متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۵۲۹
مقدمه: سفری در مسیر معرفت و معنویت
این مجموعه، شرحی است از لحظههای تأمل و تجربههایی که در درسگفتارهایم بهصورت گذرا به آنها اشاره کردهام. اکنون، این خاطرات را با دلی پر از شوق و تأمل بازگو میکنم تا شما را به دنیای معرفت، خودشناسی، و معنویت دعوت کنم. هر بخش از این گفتگوها، دریچهای است به سوی عمق دانش و عرفان اسلامی، جایی که علم و معنویت در هم میآمیزند و انسان را به سوی تعالی رهنمون میشوند. این روایتها، نهتنها بازتاب تجربههای شخصی من، بلکه دعوتی است برای تأمل در نقش اسماء الهی، خودشناسی، و مواجهه با شبهات در مسیر دینداری.
بخش اول: معنویت گمشده در علم دینی
سالها پیش، هنگامی که در حوزههای علمی قدم میزدم و با طلاب و عالمان دینی همسخن میشدم، دریافتم که علم دینی ما گاهی از عمق معنوی خود تهی شده است. گویی طلبهای صبح از خواب برمیخیزد، به درس و مباحثه میرود، و شب به خواب میرود، درست مانند کارمندی که روز را به کارهای تکراری میگذراند. اما این روش، کجا و راه اولیاء خدا کجا؟ آنها که هر لحظه با ذکر و یاد خدا زندهاند، حتی در میانه کار و تلاش، قلبشان با خدا مأنوس است.
یادم میآید روزی در یکی از درسگفتارهایم، به شاگردانم گفتم: «اگر صبح خود را با اسماء الهی آغاز کنید، گویی روحتان را جلا دادهاید. این اسماء، مانند چاشنیای است که جان شما را آماده میکند تا به دریایی بیکران تبدیل شوید، دریایی که نهنگهای معرفت در آن شناورند.» این آمادگی معنوی، انسان را از روزمرگی به سوی عظمتی بیانتها میبرد.
درنگ: فقدان رویکرد معنوی در علم دینی، آن را به فعالیتی مکانیکی و بیروح تبدیل کرده است. آمادگی معنوی با اسماء الهی، کلید تحول انسان به موجودی عظیم و متعالی است.
این سخن، ریشه در آیات قرآن دارد. خداوند میفرماید:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ
(قرآن کریم، سوره ذاریات، آیه ۵۶: «و جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم.»)
این آیه، هدف خلقت را عبادت و معنویت میداند، و اسماء الهی، ابزاری برای این ارتباط عمیق با خداوند هستند.
بخش دوم: دائمالذکر بودن و نقش اسماء الهی
اولیاء خدا را دیدهام که حتی در لحظههای کار و تلاش، ذکر خدا را فراموش نمیکنند. آنها گویی با مونسی الهی همسفرند. یادم میآید شبی در خلوت خود، به این فکر میکردم که چرا ما اینگونه نیستیم؟ چرا قلبمان در میانه روزمرگیها خاموش میماند؟ پاسخ را در اسماء الهی یافتم. این اسماء، مانند کلیدی هستند که درهای معرفت را میگشایند. انسانی که با این اسماء مأنوس شود، میتواند به علوم غریبه دست یابد، نه به معنای جادو و خرافه، بلکه به معنای درک حقایق پنهان عالم.
روزی به یکی از شاگردانم گفتم: «اگر میخواهی ببینی پشت دیوار چه خبر است، یا در آسمانها چه میگذرد، باید خودت را با اسماء الهی آماده کنی. مبتدی ابتدا به دنبال آزمایش خود است، اما وقتی به کمال رسید، دیگر به پایین نگاه نمیکند؛ او فقط به سوی بالا میرود.» این تفاوت میان مبتدی و کامل، در استفاده از اسماء الهی آشکار میشود. مبتدی به دنبال کشف امور ظاهری است، اما کامل، با اتصال به خدا، به حقایق متعالی میرسد.
درنگ: دائمالذکر بودن اولیاء خدا، نشانه اتصال مستمر به خداوند است. اسماء الهی، ابزار کشف حقایق پنهان و تعالی معنویاند.
قرآن کریم میفرماید:
الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ
(قرآن کریم، سوره آلعمران، آیه ۱۹۱: «کسانی که خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان یاد میکنند.»)
این آیه، به زیبایی حال اولیاء خدا را توصیف میکند که در هر حال با ذکر خدا زندهاند.
بخش سوم: خودآزمایی و خودشناسی
خودشناسی، گوهری است که بدون آن، انسان در تاریکی گمراهی میماند. سالها پیش، در یکی از جلسات درس، به شاگردانم گفتم: «انسان، مظهر اسماء و صفات الهی است. اگر این مظهریت را نشناسد، چگونه میتواند خود را بشناسد؟» مانند کودکی که پدر و مادرش را نمیشناسد، انسانی که از مظهریت خود غافل است، از بسیاری از حقایق محروم میماند.
یادم میآید روزی با یکی از دوستانم درباره خودشناسی سخن میگفتیم. به او گفتم: «به پدر و مادرت نگاه کن، به استادانت، به عالم اطراف. اینها همه آینههایی هستند که تو را به خودت نشان میدهند.» این تأمل، درهای معرفت را باز میکند. اما افسوس که در علم دینی ما، گاهی این آینهها غبار گرفتهاند. دیدهام که طلبهای پنجاه سال نماز میخواند، اما حال معنوی نمییابد. گویی حمد و سوره در دهانش کهنه شده، مانند غذایی که طعم خود را از دست داده است.
درنگ: خودشناسی از طریق تأمل در روابط و عالم اطراف حاصل میشود. غفلت در علم دینی، عبادات را بیروح و حتی نفرتانگیز میکند.
قرآن کریم میفرماید:
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً
(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۳۰: «و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار میدهم.»)
این آیه، جایگاه انسان را بهعنوان خلیفه خدا نشان میدهد، جایگاهی که خودشناسی را ضروری میسازد.
بخش چهارم: توحید مفضل و مواجهه با شبهات
یکی از زیباترین خاطراتی که از سالهای تحصیلم دارم، مطالعه کتاب توحید مفضل بود. این کتاب، که اولین کتاب رواییای بود که درس آن را خواندم، چنان عمیق و علمی است که حتی امروز هم حوزههای علمی ما نمیتوانند آن را بهطور کامل فهم کنند. یادم میآید وقتی صفحاتش را ورق میزدم، گویی با دریایی از علم و معرفت روبهرو شده بودم. امام صادق (ع) در این کتاب، پاسخهایی به شبهات ابنابیالعوجاء دادهاند که هنوز هم برای دانشمندان چالشبرانگیز است.
روزی در یکی از جلسات درس، ماجرای مفضل و ابنابیالعوجاء را برای شاگردانم تعریف کردم. مفضل، شاگرد برجسته امام صادق (ع)، در برابر شبهات ابنابیالعوجاء درمانده شده بود. او مانند کودکی که در کوچه کتک خورده، نزد امام رفت و کمک خواست. اما امام با آرامش به او فرمودند: «فردا صبح بازگرد.» این آرامش و حکمت امام، مرا مجذوب خود کرد. ابنابیالعوجاء، با اینکه پیامبر (ص) را از نظر دینی قبول نداشت، او را شخصیتی بزرگ و زیرک میدانست که توانسته مردم را به سوی خود جذب کند. او مفضل را به چالش کشید و گفت: «تو کیستی که با من بحث میکنی؟ اگر شاگرد جعفر بن محمد (ع) هستی، باید مانند او پاسخ دهی.»
درنگ: کتاب توحید مفضل، اثری علمی و عمیق است که نیازمند مطالعه دقیق توسط دانشمندان است. شبهات قوی، مانند شبهات ابنابیالعوجاء، به ظهور معارف عمیقتر از سوی اهل بیت (ع) کمک کردهاند.
قرآن کریم میفرماید:
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
(قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۱۲۵: «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن.»)
این آیه، حکمت و آرامش امام صادق (ع) در پاسخ به شبهات را به زیبایی نشان میدهد.
بخش پنجم: نقش مخالفان در ترویج دین
یکی از درسهای بزرگی که از مطالعه توحید مفضل آموختم، نقش مخالفان قوی در ترویج دین بود. ابنابیالعوجاء، با شبهات خود، زمینهساز ظهور معارف عمیقتری از سوی امام صادق (ع) شد. او با طرح پرسشهای دشوار، گویی ناخواسته به دین خدمت کرد. یادم میآید روزی به شاگردانم گفتم: «دین اصیل از افراد قوی استقبال میکند، نه از ضعفا که تنها اطاعت میکنند.» این سخن، مرا به یاد حدیثی انداخت که میفرماید: «من عرف نفسه فقد عرف ربه» (هرکس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است). دین به انسانهای رشید و عالم نیاز دارد، نه به دنبالهروهای بیفکر.
درنگ: کافران قوی مانند ابنابیالعوجاء، با شبهات خود، به ترویج معارف دینی کمک کردهاند. دین اصیل به افراد قوی و رشید نیاز دارد، نه به دنبالهروهای ضعیف.
جمعبندی: دعوتی به سوی معرفت و معنویت
این گفتگوهای صمیمی، روایتی است از سالهایی که در جستجوی معرفت و معنویت گذراندم. از آمادگی معنوی با اسماء الهی تا مطالعه عمیق متونی مانند توحید مفضل، هر لحظه از این مسیر، مرا به سوی خودشناسی و خداشناسی رهنمون کرد. این خاطرات، دعوتی است به شما، خواننده گرامی، تا در این مسیر گام بردارید. با تأمل در اسماء الهی، خودآزمایی، و مواجهه عالمانه با شبهات، میتوانید دریچههای جدیدی به سوی حقیقت بگشایید.
با نظارت صادق خادمی