در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 558

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس سره، جلسه (558)

مقدمه

آنچه در این مجموعه می‌خوانید، روایت‌هایی است از خاطراتی که در خلال درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا بیان شده‌اند. این خاطرات، لحظه‌هایی از زندگی‌ام را بازگو می‌کنند که هر یک، درس‌هایی از حکمت، معنویت، و تعهد به حقیقت دین در خود دارند. من، به‌عنوان یک طلبه و عالم دینی، کوشیده‌ام در این روایت‌ها، نه‌تنها تجربه‌های شخصی‌ام را به اشتراک بگذارم، بلکه تأملاتی عمیق در باب علم، دین، و جامعه را با شما در میان بگذارم. این خاطرات، با زبانی صمیمی و از منظر اول شخص، شما را به دنیای تأملات و تجربه‌هایم دعوت می‌کنند تا شاید دریچه‌ای به سوی حقیقت و معرفت گشوده شود.

بخش اول: در محضر عالمان

یکی از خاطراتی که همواره در ذهنم زنده است، حضور در محضر عالمی بزرگوار بود که در اواخر عمرش، به دلیل فشارهای اجتماعی، دچار آشفتگی شده بود. من در جلسات درس او، در گوشه‌ای می‌نشستم و گاه با یکی از دوستانم گفت‌وگو می‌کردم تا از سخنان پراکنده‌اش متأثر نشوم. هدفم از حضور در آن محفل، نه صرفاً شنیدن درس، بلکه دیدن یک مسلمان اصیل بود؛ کسی که دیگر به سختی می‌توان نظیرش را یافت. با این حال، وقتی سخنانش پراکنده می‌شد، دلم می‌سوخت. برای حفظ حرمتش، فاصله می‌گرفتم تا همچنان احترام مقام علم در دلم پابرجا بماند.

این تجربه، مرا به تأمل در جایگاه عالمان دینی واداشت. احترام به عالم، حتی در لحظات ضعف، نشانه‌ای از ادب اسلامی است. قرآن کریم می‌فرماید: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب: 21)؛ یعنی «برای شما در رسول خدا الگویی نیکو است.» این آیه به من آموخت که عالمان، به‌عنوان پیروان راستین پیامبر، باید الگویی حسنه باشند. همچنین، حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «کسی که به عالمی اهانت کند، به من اهانت کرده است.» این سخن، مرا به حفظ حرمت عالمان، حتی در شرایط دشوار، هدایت کرد.

درنگ: احترام به عالم دینی، حتی در لحظات ضعف او، نشانه ادب اسلامی و حفظ حرمت علم است.

در این خاطره، دقت من به پرهیز از هرگونه قیاس نادرست میان عالم و خدا نیز برجسته بود. هرگز قصد نداشتم عالم را به خدا تشبیه کنم، بلکه می‌خواستم به آشفتگی شرایط اجتماعی اشاره کنم که حتی عالمان بزرگ را تحت تأثیر قرار می‌دهد. قرآن کریم می‌فرماید: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شوری: 11)؛ یعنی «هیچ‌چیز مانند او نیست.» این آیه، مرا به حفظ دقت در بیان و پرهیز از هرگونه شائبه در توحید رهنمون ساخت.

بخش دوم: تأمل در خلقت

روزی کنار ساحل دریا نشسته بودم و به امواج خروشان آن می‌نگریستم. آب، که به ظاهر آرام و حیات‌بخش است، ناگهان چنان خروشان می‌شود که از شیر و اژدها خطرناک‌تر است. در یک لحظه، انسان را در خود فرو می‌برد و خفه می‌کند، در حالی که آتش، به‌تدریج می‌سوزاند. این مشاهده، مرا به تأمل در دوگانگی خلقت واداشت. قرآن کریم می‌فرماید: وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ (انبیاء: 30)؛ یعنی «ما هر چیز زنده‌ای را از آب آفریدیم.» اما همین آب، می‌تواند مظهر خطر باشد.

این تأمل، مرا به نکته‌ای عمیق‌تر هدایت کرد: غفلت از شیطان و وسوسه‌هایش، انسان را در برابر مخلوقات الهی آسیب‌پذیر می‌کند. قرآن کریم هشدار می‌دهد: وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ (اعراف: 200)؛ یعنی «اگر وسوسه‌ای از شیطان به تو رسید، به خدا پناه ببر.» این آیه، مرا به هوشیاری در برابر وسوسه‌های شیطانی دعوت کرد.

درنگ: غفلت از شیطان، انسان را در برابر خطرات خلقت آسیب‌پذیر می‌کند؛ هوشیاری معنوی، سپر حفاظت است.

بخش سوم: درس‌هایی از طب سنتی

در دوران کودکی، نزد استادی در طب سنتی درس می‌خواندم که از صفا و تقوای مسلمین گذشته سخن می‌گفت. او معتقد بود که مسلمین، با وجود کمبود امکانات، به دلیل طهارت و تقوا، بر دشمنان پیروز می‌شدند. می‌گفت: «مسلمانان با دو رکعت نماز و ذکر الله اکبر، دیوارها را می‌لرزاندند و دشمن را مغلوب می‌کردند.» این سخن، مرا به قدرت معنوی ذکر و عبادت رهنمون ساخت. قرآن کریم می‌فرماید: وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (جمعه: 10)؛ یعنی «خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید.»

استادم از داروهای وارداتی انتقاد می‌کرد که به دلیل نجاست، اثر معنوی ذکر را خنثی می‌کنند. او معتقد بود که طهارت، کلید پیروزی است. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ (توبه: 108)؛ یعنی «خداوند پاکیزگان را دوست دارد.» این استاد، برای انتخاب دارو، گاه استخاره می‌کرد و می‌گفت: «خدا بهتر از من می‌داند کدام دارو مؤثر است.» این توکل، مرا به فروتنی در برابر علم الهی هدایت کرد. حدیثی می‌فرماید: «کسی که از خدا طلب خیر کند، ناکام نمی‌ماند.»

او همچنین طبابت مدرن را نقد می‌کرد که بدون توجه به نیاز بیمار، داروهای متعدد تجویز می‌کند. این نقد، مرا به اهمیت حکمت در علم طب رهنمون ساخت. حدیثی می‌فرماید: «علم دو گونه است: علم ادیان و علم ابدان.» این سخن، جایگاه علم بدن را در کنار علم دین برجسته می‌کند.

درنگ: طهارت و توکل، کلید موفقیت در علم و عمل است؛ حکمت در طب، مانع آسیب به بیمار می‌شود.

بخش چهارم: تجربه در تیمارستان

در دوران تحصیل، بخشی از آموزش ما در تیمارستان امین‌آباد بود. بیماران را به سه دسته تقسیم می‌کردیم: بیماری‌های جسمی، روان‌شناختی، و اختلالات روحی-روانی. هر دسته، نیاز به رویکردی خاص داشت. من از استفاده بی‌رویه از داروهای آرام‌بخش مانند والیوم انتقاد داشتم، که به جای زنجیرهای فیزیکی، زنجیرهای شیمیایی به روح بیمار می‌زنند. قرآن کریم می‌فرماید: وَمَا جَعَلْنَا لَهُمْ مِنْ أَجْسَادٍ لَا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ (انبیاء: 8)؛ یعنی «ما برای آنها بدن‌هایی که غذا نخورند قرار ندادیم.» این آیه، به طبیعی بودن نیازهای انسانی اشاره دارد.

اختلالات روحی-روانی، نیازمند متخصصانی با رویکرد معنوی بودند. حدیثی می‌فرماید: «روح از امر پروردگار است.» این سخن، مرا به تمایز میان ابعاد جسمی و روحی بیماری‌ها هدایت کرد. همچنین، از کسانی انتقاد می‌کردم که بدون آمادگی، به دنبال تسخیر موجودات غیبی می‌روند و دچار آسیب می‌شوند. قرآن کریم می‌فرماید: وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ (تکویر: 25)؛ یعنی «این [قرآن] سخن شیطان رانده‌شده نیست.»

برای عالمانی که از بیت‌المال استفاده می‌کنند، دنباله‌روی از تسخیرات جایز نیست، مگر با گزینش و صلاحیت. قرآن کریم می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ (انفال: 27)؛ یعنی «ای مؤمنان، به خدا و رسول خیانت نکنید و به امانت‌های خود خیانت نورزید.»

درنگ: درمان اختلالات روحی نیازمند رویکردی معنوی است؛ ورود به عوالم غیبی بدون صلاحیت، خطرناک است.

بخش پنجم: حکمت در مواجهه با چالش‌های اجتماعی

اوایل انقلاب، در اتوبوسی بودم که راننده موسیقی پخش می‌کرد. عده‌ای از طلاب با او درگیر شدند و این درگیری به تنش اجتماعی منجر شد. یک صاحب‌منصب مومن، که از زائران جمکران بود، دخالت کرد و ماجرا بالا گرفت. من به طلاب توصیه کردم در چنین موقعیت‌هایی، خود را به خواب بزنند تا از درگیری پرهیز شود. قرآن کریم می‌فرماید: وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا (فرقان: 72)؛ یعنی «هنگامی که با لغو روبه‌رو شوند، با کرامت می‌گذرند.»

در خاطره‌ای دیگر، از قاضی‌ای انتقاد کردم که قصد اجرای حکم شلاق در بیابان را داشت. قضاوت باید در محکمه انجام شود، نه در بیابان. قرآن کریم می‌فرماید: وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ (مائده: 49)؛ یعنی «میان آنها به آنچه خدا نازل کرده حکم کن.» این آیه، مرا به رعایت حدود شرعی در قضاوت هدایت کرد.

شیطان، عامل تحریک درگیری‌ها بود. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ (مائده: 91)؛ یعنی «شیطان میان آنها وسوسه می‌کند.» من به طلاب توصیه کردم که با خویشتنداری، از دام شیطان دور شوند. مردم به عالمان دینی احترام می‌گذارند، و ما نباید با رفتار نادرست، این احترام را خدشه‌دار کنیم. حدیثی می‌فرماید: «عالمی که زمانه‌اش را بشناسد، از فتنه‌ها در امان می‌ماند.»

عالم باید خاکی و فروتن باشد. قرآن کریم می‌فرماید: فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ (احقاف: 35)؛ یعنی «چنان‌که پیامبران اولوالعزم صبر کردند، صبر کن.» این آیه، مرا به صبر در برابر سختی‌ها دعوت کرد.

درنگ: خویشتنداری و فروتنی عالم، از تفرقه و آسیب به دین جلوگیری می‌کند.

بخش ششم: فیلتر کردن آلودگی‌ها

در سفری به مناطق محروم، دیدم مردمی که آب آلوده به کرم داشتند، از پارچه‌ای مانند عمامه برای فیلتر کردن آن استفاده می‌کردند. این صحنه، مرا به تأمل در زندگی معنوی واداشت. همان‌گونه که آب آلوده نیاز به پالایش دارد، نفس انسان نیز باید از ناپاکی‌ها پاک شود. قرآن کریم می‌فرماید: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس: 9)؛ یعنی «رستگار شد کسی که نفس خود را پاک کرد.»

درنگ: پالایش نفس از آلودگی‌های معنوی، کلید رستگاری است.

جمع‌بندی نهایی

این خاطرات، که از خلال درس‌گفتارهایم گردآوری شده‌اند، تأملاتی عمیق در باب علم، دین، و جامعه‌اند. من کوشیده‌ام با زبانی صمیمی، شما را به لحظه‌های زندگی‌ام ببرم و درس‌هایی از حکمت، طهارت، و فروتنی را با شما به اشتراک بگذارم. نقدهایم به علم دینی، از جمله کاغذبازی و تجویز بی‌رویه دارو، دعوتی است به تحول در روش‌های آموزشی و درمانی. این روایت‌ها، نه‌تنها خاطراتی شخصی، بلکه دعوتی به تأمل در حقیقت دین و زندگی‌اند.

با نظارت صادق خادمی