در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 101

متن درس

پدیده‌های پنهانی

پدیده‌های پنهانی: تأملی در اقتدار انسانی و ارتباط با عوالم غیبی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۱)

دیباچه

انسان، چونان موجودی که در آینه خلقت الهی، جامعیت وجودی یافته، دارای ظرفیتی بی‌مانند برای پیوند با عوالم غیبی و دریافت حقایق الهی است. این پیوند، که در سایه اقتدار ذاتی انسان و با رفع موانع درونی و بیرونی به بار می‌نشیند، او را به جایگاهی رفیع در نظام هستی رهنمون می‌سازد. در این اثر، با تأمل در آیات سوره نمل و بررسی تجربه‌های انبیا، به‌ویژه حضرت موسی علیه‌السلام و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، به کاوش در این اقتدار و موانع آن پرداخته‌ایم. هدف این نوشتار، تبیین چگونگی ارتباط انسان با ملائکه، جنیان و خداوند، و نیز بررسی نقش نظام‌های آموزشی در آماده‌سازی انسان برای این ارتباط است. این تأملات، با نگاهی عمیق به قرآن کریم و روایات، راهی به سوی فهم حقیقت وجودی انسان می‌گشاید.

بخش یکم: اقتدار انسانی و ظرفیت‌های وجودی

ماهیت اقتدار انسانی

انسان، به دلیل جامعیت وجودی‌اش، قادر است از عوالم سماوی، از جمله ملائکه و جنیان، بهره‌مند شود. این توانایی، که در ذات او نهفته است، نه به زمان خاصی محدود است و نه به مکان معینی. انسان می‌تواند در هر عصر و دوره‌ای، با رفع موانع، به این اقتدار دست یابد. این ظرفیت، چونان دریچه‌ای به سوی آسمان‌های معرفت، امکان ارتباط با موجودات غیبی و دریافت حقایق الهی را فراهم می‌آورد.

درنگ: اقتدار انسانی، ریشه در جامعیت وجودی او دارد که امکان ارتباط با عوالم غیبی و دریافت حقایق الهی را، در هر زمان و مکان، فراهم می‌سازد.

این اقتدار، نتیجه هماهنگی انسان با نظام هستی است. همان‌گونه که خورشید، نور خود را بی‌منت بر زمین می‌تاباند، انسان نیز، با رفع موانع، می‌تواند گیرنده‌ای برای نور الهی باشد. این هماهنگی، انسان را از محدودیت‌های مادی و ارضی رها ساخته و به سوی عالم ملکوت رهنمون می‌گردد.

موانع تحقق اقتدار انسانی

موانع متعدد، اعم از نفسانی، مادی، ارضی و سماوی، انسان را از بهره‌مندی از ظرفیت‌های ذاتی‌اش بازمی‌دارند. این موانع، چونان پرده‌هایی تیره، مانع از ادراک و وصول به حقایق سماوی می‌شوند. برای نمونه، همان‌گونه که یک دستگاه گیرنده، در صورت اختلال در آنتن، قادر به دریافت سیگنال نیست، انسان نیز، در صورت وجود موانع، از دریافت‌های الهی محروم می‌ماند. تغییر موقعیت وجودی یا رفع این موانع، امکان دریافت سیگنال‌های الهی را فراهم می‌سازد.

درنگ: موانع، چونان اختلالات در گیرنده‌های معنوی، انسان را از دریافت حقایق الهی بازمی‌دارند. شناسایی و رفع این موانع، کلید تحقق اقتدار انسانی است.

این موانع، گاه در قالب تعلقات مادی، گاه در شکل باورهای نادرست، و گاه در پوشش نقصان‌های تربیتی، انسان را از مسیر کمال دور می‌کنند. رفع این موانع، نیازمند خودآگاهی و تلاش مستمر است، چنان‌که انبیا با تمرین و تهذیب نفس، به این مهم دست یافتند.

بخش دوم: ارتباط انسان با عوالم غیبی

پیوند انسان با ملائکه و جنیان

انسان، به دلیل جایگاه ویژه‌اش در نظام خلقت، قادر است با موجودات سماوی، مانند ملائکه و جنیان، ارتباط برقرار کند. این ارتباط، که در آیات قرآن کریم به‌ویژه در سوره نمل مورد توجه قرار گرفته، نشان‌دهنده ظرفیت انسان برای بهره‌مندی از عوالم غیبی است. این پیوند، چونان پلی میان عالم ناسوت و ملکوت، انسان را به سوی دریافت‌های الهی هدایت می‌کند.

برای نمونه، در آیه شریفه وَإِنَّكَ لَتُلْقَى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ (سوره نمل، آیه ۶)، به دریافت بی‌واسطه قرآن کریم توسط پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله اشاره شده است: «و تو بی‌تردید قرآن را از جانب حکیمی دانا دریافت می‌کنی.» این آیه، ظرفیت انسان برای دریافت مستقیم حقایق الهی را، در صورت رفع موانع، تأیید می‌کند.

این ارتباط، نه تنها به پیامبران محدود نیست، بلکه هر انسانی که موانع را برطرف کند، می‌تواند به این مقام دست یابد. ملائکه، به‌عنوان واسطه‌های الهی، و جنیان، به‌عنوان موجوداتی با توانایی‌های خاص، در این ارتباط نقش دارند. این پیوند، چونان نسیمی که از آسمان‌ها به زمین می‌وزد، روح انسان را به سوی کمال می‌برد.

وحی و مکاشفه: اوج ارتباط انسان با خداوند

ارتباط انسان با خداوند، در صورت رفع موانع، به دریافت وحی و مکاشفه منجر می‌شود. وحی، چونان قله‌ای رفیع در سلسله مراتب ارتباط الهی، نتیجه هماهنگی کامل انسان با عوالم هستی است. این هماهنگی، انسان را از محدودیت‌های مادی رها ساخته و به سوی عالم قدس رهنمون می‌سازد.

قرآن کریم، به‌عنوان کتاب عالین، حتی برای ملائکه نیز پیچیدگی‌هایی دارد. این کتاب، حاوی اصولی است که فهم آن، نیازمند رفع موانع و آمادگی باطنی است. برای نمونه، آیه شریفه الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ (سوره الرحمن، آیه ۱-۲) به تعلیم قرآن کریم پیش از خلقت اشاره دارد: «خداوند رحمان، قرآن را تعلیم داد.» این تعلیم، نشان‌دهنده ظرفیت انسان برای دریافت‌های بی‌واسطه است.

درنگ: وحی و مکاشفه، نتیجه هماهنگی انسان با عوالم هستی و رفع موانع است. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب عالین، حتی برای ملائکه نیز دارای عمق و پیچیدگی است.

بخش سوم: تفاوت محبوبین و محبین در دریافت‌های الهی

محبوبین: دریافت بی‌واسطه حقایق الهی

انسان‌ها، در مسیر دریافت حقایق الهی، به دو دسته محبوبین و محبین تقسیم می‌شوند. محبوبین، چونان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، بدون واسطه و با سهولت، حقایق الهی را دریافت می‌کنند. این دریافت، نتیجه خلوص و رفع کامل موانع است. آیه شریفه وَإِنَّكَ لَتُلْقَى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ (سوره نمل، آیه ۶) به این دریافت بی‌واسطه اشاره دارد: «و تو بی‌تردید قرآن را از جانب حکیمی دانا دریافت می‌کنی.»

محبوبین، چونان ستارگانی که در آسمان معرفت می‌درخشند، بدون نیاز به تمرین یا واسطه، نور الهی را دریافت می‌کنند. این جایگاه، نتیجه لطف بی‌کران الهی و آمادگی ذاتی آن‌هاست.

محبین: دریافت با واسطه و تمرین

محبین، مانند حضرت موسی علیه‌السلام، برای دریافت حقایق الهی نیازمند تمرین و رفع موانع هستند. تجربه موسی در سوره نمل، نمونه‌ای روشن از این مسیر است. در آیه شریفه إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَسْتَلُونَ (سوره نمل، آیه ۷)، موسی به خانواده‌اش می‌گوید: «من آتشی دیدم، یا از آن خبری برایتان می‌آورم یا شعله‌ای آتشین تا شاید گرم شوید.» این آیه، نشان‌دهنده مرحله ابتدایی دریافت الهی است که با ادراک ظاهری (آتش) آغاز می‌شود.

در ادامه، آیه شریفه فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (سوره نمل، آیه ۸) به ندا و برکت موجود در آتش اشاره دارد: «چون به سوی آن آمد، ندا داده شد که: مبارک است آن که در آتش است و آن که پیرامون آن است، و منزه است خداوند، پروردگار جهانیان.» این برکت، نتیجه آمادگی موسی برای دریافت الهی است.

محبین، چونان مسافرانی در مسیر کمال، باید با تمرین و تهذیب، موانع را از پیش رو بردارند تا به مقام دریافت حقایق الهی نائل آیند.

درنگ: محبوبین، بدون واسطه و با سهولت، حقایق الهی را دریافت می‌کنند، در حالی که محبین، با تمرین و رفع موانع، به این مقام دست می‌یابند.

تجربه موسی در دریافت‌های الهی

تجربه حضرت موسی علیه‌السلام، نمونه‌ای برجسته از مسیر محبین است. در آیه شریفه يَا مُوسَىٰ إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (سوره نمل، آیه ۹)، خداوند هویت خود را به موسی اعلام می‌کند: «ای موسی، همانا منم خداوند عزیز حکیم.» این اعلام، مرحله‌ای از آماده‌سازی موسی برای دریافت‌های الهی است.

همچنین، در آیه شریفه إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى (سوره طه، آیه ۱۲)، خداوند به موسی دستور می‌دهد: «من پروردگار توام، نعلین خود را بیرون کن، که تو در وادی مقدس طوی هستی.» خلع نعلین، نمادی از رفع موانع ظاهری و باطنی است که موسی را برای ورود به مقام دریافت الهی آماده می‌کند.

در ادامه، آیه شریفه وَأَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ (سوره نمل، آیه ۱۰) به تبدیل عصا به مار و ترس موسی اشاره دارد: «و عصایت را بیفکن. چون آن را دید که می‌جنبد، گویی ماری است، پشت کرد و بازنگشت.» این ترس، نتیجه عدم آمادگی کامل موسی برای مواجهه با پدیده‌های غیبی است.

خداوند در آیه شریفه يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ (سوره نمل، آیه ۱۰) به او اطمینان می‌دهد: «ای موسی، مترس که پیامبران نزد من نمی‌ترسند.» این اطمینان، موسی را برای ادامه مسیر آماده می‌سازد.

در نهایت، آیه شریفه وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ (سوره نمل، آیه ۱۲) به معجزه دست سفید موسی اشاره دارد: «و دستت را در جیب خود کن، سفید بیرون می‌آید، بی‌آنکه عیبی داشته باشد.» این معجزه، نشانه‌ای از قدرت الهی و رفع ترس موسی از بیماری است.

درنگ: تجربه موسی علیه‌السلام، نمونه‌ای از مسیر محبین است که با تمرین، رفع موانع و اطمینان الهی، به دریافت حقایق الهی نائل می‌شوند.

بخش چهارم: عمومیت دریافت‌های الهی و معجزات

امکان دریافت‌های الهی در هر زمان

دریافت‌های الهی، مانند وحی و مکاشفه، منحصر به پیامبران یا دوران گذشته نیست. هر انسانی که موانع را برطرف کند، می‌تواند به این دریافت‌ها دست یابد. این دیدگاه، با پیشرفت‌های علمی بشر و درک بهتر معجزات همخوانی دارد. انسان مدرن، با رفع موانع، می‌تواند گیرنده‌ای برای حقایق الهی باشد.

باورهایی که وحی را به دوران جاهلیت یا افراد ساده‌لوح محدود می‌کنند، نادرست هستند. همان‌گونه که بشر امروز با فناوری‌های پیشرفته، معجزات خود را خلق می‌کند، دریافت‌های الهی نیز در هر زمان ممکن است. این امکان، چونان رودی جاری، در همه اعصار در دسترس انسان است.

درنگ: دریافت‌های الهی و معجزات، منحصر به دوران گذشته یا پیامبران نیست و در هر زمان، برای هر فردی که موانع را برطرف کند، ممکن است.

نقد باورهای غیرمستند

باورهایی مانند سنگ شدن در شهربانو، به دلیل فقدان مستندات قرآنی و روایی، قابل پذیرش نیستند. این داستان‌ها، چونان سرابی در کویر معرفت، انسان را از درک حقایق الهی بازمی‌دارند. انسان باید با تکیه بر قرآن کریم و روایات معتبر، از پذیرش چنین باورهایی پرهیز کند.

برای نمونه، داستان‌هایی که به سنگ شدن افراد در اماکن مقدس نسبت داده می‌شود، نتیجه ساده‌لوحی یا سوءاستفاده است. این باورها، چونان غباری بر آینه ذهن، مانع از درک حقیقت می‌شوند.

بخش پنجم: اصلاح نظام‌های آموزشی علم دینی

نقد نظام‌های آموزشی کنونی

نظام‌های آموزشی کنونی علم دینی، که بر انباشت دانش تمرکز دارند، به دلیل عدم توجه به رفع موانع و تقویت معنویات، نمی‌توانند انسان را به اقتدار معنوی رهنمون سازند. این نظام‌ها، که گاه به الگوهای دبیرستانی شباهت دارند، با روح قرآن کریم سازگار نیستند.

آموزش‌های کنونی، چونان درختی که تنها شاخ و برگش را آراسته‌اند، از ریشه‌های معنوی غافل مانده‌اند. این غفلت، انسان را از دریافت‌های الهی محروم می‌کند. نظام آموزشی باید با الگوگیری از روش انبیا، که بر رفع موانع و آماده‌سازی باطن تأکید داشتند، اصلاح شود.

درنگ: نظام‌های آموزشی علم دینی باید با تمرکز بر رفع موانع و تقویت معنویات، انسان را برای دریافت‌های الهی آماده سازند.

نقش معرفت جبار در آموزش

معرفت جبار، که در نظام‌های آموزشی سنتی به‌عنوان اولین مرحله علم مطرح می‌شد، گاه به دلیل تأکید بیش از حد بر جلال الهی، به خشونت و تندی منجر شده است. این تأکید، نتیجه فهم نادرست از معرفت الهی است. نظام آموزشی باید به معرفت رحمان و کریم نیز توجه کند تا تعادل ایجاد شود.

معرفت جبار، چونان شمشیری دو لبه، اگر به‌درستی هدایت نشود، می‌تواند به جای تعالی، به خشونت منجر گردد. آموزش باید با تلفیق جلال و جمال الهی، انسان را به سوی کمال رهنمون سازد.

بخش ششم: نطفه و لحظه انعقاد

نقش نطفه در دریافت‌های الهی

نطفه انسان، در لحظه انعقاد، با عوالم غیبی در ارتباط است. ملائکه، با آگاهی از سرنوشت انسان، به نزول او واکنش نشان می‌دهند. این ارتباط، نشان‌دهنده ظرفیت ذاتی انسان برای دریافت‌های الهی از لحظه آغاز وجود است.

انعقاد نطفه، چونان لحظه‌ای که ستاره‌ای در آسمان وجود پدیدار می‌شود، آغاز سفر انسان در مسیر کمال است. ملائکه، گاه با شادی و گاه با اندوه، این نزول را نظاره می‌کنند، چرا که سرنوشت انسان را در عالم ناسوت می‌بینند.

درنگ: انعقاد نطفه، نقطه آغاز ارتباط انسان با عوالم غیبی است که ملائکه از آن آگاه‌اند و به آن واکنش نشان می‌دهند.

نقد محاسبات نجومی

محاسبات نجومی کنونی، به دلیل عدم توجه به لحظه انعقاد نطفه، نادرست هستند. تولد واقعی انسان، در لحظه انعقاد نطفه است، نه در لحظه خروج از رحم. این دیدگاه، با روایات اسلامی همخوانی دارد که انعقاد را آغاز وجود انسان می‌دانند.

محاسبات نجومی، چونان نقشه‌ای که مبدأ آن گم شده، نمی‌توانند حقیقت وجود انسان را نشان دهند. اصلاح این محاسبات، با تمرکز بر لحظه انعقاد، ضروری است.

جمع‌بندی

اقتدار انسانی، چونان گوهری در دل وجود انسان، در سایه رفع موانع و هماهنگی با عوالم سماوی شکوفا می‌شود. آیات سوره نمل، با تبیین تجربه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت موسی علیه‌السلام، دو مسیر محبوبین و محبین را در دریافت حقایق الهی نشان می‌دهند. محبوبین، بدون واسطه و با سهولت، نور الهی را دریافت می‌کنند، در حالی که محبین، با تمرین و تهذیب، به این مقام نائل می‌آیند. نظام‌های آموزشی علم دینی، برای تحقق این اقتدار، باید از الگوی انبیا پیروی کنند و به رفع موانع و تقویت معنویات بپردازند. لحظه انعقاد نطفه، به‌عنوان آغاز ارتباط انسان با عوالم غیبی، اهمیت ویژه‌ای دارد و نیازمند بازنگری در محاسبات نجومی است. این نوشتار، با تأمل در این حقایق، راهی به سوی فهم جایگاه انسان در نظام خلقت می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی