در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 77

متن درس

پدیده‌های پنهانی: تحلیل موجودات غیبی در پرتو قرآن کریم

پدیده‌های پنهانی: تحلیل موجودات غیبی در پرتو قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۷)

دیباچه

جهان هستی، فراتر از آنچه چشم بشر می‌بیند، آکنده از موجوداتی است که در تعامل با انسان، نقشی تعیین‌کننده در مسیر حیات او ایفا می‌کنند. این موجودات، که در قرآن کریم به‌عنوان ملائکه، جنیان و شیاطین معرفی شده‌اند، در لایه‌های پنهان خلقت حضور دارند و تأثیراتشان، چه در ساحت خیر و چه در قلمرو شر، زندگی انسان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و با رویکردی علمی و روشمند، به بررسی جایگاه این موجودات در نظام آفرینش و چگونگی مواجهه انسان با آن‌ها می‌پردازد. هدف آن است که با کاوش در معارف قرآنی، راهنمایی برای زیستن در جهانی ارائه شود که انسان در آن تنها نیست، بلکه با نیروهایی نامرئی هم‌زیستی دارد. این اثر، با نگاهی عمیق به تعالیم قرآنی، تلاش دارد تا این هم‌زیستی را به‌گونه‌ای روشن سازد که انسان را به سوی هوشیاری، استقامت و تمسک به هدایت الهی رهنمون شود.

بخش نخست: هم‌زیستی انسان با موجودات غیبی

ماهیت هم‌زیستی با ملائکه و شیاطین

انسان در نظام خلقت الهی، در میانه میدان تعاملی پویا با موجوداتی چون ملائکه و شیاطین قرار دارد. این هم‌زیستی، نه امری خیالی یا ذهنی، بلکه واقعیتی عینی است که قرآن کریم بر آن تأکید دارد. چنان‌که در قرآن کریم آمده است: وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (سوره فجر، آیه ۲۲: «و پروردگار تو با فرشتگان که صف در صف ایستاده‌اند، بیاید»). این آیه، حضور ملائکه را به‌عنوان حافظان و همراهان الهی در کنار انسان نشان می‌دهد، گویی اسکورتی نامرئی که انسان را در مسیر هدایت یاری می‌کنند. در مقابل، شیاطین به‌عنوان نیروهای شر، در کمین انسان نشسته‌اند تا او را از صراط مستقیم منحرف سازند.

این هم‌زیستی، همانند زیستن در جنگلی است که در آن، هم پرندگان خوش‌لحن آواز هدایت می‌خوانند و هم گرگ‌های پنهان در کمین‌اند. انسان، در این جنگل خلقت، نیازمند هوشیاری است تا آواز ملائکه را از فریب شیاطین بازشناسد. ملائکه، چون نگهبانانی وفادار، انسان را در برابر شرارت شیاطین محافظت می‌کنند، اما این حفاظت مشروط به التزام انسان به ذکر و استعاذه است. استعاذه، همانند زره‌ای معنوی، انسان را از تیرهای نامرئی شیطان مصون می‌دارد.

درنگ: هم‌زیستی انسان با ملائکه و شیاطین، واقعیتی عینی است که نیازمند هوشیاری و تمسک به ذکر و استعاذه برای حفاظت از شر شیاطین است.

نقش استعاذه و ذکر در دفع شر شیاطین

قرآن کریم، انسان را به استعاذه و ذکر به‌عنوان ابزاری برای دفع شر شیاطین و وسوسه‌هایشان دعوت می‌کند. چنان‌که فرموده است: وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ (سوره مؤمنون، آیه ۹۷: «و بگو: پروردگارا! از وسوسه‌های شیاطین به تو پناه می‌برم»). استعاذه، چون سپری است که انسان را از نفوذ وسوسه‌های شیطانی حفظ می‌کند. این عمل، نه‌تنها جنبه‌ای حفاظتی دارد، بلکه انسان را به ارتباطی مستمر با پروردگار و بهره‌مندی از حمایت ملائکه دعوت می‌کند.

ذکر و استعاذه، همانند مشعل‌هایی هستند که تاریکی‌های مسیر زندگی را روشن می‌سازند. انسان، با تمسک به این ابزارها، نه‌تنها از شر شیاطین در امان می‌ماند، بلکه به نور هدایت الهی متصل می‌شود. نادیده گرفتن این ابزارها، انسان را در برابر نفوذ شیاطین آسیب‌پذیر می‌سازد، گویی دری بی‌حفاظ که هر دزدی می‌تواند به آسانی از آن عبور کند.

جمع‌بندی بخش نخست

هم‌زیستی انسان با ملائکه و شیاطین، واقعیتی است که قرآن کریم بر آن تأکید دارد. این هم‌زیستی، انسان را ملزم به هوشیاری، تمسک به ذکر و استعاذه، و آگاهی از تأثیرات خیر و شر این موجودات می‌کند. ملائکه، چون نگهبانانی وفادار، و شیاطین، چون دشمنانی در کمین، در کنار انسان حضور دارند. انسان، با بهره‌گیری از ابزارهای معنوی، می‌تواند از شر شیاطین در امان بماند و به هدایت الهی دست یابد.

بخش دوم: تأثیرات خیر و شر موجودات غیبی بر انسان

تأثیرات خیر ملائکه و شر شیاطین

انسان، در تعامل با موجودات غیبی، ممکن است خیر یا شر دریافت کند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِكَةُ (سوره فصلت، آیه ۳۰: «کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند»). این آیه، به روشنی نشان می‌دهد که ملائکه، خیر و هدایت را به انسان‌هایی که در مسیر استقامت گام برمی‌دارند، منتقل می‌کنند. در مقابل، شیاطین، شر و گمراهی را القا می‌کنند، چنان‌که در آیه‌ای دیگر آمده است: فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ (سوره اعراف، آیه ۱۶: «[ابلیس گفت:] به سبب آنکه مرا گمراه کردی، برای آنان بر سر راه راست تو کمین می‌کنم»).

این تأثیرات، چون دو جریان متضاد در رودخانه حیات انسان جاری‌اند: یکی، جریانی زلال که به سوی سعادت رهنمون می‌شود، و دیگری، جریانی تیره که به سوی گمراهی می‌کشاند. انسان، در این میان، چون مسافری است که باید مسیر خود را با دقت انتخاب کند تا از گرداب‌های شر در امان بماند.

درنگ: تأثیرات خیر ملائکه و شر شیاطین، واقعیتی است که در ساحت‌های معنوی و مادی زندگی انسان نمود می‌یابد و نیازمند تشخیص و مدیریت صحیح است.

تأثیرات جسمانی و روانی شیاطین

شیاطین، فراتر از تأثیرات معنوی، می‌توانند بر جسم و روان انسان نیز اثر بگذارند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ (سوره ص، آیه ۴۱: «و بنده ما ایوب را یاد کن، آنگاه که پروردگارش را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب دچار کرده است»). این آیه، به صراحت از تأثیر شیطان بر ایوب علیه‌السلام سخن می‌گوید، تأثیری که رنج جسمانی و عذاب روانی را در پی داشته است.

این تأثیرات، چون سایه‌ای شوم بر جسم و جان انسان می‌افتند و گاه به‌صورت بیماری‌هایی ظاهر می‌شوند که نه با طبابت معمولی و نه با روان‌درمانی قابل درمان‌اند. این بیماری‌ها، نیازمند رویکردی دینی و معنوی است که از طریق تمسک به آیات قرآنی و اسماء الهی ممکن می‌شود. همانند بیماری‌ای که با هیچ داروی مادی درمان نشود، اما با نسیمی از ذکر الهی شفا یابد.

جمع‌بندی بخش دوم

تأثیرات خیر و شر موجودات غیبی، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی انسان است. ملائکه، با نزول هدایت و خیر، انسان را به سوی سعادت رهنمون می‌کنند، در حالی که شیاطین، با القا شر و گمراهی، در پی انحراف او هستند. این تأثیرات، نه‌تنها در ساحت معنوی، بلکه در جسم و روان انسان نیز نمود می‌یابد. شناخت این تأثیرات و تمسک به ابزارهای دینی، انسان را از آسیب‌های شیطانی مصون می‌دارد.

بخش سوم: نقش انبیا در مواجهه با شیاطین

حمایت الهی از انبیا

انبیا، به‌عنوان نمایندگان الهی، هرگز در مواجهه با شیاطین و دشمنان تنها نبوده‌اند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ (سوره حج، آیه ۵۲: «و هیچ رسول و نبی‌ای را پیش از تو نفرستادیم، مگر آنکه چون آرزویی کرد، شیطان در آرزویش القا کرد»). این آیه نشان می‌دهد که انبیا، اگرچه با وسوسه‌های شیطانی مواجه بودند، اما از حمایت ملائکه و نیروهای الهی برخوردار بودند.

این حمایت، چون سپری نامرئی، انبیا را در برابر دشمنان حفظ می‌کرد. داستان‌هایی مانند حفاظت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در غار ثور با تار عنکبوت، نمادی از این حمایت الهی است. این تارها، که به سرعت بافته شدند، نه کار عنکبوت معمولی، بلکه نشانه‌ای از مداخله نیروهای غیبی بود که پیامبر را از گزند دشمنان مصون داشت.

درنگ: انبیا با حمایت ملائکه و نیروهای الهی، در برابر شیاطین و دشمنان مصون بودند و این حمایت، نمونه‌ای از قدرت الهی در حفاظت از بندگان است.

دشمن‌شناسی و دوست‌شناسی در مسیر انبیا

شناخت دشمنان (شیاطین) و دوستان (ملائکه) لازمه رشد معنوی و مادی انسان است. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ (سوره اعراف، آیه ۱۶: «[ابلیس گفت:] به سبب آنکه مرا گمراه کردی، برای آنان بر سر راه راست تو کمین می‌کنم»). این آیه، دشمن‌شناسی را به‌عنوان پیش‌نیازی برای حفاظت از خود در برابر وسوسه‌های شیطانی مطرح می‌کند.

انسان، چون کشاورزی است که باید زمین دل خود را از علف‌های هرز شیطانی پاک کند و بذرهای خیر ملائکه را در آن بکارد. بدون دشمن‌شناسی، انسان در برابر وسوسه‌های شیطان آسیب‌پذیر می‌شود، و بدون دوست‌شناسی، از حمایت ملائکه محروم می‌ماند. این شناخت، مقدمه‌ای برای خداشناسی و حرکت در مسیر صراط مستقیم است.

جمع‌بندی بخش سوم

انبیا، با حمایت ملائکه و نیروهای الهی، نمونه‌ای از مواجهه موفق با شیاطین و دشمنان هستند. این حمایت، نشان‌دهنده قدرت الهی در حفاظت از بندگان است. دشمن‌شناسی و دوست‌شناسی، دو بال پرواز انسان به سوی سعادت‌اند که بدون آن‌ها، انسان در برابر وسوسه‌های شیطانی ناتوان خواهد بود.

بخش چهارم: حوزه درمانی سوم و نقش قرآن کریم

ضرورت ایجاد حوزه درمانی سوم

بیماری‌هایی که نه به طبابت معمولی و نه به روان‌درمانی پاسخ می‌دهند، نیازمند حوزه‌ای جدید در درمان هستند که مبتنی بر دین و آیات قرآنی است. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ (سوره ص، آیه ۴۲: «[با پایت به زمین] بکوب، این [چشمه‌ای است] خنک برای شست‌وشو و نوشیدن»). این آیه، به روشنی از درمانی سخن می‌گوید که نه در حوزه طب و نه در روان‌شناسی جای می‌گیرد، بلکه با تمسک به دستورات الهی ممکن می‌شود.

این حوزه درمانی، چون چشمه‌ای زلال است که از دل آیات قرآنی می‌جوشد و بیماری‌های ناشی از تأثیرات شیاطین را شفا می‌دهد. فقدان این حوزه در جوامع اسلامی، نقصی است که باید با تأسیس مراکز تخصصی و بهره‌گیری از معارف دینی جبران شود. این مراکز، باید با تکیه بر اسماء و صفات الهی، به درمان بیماری‌هایی بپردازند که از دسترس طب و روان‌شناسی خارج‌اند.

درنگ: بیماری‌های ناشی از تأثیرات شیاطین، نیازمند حوزه درمانی سومی است که با تکیه بر آیات قرآنی و اسماء الهی، به درمان انسان می‌پردازد.

قرآن کریم: کتاب زندگی

قرآن کریم، نه‌تنها کتابی برای قرائت و حفظ، بلکه راهنمایی عملیاتی برای زندگی است. چنان‌که فرموده است: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ (سوره اسراء، آیه ۸۲: «و ما از قرآن آنچه را که برای مؤمنان شفا و رحمت است فرو می‌فرستیم»). این آیه، قرآن را به‌عنوان منبعی برای شفا و رحمت معرفی می‌کند که می‌تواند در تمام ابعاد زندگی انسان راهگشا باشد.

قرآن، چون چراغی است که مسیر زندگی را روشن می‌کند و انسان را از تاریکی‌های گمراهی به سوی نور هدایت می‌برد. حفظ قرآن، اگرچه در گذشته برای حفظ متن آن در شرایط خاص مفید بود، در عصر حاضر که قرآن به وفور در دسترس است، ضرورتی ندارد. در عوض، باید از آیات قرآنی برای کشف علوم، معارف، و راه‌حل‌های عملی برای زندگی استفاده کرد. این کتاب، باید مربی انسان در سیاست، اقتصاد، و درمان باشد، نه باری بر دوش او.

جمع‌بندی بخش چهارم

حوزه درمانی سوم، با تکیه بر آیات قرآنی و اسماء الهی، پاسخی به بیماری‌هایی است که از دسترس طب و روان‌شناسی خارج‌اند. قرآن کریم، به‌عنوان کتابی عملیاتی، باید راهنمای انسان در تمام ابعاد زندگی باشد. استفاده از این کتاب برای کشف علوم و حل مشکلات، ضرورتی است که باید در جوامع اسلامی مورد توجه قرار گیرد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با کاوش در آیات قرآن کریم، به بررسی هم‌زیستی انسان با موجودات غیبی، تأثیرات خیر و شر آن‌ها، نقش انبیا در مواجهه با شیاطین، و ضرورت ایجاد حوزه درمانی سوم پرداخت. انسان، در جهانی زندگی می‌کند که ملائکه و شیاطین در آن حضور دارند و تأثیراتشان، زندگی او را در ساحت‌های معنوی و مادی شکل می‌دهند. شناخت دشمنان و دوستان، تمسک به ذکر و استعاذه، و بهره‌گیری از قرآن کریم به‌عنوان کتابی عملیاتی، انسان را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد. ایجاد حوزه درمانی سوم، با تکیه بر معارف دینی، گامی اساسی در پاسخ به نیازهای معنوی و مادی انسان است که باید در جوامع اسلامی مورد توجه قرار گیرد. این اثر، دعوتی است به تأمل در معارف قرآنی و بهره‌گیری از آن‌ها برای ساختن جهانی بهتر و زیستنی هدایت‌شده.

با نظارت صادق خادمی