متن درس
استخاره قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه دهم
مقدمه
استخاره، چونان مشعلی فروزان در تاریکی تردید، راهنمای مؤمنان در لحظات سرنوشتساز تصمیمگیری است. این سنت معنوی، ریشه در ژرفای تعالیم اسلامی دارد و با طلب خیر از خداوند متعال، دلهای حیران را به سوی آرامش هدایت میکند. بررسی جایگاه استخاره از منظر قرآن کریم و دیدگاه عالمان دینی، گامی اساسی در فهم این سنت ارزشمند در نظام معرفتی اسلام است.
بخش اول: مشروعیت استخاره در قرآن کریم
کاوش در مبانی قرآنی استخاره
بررسی مشروعیت استخاره در قرآن کریم، بهعنوان سند بنیادین دین مبین اسلام، از اهمیتی والا برخوردار است. پرسش بنیادین این است که آیا قرآن کریم بهصورت صریح یا ضمنی به جواز یا تأیید استخاره اشاره دارد؟ آیات مرتبط، بهویژه در سوره مائده، شواهد ضمنی را در تأیید این عمل ارائه میدهند. این آیات، که در ادامه بررسی میشوند، نشاندهنده عقلانیت طلب خیر از خداوند و همخوانی آن با اصول توحیدی است.
جایگاه استخاره در آثار فقهی
فقها بهطور معمول کتاب مستقلی به استخاره اختصاص ندادهاند و این موضوع را در ضمن مباحث نمازهای مستحبی مطرح کردهاند. این امر به دلیل همراهی استخاره با نمازهای مستحبی متعدد است که انجام آنها توصیه شده است. در کتب فقهی، مانند «جواهر الکلام»، استخاره ذیل عبادات مستحبی بررسی شده و این امر بر مستحب بودن آن دلالت دارد. این جایگاه فرعی، اما معنادار، نشاندهنده اهمیت استخاره در فرهنگ دینی است.
عدم نظاممندی استخاره با قرآن در نگاه فقها
هیچیک از فقها استخاره با قرآن کریم را بهعنوان دانشی نظاممند با اصول و قواعد مشخص معرفی نکردهاند و آن را از شئون اولیای الهی ندانستهاند. این دیدگاه، شاید به دلیل تأکید بر جنبههای عملی و عرفانی استخاره باشد، نه رویکردی صرفاً علمی. با این حال، این امر مانع از ارزش معنوی و کاربردی استخاره در زندگی مؤمنان نمیشود، بلکه آن را به مثابه پلی میان عقل و ایمان معرفی میکند.
دیدگاه فقها درباره جواز استخاره
اکثریت فقها انجام استخاره را جایز میدانند، جز گروه اندکی که آن را حرام شمردهاند. این گروه برای اثبات حرمت به آیه زیر استناد میکنند:
إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ
(قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۹۰: «جز این نیست که شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدی از کار شیطان است، پس از آن دوری کنید.»)
این آیه به صراحت از حرمت برخی اعمال، از جمله «ازلام»، سخن میگوید. پرسش این است که آیا «ازلام» به استخاره به معنای طلب خیر از خداوند اشاره دارد یا به عملی دیگر؟
تفسیر ازلام در نگاه قائلان به حرمت
فقهای قائل به حرمت، «ازلام» را نوعی استخاره یا فالگیری میدانند که در فرهنگ جاهلی رایج بود. در این روش، از سه چوب یا تیر استفاده میشد: بر یکی «افعل» (انجام بده)، بر دیگری «لا تفعل» (انجام نده) و سومی بدون نوشته بود. این تیرها در ظرفی قرار میگرفتند و فالگیر یکی را بیرون میکشید تا راهنمایی کند. این عمل، به دلیل ارتباط با قمار و شرک، مورد نهی قرآن کریم قرار گرفته است.
استدلال قائلان به حرمت استخاره
قائلان به حرمت معتقدند که فالگیری، از جمله اقسام استخاره، در قرآن کریم بهعنوان «رجس» و «عمل شیطان» معرفی شده و نهی صریح با عبارت «فَاجْتَنِبُوهُ» بر حرمت آن دلالت دارد. این استدلال بر پایه تفسیر خاص از واژه «ازلام» استوار است، اما این تفسیر با چالشهایی مواجه است که در ادامه بررسی میشود.
بخش دوم: نقد استدلال قائلان به حرمت استخاره
عدم اعتبار استدلالهای حرمت
استدلالهای ارائهشده برای حرمت استخاره، از جمله استناد به آیه ۹۰ سوره مائده، از نظر منطقی و شرعی معتبر نیست. استخاره ریشه در واقعیتی عقلایی دارد و اسلام آن را با عنوان «استخاره» تأیید و توصیه کرده است. این عمل، برخلاف فالگیری جاهلی، مبتنی بر توحید و ایمان به هدایت الهی است، چونان نوری که در تاریکی حیرت، راه را به سوی خیر میگشاید.
تمایز میان استخاره و ازلام
نهی قرآن کریم از «ازلام» به دلیل شرکآمیز بودن این عمل است، نه اصل طلب خیر. در فرهنگ جاهلی، ازلام با طلب خیر از بتها و خدایان مادی همراه بود، که این امر با اصل توحید در تعارض است. استخاره با قرآن کریم یا دعا، در چارچوب توحید قرار دارد و از اینرو مشروع است.
شرک در ازلام جاهلی
در فرهنگ جاهلی، ازلام بهعنوان وسیلهای برای نزدیکی به خدایان مادی استفاده میشد، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ
(قرآن کریم، سوره الزمر، آیه ۳: «تا ما را به خداوند نزدیکتر کنند.»)
این عمل به دلیل شرکآمیز بودن حرام است، برخلاف توسل به اولیای الهی که به امر خداوند مشروع است. این تمایز، چونان خطی روشن میان نور توحید و تاریکی شرک، استخاره را از ازلام جدا میسازد.
مشروعیت توسل به اولیای الهی
توسل به اولیای معصومین علیهمالسلام، مانند بوسیدن یا زیارت ضریح ایشان، به دلیل فرمان الهی مشروع است. این عمل، برخلاف ازلام که شرکآمیز بود، در چارچوب توحید قرار دارد. طواف کعبه، که به دستور خداوند انجام میشود، نمونهای از این مشروعیت است.
شباهت ازلام با «راعنا»
ازلام، مشابه واژه «راعنا» در قرآن کریم است که به دلیل تبلیغ شرک و کفر، نهی شده است:
لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا
(قرآن کریم، سوره البقرة، آیه ۱۰۴: «نگویید راعنا، بلکه بگویید انظرنا.»)
با وجود شباهت ظاهری میان «راعنا» و «انظرنا»، اولی به دلیل بار منفی و شرکآمیز بودن حرام است. این مقایسه نشان میدهد که نهی از ازلام به دلیل محتوای شرکآمیز آن است، نه اصل طلب خیر.
جواز استخاره بدون شرک
چنانچه ازلام از شرک و قمار پاک شود، استفاده از آن برای رفع حیرت و نه طلب خیر از بتها، اشکالی ندارد. مؤمن با این عمل از خداوند طلب خیر میکند، نه از بتها. این نکته، چونان کلیدی است که قفل حیرت را با نور ایمان میگشاید.
بخش سوم: تحلیل آیات مرتبط با ازلام
کاربرد ازلام در قرآن کریم
واژه «ازلام» در دو آیه از سوره مائده به کار رفته است:
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ … وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ
(قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۳: «بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته شده … و آنچه بر بتها ذبح شده و اینکه با تیرهای قرعه قسمت کنید، این نافرمانی است.»)
إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ
(قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۹۰: «جز این نیست که شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه پلیدی از کار شیطان است، پس از آن دوری کنید.»)
این دو آیه محور استدلال درباره ازلام هستند و بررسی دقیق آنها برای فهم معنای ازلام ضروری است.
معنای رجس در آیه ۹۰ سوره مائده
در آیه ۹۰ سوره مائده، «رجس» به معنای پلیدی و «عمل شیطان» به شراب، قمار، انصاب (بتها) و ازلام اشاره دارد. پرسش این است که آیا ازلام بهطور خاص به استخاره اشاره دارد؟ مفهوم «رجس» در قرآن کریم به اعمال ناپاک و شرکآمیز اشاره دارد و از اینرو، نهی از ازلام باید در این چارچوب تفسیر شود.
تفسیر انصاب و ازلام
انصاب به سنگهایی با نقش و نگار اشاره دارد که برای پرستش استفاده میشد، برخلاف اصنام که بتهای دارای صورت بودند. ازلام نیز به تیرهای مورد استفاده در قمار اشاره دارد، نه استخاره. این تمایز، چونان خطی روشن میان اعمال شرکآمیز و طلب خیر توحیدی، حقیقت ازلام را آشکار میسازد.
تحلیل آیه ۳ سوره مائده
در آیه ۳ سوره مائده، ازلام به قمار با گوشت حیوانات ذبحشده بهصورت غیرشرعی و شرکآمیز اشاره دارد. این عمل با استخاره ارتباطی ندارد و بر حرمت خوردن گوشت حاصل از قمار تأکید دارد.
روایت مربوط به ازلام
روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: «ازلام ده تیر بوده که هفت تیر آن دارای سهم (از یک تا هفت) و سه تیر بدون سهم بود. این تیرها برای قمار بر گوشت حیوانات استفاده میشد و بازنده باید هزینه کل حیوان را پرداخت میکرد.» (مستدرک الوسائل، جلد ۱۳، ص ۲۲۶)
این روایت نشان میدهد که ازلام به قمار مرتبط است، نه به استخاره.
عدم ارتباط ازلام با استخاره
ازلام به ذبح غیرشرعی حیوانات و قمار مرتبط است و هیچ ارتباطی با استخاره ندارد. بنابراین، استناد به آن برای حرمت استخاره نادرست است. این نکته، چونان آیینهای زلال، حقیقت ازلام را از استخاره جدا میسازد.
تفسیر مجمع البیان
مجمع البیان ازلام را به طلب رزق با تیرهای فالگیری در سفرهای جاهلی تفسیر کرده است: «حرام شده بر شما … و اینکه با تیرهای قرعه قسمت کنید.» (مجمع البیان، جلد ۳-۴، ص ۱۵۸، ذیل آیه ۳ سوره مائده)
این تفسیر تأیید میکند که ازلام به قمار و شرک مرتبط است، نه به استخاره.
جواز استخاره بدون شرک و قمار
چنانچه شرک و قمار از ازلام حذف شود، استفاده از تیرهای «افعل» و «لا تفعل» برای رفع حیرت اشکالی ندارد، هرچند ازلام بهطور خاص به استخاره اشاره ندارد. این نکته بر امکان استفاده از ابزارهای مشابه در چارچوب توحید تأکید دارد.
عدم ظهور ازلام در استخاره
واژه ازلام هیچ ظهوری در استخاره ندارد و استناد به آن برای حرمت استخاره قابل پذیرش نیست، زیرا در کنار مردار، خون و گوشت خوک ذکر شده که همگی به خوردن حرام مرتبطاند.
تأیید عقلایی بودن استخاره در قرآن
از آیه ۳ سوره مائده میتوان عقلایی بودن اصل استخاره را استنباط کرد. نهی قرآن از ازلام به دلیل شرک و قمار است، نه اصل طلب خیر. این استنباط، چونان رودی زلال، تأیید ضمنی قرآن از طلب خیر در چارچوب توحید را نشان میدهد.
نقد استدلال قائلان به حرمت
استدلال برخی عالمان دینی که از آیه ۳ سوره مائده برای حرمت استخاره استفاده کردهاند، سست و نادرست است، زیرا این آیه به قمار و شرک اشاره دارد، نه به استخاره. این نقد، بر ضرورت دقت در تفسیر آیات و پرهیز از برداشتهای نادرست تأکید دارد.
عدم وجود نهی از استخاره با قرآن
هیچ آیهای در قرآن کریم به صراحت یا ضمنی از استخاره با قرآن نهی نکرده است. عقلایی بودن این عمل نیز در آیات تأیید شده است. این نتیجهگیری، چونان ستارهای درخشان، مشروعیت استخاره با قرآن را روشن میسازد.
تأیید شرعی استخاره در روایات
جواز شرعی استخاره با بررسی روایات در بخشهای آتی اثبات خواهد شد. این نکته، پلی است میان تحلیل قرآنی و منابع روایی که مکمل یکدیگرند.
جمعبندی
استخاره، چونان گوهری تابناک در گنجینه تعالیم اسلامی، راهنمای مؤمنان در مسیر طلب خیر از خداوند است. بررسی آیات سوره مائده (آیات ۳ و ۹۰) نشان میدهد که نهی از «ازلام» به دلیل شرک و قمار مرتبط با آن است و هیچ ارتباطی با استخاره به معنای طلب خیر از خداوند ندارد. اکثریت فقها استخاره را جایز دانستهاند، هرچند آن را بهعنوان دانشی نظاممند معرفی نکردهاند. نقد استدلالهای قائلان به حرمت استخاره نشان میدهد که برداشتهای نادرست از آیات قرآنی نمیتواند مبنای فقهی معتبری برای حرمت این عمل باشد. استخاره با قرآن کریم، بهعنوان عملی توحیدی و مبتنی بر ایمان، نهتناز مشروع است، بلکه نشانهای از تواضع مؤمن در برابر اراده الهی است. تحلیل دقیق آیات و روایات، تأیید عقلایی و شرعی این سنت ارزشمند را به اثبات میرساند و آن را چونان راهنمایی جامع در کنار مشورت و تفکر، برای هدایت مؤمنان عرضه میدارد.