وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ

و اینکه قرآن را تلاوت کنم. پس هر کس هدایت یابد، به سود خویش هدایت یافته، و هر کس گمراه شود، بگو: من جز از هشداردهندگان نیستم.

درنگ: کار خیر اما سخت و سنگین است. خواستار باید با احتیاط و تعهد به انجام آن بپردازد، زیرا نتیجه به نیت و تلاش او وابسته است.

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

و بگو: سپاس خدای را. به‌زودی آیاتش را به شما نشان خواهد داد و آنها را خواهید شناخت، و پروردگارتان از آنچه می‌کنید غافل نیست.

درنگ: کار خیر و ارزشمند است، اما نیازمند پشتکار و تحمل مشکلات است. خداوند آیات خود را به خواستار نشان خواهد داد، مشروط بر آنکه او در مسیر استقامت ورزد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ طسم

به نام خدا که رحمان و رحیم است. طس‌م.

درنگ: کار مورد نظر پیچیده و طولانی است، اما با رعایت روش‌های دقیق و ویژه، به نتایج عالی منجر خواهد شد.

تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ

این است آیات کتاب روشنگر.

درنگ: کار مشخص، روشن و محکم است و نتایج ارزشمندی به همراه دارد.

نَتْلُو عَلَيْكَ مِنْ نَبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

از خبر موسی و فرعون به‌راستی بر تو می‌خوانیم برای قومی که ایمان می‌آورند.

درنگ: کار مورد نظر به درگیری و اختلاف منجر می‌شود و خیر نیست. خواستار باید از آن پرهیز کند.

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ

به‌راستی فرعون در زمین سرکشی کرد و اهل آن را به دسته‌ها تقسیم نمود و گروهی از آنها را ناتوان می‌ساخت، پسرانشان را می‌کشت و زنانشان را زنده می‌گذاشت. او از مفسدان بود.

درنگ: کار خطرناک و طولانی است و با ظلم و فساد همراه خواهد بود. خواستار باید به‌طور کامل از آن پرهیز کند.

وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

و خواستیم بر کسانی که در زمین ناتوان شده بودند منت نهیم و آنها را پیشوایان قرار دهیم و وارثان سازیم.

درنگ: کار خیر اما سخت و مبهم است. خواستار باید با تحمل مشکلات به انجام آن بپردازد.

وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ

و آنها را در زمین قدرت دهیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان از آنها چیزی را نشان دهیم که از آن می‌ترسیدند.

درنگ: کار خیر اما همراه با اضطراب است. با استقامت، به پیروزی منجر خواهد شد.

وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ

و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده، و اگر بر او ترسیدی، او را در دریا بیفکن و نترس و اندوهگین مباش، که ما او را به تو بازمی‌گردانیم و او را از پیامبران قرار می‌دهیم.

درنگ: کار عالی اما همراه با مشکلات است. با توکل و صبر، به نتایج ارزشمند منجر خواهد شد.

فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ

پس خاندان فرعون او را برگرفتند تا برایشان دشمن و اندوهی باشد. به‌راستی فرعون و هامان و لشکریانشان خطاکار بودند.

درنگ: کار خیر نیست و بدفرجام است. خواستار باید از آن پرهیز کند.

وَقَالَتِ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ قُرَّةُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

و همسر فرعون گفت: او نور چشم من و توست. او را نکشید، شاید برای ما سودمند باشد یا او را به فرزندی بگیریم، و آنها نمی‌دانستند.

درنگ: کار خیر نیست و به خطرات پنهان منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِنْ كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَنْ رَبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

و دل مادر موسی تهی شد، نزدیک بود او را فاش کند، اگر ما دلش را استوار نکرده بودیم تا از مؤمنان باشد.

درنگ: کار سنگین و پراسترس است، اما با صبر و توکل، نتایج مثبتی خواهد داشت.

وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

و به خواهرش گفت: او را دنبال کن. پس او را از دور نظاره کرد، در حالی که آنها نمی‌دانستند.

درنگ: کار با اضطراب و پنهان‌کاری همراه است و خیر نیست. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ

و ما پیش از این دایه‌ها را بر او حرام کردیم. پس [خواهرش] گفت: آیا شما را به خاندانی راهنمایی کنم که او را برای شما کفالت کنند و خیرخواه او باشند؟

درنگ: کار خیر و پرخطر است، اما با احتیاط به نتیجه مثبت منجر خواهد شد.

فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

پس او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و اندوهگین نباشد و بداند که وعده خدا حق است، ولی بیشترشان نمی‌دانند.

درنگ: کار بسیار خیر است، اما با اضطراب همراه است. با تحمل دشواری‌ها، به نتایج ارزشمند منجر خواهد شد.

وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

و چون به کمال رشد و استواری رسید، به او حکمت و دانش دادیم، و این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.

درنگ: کار عالی و با احسان همراه است. با نیت خیر، به نتایج ارزشمند منجر خواهد شد.

وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَنْصَرَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ

و در زمانی که مردمش غافل بودند وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت که با هم می‌جنگیدند، این از پیروانش بود و آن از دشمنانش. پس آنکه از پیروانش بود از او بر ضد آنکه از دشمنانش بود یاری خواست. موسی او را با مشت زد و کارش را ساخت. گفت: این از کار شیطان است. او دشمن گمراه‌کننده آشکاری است.

درنگ: کار خیر نیست و به درگیری و مشکلات طولانی منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

گفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم، مرا ببخش. پس او را بخشید. به‌راستی او آمرزنده مهربان است.

درنگ: کار با ظلم و گرفتاری همراه است، اما پایان آن با ارفاق است. با این وجود، خیر نیست و باید از آن پرهیز کرد.

قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ

گفت: پروردگارا، به خاطر نعمتی که بر من ارزانی داشتی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود.

درنگ: کار خیر نیست و به همکاری با ناصالحان منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبِينٌ

پس در شهر ترسان و نگران صبح کرد. ناگاه همان کسی که دیروز از او یاری خواسته بود، از او کمک خواست. موسی به او گفت: تو آشکارا گمراهی.

درنگ: کار خیر نیست و به گمراهی و مشکلات منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ إِنْ تُرِيدُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ

پس چون خواست به آن که دشمن هر دو بود حمله برد، گفت: ای موسی، آیا می‌خواهی مرا بکشی، چنان‌که دیروز کسی را کشتی؟ تو جز این نمی‌خواهی که در زمین ستمگر باشی و نمی‌خواهی از مصلحان باشی.

درنگ: کار خیر نیست و به گرفتاری و اتهام منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ

و مردی شتابان از دورترین نقطه شهر آمد و گفت: ای موسی، اشراف درباره تو مشورت می‌کنند تا تو را بکشند. پس بیرون رو، من برایت از خیرخواهانم.

درنگ: کار خیر نیست و به فرار و ناامنی منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

پس ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت و گفت: پروردگارا، مرا از قوم ستمگر نجات ده.

درنگ: کار خیر نیست و به درگیری و اختلاف منجر می‌شود. خواستار باید از آن اجتناب ورزد.

وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ

و چون به سوی مدین رو کرد، گفت: امید است پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند.

درنگ: کار دارای مشکلات است، اما خیر است و با تحمل مشکلات به هدایت و موفقیت منجر خواهد شد.

وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الْرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ

و چون به آب مدین رسید، گروهی از مردم را بر آن یافت که [دام‌هایشان را] آب می‌دادند، و جز آنها دو زن را یافت که [دام‌هایشان را] بازمی‌داشتند. گفت: کار شما چیست؟ گفتند: تا چوپانان [دام‌هایشان را] بازنگردانند، آب نمی‌دهیم و پدرمان پیری سالخورده است.

درنگ: کار خیر است و به گشایش منجر می‌شود. گرچه قدرت مادی زیادی ندارد، اما نجابت و ارزش معنوی آن برجسته است.

فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ

پس برای آن دو [دام‌هایشان را] آب داد، سپس به سوی سایه بازگشت و گفت: پروردگارا، من به هر خیری که بر من نازل کنی نیازمندم.

درنگ: کار خیر است، به‌ویژه در زمینه ازدواج. از آیات ذکر است و می‌تواند در رفع مشکلات مؤثر باشد.

با نظارت صادق خادمی