در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 136

متن درس

پدیده‌های پنهانی: تبیین اقتدار انسانی در پرتو آیات سوره حج

پدیده‌های پنهانی: تبیین اقتدار انسانی در پرتو آیات سوره حج

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۳۶)

دیباچه

انسان، این موجود شگفت‌انگیز آفرینش، در بطن وجود خویش ظرفیت‌هایی بی‌کران برای دستیابی به قله‌های علم، معرفت و قدرت نهفته دارد. با این حال، موانعی چون شبهه، شک و تمنّی، گاه این مسیر متعالی را به سوی افول و سستی می‌کشاند. قرآن کریم، به مثابه چراغی هدایت‌گر، در آیات سوره حج، از جمله آیات ۵۲ تا ۵۵، به تبیین این موانع و راه‌های برون‌رفت از آن‌ها می‌پردازد. این نوشتار، با نگاهی ژرف به این آیات، به بررسی عوامل اثرگذار بر اقتدار انسانی، از انبیا تا کافران، پرداخته و راه‌های رهایی از ضعف‌های نفسانی را کاوش می‌کند. هدف این است که با تأمل در این آیات، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر گوهر وجود انسان و مسیر تعالی او گشوده شود.

بخش یکم: اقتدار انسانی و موانع نفسانی

ماهیت اقتدار انسانی

اقتدار انسانی، گوهر نهفته در وجود آدمی است که او را به سوی کمال علم، معرفت و قدرت رهنمون می‌سازد. این اقتدار، در هماهنگی با عالم هستی و پیوند با فرکانس‌های ملکوتی، به انسان توان می‌بخشد تا از محدودیت‌های مادی فراتر رود. قرآن کریم در آیات سوره حج، این اقتدار را در گرو پاکسازی نفس از موانعی چون شبهه، مريه (شک)، تمنّی و هوس می‌داند. این موانع، مانند سدهایی در برابر جریان زلال معرفت، انسان را از دستیابی به حقیقت بازمی‌دارند.

درنگ: اقتدار انسانی در گرو رهایی از موانع نفسانی چون شبهه، شک، تمنّی و هوس است. این موانع، انسان را از پیوند با عالم ملکوت و دریافت علوم الهی محروم می‌سازند.

نقش شبهه و تمنّی در افول اقتدار

شبهه و تمنّی، دو آفت بزرگ نفسانی‌اند که انسان را از مسیر تعالی به سوی ضعف و انحراف می‌کشانند. شبهه، چون سایه‌ای تاریک، ذهن و قلب انسان را در بر گرفته و او را در گرداب تردید و ناآگاهی فرو می‌برد. تمنّی نیز، حتی اگر خیرخواهانه باشد، می‌تواند دریچه‌ای برای نفوذ القائات شیطانی شود. این دو، مانند کیسه‌ای پاره، هر آنچه از علم و معرفت به انسان عرضه شود، به هدر می‌دهند. انسان گرفتار شبهه و تمنّی، گویی در پی جمع‌آوری آب در سبدی سوراخ است؛ هرچه می‌کوشد، دستاوردش به سرعت از کف می‌رود.

بخش دوم: تمنّی در انبیا و حمایت الهی

تمنّی در انبیا و نفوذ شیطان

قرآن کریم در آیه ۵۲ سوره حج می‌فرماید:

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

«و ما پیش از تو هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه چون آرزویی کرد، شیطان در آرزویش [شبهه‌ای] افکند. پس خدا آنچه را شیطان افکنده بود محو می‌کرد، سپس آیات خود را استوار می‌ساخت، و خدا دانای حکیم است.»

این آیه بیانگر آن است که حتی انبیا، به دلیل بشر بودن، در معرض تمنّی قرار داشتند. تمنّی، حتی اگر خیرخواهانه و در راستای نشر دین الهی باشد، می‌تواند نقطه‌ای برای نفوذ شیطان فراهم آورد. با این حال، خداوند با حکمت خویش، القائات شیطانی را نسخ کرده و آیات خود را در قلب و جان انبیا استوار می‌سازد. این حمایت الهی، گواهی بر جایگاه ویژه انبیا و تفاوت آن‌ها با دیگر انسان‌هاست.

درنگ: تمنّی، حتی در انبیا، می‌تواند دریچه‌ای برای نفوذ شیطان باشد، اما حمایت الهی این القائات را محو کرده و قلب انبیا را با آیات استوار الهی پیوند می‌دهد.

تفاوت مراتب انبیا

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر به تفاوت مراتب انبیا اشاره دارد: «برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری دادیم» (فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ). این تفاوت، در میزان تأثیرپذیری از تمنّی و القائات شیطانی نیز نمود می‌یابد. برخی انبیا، به دلیل استواری بیشتر در ایمان و تقرب به خدا، کمتر در معرض ضعف‌های نفسانی قرار می‌گرفتند. این تفاوت مراتب، نه تنها نشان‌دهنده تنوع در ظرفیت‌های انسانی است، بلکه بر حکمت الهی در انتخاب و هدایت انبیا تأکید دارد.

بخش سوم: شبهه و کفر در کافران

شبهه، ریشه کفر

قرآن کریم در آیه ۵۵ سوره حج می‌فرماید:

وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ

«و کسانی که کفر ورزیدند پیوسته در شک و تردید از آن [قرآن] هستند تا آنکه ساعت [قیامت] به ناگاه بر آن‌ها درآید یا عذاب روزی نازا به سویشان آید.»

شبهه و مريه (شک)، چون ویروسی مهلک، قلب کافران را در بر گرفته و آن‌ها را از پذیرش حقیقت محروم می‌سازد. برخلاف تمنّی انبیا که خیرخواهانه بود، شک کافران ریشه در انکار و عناد دارد. این شک، تا زمانی که عذاب الهی یا قیامت فرا نرسد، آن‌ها را از ایمان بازمی‌دارد. عذاب روز عقیم، عذابی است که هیچ راه گریزی از آن نیست و انسان را به سوی نابودی کامل می‌کشاند.

درنگ: شبهه و شک، ریشه‌های اصلی کفر هستند که کافران را تا زمان عذاب یا قیامت از پذیرش حقیقت محروم می‌سازند.

فتنه‌انگیزی کافران از ضعف‌های انبیا

کافران، با سوءاستفاده از تمنّی‌ها و ضعف‌های ظاهری انبیا، به فتنه‌انگیزی می‌پرداختند. آن‌ها با استناد به آیاتی که انبیا را بشر معرفی می‌کردند، ادعاهایی چون ظالم بودن ایشان را مطرح می‌ساختند تا ایمان مردم را سست کنند. اما خداوند با نسخ القائات شیطانی و استوار ساختن آیات خویش، این فتنه‌ها را خنثی می‌کرد. این موضوع، نشان‌دهنده عمق حکمت الهی در حفظ پیامبران و هدایت امت‌هاست.

بخش چهارم: پاکسازی نفس و دستیابی به اقتدار

رهایی از شبهه و تمنّی

برای دستیابی به اقتدار انسانی، پاکسازی نفس از شبهه، مريه، تمنّی و هوس ضروری است. این پاکسازی، قلب انسان را چون آیینه‌ای صاف و زلال می‌سازد که توانایی دریافت انوار الهی را دارد. انسان رها از این موانع، گویی با فرکانس‌های عالم ملکوت هم‌نوا می‌شود و از مخزن بی‌کران علم و معرفت بهره‌مند می‌گردد. این هم‌نوایی، او را از محدودیت‌های مادی فراتر برده و به بصیرت، قدرت و اقتدار می‌رساند.

درنگ: پاکسازی نفس از شبهه و تمنّی، انسان را با عالم ملکوت هم‌نوا ساخته و او را به دریافت علم و معرفت الهی قادر می‌سازد.

نقش ایمان و اخبات

قرآن کریم در آیه ۵۴ سوره حج می‌فرماید:

وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

«و تا کسانی که دانش یافته‌اند بدانند که آن [قرآن] حق است و از جانب پروردگار توست و به آن ایمان آورند و دل‌هایشان در برابر آن فروتن شود، و بی‌گمان خداوند کسانی را که ایمان آورده‌اند به راه راست هدایت می‌کند.»

ایمان و اخبات (فروتنی قلب)، دو بال پرواز انسان به سوی اقتدار معنوی‌اند. ایمان، قلب را از تردید و شبهه آزاد می‌سازد و اخبات، آن را برای دریافت علوم الهی آماده می‌کند. این دو، انسان را به سوی صراط مستقیم هدایت کرده و او را از تاریکی‌های ناآگاهی به نور معرفت می‌رسانند.

بخش پنجم: نقش عوالم و موجودات در انتقال علم

پیوند با عالم ملکوت

انسان پاک‌شده از شبهه و تمنّی، گویی به دریای بی‌کران عالم ملکوت متصل می‌شود. در این حالت، ملائکه، اولیا، و حتی موجوداتی چون جنیان و ارواح آزاد، به یاری او می‌شتابند و علوم الهی را به قلبش سرریز می‌کنند. این پیوند، مانند رودی زلال، معرفت را به سوی انسان جاری می‌سازد و او را از محدودیت‌های دانش ناسوتی فراتر می‌برد.

درنگ: پیوند با عالم ملکوت، از طریق ملائکه و اولیا، علوم الهی را به قلب انسان سرریز کرده و او را از محدودیت‌های دانش مادی آزاد می‌سازد.

نقش شياطين در تعامل با انسان

در برخی موارد، حتی شیاطین نیز ممکن است به انسان‌هایی که قلبشان آماده دریافت است، یاری رسانند. این یاری، گاه در قالب اطلاعات یا حمایت‌های خاص نمود می‌یابد. با این حال، انسان مؤمن باید با بصیرت، علوم شیطانی را از الهی جدا سازد و تنها به آنچه از جانب حق است، دل بسپارد.

بخش ششم: هدایت الهی و صراط مستقیم

هدایت به سوی کمال

هدایت الهی، چون نوری درخشان، انسان مؤمن را به سوی صراط مستقیم رهنمون می‌سازد. این هدایت، نتیجه ایمان، اخبات و پاکسازی نفس است. خداوند، با حکمت بی‌کران خویش، قلب مؤمن را استوار ساخته و او را از تاریکی‌های شبهه و تمنّی به سوی نور معرفت هدایت می‌کند. این مسیر، انسان را به کمال و اقتدار حقیقی می‌رساند.

درنگ: هدایت الهی، نتیجه ایمان و اخبات است که انسان را از موانع نفسانی آزاد کرده و به سوی صراط مستقیم و کمال رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

صراط مستقیم، مسیری است که انسان را از تاریکی‌های شبهه و تمنّی به سوی نور علم و معرفت رهنمون می‌سازد. این مسیر، تنها با ایمان، اخبات و پیوند با عالم ملکوت دست‌یافتنی است. انسان مؤمن، در سایه هدایت الهی، به اقتداری دست می‌یابد که او را از محدودیت‌های مادی و نفسانی آزاد می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

آیات ۵۲ تا ۵۵ سوره حج، چون آیینه‌ای زلال، حقیقت وجود انسان و موانع پیش روی او را به تصویر می‌کشند. شبهه و تمنّی، چون سدهایی در برابر جریان معرفت، انسان را از اقتدار و کمال بازمی‌دارند. با این حال، پاکسازی نفس، ایمان و اخبات، قلب انسان را برای دریافت علوم الهی آماده ساخته و او را با عالم ملکوت هم‌نوا می‌کند. انبیا، با وجود بشر بودن، در سایه حمایت الهی از القائات شیطانی رها شده و به استواری رسیدند. کافران، اما، در گرداب شبهه و شک، از حقیقت محروم ماندند. این آیات، انسان را به تأمل در گوهر وجود خویش و رهایی از موانع نفسانی فرا می‌خوانند تا در سایه هدایت الهی، به قله‌های اقتدار و معرفت دست یابد.

با نظارت صادق خادمی