متن درس
تفسیر: استعانت الهی و تمایز حرامها و حرمتها در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۰۲)
دیباچه
قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر در مسیر سعادت و کمال است. این کتاب آسمانی، با آیات روشنگر خود، انسان را به سوی عمل صالح، توکل بر پروردگار و آزادگی در چارچوب شرع هدایت میکند. در این نوشتار، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم، به بررسی دو مفهوم بنیادین پرداخته میشود: استعانت الهی و صبر بهعنوان ارکان عمل صالح، و تمایز میان حرامها و حرمتها بهعنوان اصول حاکم بر زندگی مؤمنانه. این بررسی، با نگاهی عمیق به آیات و با رویکردی علمی و پژوهشی، در پی تبیین این مفاهیم و اصلاح برداشتهای نادرست در حوزه دین است. نوشتار حاضر، با ساختاری منسجم و زبانی فصیح، درصدد است تا مفاهیم قرآنی را بهگونهای روشن و پربار ارائه نماید که چونان نهری زلال، ذهن خواننده را سیراب کند.
بخش نخست: استعانت الهی و صبر، ارکان عمل صالح
استعانت از پروردگار: پناهگاهی استوار در برابر ناملایمات
استعانت از پروردگار، چونان سپری است که انسان را در برابر طوفانهای زندگی محافظت میکند. قرآن کریم، انسان را به یاریجستن از خدا و صبر دعوت میکند تا در مسیر خیر و صلاح، استوار و پایدار بماند.
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ
از صبر و نماز یاری جویید، و این کار جز بر خاشعان دشوار است.
این آیه، از سوره بقره، صبر و صلاة را دو بال پرواز انسان به سوی عمل صالح معرفی میکند. صبر، نهتنها تحمل سختیها، بلکه استقامتی فعال در برابر چالشهاست که چونان ریشهای استوار، انسان را در مسیر حق ثابتقدم نگه میدارد. صلاة نیز، چونان پلی معنوی، انسان را به پروردگار متصل میسازد و نیروی درونی او را برای انجام کارهای شایسته تقویت میکند. استعانت، در این معنا، فراتر از ذکر زبانی است؛ عملی است که باور به حضور و یاری پروردگار را در قلب انسان نهادینه میکند.
در فرهنگ قرآنی، استعانت از خدا به معنای واگذاری امور به او و تقویت اراده درونی است. این مفهوم، در مقابل لقلقه زبانی قرار دارد که در آن، انسان تنها به گفتن «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» بسنده میکند، اما در عمل، به این باور پایبند نیست. استعانت واقعی، چونان جویباری زلال، از قلب مؤمن جاری میشود و او را در برابر ناملایمات، چون کوهی استوار نگاه میدارد.
درنگ: استعانت از خدا و صبر، دو رکن اساسی برای انجام عمل صالحاند که انسان را در برابر چالشهای زندگی استوار میسازند. این اصل، جامعه اسلامی را به سوی همکاری و خیرخواهی سوق میدهد.
استعانت در برابر ظلم: سپردن دفاع به پروردگار
یکی از جلوههای استعانت الهی، پناه بردن به خدا در برابر ظلم و اتهامات ناحق است. قرآن کریم، این مفهوم را در داستان حضرت یوسف (ع) به زیبایی به تصویر میکشد.
وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ
و خدا یاریدهنده است در برابر آنچه وصف میکنید.
این آیه، از سوره یوسف، نشاندهنده توکل حضرت یوسف (ع) بر خدا در برابر اتهامات ناحق است. واژه «الْمُسْتَعَانُ» بر پناه بردن به خدا بهعنوان حامی و مدافع تأکید دارد. این اصل، اولیای خدا را به واگذاری دفاع از حق به پروردگار دعوت میکند، که نشانهای از اطمینان به عدالت الهی است. استعانت در این معنا، انسان را از درگیریهای بیثمر با ظالمان بازمیدارد و او را به ادامه مسیر خیر و صلاح تشویق میکند.
در جامعه اسلامی، این مفهوم میتواند به کاهش نزاعهای بیمورد و تقویت روحیه همکاری منجر شود. انسان مؤمن، چونان درختی است که ریشه در خاک ایمان دارد و در برابر بادهای اتهام و ظلم، خم به ابرو نمیآورد، بلکه به پروردگار خود پناه میبرد و در مسیر عمل صالح گام برمیدارد.
درنگ: استعانت از خدا در برابر ظلم، انسان را به واگذاری امور به پروردگار و تمرکز بر عمل صالح دعوت میکند، که به کاهش نزاعها و تقویت خیرخواهی در جامعه میانجامد.
جمعبندی بخش نخست
استعانت الهی و صبر، چونان دو ستون استوار، بنای عمل صالح را در زندگی مؤمنانه برپا میدارند. قرآن کریم، با تأکید بر این دو رکن، انسان را به سوی توکل بر خدا و استقامت در برابر چالشها هدایت میکند. استعانت، نهتنها نیروی درونی انسان را تقویت میکند، بلکه او را در برابر ظلم و ناملایمات به پناهگاهی امن رهنمون میسازد. این اصول، در جامعه اسلامی، به ترویج فرهنگ همکاری، خیرخواهی و پایداری در مسیر حق منجر میشود.
بخش دوم: تمایز حرامها و حرمتها در قرآن کریم
حرامهای قرآنی: محدودیتهایی مشخص و محدود
قرآن کریم، حرامها را بهصورت مصداقی و محدود تعریف کرده و از گسترش بیرویه آنها نهی میکند. این محدودیتها، چونان خطوطی روشن، مرزهای شرعی را مشخص میسازند.
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ
جز این نیست که بر شما میته و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا سر بریده شده حرام شده است.
این آیه، از سوره بقره، با واژه «إِنَّمَا» بر حصر حرامها تأکید دارد. حرامهای قرآنی، به مصادیقی چون میته، خون، گوشت خوک و آنچه به غیر خدا تقدیم شده محدود میشوند. این محدودیتها، عمدتاً به خوردن این اقلام اشاره دارند و استفادههای دیگر از آنها، مانند بازیافت یا کاربردهای غیرخوراکی، در چارچوب شرع مباح است. این اصل، از گسترش بیرویه حرامها جلوگیری میکند و بر آزادی عمل در چارچوب شرع تأکید دارد.
در فقه اسلامی، حرامها باید با دلایل محکم و متقن اثبات شوند. بسیاری از محدودیتهایی که در برخی فتاوا بهعنوان حرام مطرح میشوند، مانند استفاده از طلا در درمان یا برخی معاملات، فاقد دلیل شرعی قویاند و در دسته مکروهات یا مباحات قرار میگیرند. این آیه، مبنای فقهی برای رد احکام اثباتی غیرشرعی است و علم دینی را به بازنگری در این فتاوا دعوت میکند.
درنگ: حرامهای قرآنی، محدود به مصادیق مشخصاند و از گسترش بیرویه آنها باید اجتناب شود. این اصل، علم دینی را به تبیین دقیق احکام و جلوگیری از تحمیل محدودیتهای غیرشرعی دعوت میکند.
حرمتها: آزادی عمل در چارچوب شرع
قرآن کریم، حرمتها را بهعنوان امور مباح و طیبات معرفی میکند که برای استفاده مؤمنان در دنیا و آخرت فراهم شدهاند.
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ
بگو: چه کسی زینت خدا را که برای بندگانش پدید آورده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: اینها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند و در روز قیامت خاص آنان است.
این آیه، از سوره اعراف، با لحنی تند، از تحمیل محدودیتهای غیرشرعی بر زینتها و طیبات انتقاد میکند. واژه «مَنْ حَرَّمَ» اعتراض الهی به کسانی را نشان میدهد که امور مباح را بهاشتباه حرام میشمارند. زینتها و طیبات، چونان باغی پرثمر، برای بهرهمندی مؤمنان در چارچوب شرع فراهم شدهاند و تحمیل محدودیتهای غیرضروری بر آنها، با روح آزادگی اسلام در تضاد است.
سوء برداشتهای فقهی، مانند حرام شمردن استفاده از طلا در درمان یا تحمیل پوششهای غیرضروری، به محدودیتهای غیرشرعی منجر شدهاند. این محدودیتها، چونان زنجیری بر پای آزادگی انسان، او را از بهرهمندی از نعمتهای الهی بازمیدارند. علم دینی موظف است با تبیین دقیق تمایز میان حرامها و حرمتها، از این سوء برداشتها جلوگیری کند.
درنگ: قرآن کریم، با تمایز میان حرامها و حرمتها، بر آزادی عمل در چارچوب شرع تأکید دارد و از تحمیل محدودیتهای غیرشرعی انتقاد میکند.
نقد تحمیل حرامهای غیرشرعی
قرآن کریم، حتی پیامبر اکرم (ص) را به دلیل تحمیل محدودیتهای غیرشرعی مورد عتاب قرار میدهد و این اصل را به جامعه اسلامی تعمیم میدهد.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ۖ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
ای پیامبر! چرا آنچه را خدا برایت حلال کرده، به خاطر خشنودی همسرانت حرام میکنی؟ و خدا آمرزنده و مهربان است.
این آیه، از سوره تحریم، با لحنی خطابی، پیامبر (ص) را به دلیل تحمیل محدودیت غیرشرعی مورد عتاب قرار میدهد. واژه «لِمَ تُحَرِّمُ» اعتراض الهی به تبدیل حرمتها به حرامها را نشان میدهد. این اصل، هشداری است به جامعه اسلامی که از تحمیل محدودیتهای غیرشرعی اجتناب کنند. تحمیل این محدودیتها، چونان بستن بالهای پرندهای آزاد، انسان را از بهرهمندی از نعمتهای الهی محروم میکند.
در جامعه اسلامی، تحمیل حرامهای غیرشرعی، مانند ممنوعیتهای غیرضروری در پوشش یا استفاده از امکانات، به سردرگمی و دوری مردم از دین منجر میشود. علم دینی موظف است با بازنگری در فتاوا و اجتناب از احکام اثباتی بدون دلیل محکم، فرهنگ آزادگی و عمل صالح را ترویج کند.
درنگ: تحمیل حرامهای غیرشرعی، با روح آزادگی اسلام در تضاد است و علم دینی را به بازنگری در فتاوا و ترویج فرهنگ عمل صالح دعوت میکند.
نقش علم دینی در اصلاح سوء برداشتها
علم دینی، چونان باغبانی دانا، موظف است با مهندسی فرهنگی، سوء برداشتهای فقهی را اصلاح کند و فرهنگ عمل صالح را در جامعه ترویج نماید.
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ
بگو: پروردگارم جز زشتیها، چه آشکار و چه پنهان، و گناه و ستم به ناحق را حرام نکرده است.
این آیه، از سوره اعراف، با تأکید بر حصر حرامها به فواحش، اثم و بغی، از گسترش بیرویه محدودیتها انتقاد میکند. واژه «إِنَّمَا» بار دیگر بر محدود بودن حرامها تأکید دارد. این اصل، وظیفه علم دینی را در تبیین دقیق احکام و جلوگیری از تحمیل محدودیتهای غیرشرعی مشخص میکند.
علم دینی باید با رویکردی مهندسیشده، فرهنگ دینی را از سوء برداشتهای فقهی، مانند تحمیل احکام غیرشرعی یا افراط در احتیاط، پاکسازی کند. این رویکرد، چونان نسیمی خنک، جامعه را از سردرگمی نجات میدهد و به ترویج فرهنگ آزادگی و عمل صالح کمک میکند. برای نمونه، تحمیل محدودیتهای غیرشرعی بر زینتها، مانند پوششهای غیرضروری یا ممنوعیت استفاده از طلا در درمان، با روح آزادگی اسلام در تضاد است. علم دینی باید با تولید دانش فقهی پویا، به نیازهای روز جامعه پاسخ دهد.
درنگ: علم دینی موظف است با تبیین دقیق احکام و اصلاح سوء برداشتهای فقهی، فرهنگ آزادگی و عمل صالح را در جامعه ترویج کند.
جمعبندی بخش دوم
قرآن کریم، با تمایز میان حرامها و حرمتها، بر آزادی عمل در چارچوب شرع تأکید دارد و از تحمیل محدودیتهای غیرشرعی انتقاد میکند. حرامها، محدود به مصادیق مشخصاند و علم دینی موظف است با تبیین دقیق احکام، از گسترش بیرویه آنها جلوگیری کند. حرمتها، چونان باغی پرثمر، برای بهرهمندی مؤمنان فراهم شدهاند و تحمیل محدودیتهای غیرشرعی بر آنها، با روح آزادگی اسلام در تضاد است. علم دینی، با مهندسی فرهنگی، میتواند سوء برداشتهای فقهی را اصلاح و فرهنگ عمل صالح را در جامعه نهادینه کند.
نتیجهگیری
قرآن کریم، چونان دریایی ژرف، انسان را به سوی سعادت و کمال هدایت میکند. استعانت الهی و صبر، دو رکن اساسی برای انجام عمل صالحاند که انسان را در برابر چالشهای زندگی استوار میسازند. تمایز میان حرامها و حرمتها، از اصول بنیادین قرآنی است که بر آزادی عمل در چارچوب شرع تأکید دارد. علم دینی، چونان باغبانی دانا، موظف است با تبیین دقیق احکام و اصلاح سوء برداشتهای فقهی، فرهنگ آزادگی و عمل صالح را در جامعه ترویج کند. این اصول، جامعه اسلامی را به سوی همکاری، خیرخواهی و پایداری در مسیر حق رهنمون میسازد.
با نظارت صادق خادمی