در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 623

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 623

مقدمه

این مجموعه، که با عنوان «گفتگوهای صمیمی» پیش روی شماست، بازنمایی خاطراتی است که در درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا بیان شده‌اند. این خاطرات، روایت‌هایی از زندگی‌ام هستند که با تأمل در آیات قرآن کریم، تجربه‌های معنوی، و نقدهای اجتماعی و دینی آمیخته‌اند. در این بخش، که از جلسه 623 درس‌گفتارهایم برگرفته شده، تلاش کرده‌ام با زبانی صمیمی و تأمل‌برانگیز، شما را به دنیای درونم ببرم؛ دنیایی که در آن، از کودکی تا امروز، با پرسش‌هایی عمیق درباره حقیقت، هوای نفس، و استکبار در جامعه دست‌وپنجه نرم کرده‌ام. این روایت‌ها نه‌تنها شرح زندگی شخصی من، بلکه دعوتی است به تأمل در معارف قرآنی و اصلاح رفتارهای اجتماعی برای دستیابی به سعادت حقیقی.

بخش اول: کودکی و تجربه‌های معنوی در مسجد

، کودکی چهارپنج‌ساله بودم که شب‌ها، یواشکی، کلید مسجد محلمان را برمی‌داشتم و در تاریکی شب به آنجا می‌رفتم. در آن سکوت عمیق، زیر نور کم‌فروغ مسجد، کنار ستونی ایستاده بودم و نماز می‌خواندم. یک شب، در آن تنهایی، به خودم گفتم: «الان همه خوابیده‌اند، جز من. آیا کسی بیدار است؟» در آن لحظه، گویی نوری در دلم روشن شد. احساس کردم که ملائکه آسمان، که رَاكِعُونَ وَسَاجِدُونَ هستند، همراه من‌اند. این حس، چنان عمیق بود که گویی عالم غیب را لمس می‌کردم. مربی‌ام، که عالمی ساده‌دل بود، به من گفت: «هرگاه چنین احساسی داشتی، عبادتت را تمام کن، حتی اگر دلت خواست رهایش کنی.» این درس، سال‌ها در ذهنم ماند که عبادت، تعهدی است که باید به پایان برسد، حتی اگر نیت اولیه‌ات محقق شده باشد.

درنگ: تجربه‌های معنوی کودکی، گواهی بر ظرفیت انسان برای درک حقایق عالم غیب است. این تجارب، نیازمند پرورش و هدایت‌اند تا به معرفتی عمیق منجر شوند.

بخش دوم: نقد مطالعه صرف و دعوت به شهود معنوی

همیشه به شاگردانم گفته‌ام که مطالعه کتاب به‌تنهایی کافی نیست. شب که فرا می‌رسد، باید کتاب را ببندی و در خلوت خود، به دنبال نور حقیقت بگردی. اگر در این خلوت، نوری در دلت روشن نشد، بهتر است بخوابی و وقتت را تلف نکنی. این سخن، از عمق وجودم برمی‌آید. سال‌ها پیش، در تنهایی شب‌های مسجد، این حقیقت را دریافتم که معرفت حقیقی، در گرو شهود و اتصال به عالم بالاست. مطالعه، مقدمه است، اما بدون تجربه معنوی، انسان در باتلاق امور مادی گرفتار می‌ماند. قرآن کریم می‌فرماید: بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُكُمْ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه 87: به سبب آنچه نفوس شما نمی‌پسندد). این آیه، هشداری است که مخالفت با حق، اغلب از هوای نفس سرچشمه می‌گیرد، نه از عقل و معرفت.

درنگ: مطالعه صرف، بدون شهود معنوی، انسان را به معرفت حقیقی نمی‌رساند. باید در خلوت، به دنبال نور حقیقت بود.

بخش سوم: نقد استکبار و خودبزرگ‌بینی در جامعه

یکی از بزرگ‌ترین آفت‌های جامعه امروز، استکبار یا خودبزرگ‌بینی است. در جوانی، در برخورد با برخی افراد، این خودبزرگ‌بینی را در رفتارشان می‌دیدم. مثلاً در مهمانی‌ها، برخی چنان با تکلف و تظاهر رفتار می‌کنند که گویی می‌خواهند خود را بزرگ‌تر از آنچه هستند نشان دهند. این استکبار، صفا و صداقت را از روابط انسانی می‌گیرد. در بازار ازدواج هم همین است. دختر و پسر، به‌جای سادگی و صداقت، خود را برتر از دیگران می‌بینند و انتخاب‌هایشان را به تعویق می‌اندازند. قرآن کریم می‌فرماید: فَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه 87: گروهی را تکذیب کردید و گروهی را کشتید). این آیه، نشان می‌دهد که استکبار و تکذیب حق، ریشه در مشکلات نفسانی و ساختاری دارد. جامعه‌ای که گرفتار خودبزرگ‌بینی شود، از حقیقت دور می‌ماند.

درنگ: استکبار و خودبزرگ‌بینی، مانع صفا و صداقت در روابط اجتماعی است و ریشه در هوای نفس دارد.

بخش چهارم: تأثیر موسیقی و غنا بر اراده

سال‌هاست که درباره غنا و موسیقی سخن گفته‌ام. در درس‌های فقه، بیش از دو سال به این موضوع پرداختم و کتاب‌هایی در این زمینه نگاشته‌ام. غنا و موسیقی، اگر از حد بگذرد، اراده را تضعیف می‌کند و نفسانیات را تقویت. این‌ها مطابق میل نفس‌اند و به همین دلیل، در جامعه به‌سرعت پذیرفته می‌شوند. اما همین پذیرش سریع، نشان‌دهنده خطر آن‌هاست. باید به‌صورت علمی و روان‌شناختی، این مسائل را تحلیل کرد. نمی‌توان همه‌چیز را حرام دانست یا همه‌چیز را مجاز. باید بخش‌بندی کرد: کدام بخش از موسیقی، هوای نفس را تقویت می‌کند و کدام بخش، روح را تعالی می‌بخشد؟ این تحلیل، نیازمند آزمایشگاه‌های علمی در حوزه‌های دینی است.

درنگ: غنا و موسیقی بیش از حد، اراده را تضعیف و نفسانیات را تقویت می‌کند. تحلیل علمی این مسائل، ضرورتی دینی است.

بخش پنجم: نقد علوم دینی و ضرورت تحول

در جوانی، در حوزه‌های علمیه، آموزش‌ها اغلب به «الف، دو زبر، دو زیر» محدود بود. این روش، هرچند برای زمان خود ارزشمند بود، امروز کافی نیست. علوم دینی ما نیازمند آزمایشگاه‌های علمی است که مفاهیم را به‌صورت تجربی تحلیل کند. مثلاً، باید آزمایش کرد که کدام رفتارها هوای نفس را تقویت می‌کنند و کدام‌ها به ارتقای معرفت منجر می‌شوند. بدون این رویکرد، علوم دینی ما در حد حرف باقی می‌ماند. قرآن کریم می‌فرماید: فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه 88: پس اندکی ایمان می‌آورند). این آیه، هشداری است که ایمان اندک، نتیجه استکبار و غفلت از حقیقت است. ما باید علوم دینی را با روش‌های علمی و روان‌شناختی بازسازی کنیم تا به نیازهای جامعه پاسخ دهد.

درنگ: علوم دینی نیازمند آزمایشگاه‌های علمی برای تحلیل تجربی مفاهیم و پاسخ به نیازهای جامعه است.

بخش ششم: نقد رفتارهای عالمان دینی

روزی در خانه‌ام، عالمی مهمان بود. او با سادگی تمام، لباس‌های رسمی‌اش را کنار گذاشت و با پیژامه و شلوار نشست. وقتی پرسیدم: «حاج‌آقا کیست؟» با شوخی گفت: «حاج‌آقا آن عمامه است!» این سادگی، مرا به فکر فرو برد. عالمان دینی باید ساده و افتاده باشند، نه گرفتار تظاهر و خودبزرگ‌بینی. متأسفانه، برخی رفتارهای عالمان، مانند پرخاشگری یا تعصب، با روحیه انبیا سازگار نیست. باید رفتارمان را اصلاح کنیم تا الگویی برای جامعه باشیم.

درنگ: عالمان دینی باید با سادگی و افتادگی، الگویی برای جامعه باشند و از تظاهر و خودبزرگ‌بینی دوری کنند.

بخش هفتم: نقد فیلم‌سازی غیرعلمی

سال‌هاست که از فیلم‌سازی غیرعلمی انتقاد می‌کنم. در نقد برخی فیلم‌ها، گفته‌ام که بدون حضور روان‌شناس، نمی‌توان شخصیت‌های تاریخی را به‌درستی به تصویر کشید. مثلاً، در فیلمی درباره یوسف و زلیخا، یوسف را چنان نتراشیده نشان می‌دهند که با حقیقت او سازگار نیست. فیلم‌سازی باید با تحلیل روان‌شناختی همراه باشد تا واقعی و اثرگذار باشد. این نقد، به علوم دینی هم برمی‌گردد. ما باید مفاهیم دینی را با روش‌های علمی و روان‌شناختی تحلیل کنیم تا به حقیقت نزدیک‌تر شویم.

درنگ: فیلم‌سازی و علوم دینی نیازمند تحلیل روان‌شناختی برای واقعی‌تر شدن و اثرگذاری بیشتر است.

بخش هشتم: الگوی رفتاری مختار در خانواده

همیشه شخصیت مختار برایم الگویی بوده است. در فیلم‌ها، مختار را مردی نشان می‌دهند که در میدان جنگ، شجاع و قاطع است، اما در خانه، با همسر و فرزندانش نرم و جوانمرد. این رفتار، درس بزرگی برای عالمان دینی است. ما باید در خانواده، مهربان و متواضع باشیم، نه خشن و مردسالار. متأسفانه، برخی فیلم‌ها مردسالاری را ترویج می‌کنند. ما باید با رفتارمان، این تصویر را اصلاح کنیم و نشان دهیم که دین، با محبت و مدارا همراه است.

درنگ: رفتار نرم و جوانمردانه در خانواده، الگویی برای عالمان دینی است تا مردسالاری را اصلاح کنند.

بخش نهم: خودآزمایی و شناخت مراتب خیر و شر

همیشه به شاگردانم گفته‌ام که باید خود را آزمایش کنند. آیا من یک خوبم، دو خوب، یا سه خوب؟ آیا یک بدم، دو بد، یا سه بد؟ این خودآزمایی، انسان را از سرگردانی نجات می‌دهد. در جوانی، شب‌ها می‌نشستم و خودم را محاسبه می‌کردم. اگر دیدم که در مسیر خیرم، شکر خدا می‌کردم و اگر در مسیر شر بودم، به دنبال درمان می‌گشتم. این خودشناسی، کلید اصلاح است. قرآن کریم می‌فرماید: فَقَلِيلًا مَا يُؤْمِنُونَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه 88: پس اندکی ایمان می‌آورند). ایمان اندک، نتیجه غفلت از خودآزمایی است.

درنگ: خودآزمایی در مراتب خیر و شر، انسان را از سرگردانی نجات می‌دهد و به اصلاح رفتار منجر می‌شود.

نتیجه‌گیری

این گفتگوهای صمیمی، که از درس‌گفتارهایم برگرفته شده‌اند، تلاشی است برای دعوت شما به تأمل در حقیقت. از کودکی در مسجد تا سال‌های تدریس در حوزه، همواره به دنبال فهم عمیق معارف قرآنی و اصلاح جامعه بوده‌ام. استکبار و هوای نفس، دو آفت بزرگ‌اند که انسان را از حقیقت دور می‌کنند. علوم دینی ما نیازمند تحول است؛ تحولی که با روش‌های علمی و روان‌شناختی، به نیازهای جامعه پاسخ دهد. امیدوارم این روایت‌ها، نوری در دلتان روشن کند و شما را به سوی سعادت حقیقی رهنمون شود.

با نظارت صادق خادمی