در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

بدایات 23

متن درس

مبادی علوم دینی: تبیین چالش‌ها و راهکارهای اصلاح

مبادی علوم دینی: تبیین چالش‌ها و راهکارهای اصلاح

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه بیست و سوم)

دیباچه

علوم دینی، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر در مسیر کمال و معرفت است. با این حال، این علوم در بستر زبان و فرهنگ، گاه با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند که کارآمدی و نفوذ آنها را در جامعه تحت تأثیر قرار می‌دهد. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی عمیق و جامع موانع زبانی و علمی در علوم حوزوی پرداخته شده و راهکارهایی برای اصلاح و به‌روزرسانی این علوم ارائه می‌گردد. محور این بررسی، ضرورت تسلط بر زبان مادری (فارسی) و زبان دینی (عربی)، و نیز گنجاندن علوم روز در مبادی اجتهاد است. این متن، با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، تلاش دارد تا مفاهیم را با زبانی شیوا و متین به مخاطبان منتقل کند، در حالی که ساختار علمی و دانشگاهی آن حفظ شده است.

بخش نخست: چالش‌های زبانی در علوم دینی

بیگانگی زبان عربی در علوم حوزوی

علوم حوزوی، اعم از ادبیات، اصول، و فقه، برای فارسی‌زبانان به مثابه دریایی ژرف اما بیگانه است. این علوم، به زبان عربی نگاشته شده‌اند که برای فارسی‌زبانان، زبانی غیرمادری محسوب می‌شود. این بیگانگی، چونان سدی استوار، راه فهم و تسلط بر این علوم را دشوار می‌سازد. ضرورت یادگیری مبادی این علوم، نظیر صرف و نحو، از آن رو است که زبان عربی، برخلاف زبان مادری، از کودکی آموخته نشده و طلاب باید از صفر آن را فراگیرند. اگر این علوم به زبان فارسی نگاشته می‌شدند، بخشی از دانش آن به دلیل تسلط طبیعی بر زبان مادری، از پیش در دسترس بود.

درنگ: بیگانگی زبان عربی در علوم حوزوی، یادگیری را برای فارسی‌زبانان دشوار می‌سازد و ضرورت آموزش مبادی زبانی را دوچندان می‌کند.

غلبه زبان عربی و کم‌رنگی زبان مادری

زبان عربی، به عنوان زبان دین، در علوم حوزوی جایگاهی بی‌بدیل دارد. این جایگاه، اگرچه ریشه در سنت دینی دارد، اما زبان مادری فارسی را در سایه قرار داده است. در حوزه‌های علمیه، آموزش تخصصی زبان فارسی غایب است و عالمان دینی، تنها در حد زبان عامیانه با فارسی آشنا هستند. این فقدان، چونان خزانی است که شاخسار زبان مادری را از شکوفایی بازمی‌دارد. در نظام آموزشی عمومی، از مدارس تا دانشگاه‌ها، زبان فارسی به صورت تخصصی آموزش داده می‌شود، اما در حوزه‌ها، این زبان به مثابه گوهری ناشناخته، مورد غفلت واقع شده است.

کاستی ارتباطی عالمان با جامعه

عالمان دینی، به دلیل عدم تسلط بر زبان فارسی تخصصی، در برقراری ارتباط شیوا و مؤثر با جامعه دچار کاستی‌اند. خطابه‌های دینی، مانند خطبه‌های نماز جمعه، گاه به دلیل استفاده از زبان عربی یا فارسی غیرتخصصی، برای مخاطبان امروزی غیرقابل فهم می‌گردد. این کاستی، چونان پلی شکسته است که راه ارتباط عالم و مردم را مسدود می‌کند. در جهانی که جامعه به سوی پیشرفت و آموزش همگانی گام برمی‌دارد، عالمان دینی باید توانایی سخن گفتن به زبانی فصیح و متناسب با نیازهای روز را داشته باشند.

درنگ: عدم تسلط عالمان بر زبان فارسی تخصصی، ارتباط مؤثر با جامعه را مختل کرده و ضرورت آموزش این زبان را در حوزه‌ها برجسته می‌سازد.

چالش مکالمه عربی

با وجود مطالعه گسترده متون عربی در حوزه‌ها، بسیاری از عالمان در مکالمه این زبان ناتوان‌اند. این ناتوانی، چونان قفلی است که درهای گفت‌وگو با جهان اسلام را بسته نگه می‌دارد. عالمی که در کشورهای عربی نمی‌تواند به زبان عربی سخن بگوید، از تأثیرگذاری در جوامع اسلامی بازمی‌ماند. این ضعف، ریشه در نظام آموزشی دارد که بر خواندن و نوشتن متون عربی تمرکز دارد، اما مهارت مکالمه را نادیده می‌گیرد.

تجربه‌ای از جزیره کیش: وحدت از طریق زبان

تجربه‌ای از جزیره کیش نشان می‌دهد که تسلط بر زبان‌های عربی و فارسی می‌تواند وحدتی شکوهمند میان شیعه و سنی ایجاد کند. در این تجربه، عالمی با خطابه‌ای شیوا به هر دو زبان، توانست دل‌های مردم را به هم پیوند دهد و از جدایی‌های مذهبی بکاهد. این نمونه، چونان آینه‌ای است که نشان می‌دهد زبان، ابزاری قدرتمند برای ایجاد همبستگی و خدمت به جامعه است.

نقد ترجمه‌های قرآنی

ترجمه‌های موجود قرآن کریم، به دلیل ناسازگاری میان عربی علمی و فارسی عامیانه، از دقت و کمال برخوردار نیستند. ترجمه، چونان چرخ کردن گوشت است: باید معنا را حفظ کند، اما در قالبی نو و متناسب با زبان مقصد ارائه شود. ناتوانی در ترجمه دقیق، ریشه در عدم تسلط بر هر دو زبان دارد. این چالش، ضرورت آموزش زبان‌های عربی مکالمه‌ای و فارسی تخصصی را بیش از پیش آشکار می‌سازد.

درنگ: ترجمه‌های قرآنی، به دلیل ناسازگاری میان عربی علمی و فارسی عامیانه، نیازمند بازنگری و تسلط عالمان بر هر دو زبان است.

جمع‌بندی بخش نخست

چالش‌های زبانی در علوم دینی، از بیگانگی زبان عربی تا کم‌رنگی زبان مادری و ناتوانی در مکالمه، مانعی بزرگ در مسیر ارتباط مؤثر عالمان با جامعه و جهان اسلام است. آموزش زبان فارسی تخصصی و عربی مکالمه‌ای، چونان دو بال برای پرواز معرفت دینی، ضروری است. این اصلاح، نه تنها به فهم عمیق‌تر علوم حوزوی یاری می‌رساند، بلکه پیوند عالمان با مردم را استوارتر می‌سازد.

بخش دوم: کهنگی علوم حوزوی و ضرورت به‌روزرسانی

فرسودگی متون آموزشی

متون سنتی علوم حوزوی، مانند مطول و مغنی، چونان کتب خطی کهن، از نیازهای جامعه امروزی فاصله گرفته‌اند. این متون، با مثال‌هایی چون «بعر بالوئه»، دیگر با زندگی مدرن همخوانی ندارند. کهنگی این متون، چونان میوه‌ای است که تاریخ مصرفش گذشته و دیگر نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای روز باشد. به‌روزرسانی این متون، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای حفظ کارآمدی علوم دینی است.

درنگ: کهنگی متون حوزوی، مانند مطول و مغنی، کارآمدی علوم دینی را کاهش داده و نیازمند به‌روزرسانی است.

فقدان علوم روز در حوزه‌ها

حوزه‌های علمیه، از آموزش علوم روز مانند ریاضیات، روان‌شناسی، و جامعه‌شناسی محروم‌اند. این فقدان، چونان خالی بودن کوله‌بار عالم از ابزارهای لازم برای سفر در دنیای مدرن است. عالمی که از علوم روز بی‌بهره باشد، نمی‌تواند به نیازهای جامعه پاسخ دهد یا در محیط‌های بین‌المللی، مانند یافتن جایگاه خود در هواپیما، موفق عمل کند.

ضرورت گنجاندن علوم روز در مبادی اجتهاد

علوم روز، مانند ریاضیات، روان‌شناسی، و جامعه‌شناسی، باید به عنوان مبادی اجتهاد در نظر گرفته شوند. فتوای عالم، اگر با شناخت جامعه و روان مردم همراه نباشد، چونان کلیدی است که قفلی را نمی‌گشاید. این علوم، ابزارهایی هستند که عالم را برای صدور فتوای متناسب با نیازهای روز مجهز می‌کنند.

درنگ: گنجاندن علوم روز در مبادی اجتهاد، عالمان را برای صدور فتوای متناسب با نیازهای جامعه توانمند می‌سازد.

ناتوانی در محیط‌های بین‌المللی

عالم بدون تسلط بر زبان‌های بین‌المللی، مانند انگلیسی، در محیط‌های جهانی ناتوان است. این ناتوانی، چونان گم شدن در سرزمینی ناشناخته است که نشانه‌های راه را نمی‌شناسد. آموزش زبان‌های خارجی، به ویژه انگلیسی، برای عالمان دینی ضروری است تا بتوانند در گفت‌وگوهای جهانی نقش‌آفرین باشند.

جمع‌بندی بخش دوم

کهنگی متون حوزوی و فقدان علوم روز، چونان زنجیری است که علوم دینی را از پویایی بازمی‌دارد. به‌روزرسانی متون و گنجاندن علوم مدرن در مبادی اجتهاد، راهی است برای بازگرداندن کارآمدی و نفوذ این علوم در جامعه. عالمان دینی، با تسلط بر علوم روز و زبان‌های بین‌المللی، می‌توانند پلی باشند میان سنت و مدرنیته.

بخش سوم: نقش عالم در خدمت به جامعه

استفاده از امکانات برای خدمت

عالم دینی باید از امکانات مادی و معنوی برای خدمت به جامعه بهره گیرد و از پنهان‌کاری یا سوءاستفاده پرهیز کند. این خدمت، چونان جویباری است که حیات را به جامعه می‌بخشد. تجربه جزیره کیش نشان داد که عالمی با سخاوت و تسلط زبانی، می‌تواند وحدتی شکوهمند ایجاد کند.

پرهیز از مجازات و سخت‌گیری

عالم موفق، از مجازات و سخت‌گیری دوری می‌جوید و با رویکردی انسانی، به هدایت جامعه می‌پردازد. این رویکرد، چونان نسیمی است که دل‌ها را نوازش می‌دهد و از خشونت و تفرقه می‌کاهد. در تجربه جزیره کیش، پرهیز از مجازات، حتی در برابر خطاکاران، به همبستگی اجتماعی منجر شد.

درنگ: پرهیز عالم از مجازات و سخت‌گیری، راه را برای هدایت انسانی و وحدت اجتماعی هموار می‌کند.

نقد سوءاستفاده از جایگاه

برخی عالمان، با سوءاستفاده از جایگاه خود، به اعتماد جامعه آسیب می‌زنند. این رفتار، چونان خاری است که در پای اعتماد عمومی فرو می‌رود. عالم باید با صداقت و شفافیت، از امکانات در راه خدمت به مردم بهره جوید.

جمع‌بندی بخش سوم

عالم دینی، چونان باغبانی است که باید با سخاوت و انسانیت، به پرورش جامعه بپردازد. استفاده درست از امکانات، پرهیز از سخت‌گیری، و حفظ صداقت، از وظایف اصلی عالم است که می‌تواند اعتماد و همبستگی را در جامعه تقویت کند.

بخش چهارم: ظرفیت زبان فارسی در علوم دینی

آثار علمی به زبان فارسی

علمای ایرانی، مانند ابن‌سینا و ملاصدرا، با نگارش آثاری چون «دانشنامه علایی» و «کثرالاصنام الجاهلیه»، نشان داده‌اند که زبان فارسی از ظرفیت بالایی برای بیان مفاهیم علمی برخوردار است. این آثار، چونان گوهرهایی درخشان، توانایی زبان مادری را در انتقال معارف دینی و فلسفی نشان می‌دهند.

درنگ: آثار علمی فارسی، مانند دانشنامه علایی، ظرفیت زبان مادری را برای بیان مفاهیم دینی و فلسفی نشان می‌دهند.

انعطاف‌پذیری زبان‌ها

هر زبانی، اگر به درستی توسعه یابد، می‌تواند مفاهیم علمی را به شکلی شیوا منتقل کند. زبان فارسی، مانند عربی و انگلیسی، اگر با دقت و تخصص پرورش یابد، می‌تواند چونان رودی زلال، معارف را به جامعه برساند. این انعطاف‌پذیری، ضرورت آموزش تخصصی زبان مادری را در حوزه‌ها برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

زبان فارسی، با ظرفیت‌های نهفته خود، می‌تواند بستری برای بیان علوم دینی باشد. آثار علمای گذشته، گواهی بر این توانمندی است. آموزش تخصصی این زبان، می‌تواند علوم دینی را به جامعه نزدیک‌تر کند و عالمان را در جایگاه راستین خود قرار دهد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

علوم دینی، چونان درختی کهنسال، ریشه در سنت دارند، اما برای بالندگی، نیازمند شاخسارهای نو و متناسب با زمان‌اند. چالش‌های زبانی، از بیگانگی عربی تا کم‌رنگی فارسی، و نیز کهنگی متون و فقدان علوم روز، موانعی هستند که کارآمدی این علوم را کاهش داده‌اند. آموزش زبان فارسی تخصصی، عربی مکالمه‌ای، و علوم مدرن، چونان آبی زلال، این درخت را سیراب می‌کند. عالمان دینی، با تسلط بر این مهارت‌ها و با رویکردی انسانی و سخاوتمندانه، می‌توانند پلی باشند میان سنت و مدرنیته، و جامعه را به سوی کمال هدایت کنند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، راهی را نشان می‌دهد که علوم دینی را از انزوا به سوی پویایی و تأثیرگذاری رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی