متن درس
جایگاه استخاره در فرهنگ اسلامی از منظر روایات
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۲۰
مقدمه
استخاره، بهعنوان یکی از اعمال معنوی در فرهنگ اسلامی، جایگاهی ویژه در تعالیم اهل بیت علیهمالسلام دارد. این عمل، که ریشه در طلب خیر از خداوند متعال دارد، نهتنها راهی برای پیوند با حکمت الهی است، بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت توکل و ایمان به تقدیرات الهی شناخته میشود. در این نوشتار، با استناد به روایات معتبر و آیات قرآنی، به بررسی مفهوم استخاره، انواع آن، و جایگاه آن در فرهنگ دینی پرداخته میشود..
بخش اول: مفهوم و جایگاه استخاره در فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام
ضرورت بررسی جایگاه استخاره
بررسی جایگاه استخاره از منظر روایات اهل بیت علیهمالسلام ضرورتی بنیادین دارد، زیرا این عمل بهعنوان یکی از مصادیق ارتباط معنوی با خداوند، در فرهنگ دینی جایگاه ویژهای دارد. استخاره، که در لغت به معنای طلب خیر است، انسان را به سوی توجه به حکمت الهی و پیوند با غیب هستی رهنمون میسازد. این تأکید ریشه در تعالیم قرآنی دارد که بر نقش پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام در تبیین معارف دینی تأکید میورزد:
قرآن کریم: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ (سوره نحل، آیه ۴۴)
و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم تا آنچه را به سوی مردم نازل شده است برایشان تبیین کنی.
این آیه بر نقش هدایتگری اهل بیت علیهمالسلام در تبیین معارف دینی، از جمله استخاره، تأکید دارد. طلب خیر از خداوند، بهسان پلی است که انسان را از محدودیتهای عقل بشری به سوی حکمت بیکران الهی رهنمون میسازد. استاد با تأکید بر این نکته، بر ضرورت بازگشت به منابع اصیل دینی برای فهم دقیق این عمل معنوی تأکید دارند تا از تفاسیر نادرست و خلط معانی جلوگیری شود.
استناد به بحارالانوار در بررسی روایات
مجموعه ارزشمند بحارالانوار، تألیف علامه مجلسی، بهعنوان یکی از جامعترین منابع حدیثی، مرجعی کلیدی برای بررسی روایات مرتبط با استخاره است. این اثر، با گردآوری روایات متعدد در باب فضیلتها، کیفیتها، صلواتها و دعاهای استخاره، امکان تحلیل نظاممند این موضوع را فراهم میسازد (بحارالانوار، ج ۸۸، صص ۲۲۲-۲۲۶). استناد به این منبع، نشاندهنده اهتمام به استفاده از متون معتبر در تبیین مسائل دینی است، گویی که این اثر بهسان گنجینهای از معارف اهل بیت علیهمالسلام، راهنمای پژوهشگران در مسیر حقیقت است.
بخش دوم: تحلیل روایات استخاره
شقاوت بنده در غفلت از طلب خیر
یکی از روایات کلیدی در این زمینه، حدیثی قدسی از امام صادق علیهالسلام است که در بحارالانوار (ج ۹۱، ص ۲۲۲) نقل شده است:
روایت: خداوند میفرماید: از شقاوت و بدبختی بندهام این است که کارها را بدون استخاره و طلب خیر از من انجام دهد.
این روایت، که با تعبیر «يقول الله عزّ وجلّ» آغاز شده، بر اهمیت طلب خیر از خداوند در تمامی امور تأکید دارد. شقاوت بنده، در غفلت از ارتباط با خداوند و عدم توجه به بعد غیبی عالم ریشه دارد. استخاره در این معنا، بهسان ذکر «بسم الله» در آغاز کارها، نشانهای از توکل و توجه به فاعلیت الهی است. این روایت، انسان را به تأمل در پیوند با نیمه پنهان هستی دعوت میکند، گویی که طلب خیر، کلیدی است برای گشودن درهای حکمت الهی.
طلب خیر بهمثابه توکل بر خداوند
استخاره، فراتر از یک عمل صوری، ابزاری برای تقویت توکل و ارتباط با غیب هستی است. این دیدگاه با آیهای از قرآن کریم همخوانی دارد:
قرآن کریم: وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ (سوره شعراء، آیه ۲۱۷)
و بر [خداوند] عزیز و مهربان توکل کن.
استخاره، بهسان نسیمی است که پردههای غفلت را کنار میزند و انسان را به سوی نور توکل هدایت میکند. این عمل، نهتنها به تصمیمگیریهای روزمره معنا میبخشد، بلکه رویکردی وجودی برای پیوند با حکمت الهی ارائه میدهد.
تمایز میان طلب خیر عام و استخاره اصطلاحی
روایات مورد بحث، بیش از آنکه بر استخاره اصطلاحی (مانند استخاره با قرآن یا تسبیح) دلالت داشته باشند، بر طلب خیر بهصورت عام تأکید دارند:
روایت: خداوند میفرماید: از شقاوت بندهام این است که کارها را بدون طلب خیر از من انجام دهد (بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۲۲).
این تمایز، از منظر فقهی و حدیثی اهمیت بسزایی دارد. خلط میان طلب خیر عام و استخاره اصطلاحی میتواند به سوءتفاهم در فهم روایات منجر شود. طلب خیر، گویی جویباری است که در تمامی شئون زندگی جاری است، در حالی که استخاره اصطلاحی، چون چشمهای خاص در لحظات تردید و حیرت به کار میآید.
رویکرد اولیای الهی به استخاره
اولیای الهی، به دلیل رضا به قضای الهی، گاه از انجام استخاره اصطلاحی صرفنظر میکنند:
روایت: برخی از عالمان، به دلیل رضایت به آنچه خداوند برایشان تقدیر کرده، استخاره نمیکنند و همه امور را خیر میدانند.
این رویکرد، ریشه در کمال معنوی اولیای الهی دارد که به مقام رضا رسیدهاند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
قرآن کریم: رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ (سوره مائده، آیه ۱۱۹)
خداوند از آنان خشنود است و آنان از او خشنودند.
این آیه، گویی نغمهای است که از هماهنگی میان اراده بنده و تقدیر الهی سخن میگوید. اولیای الهی، بهسان کشتیرانی که در امواج تقدیر الهی با آرامش حرکت میکند، نیازی به ابزارهای ظاهری طلب خیر ندارند.
نقد خلط معانی در تفسیر روایات
برخی از مفسران، مانند مرحوم فیض الاسلام در ترجمه صحیفه سجادیه، روایات مرتبط با استخاره را بدون تحلیل دقیق و با خلط معانی ارائه کردهاند. این رویکرد، میتواند به فهم نادرست از معارف دینی منجر شود. برای نمونه، وی در ذیل دعای امام سجاد علیهالسلام، استخاره را به چهار قسم تقسیم کرده، اما روایات را بدون تحلیل دقیق و با خلط میان انواع استخاره (دعایی، قرآنی، تسبیح و رقاع) آورده است. این خلط، گویی غباری است که بر آینه زلال معارف دینی مینشیند و مانع از انعکاس حقیقت میشود.
عدم پاداش در انجام امور بدون طلب خیر
روایتی دیگر از امام صادق علیهالسلام، بر ضرورت طلب خیر پیش از انجام امور تأکید دارد:
روایت: کسی که بدون استخاره به انجام کاری وارد شود و سپس گرفتار شود، اجری نمیبرد (المحاسن، ج ۲، ص ۵۹۸).
این روایت، گویی هشداری است به انسان که بدون توجه به امداد الهی، در گرداب غفلت گرفتار نشود. طلب خیر، بهسان مشعلی است که مسیر تصمیمگیری را روشن میسازد و انسان را از آسیبهای ناشی از غفلت حفظ میکند.
نارضایتی از نتیجه استخاره و اتهام به خداوند
روایتی از امام صادق علیهالسلام، نارضایتی از نتیجه استخاره را به اتهام به خداوند تعبیر میکند:
روایت: کسی که استخاره کند و خیر او آید، اما از نتیجه ناخشنود شود و خشم گیرد، خداوند را متهم کرده است (المحاسن، ج ۲، ص ۵۹۸).
این روایت، گویی آینهای است که رفتار انسان در مواجهه با نتایج ناخوشایند را بازتاب میدهد. نارضایتی از نتیجه استخاره، نشانهای از ضعف ایمان و عدم اعتماد به حکمت الهی است. انسان، با خرد محدود خود، نمیتواند به تمامی اسرار عالم آگاه شود، و از اینرو، باید به حکمت الهی اعتماد کند.
خیر نسبی در استخاره
خیر حاصل از استخاره، لزوماً خیر مطلق نیست، بلکه خیر نسبی است که ممکن است با دشواریها همراه باشد:
روایت: خیر چیزی است که به آن رغبت میشود، برخلاف شر که ناپسند است. استخاره در مقام بیان خیر مطلق نیست، بلکه خیر نسبی را نشان میدهد.
این نکته، گویی دریچهای است به سوی فهم فلسفی استخاره. خیر نسبی، به معنای انتخاب بهترین گزینه در شرایط موجود است، حتی اگر با سختیهایی همراه باشد. این دیدگاه، انسان را به تأمل در حکمت الهی و پرهیز از انتظارات غیرواقعی دعوت میکند.
حکمت الهی در دفع شر بزرگتر
نتایج استخاره ممکن است ظاهراً ناخوشایند باشند، اما در باطن، برای دفع شر بزرگتر طراحی شدهاند:
قرآن کریم: وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ (سوره بقره، آیه ۲۱۶)
و چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است.
این آیه، گویی نوری است که بر حکمت پنهان الهی در نتایج استخاره پرتو میافکند. به عنوان مثال، کسی که برای سفر استخاره کند و در آن تصادف کند، نباید خداوند را متهم سازد، زیرا ممکن است این تصادف، او را از مرگی حتمی نجات داده باشد.
ایمان به تقدیرات الهی
استخاره، در معنای عام، بهصورت دعا و طلب خیر، خود نوعی استجابت است:
روایت: بنده مؤمنی از خداوند استخاره نکند جز آنکه خداوند خیر را به او نشان دهد، هرچند چیزی پیش آید که آن را ناپسند دارد (فتح الأبواب).
این روایت، گویی بذری است که در دل مؤمن کاشته میشود تا ایمان به تقدیرات الهی را در او بارور سازد. طلب خیر، حتی اگر با دشواری همراه باشد، راهی به سوی استجابت الهی است.
رضا به قضای الهی و جایگاه صدّیقین
رضا به قضای الهی، نشانهای از کمال معنوی و جایگاه صدّیقین است:
روایت: خداوند میفرماید: کسی که به قضا و حکم من راضی و خشنود نیست و نعمتهایم را شکر نمیگوید و بر بلایم صبر نمیکند، پروردگاری غیر از من بجوید. و کسی که به قضای من خشنود است و نعمتهایم را سپاس میگوید و بر بلایم صبر میکند، نام او را در زمره صادقان درگاهم مینگارم (بحارالانوار، ج ۸۸، ص ۲۲۵).
این روایت، گویی تابلویی است که عظمت مقام صدّیقین را به تصویر میکشد. رضا به قضای الهی، انسان را به مرتبهای از ایمان میرساند که در آن، همه تقدیرات الهی خیر دانسته میشود.
جمعبندی نهایی
بررسی جایگاه استخاره از دیدگاه روایات، دریچهای به سوی فهم عمیقتر این عمل معنوی در فرهنگ اسلامی گشوده است. استخاره، در معنای عام، طلب خیر از خداوند و تقویت توکل و ایمان به تقدیرات الهی است، در حالی که استخاره اصطلاحی، در موارد خاص و با رعایت اصول شرعی کاربرد دارد. تمایز میان این دو معنا، لازمه فهم دقیق روایات و پرهیز از خلط معانی است. روایات مورد بحث، با تأکید بر ضرورت طلب خیر، انسان را به سوی ارتباط با حکمت الهی و دوری از غفلت رهنمون میسازند. همچنین، رضا به قضای الهی و اعتماد به حکمت خداوند، بهعنوان ویژگی صدّیقین، جایگاه والای این عمل را در تعالی معنوی نشان میدهد. این تحلیل، نهتنها برای پژوهشگران علوم دینی، بلکه برای تمامی مؤمنانی که در پی پیوند با حکمت الهیاند، راهنمایی ارزشمند ارائه میدهد.