در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 112

متن درس

پدیده‌های پنهانی: تأملاتی در الهیات اسلامی و متافیزیک انسانی

پدیده‌های پنهانی: تأملاتی در الهیات اسلامی و متافیزیک انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۲)

دیباچه: درآمدی بر عظمت انسان و پیوندش با هستی

انسان، این موجود شگفت‌انگیز، در مرکز بحران هستی جای گرفته و با ظرفیت‌های بی‌کران خود، قادر است پرده‌های ناپیدای عالم را بشکافد. این نوشتار، با تأمل در مفاهیم الهیاتی و متافیزیکی، از جمله نقش طهارت، اقتدار ارادی، و تأثیر فرهنگ‌های محدودکننده، به بررسی جایگاه انسان در نظام هستی می‌پردازد. با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، این اثر در پی آن است که راهی به سوی فهم عمیق‌تر از قدرت‌های نفسانی و ربوبی انسان بگشاید. هدف این است که با نگاهی نو به علم دینی، راهکارهایی برای تقویت نظام اسلامی و بازگرداندن عظمت ذاتی انسان ارائه گردد، تا در پرتو آن، جامعه به سوی کمالات الهی رهنمون شود.

بخش نخست: طهارت و تأثیر آن بر سلامت جسم و روان

طهارت به‌مثابه سپری در برابر آشفتگی‌های نفسانی

طهارت، به‌ویژه وضو، در فرهنگ اسلامی نه‌تنها عملی عبادی، بلکه سپری در برابر آسیب‌های نفسانی و شیطانی است. انسان در خواب، که آگاهی‌اش کمرنگ می‌شود، در معرض تأثیرات منفی قرار می‌گیرد. فقدان طهارت در این حالت، به آشفتگی‌ها، استرس‌ها، و حتی بیماری‌های جسمانی مانند رعشه و لقوه در سنین بالا منجر می‌گردد. این امر، به‌سان دری که بی‌حفاظ رها شده باشد، راه را برای نفوذ نیروهای ناپاک می‌گشاید.

درنگ: طهارت، به‌ویژه وضو، نه‌تنها سلامت روان را تقویت می‌کند، بلکه از انسان در برابر تأثیرات شیطانی در خواب محافظت می‌نماید.

قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ» (سوره عنکبوت، آیه ۴۵)؛ «نماز از فحشا و منکر بازمی‌دارد.» این آیه بر نقش اعمال عبادی در دفع شرور تأکید دارد. از منظر روان‌شناختی، طهارت به‌عنوان یک آیین معنوی، آرامش درونی ایجاد کرده و استرس را کاهش می‌دهد، که خود عاملی در پیشگیری از بیماری‌های جسمی و روانی است.

اقتدار بدن در بیداری و آسیب‌پذیری در خواب

بدن انسان در حالت بیداری، به‌سان دژی استوار، از اقتداری برخوردار است که او را در برابر بیماری‌ها مقاوم می‌سازد. اما در خواب، این اقتدار فرو می‌نشیند و انسان در برابر تأثیرات خارجی آسیب‌پذیر می‌شود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا» (سوره نبأ، آیه ۹)؛ «و خواب شما را مایه آرامش قرار دادیم.» خواب، هرچند مایه آرامش است، اما فقدان آگاهی در آن، انسان را در برابر نفوذ نیروهای ناپاک آسیب‌پذیر می‌کند. اینجاست که وضو، به‌مثابه کلیدی برای حفظ این دژ، نقشی حیاتی ایفا می‌کند.

بخش دوم: تمایز معرفت ربوبی و قدرت نفسانی

معرفت ربوبی و ملکی در برابر هواجس نفسانی

معرفت ربوبی و ملکی، که مختص مؤمنان است، در قلمروی قرب الهی جای دارد و از طریق وحی و الهام به انبیا و اولیا منتقل می‌شود. این معرفت، به‌سان نوری است که از عرش الهی ساطع شده و دل‌های پاک را روشن می‌کند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ» (سوره فاطر، آیه ۱)؛ «فرشتگان را رسولانی قرار داد با بال‌هایی دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه.» در مقابل، مرتاضان در قلمروی هواجس نفسانی عمل می‌کنند، که می‌تواند خیر یا شر باشد. این تمایز، نشان‌دهنده تفاوت بنیادین میان دو سطح وجودی انسان است: یکی متعالی و الهی، و دیگری زمینی و نفسانی.

درنگ: معرفت ربوبی، مختص مؤمنان است و در قلمروی قرب الهی قرار دارد، در حالی که قدرت‌های نفسانی مرتاضان، در سطح هواجس خیر و شر عمل می‌کنند.

اشتباه مخالفان انبیا در فهم وحی

مخالفان انبیا، به دلیل ناتوانی در فهم وحی، آن را به سحر و جادو نسبت می‌دادند. این سوءتفاهم، ریشه در محدودیت معرفتی آنان داشت. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «قَالُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ» (سوره مائده، آیه ۱۱۰)؛ «گفتند این جز جادویی آشکار نیست.» این آیه نشان می‌دهد که ناتوانی در درک معرفت ربوبی، به برداشت‌های نادرست از وحی منجر می‌شود. انبیا در سطح ربوبی و ملکی عمل می‌کنند، در حالی که سحر و جادو در قلمروی نفسانی جای دارد.

بخش سوم: انسان به‌مثابه آزمایشگاه وجودی

ضرورت تجربه عملی در کسب معرفت

انسان باید خود را به‌سان آزمایشگاهی برای کشف ظرفیت‌های وجودی‌اش قرار دهد. مطالعه صرف کتاب، هرچند ارزشمند، نمی‌تواند جایگزین تجربه عملی شود. قرآن کریم می‌فرماید: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» (سوره بقره، آیه ۳۱)؛ «و به آدم همه نام‌ها را آموخت.» این آیه بر آموزش جامع و کاربردی تأکید دارد، که انسان را به سوی کشف حقیقت وجودی‌اش رهنمون می‌سازد. تجربه عملی، به‌مثابه کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و انسان را از بند دانش نظری رها می‌کند.

نقد آموزش‌های نظری علم دینی

علم دینی، در صورتی که به مفاهیم نظری مانند صرف و نحو محدود شود، از حقیقت عرفان و فلسفه فاصله می‌گیرد. قرآن کریم می‌فرماید: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (سوره الرحمن، آیه ۲۹)؛ «هر روز او در کاری است.» این آیه بر پویایی خلقت و نیاز به دانشی زنده و کاربردی تأکید دارد. عرفان واقعی، در تجربه عملی و قرب به خدا نهفته است، نه در مفاهیم انتزاعی که از زندگی روزمره دورند.

درنگ: عرفان و فلسفه حقیقی، در تجربه عملی و قرب الهی ریشه دارد، نه در مفاهیم نظری و انتزاعی علم دینی.

بخش چهارم: اقتدارزدایی و عظمت انسان

اقتدارزدایی در برابر غیر خدا

برخی انبیا و ملائکه، به دلیل قرب کامل به خدا، تنها در برابر او قیام می‌کنند و از خضوع در برابر غیر او پرهیز دارند. این نکته در نهج‌البلاغه، خطبه قاصعه، آمده است: «قائمون لا راکعون و لا ساجدون»؛ «ایستادگان‌اند، نه خم‌شوندگان و نه سجده‌کنندگان.» این سخن بر عظمت مقام انسان و انبیا تأکید دارد، که در برابر غیر خدا سر فرو نمی‌آورند.

نقد رفتارهای انحرافی برخی فرق

برخی فرق، مانند اهل حق، با جایگزینی قنوت به جای نماز، از احکام شرعی فاصله گرفته‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ» (سوره إسراء، آیه ۷۸)؛ «نماز را از زوال آفتاب برپا دار.» این آیه بر اهمیت پایبندی به احکام شرعی تأکید دارد. انحراف از این احکام، به ضعف معرفتی منجر می‌شود.

مدارا در برابر انحرافات

مدارا با گروه‌های منحرف، راهی برای هدایت آنهاست. قرآن کریم می‌فرماید: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» (سوره بقره، آیه ۲۵۶)؛ «در دین هیچ اجباری نیست.» این آیه بر آزادی در انتخاب مسیر هدایت تأکید دارد. مدارا، به‌سان پلی است که دل‌ها را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: قدرت‌های نفسانی و محدودیت‌های آن

قدرت‌های نفسانی و اعمال غیرشرعی

برخی با اعمال غیرشرعی، مانند مصرف مواد یا خوردن زغال، قدرت‌های نفسانی کسب می‌کنند. این قدرت‌ها، در قلمروی برد نفسانی جای دارند و با معرفت ربوبی متفاوت‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ» (سوره أنعام، آیه ۱۲۱)؛ «و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده نخورید.» این آیه بر حرمت اعمال غیرشرعی تأکید دارد.

درنگ: قدرت‌های نفسانی، هرچند در برد کوتاه مؤثرند، اما با معرفت ربوبی متفاوت بوده و در قلمروی احکام شرعی حرام‌اند.

تمایز معجزه و سحر

معجزه انبیا، که در برد متوسط و عالی رخ می‌دهد، با سحر و جادوی نفسانی متفاوت است. قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» (سوره بقره، آیه ۱۰۲)؛ «سلیمان کفر نورزید، ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند.» این آیه بر حرمت سحر و تمایز آن با معجزه تأکید دارد.

بخش ششم: ضرورت تحول در علم دینی

تحول در رویکردهای علمی دینی

علم دینی باید از کارهای بی‌ثمر دست کشیده و به تولید دانشی قدرت‌مند و کاربردی بپردازد. قرآن کریم می‌فرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (سوره انفال، آیه ۶۰)؛ «و برای آنان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید.» این آیه بر لزوم کسب قدرت علمی و عملی تأکید دارد. علم دینی باید به‌سان چشمه‌ای جوشان، دانشی پویا و پاسخگو به نیازهای روز تولید کند.

درنگ: علم دینی باید به تولید دانشی قدرت‌مند و کاربردی بپردازد تا نظام اسلامی را در برابر چالش‌های جهانی تقویت کند.

نقد محدودیت‌های علم پزشکی

علم پزشکی هنوز در تشخیص برخی بیماری‌ها، مانند ناباروری و عفونت‌های خاص، ناتوان است. قرآن کریم می‌فرماید: «عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» (سوره علق، آیه ۵)؛ «به انسان آنچه نمی‌دانست آموخت.» این آیه بر پیشرفت مداوم علمی تأکید دارد. محدودیت‌های کنونی علم پزشکی، نشان‌دهنده نیاز به توسعه ابزارهای تشخیصی پیشرفته‌تر است.

بخش هفتم: عظمت انسان در قرآن کریم

انسان به‌مثابه شکارنده هستی

انسان، با ظرفیت شکارندگی، قادر است پرده‌های هستی را بشکافد. قرآن کریم می‌فرماید: «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ» (سوره قيامة، آیه ۵)؛ «بلکه انسان می‌خواهد پیش روی خود را بشکافد.» این آیه بر توانایی انسان در گشایش و تحول تأکید دارد، که با اراده و قرب به خدا تقویت می‌شود.

انسان در مرکز بحران هستی

انسان در کبد، یا مرکز بحران هستی، خلق شده است. قرآن کریم می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ» (سوره بلد، آیه ۴)؛ «ما انسان را در رنج آفریدیم.» این کبد، به‌سان قلب تپنده هستی، انسان را در موقعیتی قرار می‌دهد که باید با اراده و معرفت، این بحران را به کمال بدل کند.

درنگ: انسان، به‌مثابه شکارنده‌ای در مرکز بحران هستی، با اراده و معرفت قادر است عالم را به سوی کمال هدایت کند.

صفات مبالغه‌آمیز انسان

قرآن کریم انسان را با صفاتی چون ظلوم، کفور، و عجول توصیف می‌کند، که نشان‌دهنده عظمت اوست. آیاتی مانند «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ» (سوره إبراهيم، آیه ۳۴)؛ «انسان بسیار ستمگر و ناسپاس است» و «كَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا» (سوره إسراء، آیه ۱۱)؛ «انسان شتاب‌زده است»، بر ظرفیت‌های عظیم انسان برای تحول و کمال تأکید دارند.

بخش هشتم: نقد فرهنگ‌های محدودکننده

کوچک‌پروری و محدودیت‌های فرهنگی

فرهنگ‌های محدودکننده، انسان را از عظمت ذاتی‌اش دور می‌کنند. قرآن کریم می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» (سوره انفطار، آیه ۶)؛ «ای انسان، چه چیز تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده؟» این آیه بر عظمت ذاتی انسان و لزوم رهایی از بند فرهنگ‌های محدودکننده تأکید دارد. این فرهنگ‌ها، به‌سان قفسی، انسان را از پرواز به سوی کمال بازمی‌دارند.

محدودیت‌های زنان در فرهنگ سنتی

زنان در فرهنگ‌های سنتی، از استقلال و اقتدار محروم شده‌اند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (سوره إسراء، آیه ۷۰)؛ «و همانا فرزندان آدم را گرامی داشتیم.» این آیه بر کرامت ذاتی همه انسان‌ها، از جمله زنان، تأکید دارد. محدودیت‌هایی مانند نیاز به همراهی مداوم، به‌سان زنجیری است که زنان را از شکوفایی بازمی‌دارد.

حضرت زینب (س) به‌مثابه الگوی اقتدار

حضرت زینب (س)، با مدیریت قافله کربلا، نمونه‌ای بی‌بدیل از اقتدار انسانی است. قرآن کریم می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا» (سوره أنبياء، آیه ۷۳)؛ «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می‌کنند.» این آیه بر ظرفیت زنان در رهبری و تأثیرگذاری تأکید دارد.

درنگ: حضرت زینب (س)، با اقتدار در مدیریت قافله کربلا، الگویی از عظمت و رهبری زنان در تاریخ اسلام است.

نقد قانون اجرة‌المثل

قانون اجرة‌المثل، با قرار دادن زنان در جایگاه کارگر، از عظمت ذاتی آنان می‌کاهد. این قانون، به‌سان پرده‌ای است که کرامت زن را پنهان می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (سوره إسراء، آیه ۷۰)؛ «و همانا فرزندان آدم را گرامی داشتیم.» این آیه بر کرامت ذاتی زنان تأکید دارد و نشان می‌دهد که چنین قوانینی با عظمت انسانی مغایرت دارند.

بخش نهم: تسخیر عالم با سلطان الهی

سلطان الهی و اقتدار انسان

تسخیر عالم، نیازمند یافتن سلطان الهی است. قرآن کریم می‌فرماید: «يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ» (سوره الرحمن، آیه ۳۳)؛ «ای گروه جن و انس، اگر می‌توانید از کرانه‌های آسمان‌ها و زمین بگذرید، پس بگذرید؛ جز با سلطان نمی‌گذرید.» این سلطان، به‌سان کلیدی است که درهای عالم را به روی انسان می‌گشاید.

درنگ: تسخیر عالم، تنها با یافتن سلطان الهی ممکن است، که از طریق قرب به خدا به دست می‌آید.

بخش دهم: بردهای وجودی انسان

تقسیم‌بندی بردهای وجودی

انسان دارای سه برد وجودی است: نفسانی (کوتاه)، روحی (متوسط)، و سری (عالی). قرآن کریم می‌فرماید: «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» (سوره إسراء، آیه ۸۵)؛ «بگو روح از امر پروردگار من است.» برد نفسانی، محل هواجس و تسخیرات است؛ برد روحی، محل قرب؛ و برد سری، جایگاه معرفت الهی. این تقسیم‌بندی، انسان را به‌سان درختی می‌نماید که ریشه در خاک، شاخه در آسمان، و میوه در عرش الهی دارد.

قدرت در برد نفسانی

در برد نفسانی، انسان با تسخیرات و سحر قدرت کسب می‌کند. این قدرت‌ها، هرچند مؤثر، در قلمروی حرام جای دارند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» (سوره بقره، آیه ۱۰۲)؛ «سلیمان کفر نورزید، ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند.» این آیه بر تفاوت میان قدرت‌های نفسانی و ربوبی تأکید دارد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در مفاهیم الهیاتی و متافیزیکی، به بررسی جایگاه انسان در نظام هستی پرداخت. طهارت، به‌مثابه سپری در برابر آشفتگی‌های نفسانی، نقش کلیدی در سلامت جسم و روان دارد. معرفت ربوبی، که مختص مؤمنان است، در برابر قدرت‌های نفسانی مرتاضان قرار می‌گیرد. انسان، با ظرفیت شکارندگی و خلقت در کبد، قادر است هستی را به سوی کمال هدایت کند، اما فرهنگ‌های محدودکننده او را از این عظمت دور کرده‌اند. علم دینی باید با تولید دانشی قدرت‌مند و کاربردی، نظام اسلامی را تقویت کند. این تحول، نیازمند اراده، تجربه عملی، و تدبر در قرآن کریم است تا انسان به جایگاه والای خود بازگردد.

با نظارت صادق خادمی