متن درس
بازسازی علوم غریبه در پرتو اصول معنوی و منطق علمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه صد و یک)
مقدمه: چیستی علوم غریبه و ضرورت بازخوانی آن
علوم غریبه، چون گوهری پنهان در اعماق معرفت انسانی، از دیرباز ذهن و دل اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. این علوم، که به دلیل پیچیدگی و دوری از فهم عامه به این نام خوانده شدهاند، در بردارنده دانشهایی هستند که هم میتوانند راه به سوی هدایت و کمال گشایند و هم انسان را به ورطه گمراهی و تباهی کشانند. این دوگانگی، مانند تیغی دو لبه، نیازمند بررسی دقیق و نظاممند است تا از آسیبهای آن در امان ماند و به خیر و برکت آن دست یافت. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار استاد فرزانه قدسسره در جلسه صد و یک، به تاریخ بیست و پنجم خرداد 1398، به بازسازی علوم غریبه در چارچوبی علمی و معنوی میپردازد. علوم غریبه، مانند دریایی ژرف، نیازمند ناخدایی ماهر، نقشهای دقیق و دلی پاک است تا کشتی معرفت را به ساحل سعادت رساند.
بخش اول: ماهیت و گستره علوم غریبه
تعریف علوم غریبه
علوم غریبه به دلیل دوری از ذهن عامه و پیچیدگی ذاتیشان، به این نام خوانده شدهاند. این علوم شامل پنج شاخه اصلی کیمیا، لیمیا، حیمیا، سیمیا و ریمیا هستند که هر یک به جنبهای خاص از معرفت و عمل اشاره دارند. این علوم، مانند نغمههایی ناشناخته در گوشهای از عالم معرفت، از دسترس ذهنهای معمولی دور ماندهاند و تنها با تخصص و تزکیه قابل فهماند.
نامگذاری علوم غریبه
نامگذاری این علوم بر اساس حرف اول آنها، که به «کله سرٌ» (همه راز است) اشاره دارد، ریشه در سنت رمزنگاری عرفانی دارد. این نامگذاری، مانند کلیدی که دری را به سوی گنجینهای پنهان میگشاید، نشاندهنده ماهیت اسرارآمیز این علوم است و بر لزوم دقت در فهم آنها تأکید میکند.
تأثیر دوگانه علوم غریبه
علوم غریبه، مانند جویباری که هم میتواند باغی را سیراب کند و هم آن را ویران سازد، تأثیراتی دوگانه دارند. برخی را به هدایت، خیر و کمال رسانده و صفای باطن و سعادت برایشان به ارمغان آوردهاند، و برخی دیگر را به گمراهی، خستگی و تباهی کشاندهاند. این دوگانگی، مانند آتشی که هم گرما میبخشد و هم میسوزاند، نشاندهنده ظرفیت عظیم و خطرناک این علوم است.
تمرکز بر شاخههای خاص
برخی افراد، به جای پرداختن به همه شاخههای علوم غریبه، تنها به یکی از آنها، مانند ستارهشناسی یا طلسمات، مشغول بودهاند. این تخصصگرایی، مانند انتخاب یک مسیر در میان جنگلی انبوه، نشاندهنده تنوع و گستردگی این علوم و امکان تمرکز بر جنبهای خاص از آنهاست.
گستردگی علوم غریبه در ادیان
علوم غریبه در ادیان گوناگون، از یهودیت و اسلام گرفته تا مسیحیت و ادیان مشرکانه، رواج داشته و متون فراوانی درباره آنها نگاشته شده است. این گستردگی، مانند رودی که در سرزمینهای مختلف جاری است، نشاندهنده تأثیر جهانی این علوم در تاریخ ادیان و فرهنگهاست.
خطر گمراهی در متون علوم غریبه
متون علوم غریبه، به دلیل نگارش عمدی نادرست توسط برخی نویسندگان، بسیاری را به گمراهی کشانده و جان انسانهای بیشماری را گرفته است. این متون، مانند نقشهای که راه را به اشتباه نشان میدهد، نیازمند نقد و بررسی دقیقاند تا از آسیبهای آنها جلوگیری شود.
جمعبندی بخش اول
علوم غریبه، با ماهیت پیچیده و اسرارآمیز خود، در ادیان و فرهنگهای مختلف حضوری گسترده داشتهاند. این علوم، که هم میتوانند به هدایت و هم به گمراهی منجر شوند، نیازمند فهمی دقیق و نقدی روشمند هستند. نامگذاری رمزآلود و تنوع شاخههای این علوم، بر ضرورت تخصص و احتیاط در پرداختن به آنها تأکید دارد.
بخش دوم: شروط موفقیت در علوم غریбе
دو شرط اساسی: قواعد و صفای باطن
موفقیت در علوم غریبه به دو شرط اساسی وابسته است: رعایت قواعد و اصول علمی، و وجود صفای باطن. این دو، مانند دو بال پرندهای که به سوی آسمان پرواز میکند، مکمل یکدیگرند و بدون یکی، دیگری ناکارآمد است. قواعد علمی، مانند نقشهای دقیق، و صفای باطن، مانند نوری که مسیر را روشن میکند، فرد را به سوی موفقیت هدایت میکنند.
نقش صفای باطن
بدون صفای باطن، علوم غریبه هیچ اثری ندارند، همانگونه که عبادت بدون حضور قلب بیثمر است. مولوی، بهسان شاعری که حقیقت را در کلامی بلیغ میریزد، میگوید: «بر زبان تسبیح و در دل گاو و خر / این چنین تسبیح کی دارد اثر». این بیت، مانند آینهای که حقیقت درون را نشان میدهد، بر ضرورت اخلاص در علوم غریبه تأکید دارد.
مقایسه با ورزش
عبادت بدون صفای باطن، مانند ورزش با شکم پر یا خالی است که به جای خیر، زیان میرساند. همانگونه که ورزشکار نیازمند مربی و رعایت شرایط است، فرد در علوم غریبه نیز به مربی و قواعد نیاز دارد تا از آسیبها در امان ماند. این تشبیه، مانند پلی که دو مفهوم را به هم پیوند میدهد، بر اهمیت شرایط در موفقیت تأکید دارد.
نیاز به مربی
همانگونه که ورزشکار به مربی نیاز دارد تا اندازه و روش را به او بیاموزد، در علوم غریبه نیز مربی ضروری است. بدون هدایت مربی، فرد مانند مسافری گمشده در بیابانی بیانتها، به سوی گمراهی میرود. این اصل، بر نقش هدایت در علوم معنوی تأکید میکند.
دل دریایی
علوم غریبه نیازمند دلی دریایی است که از آلودگیها پاک باشد. این دل، مانند اقیانوسی که هر رودی را در خود جای میدهد، باید از تعلقات و کینهها آزاد باشد تا بتواند معرفت الهی را در خود جای دهد.
نقش مربی و قواعد
مربی، قواعد علمی و صفای باطن، مانند سه پایهای که بنایی استوار را نگه میدارند، در علوم غریبه ضروریاند. اگر این سه در کنار هم باشند، فرد میتواند به موفقیت و هدایت دست یابد، اما بدون آنها، مانند کاخی که بر شن ساخته شده، فرو خواهد ریخت.
هدایت در قرآن کریم
قرآن کریم در آیه لَعَلَّكُمْ يَهْتَدُونَ (سوره بقره، آیه 150) به معنای «شاید هدایت شوید»، بر امکان هدایت با رعایت شروط تأکید دارد. این آیه، مانند چراغی در مسیر، راه را به سوی سعادت نشان میدهد.
خطر سوءاستفاده
علوم غریبه، مانند چاقویی تیز، میتوانند به جنایت منجر شوند اگر به جای خیر، برای انتقام و خشونت به کار روند. این خطر، مانند طوفانی که کشتی را تهدید میکند، ضرورت رعایت اخلاق را در این علوم برجسته میسازد.
شرط سلامت
سلامت در علوم غریبه، مانند گلی که در خاک پاک میروید، نیازمند پرهیز از انتقام و خشونت است. این اصل، بر ماهیت معنوی این علوم تأکید دارد که باید از تعلقات و کینهها دور باشد.
معنویت در علوم غریبه
علوم غریبه راهی معنوی است که نیازمند قطع تعلقات و تحمل سختیهاست. این راه، مانند کوهی که تنها کوهنوردان بااراده از آن بالا میروند، دشوار اما پرثمر است.
نقش نبوغ و کرامت
علوم غریبه برای نوابغ، اهل کرامت و افراد با دل پاک مناسب است. این افراد، مانند ستارگانی که در آسمان معرفت میدرخشند، میتوانند از این علوم بهرهمند شوند و به هدایت برسند.
جمعبندی بخش دوم
موفقیت در علوم غریبه به سه شرط مربی، قواعد علمی و صفای باطن وابسته است. این شروط، مانند کلیدی که قفلی را باز میکند، راه را به سوی هدایت و سعادت میگشایند. قرآن کریم، با تأکید بر اخلاص و تقوا، این اصول را تأیید میکند و بر ضرورت پرهیز از سوءاستفاده و خشونت در این علوم تأکید دارد.
بخش سوم: نقد عبادت و قساوت قلب
حضور قلب در عبادت
قرآن کریم تأکید دارد که «لا صَلاةَ إِلا بِحُضُورِ الْقَلْبِ»، یعنی نماز بدون حضور قلب ارزشی ندارد. این اصل، مانند نوری که تاریکی را میزداید، بر ضرورت اخلاص در عبادت تأکید دارد.
ایمان و هدایت قلب
آیه مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ (سوره تغابن، آیه 11) به معنای «هر که به خدا ایمان آورد، خدا قلبش را هدایت میکند»، نشاندهنده نقش ایمان در هدایت قلب است. این آیه، مانند جویباری که زمینی خشک را سیراب میکند، بر تأثیر ایمان بر دل تأکید دارد.
تعظیم شعائر الهی
آیه وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ (سوره حج، آیه 32) به معنای «هر که شعائر خدا را بزرگ دارد، این از تقوای دلهاست»، بر نقش تقوا در قلب تأکید دارد. این تقوا، مانند سپری که قلب را از آلودگیها حفظ میکند، به هدایت منجر میشود.
دعا برای ثبات قلب
آیه رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ (سوره آل عمران، آیه 8) به معنای «پروردگارا! دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی منحرف مکن و از جانب خود رحمتی به ما عطا کن، که تو بخشایندهای»، بر دعا برای ثبات قلب تأکید دارد. این دعا، مانند درخواستی از آسمان برای باران رحمت، دل را از انحراف حفظ میکند.
قساوت قلب و گمراهی
آیه فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ (سوره زمر، آیه 22) به معنای «وای بر آنان که دلهاشان از یاد خدا سخت شده است، اینان در گمراهی آشکارند»، بر خطر قساوت قلب هشدار میدهد. این قساوت، مانند سنگی که بر چشمهای میافتد، مانع جریان معرفت است.
نقد گمراهی در جوامع دینی
بسیاری از افراد در جوامع دینی، به دلیل فقدان دل پاک و گرایش به خرافات، گمراه شدهاند. این گمراهی، مانند علفهای هرزی که باغی را ویران میکنند، به کاهش تأثیر علوم دینی انجامیده است.
نقد عبادت بدون دل
عبادت بدون حضور قلب، مانند درختی بیریشه، اثری ندارد و به قساوت قلب منجر میشود. این عبادت، مانند صدایی توخالی، هیچ طنین معنوی ندارد.
مثال شهوت و ترانه
گرایش به شهوت و ترانه، که در ذهن است، اثری موقت دارد، اما عبادت بدون دل، مانند آبی که بر سنگ میریزد، بیثمر است. این تفاوت، مانند تمایز میان نوری گذرا و نوری ماندگار، بر اهمیت اخلاص تأکید دارد.
روانشناسی عبادت
اگر نماز واجب نبود، نود و پنج درصد افراد در جوامع دینی آن را ترک میکردند، زیرا بدون دل اثری ندارد. این دیدگاه، مانند آینهای که حقیقت را نشان میدهد، بر ضرورت اخلاص در عبادت تأکید دارد.
نقد عبادت اجباری
عبادت اجباری بدون حضور قلب، مانند بذری که در خاک نامناسب کاشته شود، به قساوت منجر میشود و بیفایده است. این نقد، بر اهمیت اختیار در عبادت تأکید دارد.
نقد اذان بیاثر
اذان و عبادت بدون حضور قلب، مانند صدایی که در بیابان گم میشود، هیچ خاصیتی ندارد. این بیثمری، مانند چراغی خاموش، مانع از هدایت است.
روانشناسی قساوت قلب
قساوت قلب در برخی جوامع دینی، مانند افغانستان و عراق، به جنایت و خشونت منجر شده است. این قساوت، مانند آتشی که جنگلی را میسوزاند، به ویرانی اخلاقی و اجتماعی انجامیده است.
مقایسه عبادت و ورزش
عبادت بدون حضور قلب، مانند ورزش بدون رعایت شرایط، به قساوت قلب منجر میشود. این تشبیه، مانند پلی که دو مفهوم را به هم متصل میکند، بر ضرورت اخلاص تأکید دارد.
مثال صدای سگ
صدای سگ در دعوای مذهبی، مانند طنینی که از فقدان معرفت برمیخیزد، نشانه قساوت قلب است. این مثال، بر نقش اخلاق در علوم دینی تأکید دارد.
نقش خون حلال در قلب
قلب به خون حلال نیاز دارد، مانند ماشینی که به سوخت مناسب نیاز دارد. بدون این سوخت پاک، قلب مانند موتوری معیوب، از حرکت بازمیماند.
نقد خشونت و هاری
خشونت و هاری، مانند علفهای هرزی که باغی را نابود میکنند، نشانه فقدان دل پاک است و عبادت چنین فردی بیثمر است.
مثال امام سجاد
امام سجاد علیهالسلام، با استناد به آیه وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ (سوره آل عمران، آیه 134) به معنای «و خشمخوردگان»، خشم خود را کنترل کرد. این مثال، مانند ستارهای در آسمان هدایت، بر اهمیت خودکنترلی تأکید دارد.
نقد سوءاستفاده از دین
سوءاستفاده از دین، مانند ادعای «اسلام به نفس خود ندارد عیبی»، به گمراهی منجر میشود. این نقد، مانند آینهای که حقیقت را نشان میدهد، بر ضرورت حذف خرافات تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
قرآن کریم و روایات، با تأکید بر حضور قلب، ایمان و تقوا، بر ضرورت اخلاص در عبادت تأکید دارند. قساوت قلب، مانند مانعی در مسیر هدایت، عبادت را بیثمر میکند و به گمراهی و خشونت منجر میشود. این بخش، بر اهمیت تزکیه نفس و حذف خرافات در علوم دینی تأکید دارد.
بخش چهارم: خطرات و امکانات علوم غریبه
خطر علوم غریبه
نود و نه درصد افرادی که به علوم غریبه روی آوردند، یا گمراه شدند یا خسته و سرخورده. این خطر، مانند طوفانی که کشتیای را در هم میشکند، نشاندهنده دشواری این مسیر است.
موفقیت در علوم غریبه
تنها یک درصد از افراد، که مربی، قواعد و دل پاک داشتند، در علوم غریبه موفق شدند. این موفقیت، مانند گلی که در خاکی مناسب میروید، نتیجه رعایت شروط است.
نقد سوءاستفاده از علوم غریبه
سوءاستفاده از علوم غریبه، مانند استفاده از چاقویی برای آسیب زدن، به گمراهی و شکست منجر میشود. این نقد، بر ضرورت اخلاق در این علوم تأکید دارد.
مثال فردی با دل دریایی
فردی با دل دریایی، حتی در شرایط دشوار، مانند باغبانی که در خاک خشک گلی میپروراند، میتواند به هدایت برسد. این مثال، بر نقش تزکیه نفس تأکید دارد.
نقد خرافات سیاسی
شعارهای سیاسی، مانند ستایش رجال سیاسی، مانند علفهای هرزی که باغ معرفت را ویران میکنند، نشانه جهل و خرافهاند. این نقد، بر ضرورت حذف خرافات تأکید دارد.
نقد تجربه زندان
تجربه زندان در دورههای مختلف سیاسی، مانند زنجیری که انسان را اسیر میکند، نشاندهنده مشکلات یکسان در نظامهای گوناگون است. این تجربه، بر ضرورت نقد تاریخی تأکید دارد.
نقش علوم غریبه در سعادت
علوم غریبه، با رعایت شروط، میتوانند به سعادت و فهم انسانی منجر شوند. این علوم، مانند کلیدی که دری را به سوی گنجینهای میگشاید، ظرفیتهای عظیمی دارند.
خطر ورود بدون آمادگی
ورود بدون آمادگی به علوم غریبه، مانند پریدن به دریایی طوفانی بدون مهارت شنا، به گمراهی و نابودی منجر میشود. این خطر، بر ضرورت آمادگی تأکید دارد.
علوم غریبه در جوامع دیگر
علوم غریبه در جوامعی مانند هند و چین رایج است، اما نیازمند مربی، شرایط خاص و دل پاک است. این گستردگی، مانند رودی که در سرزمینهای مختلف جاری است، بر تأثیر جهانی این علوم تأکید دارد.
قدرت علوم غریبه
علوم غریبه، با رعایت شروط، میتوانند تأثیرات عظیمی، مانند تغییرات سیاسی، داشته باشند. این قدرت، مانند آتشی که میتواند هم روشنایی بخشد و هم ویران کند، نیازمند احتیاط است.
جمعبندی بخش چهارم
علوم غریبه، با وجود ظرفیتهای عظیم برای هدایت و سعادت، خطراتی جدی به همراه دارند. تنها با رعایت شروط مربی، قواعد و دل پاک میتوان از این علوم بهرهمند شد. نقد خرافات و سوءاستفادهها، همراه با تأکید بر تزکیه نفس، راه را برای استفاده صحیح از این علوم هموار میکند.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
علوم غریبه، مانند گنجینهای پنهان در اعماق معرفت، هم میتوانند به هدایت و سعادت منجر شوند و هم به گمراهی و تباهی. این علوم، که در ادیان و فرهنگهای مختلف حضوری گسترده دارند، نیازمند مربی، قواعد علمی و دلی پاکاند تا به ثمر نشینند. قرآن کریم، با تأکید بر حضور قلب، ایمان و تقوا، شروط موفقیت در این مسیر را روشن ساخته است. قساوت قلب، مانند مانعی در مسیر هدایت، عبادت و علوم غریبه را بیثمر میکند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، بر ضرورت بازسازی علوم غریبه با رویکردی علمی و معنوی تأکید دارد تا این علوم، بهسان چراغی در تاریکی، راه سعادت را روشن کنند.
با نظارت صادق خادمی