در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 148

متن درس

پدیده‌های پنهانی

پدیده‌های پنهانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۸)

دیباچه

انسان، چونان موجودی که در گستره خلقت جایگاهی بس والا دارد، پیوسته در تعامل با عوالم پنهان و آشکار است. این تعاملات، که گاه از جنس ارتباط با موجودات غیبی چون جنیان و شیاطین است، تأثیری ژرف بر روان و جسم او می‌گذارد. نوشتار حاضر، با تکیه بر متون دینی و روایات اسلامی، به کاوش در این تعاملات می‌پردازد و می‌کوشد با زبانی روشن و متین، قانونمندی این ارتباطات و راه‌های مصونیت از نفوذ موجودات غیبی را تبیین نماید. محور این بررسی، تحلیل چگونگی نفوذ شیطان در انسان و راهکارهای دفع آن است که با الهام از آیات قرآن کریم و روایات، به گونه‌ای نظام‌مند ارائه می‌شود.

بخش یکم: سرشت ارتباطات انسان با موجودات غیبی

ماهیت و اقتدار وجودی انسان

انسان، به مثابه خلیفه الهی، دارای جایگاهی رفیع در نظام آفرینش است که او را قادر به برقراری ارتباط با عوالم گوناگون می‌سازد. این اقتدار وجودی، که ریشه در خلقت او در بهترین صورت دارد، امکان تعامل با موجودات غیبی را فراهم می‌آورد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ

ترجمه: «ما انسان را در نیکوترین صورت آفریدیم.»

این آیه، گواهی است بر ظرفیت بی‌مانند انسان در برقراری ارتباط با عوالم غیبی، مشروط بر آنکه این ارتباط در مسیر هدایت الهی باشد.

درنگ: اقتدار وجودی انسان، که ریشه در خلقت والای او دارد، او را به موجودی توانمند در تعامل با عوالم غیبی تبدیل کرده است، اما این تعامل نیازمند هدایت و مراقبت الهی است.

حفره‌های نفوذ شیطانی

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های تعامل انسان با موجودات غیبی، نفوذ شیطان از طریق حفره‌های روانی و عاطفی است. این حفره‌ها، که از توهمات، شکوک، وساوس و گناهان نشأت می‌گیرند، بستری برای نفوذ شیطان فراهم می‌کنند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ

ترجمه: «آنکه در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند.»

این آیه، به روشنی از نفوذ شیطان در روان انسان سخن می‌گوید. نفوذ شیطان، چونان بادی است که از شکاف‌های دیوار نفس رخنه می‌کند و اگر این شکاف‌ها ترمیم نشوند، به ویرانی بنای وجود منجر می‌گردد.

درنگ: حفره‌های روانی مانند توهم، وسوسه و گناه، دروازه‌های ورود شیطان به وجود انسان‌اند و تنها با ایمان و استعاذه می‌توان این دروازه‌ها را بست.

نزول شیطان بر انسان

متن اصلی تأکید دارد که شیاطین، انسان را به مثابه پایگاهی برای نزول خویش انتخاب می‌کنند. این نزول، زمانی رخ می‌دهد که انسان با رفتارهای نادرست، زمینه را برای حضور شیطان فراهم سازد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ

ترجمه: «سلطه او تنها بر کسانی است که او را به دوستی گیرند.»

این آیه نشان می‌دهد که شیطان تنها در صورتی بر انسان مسلط می‌شود که انسان خود، با گناه یا غفلت، این سلطه را ممکن سازد.

آگاهی و ناآگاهی در تعاملات

متن به تفاوت میان آگاهی شیاطین و ناآگاهی انسان در تعاملات غیبی اشاره دارد. شیاطین، حتی در مراتب پایین، با آگاهی عمل می‌کنند، اما انسان جز در مراتب عالی، از این تعاملات ناآگاه است. قرآن کریم می‌فرماید:

وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا

ترجمه: «و هر که از یاد خدای رحمان غافل شود، شیطانی برایش می‌گماریم.»

غفلت، چونان تاریکی است که راه را بر نور معرفت می‌بندد و انسان را در برابر نفوذ شیطان آسیب‌پذیر می‌سازد.

درنگ: آگاهی انسان از تعاملات غیبی، تنها در مراتب عالی وجودی او پدیدار می‌شود و غفلت، زمینه‌ساز نفوذ شیطان است.

جمع‌بندی بخش یکم

انسان، به دلیل جایگاه والای خود در خلقت، توانایی برقراری ارتباط با موجودات غیبی را دارد، اما این ارتباط اگر در مسیر هدایت الهی نباشد، به نفوذ شیطان منجر می‌شود. حفره‌های روانی، چونان شکاف‌هایی در دیوار نفس، راه را برای این نفوذ هموار می‌کنند. استعاذه و ایمان، سپرهایی هستند که انسان را در برابر این نفوذ مصون می‌دارند.

بخش دوم: ویژگی‌های فیزیکی و روانی شیاطین و جنیان

تمایز جن و شیطان

متن اصلی، شیطان را اعم از جن و انس می‌داند، در حالی که جن، موجودی خاص‌تر است که می‌تواند شیطان یا غیرشیطان باشد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ

ترجمه: «همه سجده کردند جز ابلیس که از جن بود.»

این تمایز، نشان‌دهنده تنوع موجودات غیبی و نقش متفاوت آنها در تعامل با انسان است.

سرعت و قدرت جنیان و شیاطین

متن به سرعت و قدرت جنیان و شیاطین به دلیل ماهیت ناری آنها اشاره دارد. این ماهیت، آنها را از انسان سریع‌تر و قوی‌تر می‌سازد، اما عقل انسانی برتری دارد. قرآن کریم می‌فرماید:

وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ

ترجمه: «و جن را پیش‌تر از آتش سوزان آفریدیم.»

این سرعت و قدرت، چونان شعله‌ای است که به سرعت زبانه می‌کشد، اما عقل انسانی، چون چراغی است که راه را روشن می‌کند.

درنگ: ماهیت ناری جنیان و شیاطین، آنها را سریع و قدرتمند می‌سازد، اما عقل انسانی، برتری او را در برابر این موجودات تضمین می‌کند.

نفوذ شیطان در عروق و اعصاب

متن تأکید دارد که شیاطین می‌توانند در عروق و اعصاب انسان نفوذ کنند، پدیده‌ای که نه تنها متافیزیکی، بلکه مادی و فیزیکی است. این نفوذ، چونان جریانی الکتریکی در مدارهای بدن، می‌تواند به اختلالات روانی و جسمی منجر شود. قرآن کریم می‌فرماید:

يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ

ترجمه: «که در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند.»

این آیه، به نفوذ شیطان در عمق وجود انسان اشاره دارد، جایی که روان و جسم در هم تنیده‌اند.

تشعشعات نفث شیطانی

نفث شیطان، که در متن به تشعشات مادی تشبیه شده، می‌تواند در عروق انسان اثر بگذارد و به بیماری‌هایی چون دیوانگی منجر شود. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ

ترجمه: «و از شر دمندگان در گره‌ها.»

این نفث، چونان امواجی است که در ساختارهای عصبی انسان اختلال ایجاد می‌کند.

درنگ: نفث شیطان، به مثابه تشعشاتی مادی، می‌تواند ساختارهای عصبی انسان را مختل کرده و به بیماری‌های روانی منجر شود.

جمع‌بندی بخش دوم

ویژگی‌های فیزیکی و روانی جنیان و شیاطین، از جمله ماهیت ناری، سرعت و توانایی نفوذ در عروق، آنها را به موجوداتی توانمند اما تحت سیطره عقل انسانی تبدیل کرده است. شناخت این ویژگی‌ها، گامی است در جهت مصونیت از نفوذ آنها.

بخش سوم: تأثیرات شیطان بر انسان و راه‌های مقابله

دیوانگی و نسیان ناشی از شیطان

متن به تأثیرات شیطان بر روان انسان، از جمله دیوانگی و فراموشی ذکر خدا، اشاره دارد. روایتی در این باره می‌گوید: «شیطان انسان را به فراموشی ذکر پروردگارش دچار می‌کند.» قرآن کریم نیز می‌فرماید:

فَأنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ

ترجمه: «شیطان او را از یاد پروردگارش غافل کرد.»

این فراموشی، چونان پرده‌ای است که بر آگاهی انسان کشیده می‌شود و او را در برابر وسوسه آسیب‌پذیر می‌سازد.

نفوذ شیطان در حالت غضب

متن به نفوذ شیطان در هنگام خشم اشاره دارد: «هرگاه انسان خشمگین شود، شیطان در او نفوذ می‌کند.» قرآن کریم نیز توصیه می‌کند:

وَاذْكُرْ أَخَاهُمْ صَالِحًا إِذْ قَالَ لَهُمْ أَلَا تَتَّقُونَ

ترجمه: «و برادرشان صالح را یاد کن که به آنها گفت: آیا پروا نمی‌کنید؟»

کنترل خشم، چونان کلیدی است که قفل نفوذ شیطان را می‌بندد.

تشکل شیطان به اشکال مختلف

متن تأکید دارد که شیطان می‌تواند به اشکال گوناگون، از جمله حیوانات یا حتی جبرئیل، ظاهر شود. قرآن کریم می‌فرماید:

يَرَوْنَهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَرَوْنَهُمْ

ترجمه: «آنها را از جایی می‌بینند که آنها را نمی‌بینند.»

این توانایی، چونان نقابی است که شیطان بر چهره می‌زند تا انسان را فریب دهد.

درنگ: توانایی شیطان در تغییر شکل، او را به موجودی فریبنده تبدیل می‌کند که تنها با بصیرت دینی می‌توان آن را شناخت.

حفاظت ملائکه و نقش انسان

متن تأکید دارد که ملائکه، انسان را از شر شیاطین حفظ می‌کنند، اما رفتار نادرست انسان می‌تواند این حفاظت را تضعیف کند. قرآن کریم می‌فرماید:

وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ

ترجمه: «و ما در آن جایگاه‌هایی برای شنیدن داشتیم.»

این حفاظت، چونان سپری است که تنها با ایمان و عمل صالح پابرجا می‌ماند.

استعاذه و ایمان: سپرهای دفاعی

متن بر ضرورت استعاذه، توکل، استغفار و نماز برای مصونیت از شیطان تأکید دارد. قرآن کریم می‌فرماید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ

ترجمه: «بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم.»

استعاذه، چونان کلیدی است که درهای نفوذ شیطان را قفل می‌کند و ایمان، نوری است که تاریکی وسوسه را می‌زداید.

درنگ: استعاذه و ایمان، چونان سپر و شمشیری هستند که انسان را در برابر نفوذ شیطان مصون و توانمند می‌سازند.

جمع‌بندی بخش سوم

شیطان، با نفوذ در روان و جسم انسان، می‌تواند به دیوانگی، نسیان و گمراهی منجر شود. اما استعاذه، ایمان و عمل صالح، انسان را در برابر این نفوذ مصون می‌دارند. شناخت اشکال گوناگون شیطان و حفاظت ملائکه، به انسان کمک می‌کند تا در این میدان مبارزه پیروز شود.

بخش چهارم: پیوند انسان با حیوانات و نفوذ شیطان

ارتباطات حیوانی و نفوذ شیطان

متن به ارتباط انسان با حیوانات و نقش آنها در نفوذ شیطان اشاره دارد. برخی حیوانات، به دلیل قرابت با شیاطین، می‌توانند واسطه نفوذ شوند. روایتی می‌گوید: «بر شما باد شتر، که او شیطان است.» این سخن، به ویژگی‌های خاص برخی حیوانات اشاره دارد که می‌توانند با شیاطین همخوانی داشته باشند.

برای مثال، الاغ به دلیل توانایی دیدن شیطان، در روایات مورد توجه قرار گرفته است: «الاغ شیطان را می‌بیند.» این توانایی، نشان‌دهنده بصیرت طبیعی برخی حیوانات است که انسان از آن بی‌بهره است.

درنگ: برخی حیوانات، به دلیل ویژگی‌های طبیعی خود، می‌توانند واسطه نفوذ شیطان شوند، اما شناخت این ویژگی‌ها به خودآگاهی انسان کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

ارتباط انسان با حیوانات، اگر با بصیرت و خودآگاهی همراه نباشد، می‌تواند به نفوذ شیطان منجر شود. شناخت ویژگی‌های حیوانات و تأثیرات آنها بر روان انسان، گامی است در جهت حفظ سلامت وجودی.

جمع‌بندی پایانی

این نوشتار، با کاوش در قانونمندی تعاملات انسان با جنیان و شیاطین، نشان داد که این ارتباطات، ریشه در ویژگی‌های وجودی انسان و ماهیت غیبی این موجودات دارند. نفوذ شیطان، از طریق حفره‌های روانی و جسمی، می‌تواند به اختلالات عمیق منجر شود، اما استعاذه، ایمان و عمل صالح، انسان را از این آسیب‌ها مصون می‌دارند. پیشنهاد تأسیس مراکز تخصصی برای بررسی بیماری‌های ناشی از عوامل غیبی و تأکید بر خودشناسی از طریق شناخت علایق، راهکارهایی نوآورانه برای پیوند علم و دین ارائه می‌دهد. این بررسی، انسان را به خودآزمایی و تقویت ایمان فرا می‌خواند تا در برابر پدیده‌های پنهانی، استوار و سربلند باقی بماند.

با نظارت صادق خادمی