متن درس
پدیدههای پنهانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۹)
دیباچه
جهان هستی، چونان دریایی ژرف و بیکران، موجودات گوناگونی را در خود جای داده است که انسان، بهعنوان خلیفه الهی، در میان آنها زیست میکند. این همزیستی، که ریشه در نظام خلقت الهی دارد، از منظر قرآن کریم نهتنها واقعیتی عینی است، بلکه سرشار از تعاملاتی پنهان و آشکار میان انسان و موجودات غیرانسانی چون جنیان، شیاطین، و ملائکه است. این نوشتار، با تأمل در آیات قرآن کریم و بهرهگیری از معارف دینی، به کاوش در ماهیت این موجودات، تأثیرات متقابل آنها بر انسان، و راهکارهای حفاظت از نفوذ شرورانه شیاطین میپردازد. هدف آن است که با نگاهی عمیق و جامع، پرده از اسرار این همزیستی برداشته شود و راههایی برای زیستن آگاهانه و مصون در این عالم پیچیده ارائه گردد.
بخش یکم: همزیستی انسان با موجودات غیرانسانی
ماهیت همزیستی
انسان، در عالم ناسوت، نهتنها با همنوعان خود، بلکه با موجوداتی چون جنیان، شیاطین، و ملائکه همزیست است. این همزیستی، که در قرآن کریم بهوضوح مورد اشاره قرار گرفته، واقعیتی است که از دیرباز در میان عالمان دینی مورد توجه بوده است.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (سوره ذاریات، آیه ۵۶: جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم). این آیه، بهروشنی بر حضور توأمان انسان و جن در نظام خلقت تأکید دارد و نشان میدهد که این دو، هرچند در مراتب وجودی متفاوت، در هدف خلقت که همان عبودیت است، مشترکاند. برخلاف تصورات عامه که جنیان را به مکانهایی دور و خاص محدود میکند، قرآن کریم آنها را در تعامل مستمر با انسان توصیف میکند، گویی نسیمی نامرئی که در همهجا حضور دارد و گاه با لطافت و گاه با توفانی ویرانگر، بر انسان اثر میگذارد.
| درنگ: همزیستی انسان با جنیان و شیاطین، واقعیتی عینی است که قرآن کریم بر آن تأکید دارد و هوشیاری انسان را در برابر تأثیرات خیر و شر این موجودات ضروری میسازد. |
تأثیرات متقابل انسان و موجودات غیرانسانی
انسان و موجودات غیرانسانی، چون دو سوی یک ترازو، بر یکدیگر تأثیر میگذارند. این تأثیرات، گاه به خیر و صلاح انسان است، مانند حمایت ملائکه، و گاه به شر و گمراهی او منجر میشود، مانند وسوسههای شیاطین. قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (سوره ناس، آیات ۱-۴: بگو: به پروردگار مردم پناه میبرم، پادشاه مردم، معبود مردم، از شر وسواس خناس). این آیات، از نفوذ شیطان در قالب وسوسههای خناس سخن میگویند که چون سایهای پنهان، در کمین انسان است. بااینحال، انسان نیز میتواند با تمسک به ذکر و استعاذه، این تأثیرات را دفع کند، گویی سپری معنوی که شر شیطان را چون تیری کمانهدار از خود دور میسازد.
بخش دوم: نقش ملائکه و حمایت الهی
حمایت ملائکه از انسان
در این عالم پرآشوب، ملائکه چون نگهبانانی الهی، انسان را در برابر شر شیاطین و جنیان یاری میرسانند. إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا (سوره فصلت، آیه ۳۰: کسانی که گفتند پروردگار ما الله است و سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند که نترسید و اندوهگین نباشید). این حمایت، مشروط به استقامت در مسیر ایمان است، گویی نوری که در دل مؤمن میتابد و تاریکی وسوسههای شیطانی را پراکنده میسازد. اولیای الهی، با بهرهمندی از این حمایت، نهتنها از شر شیاطین در امان بودند، بلکه گاه آنها را در خدمت اهداف الهی به کار میگرفتند.
بصیرت عالمان گذشته
عالمان دینی در گذشته، با بصیرتی ژرف، از حضور و تأثیرات جنیان و شیاطین آگاه بودند. آنها نهتنها این موجودات را شناسایی میکردند، بلکه توانایی تسخیر و تنبیه آنها را داشتند. وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ (سوره انبیاء، آیه ۸۲: و از شیاطین کسانی بودند که برای او غواصی میکردند و کارهایی جز این انجام میدادند). این توانایی، ریشه در معرفت و ارتباط عمیق با معارف قرآنی داشت. عالمان، با خلوتهای معنوی و عبادت، چونان دیدهبانانی هوشیار، رگههای شیطنت را تشخیص داده و با قدرت ایمان، آنها را مهار میکردند.
| درنگ: اولیای خدا با بصیرت و ارتباط با ملائکه، نهتنها از شر شیاطین مصون بودند، بلکه توانایی تسخیر آنها را در راستای اهداف الهی داشتند. |
بخش سوم: آسیبپذیری انسان در برابر شیاطین
کاستیهای انسانی و نفوذ شیطان
انسان، به دلیل کاستیهای جسمی و روحی، گاه در برابر نفوذ شیاطین آسیبپذیر میشود. وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (سوره زخرف، آیه ۳۶: و هر کس از یاد خدای رحمان رویگردان شود، شیطانی را بر او میگماریم که همدم او باشد). دوری از ذکر خدا، رفتارهای خشن، یا آلودگیهای روحی، چون دروازههایی گشوده، راه را برای نفوذ شیطان هموار میکنند. این نفوذ، گاه به اختلالات روانی و جسمی منجر میشود که از حوزه پزشکی و روانشناسی خارج است.
بیماریهای شیطانی
بسیاری از بیماریها، از اضطراب و توهم گرفته تا برخی انواع سرطان، ریشه در تأثیرات شیطانی دارند. كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ (سوره انعام، آیه ۷۱: مانند کسی که شیاطین او را در زمین سرگردان کردهاند). این بیماریها، که قرآن از آنها بهعنوان «استهواء» یاد میکند، نه با داروهای مادی و نه با روشهای روانشناختی قابل درمان نیستند. آنها نیازمند درمانی معنوی و قرآنیاند که هنوز در نظام پزشکی مدرن جایگاهی نیافته است.
| درنگ: بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی، مانند برخی انواع سرطان، نتیجه تأثیرات شیطانی است که نیازمند درمانی دینی و معنوی است. |
بخش چهارم: راهکارهای حفاظت در برابر شیاطین
نقش ذکر و استعاذه
ذکر خدا و استعاذه، چونان سپری معنوی، انسان را از نفوذ شیاطین مصون میدارد. قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ (سوره فلق، آیات ۱-۲: بگو: به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم، از شر آنچه آفریده است). گفتن «بسمالله» و دیگر اذکار، مانند نسیمی خنک، شر شیاطین را از انسان دور میکند. بهویژه سوره اخلاص، که چون شناسنامه توحید است، قدرتی بیمانند در دفع شیاطین دارد: قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ (سوره اخلاص، آیات ۱-۲: بگو او خدای یگانه است، خدای بینیاز).
حرزهای دینی
حرزهای دینی، مانند چهار قل (سورههای ناس، فلق، کافرون، و اخلاص)، چونان نگهبانانی وفادار، انسان را در برابر وسوسههای شیطانی محافظت میکنند. این حرزها، بهویژه هنگامی که با نیت خالص و حضور قلب ادا شوند، چونان قلعهای استوار، انسان را از گزند شیاطین حفظ میکنند. بهعنوان مثال، روایتی از پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «هفتاد بار استغفرالله رب العالمین در روز، روح را آزاد میکند و انسان را سبکبار میسازد.» این اذکار، چون کلیدی برای گشودن قفلهای شیطانی، انسان را به سوی آرامش و رهایی هدایت میکنند.
استجماع و توجه در زندگی
انسان برای مصونیت از شیاطین، باید چون رانندهای هوشیار در جاده زندگی، با استجماع و توجه حرکت کند. قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (سوره ناس، آیات ۱-۴: بگو: به پروردگار مردم پناه میبرم، از شر وسواس خناس). این هوشیاری، که قرآن از آن بهعنوان استقامت و ذکر یاد میکند، انسان را از گمراهی و آسیبهای شیطانی مصون میدارد. گویی انسان، چون کشتیای در دریای طوفانی، باید با دقت و حضور قلب، سکان زندگی را در دست گیرد.
| درنگ: ذکر خدا و استعاذه، بهویژه سوره اخلاص، چون سپری معنوی، انسان را از نفوذ شیاطین محافظت میکند. |
بخش پنجم: ضرورت نظام درمانی قرآنی
بیماریهای غیرطبی و غیرروانشناختی
بسیاری از بیماریها، که نه در حوزه پزشکی و نه در روانشناسی جای میگیرند، نتیجه تأثیرات شیطانیاند. كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ (سوره انعام، آیه ۷۱: مانند کسی که شیاطین او را در زمین سرگردان کردهاند). این بیماریها، که از اضطراب و توهم تا برخی انواع سرطان را دربرمیگیرند، نیازمند درمانی دینی و معنویاند. قرآن کریم، بهعنوان منبعی شفابخش، راهکارهایی برای این درمان ارائه میدهد: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (سوره اسراء، آیه ۸۲: و ما از قرآن آنچه را که برای مؤمنان شفا و رحمت است فرو میفرستیم).
کاستی روشهای غیرقرآنی
روشهای غیرقرآنی، مانند رمالها و دعانویسان غیرمعتبر، نهتنها در درمان بیماریهای شیطانی ناکارآمدند، بلکه گاه به آسیبهای بیشتر منجر میشوند. وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ (سوره انعام، آیه ۱۱۲: و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم). این روشها، که فاقد پشتوانه دینیاند، چونان سرابی فریبنده، انسان را به سوی گمراهی میکشانند.
ایجاد نظام سلامت قرآنی
برای مقابله با بیماریهای شیطانی، ایجاد نظام درمانی قرآنی ضروری است. این نظام، که بر پایه آیات قرآن کریم و روشهای دینی بنا میشود، میتواند بهعنوان رویکردی نوین در درمان بیماریهایی که از منظر علمی مدرن قابل درمان نیستند، مطرح شود. چنین نظامی، نهتنها به درمان بیماریهای جسمی و روانی کمک میکند، بلکه انسان را به سوی سلامت معنوی هدایت میکند، گویی پلی که از تاریکی گمراهی به سوی نور هدایت میگشاید.
| درنگ: ایجاد نظام درمانی قرآنی برای درمان بیماریهای شیطانی، ضرورتی است که میتواند بهعنوان رویکردی نوین در سطح جهانی مطرح شود. |
بخش ششم: برتری مقام جمعی انسان
قدرت مانور انسان
انسان، به دلیل مقام جمعی، توانایی هماهنگی و تفوق بر جنیان و شیاطین را دارد. وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (سوره اسراء، آیه ۷۰: و ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم). این برتری، چونان تیلهای گرد که در برابر مکعبهای محدود جنیان و شیاطین مانور میدهد، انسان را قادر میسازد تا در هر جبههای با این موجودات مقابله کند. شیاطین، با وجود قدرتشان، چون مکعبی سخت، تنها در جهات محدود حرکت میکنند، درحالیکه انسان، با قدرت مانور بیمانند خود، میتواند از هر سو با آنها مواجه شود.
تسخیر شیاطین
اولیای خدا، با تکیه بر این مقام جمعی، توانایی تسخیر شیاطین را دارند. وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ (سوره انبیاء، آیه ۸۲: و از شیاطین کسانی بودند که برای او غواصی میکردند و کارهایی جز این انجام میدادند). این تسخیر، که در قرآن به نمونه حضرت سلیمان اشاره شده، نشاندهنده برتری معنوی انسان است. گویی انسان، چون چوپانی ماهر، میتواند گلههای سرکش شیاطین را رام کند و در خدمت اهداف الهی به کار گیرد.
بخش هفتم: پرهیز از ظلم و مراقبت از محیط
پرهیز از ظلم به ضعفا
رفتار ظالمانه با ضعفا، مانند سدمعبرکنندگان یا افرادی که به دلیل فقر به کارهای غیرقانونی روی میآورند، از منظر دینی ناپسند است. وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ (سوره ابراهیم، آیه ۴۲: و گمان مبر که خدا از آنچه ظالمان انجام میدهند غافل است). این ظلم، نهتنها مشکلات اجتماعی را تشدید میکند، بلکه انسان را در معرض نفوذ شیاطین قرار میدهد، گویی درختی که ریشههایش با ظلم سست شده و در برابر توفان شیطانی فرو میریزد.
نقش محیط و خوراک
محیط زندگی و خوراک انسان، اگر آلوده به تأثیرات شیطانی باشد، بر جسم و روان او اثر منفی میگذارد. كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ (سوره بقره، آیه ۵۷: از پاکیزههایی که به شما روزی دادهایم بخورید). این پاکی، نهتنها مادی، بلکه معنوی است، گویی آبی زلال که روح و جسم را از پلیدیهای شیطانی شستوشو میدهد. انسان باید با مراقبت از محیط و خوراک، چون باغبانی هوشیار، از نفوذ شر شیاطین جلوگیری کند.
بخش هشتم: انقطاع ارتباط معنوی در عصر حاضر
غلبه امور صوری
در عصر حاضر، غلبه امور صوری، مانند درس و مشق و مشاغل دنیوی، ارتباط انسان با موجودات غیرانسانی را قطع کرده است. وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (سوره زخرف، آیه ۳۶: و هر کس از یاد خدای رحمان رویگردان شود، شیطانی را بر او میگماریم که همدم او باشد). این انقطاع، نتیجه دوری از خلوتهای معنوی است، گویی انسانی که در هیاهوی دنیا غرق شده، از نور معرفت محروم گشته و در تاریکی نفوذ شیطان گرفتار آمده است.
خطر پنهانکاری
پنهانکاری در مسائل معنوی، مانند ارتباط با جنیان و شیاطین، به ضرر دین و جامعه تمام شده است. وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ (سوره ملک، آیه ۵: و ما آسمان دنیا را با چراغهایی زینت دادیم و آنها را برای راندن شیاطین قرار دادیم). این پنهانکاری، چون پردهای ضخیم، مانع از شناخت حقیقت شده و انسان را از خیرات معنوی محروم ساخته است.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در آیات قرآن کریم، به بررسی همزیستی انسان با جنیان، شیاطین، و ملائکه پرداخت و نشان داد که این همزیستی، واقعیتی عینی است که نیازمند هوشیاری و آگاهی است. انسان، به دلیل مقام جمعی، توانایی تفوق بر شیاطین را دارد، اما کاستیهای جسمی و روحی، او را در برابر نفوذ آنها آسیبپذیر میکند. ذکر خدا، استعاذه، و حرزهای دینی، چونان سپرهایی معنوی، انسان را از این نفوذ محافظت میکنند. ایجاد نظام درمانی قرآنی، ضرورتی است که میتواند به درمان بیماریهای شیطانی کمک کند و راه را برای سلامت معنوی انسان هموار سازد. پرهیز از ظلم، مراقبت از محیط و خوراک، و حفظ استجماع در زندگی، از دیگر راهکارهای قرآنی برای مصونیت از شر شیاطین است. این نوشتار، با تأکید بر دشمنشناسی و دوستشناسی، انسان را به سوی زیستن آگاهانه در این عالم پیچیده فرا میخواند.
| با نظارت صادق خادمی |