متن درس
تحول علوم دینی: گذار از علم سنتی به دانش نوین
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هفتاد و هفتم)
دیباچه: درآمدی بر ضرورت تحول در علوم دینی
علوم دینی، چونان درختی کهنسال که شاخههایش در گذر زمان نیازمند ترمیم و بازسازیاند، در آستانه تحولی عظیم قرار دارند. این تحول، نهتنها برای بقای معرفت دینی، بلکه برای بالندگی و پویایی آن در جهان معاصر ضروری است. درسگفتار استاد فرزانه قدسسره در جلسه هفتاد و هفتم، با نگاهی نقادانه و آیندهنگر، به بررسی کاستیهای کنونی علم دینی و ضرورت گذار از علم سنتی به دانش نوین پرداخته است. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات و نکات کلیدی درسگفتار، در ساختاری علمی و دانشگاهی بازنویسی شده و با تمثیلات فاخر و تحلیلهای عمیق غنی گشته است. هدف، ارائه متنی است که چونان مشعلی در مسیر معرفت، راهنمای پژوهشگران و طلاب در بازسازی علوم دینی باشد.
بخش یکم: نقد ساختار کنونی علم دینی
اهمال تاریخی و کاهش کیفیت علمی
ساختار کنونی علم دینی، مانند بنایی که پایههایش بر اثر اهمال فرسوده شده، از کیفیت اولیه خود فاصله گرفته است. در گذشته، با وجود کاستیها، جدیت و تلاش عالمان به رشد علمی منجر میشد، اما افزایش کمی عالمان در دورههای متأخر، مانند رودی که از عمق به گستردگی بیکیفیت گراییده، به کاهش نوآوری و فقدان عالمان برجسته انجامیده است.
| درنگ: اهمال تاریخی در علم دینی، با افزایش کمی عالمان، به کاهش کیفیت و فقدان نوآوری منجر شده است. |
این نقد، به ضرورت اصلاح ساختار علم دینی اشاره دارد. از منظر مدیریت علمی، تمرکز بر کیفیت به جای کمیت، میتواند به احیای جایگاه علم دینی کمک کند.
تمرکز عالمان قدیم بر تلاش علمی
عالمان قدیم، چونان باغبانانی که با دقت به پرورش درخت معرفت میپرداختند، تنها بر تلاش علمی متمرکز بودند و از درگیری در امور غیرعلمی پرهیز میکردند. این خلوص، به خلق آثار فاخر و ماندگار منجر شد.
| درنگ: تمرکز عالمان قدیم بر تلاش علمی، به خلق آثار فاخر و ماندگار منجر شد. |
این رویکرد، الگویی برای بازسازی علم دینی در دوران معاصر ارائه میدهد، که در آن خلوص علمی بهعنوان محور اصلی فعالیت عالمان قرار میگیرد.
انحراف متأخرین به سیاستورزی
عالمان متأخر، مانند مسافرانی که از مسیر اصلی منحرف شدهاند، به جای تمرکز بر تولید علم، به سیاستورزی روی آوردند. این انحراف، مانند سایهای که بر آفتاب معرفت افتاده، به انقراض تدریجی علم دینی منجر شده است.
| درنگ: انحراف عالمان متأخر به سیاستورزی، به انقراض تدریجی علم دینی منجر شده است. |
این نقد، بر ضرورت بازگشت به خلوص علمی تأکید دارد. از منظر فلسفه علم، انحراف از تولید دانش به فعالیتهای غیرعلمی، جایگاه علم دینی را تضعیف میکند.
ضرورت اصلاح ساختار و مدیریت
اصلاح ساختار و مدیریت علم دینی، مانند بازسازی بنایی که پایههایش سست شده، برای احیای این علم ضروری است. این اصلاح، نیازمند رویکردی نظاممند و مبتنی بر منطق علمی است.
| درنگ: اصلاح ساختار و مدیریت علم دینی، برای احیای جایگاه آن در جهان معاصر ضروری است. |
این دیدگاه، مشابه رویکردهای مدیریت مدرن، بر ضرورت بازنگری در نظامهای آموزشی و مدیریتی علم دینی تأکید دارد.
بخش دوم: تمایز علم سنتی و دانش نوین
تفاوت علم و دانش
علم سنتی، مانند نقشهای که تنها در ذهن ترسیم شده، به مفاهیم ذهنی و غیرواقعی محدود است، در حالی که دانش نوین، چونان پلی که به واقعیتهای خارجی متصل است، به تولیدات کاربردی معطوف است.
| درنگ: علم سنتی به مفاهیم ذهنی محدود است، اما دانش نوین به واقعیتهای خارجی و کاربردی معطوف است. |
این تمایز، ضرورت گذار از علم سنتی به دانش نوین را برجسته میکند، تا علم دینی با نیازهای جهان معاصر همراستا شود.
تمایز عالمان و دانشمندان
عالمان سنتی، مانند نگهبانان گنجینهای کهنه، بر ذهنیتهای غیرکاربردی متمرکزند، در حالی که دانشمندان، چونان کاشفان سرزمینهای نو، به تولید عملی و نوآوری میپردازند.
| درنگ: عالمان سنتی بر ذهنیتها متمرکزند، اما دانشمندان به تولید عملی و نوآوری میپردازند. |
این تمایز، به ضرورت تبدیل عالمان دینی به دانشمندانی با تواناییهای عملی و جهانی اشاره دارد.
عدم نیاز اسلام به عالمان سنتی
اسلام، مانند باغی که به باغبانانی نوآور نیاز دارد، به عالمان سنتی که به اقامه نماز یا روضهخوانی محدودند، نیازی ندارد.
| درنگ: اسلام به عالمان سنتی محدود به فعالیتهای غیرعلمی نیازی ندارد. |
این دیدگاه، بر ضرورت پرورش دانشمندانی که توانایی پاسخگویی به نیازهای معاصر اسلام را دارند، تأکید دارد.
نیاز اسلام به دانشمندان نوآور
اسلام، مانند کشتیای که به ناخدایانی کارآزموده نیاز دارد، به دانشمندانی نیازمند است که بتوانند از نظر علمی در جهان عرض اندام کرده و خودکفا باشند.
| درنگ: اسلام به دانشمندانی نیاز دارد که در سطح جهانی عرض اندام کرده و خودکفا باشند. |
این نیاز، به تغییر در نظام آموزشی حوزهها برای پرورش دانشمندانی با تواناییهای علمی و اقتصادی اشاره دارد.
بخش سوم: نقش آزمایشگاه در تولید دانش دینی
ضرورت آزمایشگاه در دانش
دانش، مانند گلی که در گلخانهای مجهز شکوفا میشود، نیازمند آزمایشگاه برای تولید نوآوری و کشف است.
| درنگ: آزمایشگاه، بستری ضروری برای تولید نوآوری و کشف در دانش دینی است. |
آزمایشگاه، علم دینی را از حالت محفوظات سنتی به تولیدات کاربردی سوق میدهد، مشابه نقش آزمایشگاهها در علوم تجربی.
محدودیتهای علم سنتی
علم سنتی، مانند کتابی که صفحاتش خاک گرفته، فاقد واقعیت خارجی و ثمربخشی است و نمیتواند نیازهای جامعه معاصر را برآورده کند.
| درنگ: علم سنتی، به دلیل فقدان ارتباط با واقعیتهای خارجی، نمیتواند نیازهای معاصر را برآورده کند. |
این محدودیت، ضرورت گذار به دانش کاربردی را تقویت میکند، تا علم دینی با نیازهای جامعه همگام شود.
تفاوت عرضه علم و دانش
عالم سنتی، مانند نگهبانی که در محراب پشت به مردم ایستاده، از جامعه منزوی است، اما دانشمند، چونان معلمی رو به جهان، دانش را به مردم عرضه میکند.
| درنگ: عالم سنتی از جامعه منزوی است، اما دانشمند دانش را به جهان عرضه میکند. |
این تفاوت، به ضرورت تغییر در روش عرضه علم دینی از محافل محدود به سطح جهانی اشاره دارد.
نقد تقلید کورکورانه از روشهای پیامبر
تقلید کورکورانه از روشهای پیامبر، مانند تلاش برای بازگشت به ابزارهای کهن، با نیازهای معاصر سازگار نیست. قرآن کریم میفرماید: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب: 21، «بیتردید برای شما در [رفتار] پیامبر خدا سرمشقی نیکوست»). این آیه، به پیروی از اصول و ارزشهای پیامبر اشاره دارد، نه تقلید ظاهری از ابزارها و روشهای او.
| درنگ: تقلید کورکورانه از روشهای پیامبر با نیازهای معاصر سازگار نیست؛ باید اصول او را با ابزارهای نوین پیاده کرد. |
این دیدگاه، بر ضرورت انطباق علم دینی با شرایط معاصر تأکید دارد، تا جایگاه آن در جهان تقویت شود.
عرضه دانش دینی در سطح جهانی
دانش دینی، مانند جویباری که به اقیانوس میپیوندد، باید در سطح جهانی و برای میلیاردها انسان عرضه شود، نه در محافل محدود.
| درنگ: عرضه دانش دینی در سطح جهانی، جایگاه آن را در جهان معاصر تقویت میکند. |
این امر، نیازمند ابزارهای مدرن و رویکردهای نوین است تا علم دینی از انزوای محافل محلی خارج شود.
بخش چهارم: انقراض علم دینی و ضرورت تحول
خطر انقراض علم دینی
بدون تبدیل عالمان به دانشمندان، علم دینی مانند درختی که شاخههایش خشکیده، به انقراض کامل خواهد رسید.
| درنگ: بدون گذار به دانش نوین، علم دینی به انقراض کامل خواهد رسید. |
این هشدار، به ضرورت تحول بنیادین در علم دینی برای همگامی با نیازهای معاصر اشاره دارد.
نقش دانشگاه در تولید دانش
دانشگاه، مانند زایشگاهی که نوآوری را به دنیا میآورد، با آزمایشگاه و زیرساختهای علمی، مرکز تولید دانش است.
| درنگ: دانشگاه، با آزمایشگاه و زیرساختهای علمی، بستری برای تولید دانش نوین فراهم میکند. |
علم دینی نیز باید این مدل را الگو قرار دهد تا از انزوا خارج شده و به پویایی دست یابد.
ضرورت آزمایشگاههای علمی در علم دینی
علم دینی، مانند علمی که در آزمایشگاه به آزمون گذاشته میشود، نیازمند آزمایشگاههایی برای آزمایش موضوعات مختلف، از ادبیات تا فقه، است.
| درنگ: آزمایشگاههای تخصصی، علم دینی را از حالت نظری به عملی و کاربردی سوق میدهند. |
این امر، امکان تولید دانش نوین در زمینههای مختلف علم دینی را فراهم میکند.
پتانسیل علم دینی در آزمایشگاه
علم دینی، با بهرهگیری از آزمایشگاه، مانند کیمیاگری که گوهرهای نو میآفریند، میتواند به دستاوردهای برتر از دوران انبیا دست یابد.
| درنگ: آزمایشگاههای علمی، علم دینی را به دستاوردهای فراتر از دوران انبیا سوق میدهند. |
این پتانسیل، به دلیل پیشرفتهای علمی و تاریخی، علم دینی را از نظر تواناییها در جایگاه برتری قرار میدهد.
رشد نسل جدید و نیاز به بازسازی معلومات
نسل جدید، مانند نسیمی که با سرعت پیش میتازد، از نظر آگاهی و رشد از نسلهای پیشین پیشی گرفته است. معلومات عالمان، مانند لباسی کهنه، باید بهصورت دورهای بازسازی شود تا با این سرعت همگام گردد.
| درنگ: بازسازی دورهای معلومات عالمان، برای همگامی با رشد نسل جدید ضروری است. |
این ضرورت، مشابه آموزشهای نوین در حرفههای دیگر، از عقبماندگی علم دینی در برابر نسل جدید جلوگیری میکند.
ضعف در تشخیص اوقات شرعی
ناتوانی در تشخیص دقیق اوقات شرعی، مانند غروب و سحر، مانند تاریکی که بر آسمان معرفت افتاده، نشاندهنده ضعف علمی در علم دینی است.
| درنگ: ضعف در تشخیص اوقات شرعی، نتیجه فقدان ابزارهای علمی در علم دینی است. |
این نقص، ضرورت ایجاد آزمایشگاههای علمی برای تقویت دقت در علم دینی را برجسته میکند.
پتانسیل تاریخی علم دینی
علم دینی در گذشته، مانند ستارهای درخشان در آسمان معرفت، مرکز علوم پیشرفتهای مانند ستارهشناسی بود. بازگشت به این جایگاه، مانند بازسازی بنایی باشکوه، با ابزارهای مدرن امکانپذیر است.
| درنگ: علم دینی، با بازگشت به جایگاه تاریخی خود و بهرهگیری از ابزارهای مدرن، میتواند احیا شود. |
این دیدگاه، به پتانسیل تاریخی علم دینی برای بازسازی جایگاهش در جهان معاصر اشاره دارد.
نیاز آزمایشگاه به بودجه مستقل
آزمایشگاههای علمی، مانند باغی که به آبیاری نیاز دارد، نیازمند بودجه مستقل هستند، نه وابستگی به فعالیتهای غیرعلمی.
| درنگ: بودجه مستقل برای آزمایشگاههای علمی، امکان تولید دانش نوین را فراهم میکند. |
این امر، از وابستگی علم دینی به منابع غیرعلمی جلوگیری کرده و استقلال آن را تضمین میکند.
بخش پنجم: نوآوری و زایش در علم دینی
تازگی دانش در برابر کهنگی علم
دانش، مانند غنچهای که هر روز شکوفا میشود، به دلیل تازگی و نوآوری، از علم سنتی، که چون گلی فرتوت است، متمایز میشود.
| درنگ: تازگی و نوآوری دانش، آن را از علم سنتی متمایز و ماندگار میکند. |
این تازگی، علم دینی را با نیازهای معاصر همراستا کرده و از کهنگی آن جلوگیری میکند.
نقش زایشگاه در تولید نوآوری
زایشگاههای علمی، مانند کارگاهی که گوهرهای نو میآفریند، علم دینی را به تولیدات جدید و نوآورانه سوق میدهند.
| درنگ: زایشگاههای علمی، علم دینی را به تولید نوآوریهای جدید هدایت میکنند. |
این امر، به احیای جایگاه علم دینی در جهان معاصر کمک میکند.
خطر انقراض بدون نوآوری
بدون نوآوری و زایش علمی، علم دینی مانند بنایی که در طوفان فرومیریزد، به انقراض کامل خواهد رسید.
| درنگ: فقدان نوآوری، علم دینی را به انقراض کامل سوق میدهد. |
زایش علمی، مانند خونی که در رگهای علم دینی جریان مییابد، برای بقای آن ضروری است.
ضرورت پیرایش علم دینی
پیرایش علم دینی، مانند هرس کردن شاخههای زائد یک درخت، با حذف خرافات و مطالب غیرعلمی، به کارآمدی و مقبولیت آن کمک میکند.
| درنگ: پیرایش علم دینی با حذف خرافات، به کارآمدی و مقبولیت آن کمک میکند. |
این پیرایش، به تمایز بین دانش نوین و علم کهنه کمک کرده و اعتبار علم دینی را افزایش میدهد.
ضعف ادله تسامح در علم دینی
ادله تسامح، مانند ستونهایی سست که بنای علم دینی را نگه نمیدارند، به صدور فتاوای بیپایه و کاهش اعتماد عمومی منجر شدهاند.
| درنگ: ادله تسامح غیرعلمی، به کاهش اعتبار علم دینی منجر شده است. |
این نقد، بر ضرورت استدلال علمی و مستند در علم دینی تأکید دارد.
عدم پذیرش علم دینی توسط مردم
مردم، مانند مسافرانی که از غذای کهنه روی میگردانند، به دلیل خرافات و کهنگی علم دینی، از آن رویگردان شدهاند.
| درنگ: خرافات و کهنگی علم دینی، به رویگردانی مردم از آن منجر شده است. |
این امر، ضرورت عرضه دانش نوین و حذف پیرایههای غیرعلمی را برجسته میکند.
بخش ششم: نقد خرافات و کاستی علم دینی
خرافات در علم دینی
علم دینی معاصر، مانند گندمزاری که علفهای هرز آن را فراگرفته، به دلیل خرافات و فقدان سند، از اعتبار علمی برخوردار نیست.
| درنگ: خرافات و فقدان سند در علم دینی، به کاهش اعتبار علمی آن منجر شده است. |
این نقد، بر ضرورت بازسازی علم دینی با رویکردی علمی و مستند تأکید دارد.
کاستی علم دینی در اداره نظام اجتماعی
علم دینی کنونی، مانند ماشینی که سوختش تمام شده، توانایی اداره نظام اجتماعی را ندارد و به کاستی و انزوا منجر شده است.
| درنگ: علم دینی کنونی، به دلیل فقدان کارآمدی، نمیتواند نظام اجتماعی را اداره کند. |
این نقص، ضرورت بازسازی علم دینی با رویکردی علمی و اخلاقی را تقویت میکند.
محدودیت نقش طلاب
طلاب کنونی، مانند بازیگرانی که در نقشهای فرعی محدود شدهاند، به فعالیتهای غیرعلمی مانند روضهخوانی یا اقامه نماز محصور گشتهاند.
| درنگ: محدود شدن طلاب به فعالیتهای غیرعلمی، نقش علمی آنها را در جامعه کاهش داده است. |
این محدودیت، به کاهش تأثیرگذاری علم دینی در جامعه منجر شده و ضرورت آموزش علمی و کاربردی را تأکید میکند.
نقد استفاده نیابتی از طلاب
استفاده از طلاب بهعنوان نیروهای نیابتی، مانند سربازانی که در میدان غیرخودی میجنگند، به کاهش اعتبار علم دینی منجر شده است.
| درنگ: استفاده نیابتی از طلاب، به کاهش اعتبار علم دینی منجر شده است. |
این نقد، بر ضرورت استقلال علمی علم دینی و جلوگیری از استفاده ابزاری از طلاب تأکید دارد.
بخش هفتم: تجربههای عملی و ضرورت بازسازی
تجربههای استاد در مواجهه با فرهنگ دینی
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تجربههای شخصی خود در قرائت قرآن و مواجهه با مداحان، از تأثیر فرهنگ غیرعلمی بر علم دینی انتقاد میکنند. این فرهنگ، مانند علف هرزی که در باغ معرفت ریشه دوانده، به کاهش اصالت علم دینی منجر شده است.
| درنگ: فرهنگ غیرعلمی، مانند مداحی و فعالیتهای غیرعلمی، به کاهش اصالت علم دینی منجر شده است. |
این تجربه، بر ضرورت بازگشت به اصالت علمی و حذف فعالیتهای غیرعلمی از علم دینی تأکید دارد.
ضعف عرفان و ادبیات شیعه
عرفان و ادبیات شیعه، مانند جویبارهایی که از سرچشمههای غیرخودی سیراب میشوند، به دلیل وابستگی به منابع اهل سنت، نیازمند بازسازی و شیعیسازی است.
| درنگ: بازسازی عرفان و ادبیات شیعه، برای تقویت اصالت این علوم ضروری است. |
این بازسازی، جایگاه عرفان و ادبیات شیعه را در جهان اسلام تقویت کرده و از وابستگی به منابع خارجی میکاهد.
نقد فقدان عالمان برجسته
علم دینی در دهههای اخیر، مانند آسمانی که ستارگانش خاموش شدهاند، عالمان برجستهای تولید نکرده و از پذیرش عالمان توانمند نیز ناتوان بوده است.
| درنگ: فقدان تولید عالمان برجسته، به انزوای علم دینی منجر شده است. |
این نقص، ضرورت اصلاح نظام آموزشی علم دینی را برای پرورش عالمان توانمند تأکید میکند.
ضرورت آزمایشگاه، زایشگاه و پیرایشگاه
علم دینی، مانند بنایی که به بازسازی نیاز دارد، نیازمند آزمایشگاه برای تولید، زایشگاه برای نوآوری و پیرایشگاه برای حذف خرافات است.
| درنگ: آزمایشگاه، زایشگاه و پیرایشگاه، ارکان اصلی احیای علم دینی هستند. |
این ارکان، علم دینی را از کهنگی به پویایی سوق داده و جایگاه آن را در جهان معاصر تقویت میکنند.
جمعبندی و نتیجهگیری
درسگفتار جلسه هفتاد و هفتم، چونان آیینهای که کاستیهای علم دینی را بازتاب میدهد، به نقد ساختار کنونی و ضرورت تحول در آن پرداخته است. اهمال تاریخی، انحراف به فعالیتهای غیرعلمی، و فقدان نوآوری، علم دینی را به انقراض معرفتی نزدیک کرده است. تمایز بین علم سنتی و دانش نوین، ضرورت گذار از عالمان سنتی به دانشمندانی نوآور را برجسته میسازد. آزمایشگاه، زایشگاه و پیرایشگاه، بهعنوان ارکان اصلی، میتوانند علم دینی را از کهنگی به پویایی سوق دهند. نقد خرافات، ضعف ادله تسامح، و محدودیت نقش طلاب، بر ضرورت بازسازی علم دینی با رویکردی علمی و جهانی تأکید دارد. تجربههای عملی، مانند مواجهه با فرهنگ غیرعلمی، نشاندهنده نیاز به حذف پیرایهها و بازگشت به اصالت علمی است. این نوشتار، با ارائه چارچوبی جامع، راهنمایی برای احیای علم دینی در جهان معاصر ارائه میدهد.
| با نظارت صادق خادمی |