متن درس
استخاره قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۱۹
مقدمه
استخاره، چونان چراغی در تاریکی تردید، راهنمای مؤمنان در مسیر تقرب به خداوند است. این عمل، که ریشه در سنتهای دینی دارد، از منظر فقهی و کلامی، موضوعی است که در علوم اسلامی جایگاه ویژهای یافته است. در این بخش، با رویکردی علمی و نظاممند، به کاوش در ماهیت استخاره پرداخته میشود و با تکیه بر تحلیلهای عمیق، دیدگاههای مخالفان جواز آن نقد و بررسی میگردد. هدف این نوشتار، ارائه متنی منسجم و عمیق است که برای متخصصان علوم دینی و پژوهشگران، بستری غنی برای تأمل فراهم آورد. تمایز استخاره شرعی از اعمال جاهلی، چون ازلام، و تبیین جایگاه والای قرآن کریم در این فرآیند، محور اصلی این بحث است.
بخش اول: نقد و تبیین دیدگاههای مخالفان جواز استخاره
دیدگاه مخالفان و محدودیت نتیجه استخاره
مخالفان جواز استخاره، این عمل را به ابزاری صرف برای رفع حیرت و سرگردانی فروکاستهاند. آنان معتقدند که استخاره، بهویژه با رقاع یا ابزارهای مشابه، تنها برای دفع تردید به کار میرود و از عمق معنایی و هدایتی آن غفلت ورزیدهاند. برخی عالمان دینی، حتی در صورت تعمیم استخاره به قرآن کریم، نتیجهای فراتر از رفع حیرت برای آن قائل نیستند و از توانایی قرآن در ارائه راهنمایی واقعی و کشف حقیقت سخن نمیگویند. این دیدگاه، استخاره را از جایگاه رفیع هدایتیاش به عملی مکانیکی و سطحی تقلیل میدهد، گویی که این عمل، چون کلیدی ساده، تنها قفل تردید را میگشاید، بیآنکه به سوی افقهای معرفت راه برد.
استدلال مخالفان بر اساس تفسیر ازلام
مخالفان جواز استخاره، با استناد به آیات قرآن کریم، ازلام را معادل استخاره یا فالگیری دانسته و آن را به دلیل نهی قرآنی حرام میشمارند. این استدلال بر پایه آیهای است که ازلام را رجس و از اعمال شیطانی معرفی کرده و از آن نهی میکند:
قرآن کریم: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و تیرهای قرعه، پلید و از کار شیطان است؛ پس، از آن دوری کنید تا رستگار شوید (سوره مائده، آیه ۹۰).
این گروه، با تفسیری ظاهری، حرمت ازلام را به تمام اشکال استخاره تعمیم میدهند و آن را عملی ممنوع میشمارند. این دیدگاه، چونان نگاهی است که ظواهر را میبیند، اما از عمق حکمت قرآنی غافل میماند.
پاسخ به استدلال مخالفان
در پاسخ به این ادعا، باید گفت که حرمت ازلام نه به دلیل اصل عمل قرعهکشی، بلکه به سبب آلودگی آن به شرک و بتپرستی است. مشرکان با استفاده از چوبهای ازلام، از بتهای مادی طلب خیر میکردند و این عمل را وسیلهای برای تقرب به خدایان خود میدانستند. این باور در آیهای دیگر روشنتر میشود:
قرآن کریم: وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ
ترجمه: و کسانی که غیر از خدا اولیایی برگزیدند [گویند:] ما آنها را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را به خداوند نزدیک گردانند. خدا میان آنان در آنچه اختلاف دارند داوری خواهد کرد. خداوند آن را که دروغزن کافر است هدایت نمیکند (سوره زمر، آیه ۳).
انتخاب واسطه میان حق و خلق، تنها با اذن و گزینش الهی مشروعیت مییابد. ازلام، چونان آیینهای شکسته، بازتاب شرک و انحراف مشرکان بود که خیر را از غیر خداوند طلب میکردند. این در حالی است که استخاره شرعی، با تکیه بر واسطههای مشروع، چون قرآن کریم و اهل بیت علیهمالسلام، در مسیر توحید گام برمیدارد.
تمایز استخاره از ازلام
اگر کسی با روشی مشابه ازلام، سه قطعه چوب انتخاب کند، یکی را با عبارت «افعل»، دیگری را با «لا تفعل» و سومی را بدون نوشته بگذارد، و از آن صرفاً برای رفع تردید استفاده کند، بدون آنکه خیر را از چوب بهعنوان بت طلب نماید، این عمل از نظر شرعی اشکالی ندارد. این مثال، چونان ترازویی دقیق، تمایز میان صورت ظاهری عمل و ماهیت اعتقادی آن را آشکار میسازد. حرمت ازلام به عناصر شرکآمیز و قمارگونه آن بازمیگردد، نه به اصل استفاده از ابزار برای رفع حیرت.
نقد ترتیب کلمات در آیه
برخی عالمان دینی، ازلام را نوعی قمار و معادل استخاره دانستهاند. اما اگر این دیدگاه درست بود، باید واژه «الازلام» پیش از «الانصاب» در آیه قرار میگرفت. ترتیب کنونی آیه، که ازلام را پس از انصاب ذکر کرده، نشان میدهد که ازلام نه صرفاً قمار، بلکه عملی در زمره بتپرستی است. میسر به قمار بدون شرک، انصاب به شرک بدون قمار، و ازلام به ترکیبی از شرک و قمار اشاره دارد. این چیدمان، چونان نقشهای دقیق، حکمت کلام الهی را آشکار میکند و هرگونه تعمیم حرمت ازلام به استخاره را رد مینماید.
بخش دوم: جایگاه والای استخاره قرآنی
طلب خیر از قرآن کریم و اولیای الهی
در استخاره شرعی، خیر از خداوند و از طریق واسطههای مشروع، چون قرآن کریم و اهل بیت علیهمالسلام، طلب میشود. این عمل، برخلاف ازلام که بدون اذن الهی و در مسیر شرک بود، با امر خداوند همراه است و به تقرب الهی میانجامد. قرآن کریم، چونان چشمهای زلال، حقایق را به مؤمن نمایان میسازد و اولیای معصومین علیهمالسلام، چون ستارگانی درخشان، راهنمایی به سوی حقاند.
جواز استفاده از ابزار در استخاره
اگر شرک از ازلام حذف شود، استفاده از آن برای رفع حیرت اشکالی ندارد، همانگونه که استفاده از ساعت زنگدار برای بیدار شدن از خواب جایز است. در استخاره با تسبیح، خیر از خداوند طلب میشود و تسبیح صرفاً ابزاری برای تمرکز بر نیت است. این تمایز، چونان خطی روشن میان نور و ظلمت، نشان میدهد که استخاره شرعی، برخلاف ازلام، از هرگونه شرک مبرا است.
نقد تنزل جایگاه قرآن کریم
برخی دیدگاهها، استخاره با قرآن کریم را به سطح استخاره با تسبیح یا رقاع تنزل داده و آن را صرفاً ابزاری برای رفع حیرت میدانند. این در حالی است که قرآن کریم، موجودی زنده و پویا است که توانایی ویزیت، هدایت به واقع و کشف حقیقت را داراست. این کتاب آسمانی، چونان پزشکی حاذق، نهتنها تردید را برطرف میکند، بلکه نسخهای برای رستگاری در برابر مؤمن مینهد.
جمعبندی
استخاره قرآنی، چونان پلی استوار، مؤمن را از وادی حیرت به ساحل یقین رهنمون میسازد. این عمل، با تکیه بر واسطههای مشروع چون قرآن کریم و اهل بیت علیهمالسلام، نهتنها از شرک و انحراف مبرا است، بلکه راهی به سوی تقرب الهی میگشاید. نقد استدلالهای مخالفان، نشان داد که حرمت ازلام به شرک و قمار آن بازمیگردد و استخاره شرعی، عملی عقلانی و توحیدی است. ترتیب واژگان در آیات قرآنی، چون نقشهای حکیمانه، این تمایز را روشن ساخت. قرآن کریم، بهعنوان موجودی زنده، فراتر از رفع تردید، حقیقت را آشکار میکند و استخاره را به ابزاری برای کشف واقع و هدایت به سوی حق بدل میسازد. این نوشتار، با تبیین دقیق و علمی، زمینهای برای تأملات عمیقتر در علوم دینی فراهم میآورد و بر جواز و عقلانیت استخاره تأکید میورزد.