متن درس
پدیدههای پنهانی: تبیین فتنه و لقاء در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۸)
دیباچه
مفاهیم فتنه و لقاء، به مثابه دو گوهر ناب در گنجینه معارف قرآن کریم، از جایگاهی بس والا برخوردارند. این دو مفهوم، که در آیات متعدد قرآن کریم به ظرافت و عمق تبیین شدهاند، نهتنها در فهم معارف دینی، بلکه در تحلیلهای فلسفی و عرفانی نیز نقشی بنیادین ایفا میکنند. فتنه، چونان آینهای است که حقیقت وجود انسان را در برابر آزمونهای الهی مینمایاند، و لقاء، چونان قلهای رفیع، مقصد نهایی سیر و سلوک انسان به سوی حق را نشان میدهد. این نوشتار، با رویکردی علمی و با نگاهی عمیق به آیات قرآن کریم، به تبیین این دو مفهوم پرداخته و با بهرهگیری از تحلیلهای دقیق، درصدد است تا لایههای پنهان این معانی را برای مخاطبان روشن سازد.
بخش نخست: فتنه، آیینه آزمون الهی
ماهیت فتنه در قرآن کریم
فتنه در قرآن کریم، به معنای ابتلاء و آزمایشی الهی است که انسان را در برابر نعمتها و چالشها قرار میدهد تا ظرفیت کمال یا نقص او آشکار گردد. این مفهوم، که در ۶۵ مورد از آیات قرآن کریم به کار رفته، گاه بهصورت مستقل (۳۰ مورد) و گاه با مصادیق خاص (۳۵ مورد) بیان شده است. آیهای از سوره انعام، وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ («و اینگونه برخی از آنها را به برخی دیگر آزمودیم»)، به روشنی نشان میدهد که انسانها با ویژگیها و نعمتهای الهی، مانند زیبایی، مال، علم و مقام، یکدیگر را مورد آزمایش قرار میدهند. این دوسویگی فتنه، حکایت از نظامی حکیمانه دارد که در آن هر نعمتی میتواند ابزاری برای امتحان باشد.
از منظر فلسفی، فتنه بخشی از نظام تکوینی الهی است که برای رشد و تعالی انسان طراحی شده است. همانگونه که در قرآن کریم آمده، فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ («ما قوم تو را پس از تو آزمودیم»)، خداوند خود فتنه را بهعنوان ابزاری برای آشکارسازی حقیقت درونی انسانها به کار میگیرد. این آزمونها گاه به مصیبت و گاه به نعمت منجر میشوند، اما در هر دو حال، هدف آن است که انسان از میان این ابتلائات به سوی کمال یا استفلا هدایت شود.
کمال انسانی و ظرفیت معصیت
یکی از جنبههای شگفتانگیز فتنه، ارتباط آن با کمال انسانی است. توانایی گناه کردن، بهعنوان یکی از ویژگیهای کمال بالقوه انسان، در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است. برخلاف ملائکه که به دلیل فقدان اراده آزاد، از ظرفیت معصیت محرومند، انسان به واسطه اختیار خود میتواند معصیت کند یا در برابر فتنهها به سوی کمال صعود نماید. این مفهوم با آیه إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ («بهراستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم») همخوانی دارد. اختیار انسان، چونان کلیدی است که درهای کمال یا نقص را به روی او میگشاید.
در عرفان اسلامی، این اختیار به انسان امکان میدهد تا از طریق غلبه بر فتنهها به مراتب بالاتر وجودی دست یابد. همانگونه که در درسگفتارها اشاره شده، «اصل فتنه اقتضاست»؛ یعنی فتنه در ذات خود خیر یا شر نیست، بلکه فعلیت آن به انتخاب انسان بستگی دارد. این دیدگاه، انسان را موجودی پویا و مسئول در برابر آزمونهای الهی معرفی میکند.
ابعاد دوسویه فتنه
فتنه در قرآن کریم بهگونهای ترسیم شده که انسانها با نعمتها و ویژگیهای خود، یکدیگر را به آزمون میکشانند. زیبایی یکی، مال دیگری، علم فردی و مقام شخص دیگر، همگی ابزارهایی هستند که خداوند برای امتحان انسانها به کار میگیرد. آیه وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ («و اینگونه برخی از آنها را به برخی دیگر آزمودیم») این دوسویگی را به روشنی نشان میدهد. این نظام، چونان شبکهای از روابط است که هر جزء آن میتواند محکی برای سنجش دیگری باشد.
از منظر فلسفه اسلامی، این دوسویگی فتنه بخشی از نظریه عدل الهی است. خداوند با قرار دادن انسانها در موقعیتهای آزمون، فرصت رشد و تعالی را برای آنها فراهم میآورد. همانگونه که در درسگفتارها آمده، «همه باعث فتنه یکدیگر میشوند»، این تعامل دوسویه، انسان را به سوی خودشناسی و خداجویی هدایت میکند.
بخش دوم: لقاء، مقصد نهایی سلوک
ماهیت لقاء در قرآن کریم
لقاء در قرآن کریم به معنای مواجهه و وصول به حقیقتی متعالی است که میتواند مادی یا مجرد باشد. این مفهوم، که بیش از ۱۵۰ بار در آیات قرآن کریم ذکر شده، شامل اقسام مختلفی نظیر لقاء الله، لقاء الآخرة و یوم التلاق است. آیه وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ («و بدانید که شما او را ملاقات خواهید کرد») به لقاء پروردگار اشاره دارد که مقصد نهایی سیر و سلوک انسان است.
در عرفان اسلامی، لقاء بهعنوان وصول به حق و رويت الهی تحلیل میشود. این مواجهه، گاه در دنیا از طریق معرفت و سلوک و گاه در آخرت در روز قیامت به کمال خود میرسد. درسگفتارها تأکید دارند که لقاء فراتر از ایمان به لقاء است؛ ایمان به وجود گنج، با دستیابی به آن گنج تفاوت دارد.
تکذیب لقاء و پیامدهای آن
تکذیب لقاء الله، به معنای انکار امکان وصول به حق، یکی از موانع اصلی در مسیر سلوک است. آیه قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ («زیان کردند کسانی که ملاقات خدا را تکذیب کردند») به روشنی به این انحراف اشاره دارد. این تکذیب ممکن است از دیدگاه تنزیهی (انکار هرگونه ارتباط با خدا) یا تشبیهی (تقلیل خدا به جسم) ناشی شود. درسگفتارها هشدار میدهند که بخش بزرگی از اهل ایمان، به دلیل تصورات نادرست، در دام تکذیب لقاء گرفتارند.
از منظر عرفانی، این تکذیب مانعی برای رسیدن به مقام لقاء است. انسان برای وصول به این مقام، نیازمند تصحیح تصورات و باورهای خود است تا از دام تشبیه و تنزیه رهایی یابد.
عمل صالح و پیوند با لقاء
امید به لقاء الله با عمل صالح پیوندی ناگسستنی دارد. آیه مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ («کسی که به ملاقات خدا امید دارد») نشان میدهد که عمل صالح، مانند شهادت و ایثار، پلی است برای اتصال به حقیقت الهی. درسگفتارها تأکید دارند که عمل صالح فراتر از اعمال ظاهری مانند نماز است؛ شهادت و قربانی شدن در راه خدا، از برجستهترین مصادیق آن است.
در فلسفه اخلاق اسلامی، عمل صالح بهعنوان ابزاری برای تعالی روح و نزدیکی به خدا دیده میشود. همانگونه که در درسگفتارها آمده، «عمل صالح کمترینش شهادت است و برترینش قیام»، این اعمال انسان را به سوی لقاء هدایت میکنند.
تفاوت لقاء و تلاقی
تلاقی، بهعنوان مفهومی عامتر از لقاء، به معنای برخورد مستقیم و مباشر است. آیه يَوْمَ التَّلَاقِ («روز ملاقات») به روز قیامت اشاره دارد که در آن همه موجودات با یکدیگر و با خدا مواجه میشوند. تلاقی، چونان نقطه اوج وصول است که در قیامت به کمال خود میرسد.
در عرفان اسلامی، تلاقی به معنای اتصال کامل به حقیقت الهی است که در روز قیامت به تمامی آشکار میشود. این مفهوم، انسان را به تأمل در مقصد نهایی سلوک دعوت میکند.
بخش سوم: جهانبینی قرآنی و ارزش دنیا
دنیا، مظهر اسم اعظم الهی
برخلاف دیدگاههای زهدگرایانه که دنیا را پست و بیارزش میدانند، درسگفتارها تأکید دارند که دنیا به معنای «دَنا» (نزدیکی) است و نه «دَنی» (پستی). آیه وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعٌ («زندگی دنیا جز متاع نیست») دنیا را بهعنوان ابزاری برای بهرهمندی و نه بیارزشی معرفی میکند. دنیا، چونان مظهری از اسمای الهی، مقدمهای برای سعادت اخروی است.
این دیدگاه با فلسفه اسلامی همخوانی دارد که دنیا را بهعنوان پلی برای رسیدن به آخرت میبیند. درسگفتارها تأکید دارند که «کسی که سلامت ندارد، سعادت ندارد»، و سلامت دنیا به عزت، علم و کمال وابسته است.
نقش شیطان و شناخت خدا
شناخت شیطان بهعنوان نیروی متخالف، مقدمهای برای شناخت خدا است. آیه إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا («شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن گیرید») بر لزوم شناخت این دشمن تأکید دارد. درسگفتارها بیان میکنند که «هر کس شیطان را نشناسد، خدا را نشناخته است»، زیرا شناخت اضداد، بخشی از فرآیند معرفتی انسان برای رسیدن به توحید است.
در عرفان اسلامی، این شناخت به انسان کمک میکند تا از دام فتنههای شیطانی رهایی یابد و به سوی لقاء الله گام بردارد.
بخش چهارم: نقد تصورات نادرست و اصلاح معرفت دینی
تصورات نادرست و تأثیر آن بر ایمان
درسگفتارها به شدت بر اصلاح تصورات نادرست در حوزه معرفت دینی تأکید دارند. بسیاری از باورهای رایج، مانند داستانهای غیرمنطقی درباره شخصیتهای دینی، نتیجه تصورات نادرست است. بهعنوان مثال، داستانهایی که از عالمان دینی نقل شده و فاقد پشتوانه منطقیاند، نهتنها به ایمان آسیب میزنند، بلکه مانع از فهم عمیق معارف دینی میشوند. این تصورات، چونان غباری بر آینه قلب، حقیقت را از دید انسان پنهان میکنند.
برای نمونه، نقلهایی که بدون استناد دقیق به منابع معتبر ارائه میشوند، مانند داستانهایی درباره اعمال غیرمنطقی برخی شخصیتهای دینی، از نظر منطقی و عقلانی قابل پذیرش نیستند. درسگفتارها تأکید دارند که «نود درصد اعتقادات ما معلول تصورات غلط است»، و این تصورات باید با استدلال و منطق اصلاح شوند.
نقد علم دینی و ضرورت اصلاح
علم دینی، بهعنوان یکی از ارکان معرفت اسلامی، نیازمند بازنگری و اصلاح است تا از انحرافات و تصورات نادرست پاک شود. درسگفتارها به جای نقد مستقیم نهادهای دینی، بر لزوم پالایش محتوای علمی تأکید دارند. علم دینی باید به گونهای باشد که به جامعه خدمت کند و در زندگی مردم اثرگذار باشد. همانگونه که بیان شده، «علم آن است که به جامعه بیاید و در جیب مردم برود».
این دیدگاه، علم دینی را بهعنوان ابزاری برای خدمت به جامعه و ارتقای معرفت معرفی میکند. نقدهای موجود در درسگفتارها، نه متوجه اشخاص یا نهادها، بلکه معطوف به اصلاح محتوای علمی و رفع کاستیهای معرفتی است.
جمعبندی
مفاهیم فتنه و لقاء، چونان دو بال برای صعود انسان به سوی کمال، در قرآن کریم جایگاه ویژهای دارند. فتنه، با قرار دادن انسان در برابر آزمونهای الهی، ظرفیتهای وجودی او را آشکار میسازد، و لقاء، بهعنوان مقصد نهایی، انسان را به سوی وصول به حقیقت الهی هدایت میکند. این دو مفهوم، در تعامل با اختیار و اراده انسان، او را به سوی خودشناسی و خداجویی سوق میدهند. دنیا، بهعنوان مظهر اسم اعظم الهی، نه پست و بیارزش، بلکه نزدیک و ارزشمند است که انسان را به سوی سعادت و سلامت رهنمون میشود. اصلاح تصورات نادرست و پالایش علم دینی، از ضروریات رسیدن به این مقصد متعالی است.
این نوشتار، با تبیین دقیق این مفاهیم و پیوند آنها با آیات قرآن کریم، درصدد است تا راهی روشن برای فهم عمیقتر معارف دینی ارائه دهد. امید است که این تلاش، گامی در مسیر تعالی معرفتی و سلوک معنوی باشد.
با نظارت صادق خادمی