در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 100

متن درس

پدیده‌های پنهانی

پدیده‌های پنهانی: کاوشی در اقتدار معنوی انسان و نقش موانع در دریافت‌های الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۰)

دیباچه

انسان، به مثابه گوهر آفرینش، دارای ظرفیت‌های بی‌کران معنوی است که در صورت شکوفایی، او را به قله‌های کمال و دریافت‌های الهی رهنمون می‌سازد. این ظرفیت‌ها، که از جانب آفریدگار حکیم در نهاد وی به ودیعه نهاده شده، در انتظار رفع موانع نفسانی و ظاهری است تا به سان چشمه‌ای زلال، حقایق الهی را در وجود او جاری سازد. در این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عمیق، به بررسی اقتدار معنوی انسان و نقش کلیدی رفع موانع در دستیابی به علوم لدنی، وحی، غیب و کرامات پرداخته می‌شود. این اثر، با نگاهی ژرف به معارف قرآنی، درصدد است تا راهی نو به سوی فهم حقیقت وجود انسان و ارتباط او با مبدأ هستی بگشاید.

بخش نخست: اقتدار ذاتی انسان و موانع تحقق آن

ماهیت اقتدار ذاتی انسان

انسان، به عنوان خلیفه الهی، از اقتضائات بی‌نهایتی برخوردار است که او را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد. این اقتضائات، به سان نوری درخشان در نهاد وی نهفته است که در صورت نبود موانع، به تمامی جلوه‌گر می‌شود. خداوند، به حکمت بی‌کران خویش، هیچ کمبودی در اقتضای انسان برای رسیدن به کمالات معنوی قرار نداده است. همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است: إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ (سوره نمل، آیه ۶)، «و تو بی‌تردید قرآن را از جانب حکیمی دانا دریافت می‌کنی». این آیه نشان می‌دهد که ظرفیت دریافت حقایق الهی، در ذات انسان نهفته است و تنها موانع هستند که این جریان را مختل می‌سازند.

درنگ: اقتدار ذاتی انسان، مانند چشمه‌ای جوشان است که در صورت رفع موانع، به تمامی جاری می‌شود و او را به دریافت‌های بی‌واسطه الهی رهنمون می‌سازد.

موانع تحقق اقتدار معنوی

موانع، اعم از نفسانی و ظاهری، به مثابه سدهایی در برابر جریان اقتدار معنوی انسان عمل می‌کنند. موانع نفسانی، مانند شک، وسوسه‌های شیطانی، کدرات نفسانی و خودبینی، و موانع ظاهری، مانند محدودیت‌های محیطی و نظام‌های تربیتی ناکارآمد، مانع از آن می‌شوند که انسان به کمالات ذاتی خود دست یابد. رفع این موانع، مانند پاکسازی آینه‌ای غبارگرفته، امکان بازتاب نور الهی را در وجود انسان فراهم می‌سازد. به گفته عالمان دینی، اگر این موانع برطرف شوند، انسان به سان پیامبران و اولیا، می‌تواند به دریافت‌های الهی دست یابد.

جمع‌بندی بخش نخست

اقتدار ذاتی انسان، موهبتی الهی است که در نهاد هر فرد به ودیعه نهاده شده است. با این حال، موانع نفسانی و ظاهری، این ظرفیت را در پس پرده‌ای از غفلت پنهان می‌سازند. رفع این موانع، کلید دستیابی به کمالات معنوی و دریافت‌های الهی است که انسان را به جایگاه شایسته‌اش در نظام هستی بازمی‌گرداند.

بخش دوم: فراوانی حقایق الهی و چالش دریافت

حقایق الهی: سرگردانی در انتظار بستر مناسب

حقایق الهی، از جمله علوم، بینات، وحی، غیب و مکاشفات، به وفور در عالم پراکنده‌اند و به سان پرندگانی در جست‌وجوی لانه‌ای امن، در انتظار بستری پاک و خالی از موانع هستند. این حقایق، مانند گنج‌هایی نهان در اعماق زمین، قرن‌ها در انتظار کشف شدن توسط انسانی شایسته به سر می‌برند. همان‌گونه که در قرآن کریم آمده است: الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الإِنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ (سوره الرحمن، آیات ۱-۴)، «خداوند رحمان، قرآن را تعلیم داد، انسان را آفرید، به او بیان آموخت». این آیات نشان می‌دهند که قرآن کریم، به عنوان حقیقتی متعالی، پیش از خلقت انسان وجود داشته و به انسان‌هایی که موانع را برطرف کرده‌اند، عطا شده است.

درنگ: حقایق الهی، مانند گنج‌هایی سرگردان در عالم، در انتظار بستری پاک و خالی از موانع‌اند تا بر قلب انسان نازل شوند.

نقش بستر پاک در دریافت حقایق

انسان، به مثابه فرودگاهی برای نزول حقایق الهی، نیازمند قلبی پاک و ذهنی فارغ از موانع است. این بستر پاک، مانند زمینی حاصلخیز، امکان رویش بذرهای معرفت الهی را فراهم می‌سازد. در روایات آمده است که برخی از اولیا، مانند حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع)، پیش از نزول رسمی قرآن کریم، آیاتی را دریافت می‌کردند. این دریافت‌ها، نتیجه خلوص و رفع موانع نفسانی بود که قلب ایشان را به آیینه‌ای برای بازتاب نور الهی تبدیل کرده بود.

جمع‌بندی بخش دوم

حقایق الهی، به وفور در عالم وجود دارند و در انتظار انسانی هستند که با رفع موانع، بستری مناسب برای نزول آن‌ها فراهم سازد. قرآن کریم، به عنوان برترین حقیقت الهی، چه پیش از خلقت و چه پس از نزول، در دسترس انسان‌هایی است که قلب خود را از آلودگی‌های نفسانی پاک کرده‌اند.

بخش سوم: نقد نظام‌های تربیتی و آموزشی

کاستی نظام‌های تربیتی مبتنی بر مقتضیات

نظام‌های تربیتی کنونی، که بر انباشت دانش و مهارت تمرکز دارند، به دلیل بی‌توجهی به رفع موانع نفسانی، از دستیابی به اقتدار معنوی بازمی‌مانند. این نظام‌ها، مانند باغبانی که تنها به کاشت بذر می‌پردازد و از پاکسازی خاک غفلت می‌ورزد، نمی‌توانند میوه‌های کمال را به بار آورند. عالمان دینی گذشته، مانند شیخ طوسی و شیخ مفید، با تمرکز بر رفع موانع نفسانی، به مراتب والای علمی و معنوی دست یافتند، در حالی که انباشت صرف دانش، بدون توجه به این اصل، به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

درنگ: نظام‌های تربیتی، مانند باغی نیازمند پاکسازی خاک‌اند تا بذر معرفت در آن‌ها به بار نشیند.

تقوا: کلید رفع موانع

تقوا، به مثابه ابزاری برای پاکسازی قلب و ذهن، انسان را برای دریافت مستقیم علم الهی آماده می‌سازد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: اتَّقُوا اللَّهَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ (سوره بقره، آیه ۲۸۲)، «از خدا پروا کنید که خدا به شما می‌آموزد». تقوا، مانند کلیدی است که قفل‌های نفسانی را می‌گشاید و انسان را به مدرسه الهی وارد می‌کند، جایی که خداوند خود معلم است و بدون واسطه، علوم را به بنده‌اش عطا می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

نظام‌های تربیتی کنونی، به دلیل تمرکز صرف بر مقتضیات و غفلت از رفع موانع، نمی‌توانند انسان را به کمال معنوی برسانند. تقوا، به عنوان ابزار اصلی رفع موانع، راه را برای تعلیم مستقیم الهی هموار می‌سازد و انسان را به جایگاه شایسته‌اش در نظام هستی بازمی‌گرداند.

بخش چهارم: قرآن کریم و دریافت‌های بی‌واسطه

قرآن لدنی و قرآن جبرئیلی

قرآن کریم، در دو ظرف متمایز قابل بررسی است: قرآن لدنی، که پیش از خلقت انسان و بدون واسطه تعلیم داده شده، و قرآن جبرئیلی، که پس از نزول به دست مردم رسیده است. آیه الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الإِنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ (سوره الرحمن، آیات ۱-۴) به قرآن لدنی اشاره دارد که پیش از خلقت انسان وجود داشته و به انسان‌هایی که موانع را برطرف کرده‌اند، عطا شده است. در مقابل، آیاتی مانند إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (سوره قدر، آیه ۱)، «ما آن را در شب قدر نازل کردیم»، به قرآن جبرئیلی اشاره دارند که از طریق جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) نازل شده است.

درنگ: قرآن لدنی، حقیقتی متعالی است که پیش از خلقت انسان وجود داشته و به انسان‌هایی که موانع را برطرف کرده‌اند، عطا می‌شود.

دریافت‌های بی‌واسطه در انبیا و اولیا

انبیا و اولیای پیش از اسلام، مانند ابراهیم، موسی و عیسی (ع)، به بخش‌هایی از حقایق قرآنی دسترسی داشتند، حتی پیش از نزول رسمی قرآن کریم. آیه يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ (سوره صف، آیه ۶)، «و هنگامی که عیسی بن مریم گفت: ای بنی‌اسرائیل، من فرستاده خدا به سوی شما هستم، در حالی که تورات را که پیش از من بوده تصدیق می‌کنم و بشارت‌دهنده به پیامبری هستم که پس از من می‌آید و نامش احمد است»، نشان می‌دهد که این دریافت‌ها، بدون واسطه تورات یا زبور، از جانب خداوند بوده است. این امر، گواهی بر امکان دریافت‌های بی‌واسطه برای انسان‌هایی است که موانع را برطرف کرده‌اند.

جمع‌بندی بخش چهارم

قرآن کریم، چه در قالب لدنی و چه جبرئیلی، حقیقتی متعالی است که در دسترس انسان‌هایی قرار می‌گیرد که با رفع موانع، بستری پاک برای نزول آن فراهم ساخته‌اند. دریافت‌های بی‌واسطه، نه تنها در انبیا، بلکه در اولیا و انسان‌های شایسته نیز ممکن است و نشان‌دهنده عمق و گستردگی این حقیقت الهی است.

بخش پنجم: عمومیت دریافت‌های الهی و نقش کودکان

عمومیت دریافت‌های الهی

دریافت‌های الهی، مانند وحی، غیب و کرامت، منحصر به پیامبران نیست و می‌تواند به هر فردی که موانع را برطرف کند، عطا شود. در روایات آمده است که افرادی مانند حضرت خدیجه (س) و امیرالمؤمنین (ع)، پیش از نزول رسمی قرآن کریم، آیاتی را دریافت می‌کردند. این دریافت‌ها، نتیجه خلوص و رفع موانع نفسانی بود که قلب ایشان را به آیینه‌ای برای بازتاب نور الهی تبدیل کرده بود.

درنگ: دریافت‌های الهی، مانند نسیمی الهی، بر قلب هر انسانی که موانع را برطرف کند، می‌وزد و منحصر به پیامبران نیست.

نقش کودکان در دریافت‌های الهی

کودکان، به دلیل خلوص ذاتی و فقدان موانع نفسانی، ظرفیت بیشتری برای دریافت‌های الهی دارند. این خلوص، مانند آینه‌ای صیقلی، امکان بازتاب نور الهی را در وجود آن‌ها فراهم می‌سازد. به همین دلیل، در روایات آمده است که کودکان، به دلیل پاکی ذاتی، گیرنده‌های بهتری برای حقایق الهی هستند.

جمع‌بندی بخش پنجم

دریافت‌های الهی، نه تنها به پیامبران، بلکه به هر انسانی که موانع نفسانی را برطرف کند، عطا می‌شود. کودکان، به دلیل خلوص ذاتی، از ظرفیت ویژه‌ای برای این دریافت‌ها برخوردارند و نشان‌دهنده آن‌اند که پاکی قلب، کلید ارتباط با مبدأ هستی است.

نتیجه‌گیری نهایی

اقتدار معنوی انسان، موهبتی الهی است که در نهاد هر فرد به ودیعه نهاده شده و تنها با رفع موانع نفسانی و ظاهری، به تمامی شکوفا می‌شود. آیات قرآن کریم، مانند إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ و الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ، بر امکان دریافت بی‌واسطه حقایق الهی تأکید دارند. این دریافت‌ها، منحصر به پیامبران یا دوران خاص نیست و در هر زمان، برای هر فردی که با تقوا موانع را برطرف کند، ممکن است. نظام‌های تربیتی کنونی، که بر انباشت دانش تمرکز دارند، نیازمند بازنگری‌اند تا با الگوگیری از روش انبیا و اولیا، بر رفع موانع تأکید کنند. تقوا، به مثابه کلیدی برای گشودن درهای معرفت الهی، انسان را به تعلیم مستقیم از جانب خداوند رهنمون می‌سازد. این نوشتار، با کاوش در این مفاهیم، راهنمایی برای انسان‌هایی است که در پی تعالی معنوی و ارتباط با مبدأ هستی‌اند.

با نظارت صادق خادمی