در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1791

متن درس





تفسیر: اقتدار انسانی در پرتو آیات سوره فاطر

تفسیر: اقتدار انسانی در پرتو آیات سوره فاطر

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۹۱)

دیباچه

سوره فاطر، چونان گوهری درخشان در گنجینه قرآن کریم، مفاهیمی عمیق از اقتدار انسانی، رابطه میان خدا و آدمی، و نقش ملائکه و انبیا در هدایت بشر به سوی کمال را پیش روی خواننده می‌گشاید. این نوشتار، با تکیه بر آیات محوری این سوره، به‌ویژه آیه آغازین و آیه ششم، به کاوش در حقیقت اقتدار انسانی می‌پردازد و شروط وصول به این مقام را در پرتو فاعلیت الهی و اقتضای انسانی تبیین می‌کند. متن پیش رو، با زبانی فصیح و متین، کوشیده است تا روح معانی درس‌گفتارهای عالمان دینی را در قالبی منظم و علمی به خواننده عرضه دارد، تا چونان چراغی راهنما، مسیر تعالی و قرب الهی را روشن سازد.

بخش یکم: مبانی اقتدار انسانی در نظام خلقت

تنوع خلقت و نقش آن در کمال عالم

نظام خلقت، چونان تابلویی بی‌مانند، با تنوعی بی‌کران از پدیده‌ها آراسته شده است که هر یک، از خیرات و شرور ظاهری، در خدمت کمال عالم‌اند. قرآن کریم در سوره فاطر، با این آیه آغاز می‌شود:

الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۚ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
سپاس خدایی را که آفریننده آسمان‌ها و زمین است، [خدایی که] فرشتگان را پیام‌آورانی قرار داد دارای بال‌های دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه. او در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید. همانا خداوند بر هر چیز تواناست.

این آیه، چونان کلیدی زرین، درِ معرفت به نظام احسن الهی را می‌گشاید. تنوع در خلقت، از منظر فلسفی، نشانه‌ای از حکمت بی‌نهایت پروردگار است که هر پدیده‌ای، حتی آنچه در نگاه انسان ناپسند می‌نماید، در راستای جلای عالم و تحقق کمال قرار دارد. انسان، به دلیل محدودیت معرفتی، تنها معالیل را می‌بیند و از علل و مبادی پنهان بی‌خبر است. این ناآگاهی، چونان پرده‌ای بر دیده عقل، مانع از درک حکمت الهی در خیرات و شرور می‌شود.

درنگ: تنوع خلقت، از بیماری تا پیروزی، همگی در خدمت نظام احسن الهی‌اند و اقتدار انسانی در گرو فهم این حکمت و هماهنگی با آن است.

انسان، چونان مسافری در مسیر بی‌کران هستی، باید با تواضع در برابر این نظام عظیم، به جست‌وجوی حقیقت بپردازد. فهم این تنوع، او را از قضاوت‌های شتاب‌زده بازمی‌دارد و به سوی هماهنگی با اراده الهی رهنمون می‌سازد.

جهل انسان و محدودیت معرفتی

جهل انسان به علل و مبادی پدیده‌ها، چونان سایه‌ای بر آفتاب معرفت، او را از درک حقیقت بازمی‌دارد. آیه پیش‌گفته، با تأکید بر قدرت مطلق الهی («إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»), نشان می‌دهد که فاعلیت خداوند در چارچوب حکمت و نظام احسن عمل می‌کند. انسان، به سبب محدودیت‌های وجودی، تنها نتایج ظاهری را می‌بیند و از زنجیره علل پنهان بی‌اطلاع است. این ناآگاهی، مانعی است که انسان را از اقتدار حقیقی محروم می‌سازد.

برای نمونه، بلایایی چون زلزله یا بیماری، در نگاه نخست، شرور به نظر می‌آیند، اما در نظام احسن الهی، این پدیده‌ها مساعده‌ای در مسیر کمال عالم‌اند. انسان، چونان کودکی که تنها ظاهر اشیا را می‌بیند، از حکمت نهفته در این امور غافل است. این جهل، او را به سوی قضاوت‌های نادرست و دوری از حقیقت سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش یکم

نظام خلقت، با تنوع بی‌کران خود، آیینه‌ای است از حکمت الهی که هر پدیده‌ای در آن، از خیرات تا شرور ظاهری، در خدمت کمال عالم است. انسان، به دلیل محدودیت معرفتی، از درک علل و مبادی این نظام بازمی‌ماند و تنها با توکل و هماهنگی با اراده الهی می‌تواند به اقتدار حقیقی دست یابد. این بخش، بنیان‌های نظری اقتدار انسانی را در پرتو نظام احسن الهی تبیین کرد.

بخش دوم: فاعلیت الهی و اقتضای انسانی

امر بین امرین: نه جبر، نه اختیار مطلق

جهان هستی، نه میدان جبر محض است و نه عرصه اختیار مطلق انسان. مفهوم «امر بین امرین» که در درس‌گفتارها به آن اشاره شده، نشان می‌دهد که فاعلیت الهی و اقتضای انسانی در هم‌تنیده‌اند. آیه نخست سوره فاطر، با تأکید بر فاعلیت خداوند («فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»), نشان می‌دهد که هر پدیده‌ای در عالم، در پرتو اراده الهی شکل می‌گیرد، اما این اراده، با اقتضای مخلوقات هماهنگ است.

انسان، چونان ذره‌ای در برابر عظمت هستی، نقشی محدود اما مؤثر در تعیین سرنوشت خود دارد. این نقش، از طریق توکل و عمل صالح به منصه ظهور می‌رسد. درس‌گفتارها تأکید دارند که انسان، نه هیچ‌کاره است و نه همه‌کاره. این تعادل، چونان نخی ظریف، انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: اقتدار انسانی، در گرو هماهنگی میان فاعلیت الهی و اقتضای انسانی است که در چارچوب نظام احسن محقق می‌شود.

تدرج و نسبیت در خلقت

خلقت، چونان جریانی نرم و پیوسته، تدرجی و نسبی است. درس‌گفتارها، با نقد تفاسیر سنتی که آیه «كُنْ فَيَكُونُ» را به خلقت دفعی معنا می‌کنند، تأکید دارند که فاء در این آیه، نه تفريع ادبی، بلکه نشانه مراتب فیض و مستفیض است. خداوند، به‌عنوان فیاض، فیض خود را در قالب مراتب وجودی به مستفیض (مخلوق) اعطا می‌کند. این مراتب، چونان پله‌هایی به سوی کمال، انسان را به صبر و تلاش مستمر دعوت می‌کنند.

برای نمونه، موفقیت یا شکست، نتیجه زنجیره‌ای از علل و مبادی است که در طول زمان شکل می‌گیرند. انسان، با درک این تدرج، از شتاب‌زدگی در قضاوت و ناامیدی در برابر ناکامی‌ها مصون می‌ماند.

مشاع بودن نتایج اعمال

نتایج اعمال انسان، چونان میوه‌هایی در باغی مشاع، به‌صورت جمعی و در چارچوب نظام الهی محاسبه می‌شوند. آیه «وَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَ الْعِبَادِ» (غافر: ۴۸) بر این اصل تأکید دارد که خداوند، در قیامت، با عدالت کامل، میان بندگان داوری می‌کند. درس‌گفتارها نشان می‌دهند که خیرات و شرور ظاهری، همگی مساعده‌ای در مسیر کمال‌اند و نتایج نهایی آنها در محشر آشکار می‌شود.

انسان، چونان کشاورزی در این باغ مشاع، با کاشت بذرهای نیک، می‌تواند سهمی از کمال الهی برداشت کند. این دیدگاه، او را از خودمحوری و فردگرایی در اعمال بازمی‌دارد و به سوی هماهنگی با نظام الهی سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

فاعلیت الهی و اقتضای انسانی، چونان دو بال، انسان را به سوی اقتدار حقیقی پرواز می‌دهند. نه جبر محض و نه اختیار مطلق، بلکه تعادل میان این دو، همراه با درک تدرج خلقت و مشاع بودن نتایج اعمال، انسان را به هماهنگی با نظام احسن الهی رهنمون می‌سازد. این بخش، چارچوب نظری این هماهنگی را تبیین کرد.

بخش سوم: نقش ملائکه و انبیا در ایصال به حقیقت

ملائکه: پیام‌آوران الهی

ملائکه، چونان سفیرانی از عالم غیب، در سوره فاطر به‌عنوان رسولان الهی معرفی شده‌اند که با بال‌های دوگانه، سه‌گانه و چهارگانه، اقتدار و توانایی خود را در هدایت انسان به نمایش می‌گذارند. آیه نخست سوره فاطر، با اشاره به «جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ», نقش ملائکه را در ایصال انسان به حقیقت تبیین می‌کند.

درس‌گفتارها تأکید دارند که ملائکه، نه‌تنها حاملان وحی، بلکه حامیان و مربیان انسان در مسیر کمال‌اند. آنها، چونان سپاهیان نور، انسان را از شر شیاطین مصون می‌دارند و با اعطای علم، قدرت، امنیت، و معرفت، او را به سوی قرب الهی هدایت می‌کنند.

درنگ: ملائکه، چونان مربیانی الهی، با اعطای فیض‌هایی چون علم و حکمت، انسان را در مسیر ایصال به حقیقت یاری می‌رسانند.

انبیا و اولیا: مربیان معصوم

انبیا و اولیا، چونان ستارگانی در آسمان هدایت، نقش اصلی در ایصال انسان به حقیقت را ایفا می‌کنند. درس‌گفتارها، با تأکید بر نقش این مربیان معصوم، نشان می‌دهند که توسل به آنها، انسان را از موانع نفسانی و شیطانی رها می‌سازد. آیه «إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» (فاطر: ۶) بر ضرورت دوری از شیطان و اتصال به مربیان الهی تأکید دارد.

إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ۚ إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ
همانا شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید. او تنها حزب خود را دعوت می‌کند تا از اصحاب آتش سوزان باشند.

این آیه، چونان طلسمی برای دفع شیطان، انسان را به اراده‌ای فعال در برابر دشمن نفسانی و شیطانی دعوت می‌کند. انبیا و اولیا، با هدایت مستقیم، انسان را از این دشمن دور می‌کنند و به سوی نور حقیقت رهنمون می‌سازند.

جمع‌بندی بخش سوم

ملائکه و انبیا، چونان دو بال هدایت، انسان را در مسیر ایصال به حقیقت یاری می‌رسانند. ملائکه، با اعطای فیض‌های الهی، و انبیا، با هدایت معصومانه، انسان را از موانع نفسانی و شیطانی آزاد می‌کنند. این بخش، نقش این مربیان الهی را در تحقق اقتدار انسانی تبیین کرد.

بخش چهارم: موانع اقتدار انسانی

رخوت و سستی انسان مدرن

انسان مدرن، چونان پرنده‌ای که بال‌هایش در بند غفلت گرفتار شده، از اقتدار حقیقی محروم است. آیه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» (فاطر: ۵) هشدار می‌دهد که فریب حیات دنیا و غرور نفسانی، انسان را از مسیر حقیقت دور می‌کند.

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ
ای مردم، همانا وعده خدا حق است، پس مبادا زندگی دنیا شما را فریب دهد و مبادا فریبکار شما را به خدا مغرور سازد.

درس‌گفتارها، با نقد رخوت و سستی انسان مدرن، تأکید دارند که این بی‌ارادگی، نتیجه دوری از خدا و غفلت از حسگرهای وجودی است. انسان، چونان کشتی‌ای در دریای طوفانی دنیا، نیازمند لنگر توکل و بادبان اراده است تا به ساحل کمال برسد.

بی‌تفاوتی نسبت به شیطان

بی‌تفاوتی انسان نسبت به شیطان، چونان سمی مهلک، او را از اقتدار و کمال محروم می‌سازد. آیه ششم سوره فاطر، با تأکید بر ضرورت اتخاذ شیطان به‌عنوان دشمن، انسان را به واکنش فعال در برابر این دشمن دعوت می‌کند. درس‌گفتارها نشان می‌دهند که شناخت شیطان کافی نیست؛ انسان باید با اراده‌ای آگاهانه، او را از حريم وجودی خود دور کند.

این بی‌تفاوتی، نتیجه خاموشی حسگرهای وجودی است که انسان را از تشخیص مظاهر شیطانی بازمی‌دارد. درس‌گفتارها، با تمثیل حسگرهای حیوانات، نشان می‌دهند که انسان نیز دارای حسگرهایی است که باید با تمرین و سلوک، فعال شوند.

درنگ: بی‌تفاوتی نسبت به شیطان، انسان را از اقتدار محروم می‌کند؛ اتخاذ او به‌عنوان دشمن، نیازمند اراده‌ای فعال و حسگرهای وجودی بیدار است.

انباشت معارف غیرمنسجم

انباشت معارف غیرمنسجم، چونان کلافی درهم‌تنیده، ذهن و روح انسان را از جذب حقیقت محروم می‌سازد. درس‌گفتارها، با تمثیل موخوره، نشان می‌دهند که نظام آموزشی ارایه‌محور، انسان را از ایصال و وصول به حقیقت بازمی‌دارد. آیه «وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ» (فاطر: ۶) به کسانی اشاره دارد که در اثر این کلاف معرفتی، از حقیقت دور شده‌اند.

علم دینی، اگر به‌صورت غیرمنسجم و بدون هضم در وجود انسان انباشته شود، چونان باری سنگین، او را از حرکت به سوی کمال بازمی‌دارد. این انباشت، نیازمند بازنگری در نظام‌های آموزشی و تأکید بر ایصال و وصول است.

جمع‌بندی بخش چهارم

رخوت، بی‌تفاوتی نسبت به شیطان، و انباشت معارف غیرمنسجم، چونان موانعی سترگ، انسان را از اقتدار حقیقی محروم می‌سازند. فعال‌سازی حسگرهای وجودی، تقویت اراده، و بازنگری در نظام‌های آموزشی، راه‌های رهایی از این موانع‌اند. این بخش، این موانع را با دقت تبیین کرد.

بخش پنجم: مسیر وصول به اقتدار انسانی

نقش اراده و حسگرهای وجودی

اراده، چونان مشعلی فروزان، کلید دستیابی به اقتدار انسانی است. آیه ششم سوره فاطر، با تأکید بر ضرورت اتخاذ شیطان به‌عنوان دشمن، نشان می‌دهد که اراده فعال، انسان را از موانع نفسانی و شیطانی آزاد می‌کند. درس‌گفتارها، اراده را حقیقتی نفسانی و خارجی می‌دانند که چونان روغن ترمز، باید تقویت شود تا انسان در برابر دشمنان وجودی مقاومت کند.

حسگرهای وجودی، چونان شاخک‌های زنبور، انسان را نسبت به مظاهر الهی و شیطانی حساس می‌سازند. این حسگرها، با تمرین و سلوک، فعال می‌شوند و انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کنند.

تمرین و مربی‌پذیری

تمرین مستمر و مربی‌پذیری، چونان دو بال پرواز، انسان را به سوی کمال می‌برند. درس‌گفتارها تأکید دارند که بدون مربی و تمرین، حسگرهای وجودی انسان خاموش می‌مانند. آیه «فَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ۝ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ» (مدثر: ۴-۵) بر ضرورت طهارت و دوری از رذائل تأکید دارد.

فَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ۝ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ
پس جامه‌ات را پاکیزه دار و از پلیدی دوری گزین.

این آیه، چونان راهنمایی برای تخلیه نفس، انسان را به سلوک و تمرین دعوت می‌کند. مربیان معصوم، چونان انبیا و اولیا، انسان را در این مسیر هدایت می‌کنند.

خودشناسی و محاسبه نفس

خودشناسی، چونان آینه‌ای شفاف، انسان را به کشف کلم طیب وجودی خود رهنمون می‌سازد. درس‌گفتارها پیشنهاد می‌دهند که انسان، با ارزیابی تمایلات و اقتضائات خود، می‌تواند به حقیقت وجودی‌اش پی ببرد. آیه «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» (فاطر: ۱۰) نشان می‌دهد که عمل صالح، کلم طیب را به سوی خدا بالا می‌برد.

وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ
و عمل صالح آن را بالا می‌برد.

محاسبه نفس، انسان را از غفلت رها کرده و به سوی هماهنگی با نظام الهی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

وصول به اقتدار انسانی، در گرو تقویت اراده، فعال‌سازی حسگرهای وجودی، تمرین مستمر، و خودشناسی است. مربیان معصوم و قرآن کریم، چونان راهنمایانی بی‌بدیل، انسان را در این مسیر یاری می‌رسانند. این بخش، مسیرهای عملی دستیابی به اقتدار را تبیین کرد.

نتیجه‌گیری نهایی

اقتدار انسانی، چونان قله‌ای رفیع در ساحت وجود، در پرتو آیات سوره فاطر و هدایت الهی دست‌یافتنی است. این اقتدار، نتیجه هماهنگی میان فاعلیت الهی و اقتضای انسانی است که در سایه توکل، عمل صالح، و دوری از شیطان به ظهور می‌رسد. ملائکه و انبیا، چونان مربیانی الهی، انسان را در مسیر ایصال به حقیقت یاری می‌کنند، درحالی‌که موانعی چون رخوت، بی‌تفاوتی، و انباشت معارف غیرمنسجم، او را از این هدف بازمی‌دارند. قرآن کریم، با آیاتی چون آیه ششم سوره فاطر، طلسمی برای دفع شیطان و وصول به غیب در اختیار انسان قرار داده است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمان دینی، کوشید تا این مفاهیم را در قالبی علمی و فصیح به خواننده عرضه دارد، تا چونان مشعلی، مسیر کمال را روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی