که ماشینی خالی حرکت نکند؛ باید بار ارزشمندی حمل کند. قرآن کریم میفرماید: وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا (و خاندانت را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبایی ورز، سوره طه، آیه 132).
درنگ: تربیت فرزندان صالح، سرمایهای ابدی است که انسان باید عمر خود را برای آن صرف کند.
در مقابل، هدر دادن این سرمایه در امور دنیوی، مانند ریختن همه دارایی در جایی ناامن است. قرآن کریم میفرماید: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ (و زندگی دنیا جز کالای فریبنده نیست، سوره آل عمران، آیه 185).
بخش هشتم: پایبندی به اصول در برابر فشارها
روزی یکی از عالمان دینی به من پیشنهاد کرد که وارد فعالیتهای سیاسی شوم. با احترام گفتم: «برای خودم این کار را حرام میدانم.» باور داشتم که وظیفهام، ماندن در حوزه و خدمت به علم دینی است، نه ورود به عرصههایی که با رسالتم همخوانی ندارد. قرآن کریم میفرماید: وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ (و به سوی کسانی که ظلم کردند متمایل نشوید که آتش شما را فرا میگیرد، سوره هود، آیه 113).
درنگ: پایبندی به اصول دینی در برابر فشارهای خارجی، نشانهای از تعهد به رسالت معنوی است.
این تصمیم، مرا به حفاظت از حوزههای علمی واداشت. نمیتوانستم بپذیرم که نیروهای صالح حوزه را ترک کنند و جای آنها را افراد ناکارآمد بگیرند. قرآن کریم میفرماید: وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ (و قطعاً خدا کسی را که او را یاری کند یاری میدهد، سوره حج، آیه 40).
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، روایتهایی است از قلب و ذهنم که در لحظههای تدریس و تأمل شکل گرفتهاند. از دغدغههایم برای حفظ علم دینی تا تعلق عمیقم به شهر قم، همه اینها بازتاب تعهدی است که به دین، ولایت، و تربیت نسلهای آینده دارم. این خاطرات، دعوتی است به تأمل در رسالتهای بزرگتر: استقامت در برابر وسوسههای مادی، حفاظت از حوزههای علمی، و تربیت نسلی که با ایمان و علم، پرچم دین را برافراشته نگه دارد. امیدوارم این روایتها، نوری باشد بر مسیر کسانی که در پی حقیقت و تعالیاند.
با نظارت صادق خادمی