در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 18

متن درس

شیطان‌شناسی قرآنی با رویکردی چندوجهی

شیطان‌شناسی قرآنی با رویکردی چندوجهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه هجدهم)

دیباچه

در گستره معارف الهی و فلسفه اسلامی، شناخت موجودات عالم و مراتب وجودی آن‌ها، از جمله انسان، جن، ملک، و شیطان، جایگاهی بنیادین دارد. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأملات عمیق فلسفی، عرفانی، و قرآنی، به کاوش در ماهیت این موجودات، تفاوت‌های رتبی آن‌ها، و به‌ویژه چگونگی تعامل انسان با جن و شیطان می‌پردازد. هدف، تبیین جایگاه این موجودات در نظام هستی و ارائه تحلیلی جامع از نقش نفسانیات در اثرپذیری انسان از وسوسه‌های شیطانی است. این اثر، با نگاهی نظام‌مند و زبانی روشن، می‌کوشد مفاهیم پیچیده را به‌گونه‌ای روشن سازد که راه را برای فهمی ژرف‌تر از رابطه انسان با عوالم متافیزیکی هموار کند، مانند مشعلی که در تاریکی، مسیر حقیقت را روشن می‌سازد.

بخش نخست: مبانی وجودی موجودات و مراتب هستی

تعدد مراتب وجودی و فقدان تباین ذاتی

موجودات عالم، شامل انسان، جن، و ملک، از منظر فلسفی دارای مراتب وجودی متفاوتی هستند که این تفاوت‌ها نه از جنس تباین ذاتی، بلکه از نوع شدت و ضعف ظهور وجود است. این مراتب، مانند سلسله‌مراتبی از نور، در درجات گوناگون شدت و ضعف ظاهر می‌شوند، اما همگی در ذات وجود متحدند. انسان، جن، و ملک، هر یک ظرفی برای ظهور صفات الهی‌اند، اما به دلیل تفاوت در مراتب، از یکدیگر متمایز می‌شوند. به ملک، جن یا انسان اطلاق نمی‌شود و بالعکس، نه به دلیل تباین ذاتی، بلکه به سبب تفاوت در نحوه ظهور و آثار وجودی.

درنگ: موجودات عالم، از انسان و جن تا ملک، در ذات وجود متحدند، اما تفاوت‌های رتبی آن‌ها ناشی از شدت و ضعف ظهور وجود است.

حرکت وجودی و امکان انتقال میان عوالم

موجودات، با توجه به توانمندی‌ها و خصوصیات وجودی خود، قادر به حرکت از یک عالم به عالم دیگر یا از مرتبه‌ای به مرتبه‌ای دیگر هستند. این حرکت، مانند صعود پرنده‌ای از زمین به آسمان، شامل جلا (پالایش وجودی) و استعلا (تعالی مرتبه‌ای) است که در همه موجودات، از جن و ملک تا انسان، ممکن است. این قابلیت، ریشه در نظریه تشکیک وجود دارد که وجود را پویا و قابل تحول می‌داند. انسان، به دلیل استعداد ذاتی و ظرفیت جمع میان صفات متضاد، از توانایی بیشتری برای این صعود برخوردار است.

تمایز وجودی انسان، جن، و ملک

انسان به‌عنوان موجود ترابی، جن به‌عنوان موجود ناری، و ملک به‌عنوان موجود نوری، از نظر آثار و ظهور متفاوت‌اند. ملک، ظرف ظهور صفات جمالی الهی است که نورانیت و تسبیح مدام آن را از کدورت نفسانی مصون می‌دارد. جن، ظرف صفات جلالی و ستری است که در عالم مثال، با ویژگی نفسانی و وهمی، ظاهر می‌شود. انسان، به دلیل ماهیت ترابی و ظرفیت جمع میان جلال و جمال، موجودی جامع است که توانایی صعود به مراتب عالی یا نزول به مراتب پست را دارد.

وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ
و به‌راستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم (سوره إسراء، آیه ۷۰).

این آیه، به کرامت ذاتی انسان و ظرفیت بی‌نهایت او برای صعود به مراتب متعالی اشاره دارد، مانند درختی که ریشه در خاک دارد، اما شاخسار آن به آسمان می‌رسد.

ماهیت شیطان به‌عنوان وصف

شیطان، برخلاف انسان، جن، و ملک که ذات و موصوف‌اند، موجودی مستقل نیست، بلکه وصفی است که در ظرف نفسانی جن یا انسان ظهور می‌یابد. جن و انسان، به دلیل اختیار و نفسانیات، می‌توانند متصف به شیطنت شوند، اما ملک، به دلیل ماهیت نوری و فقدان کدورت ستری، از این وصف مصون است. شیطان، مانند سایه‌ای است که در تاریکی نفس ظاهر می‌شود، اما در برابر نور حقیقت الهی ناتوان و بی‌اثر است.

درنگ: شیطان، وصفی نفسانی است که در جن و انسان ظهور می‌یابد، اما در ملک، به دلیل نورانیت و فقدان کدورت، امکان بروز ندارد.

جمع‌بندی بخش نخست

مبانی وجودی موجودات عالم، بر پایه تفاوت‌های رتبی و نه تباین ذاتی استوار است. انسان، جن، و ملک، هر یک ظرفی برای ظهور صفات الهی‌اند، اما انسان به دلیل ظرفیت جمع میان جلال و جمال، از استعداد بی‌نهایت برای صعود برخوردار است. شیطان، به‌عنوان وصف نفسانی، در ظرف وهم و نفسانیات اثر می‌گذارد و از نفوذ در ساحت نورانیت و ربوبیت ناتوان است. این شناخت، مانند کلیدی است که درهای فهم نظام هستی را می‌گشاید و انسان را به سوی تعالی هدایت می‌کند.

بخش دوم: مراتب عوالم و تفاوت‌های وجودی

تفاوت رتبی عوالم

عوالم وجودی، شامل ناسوت (جهان ماده)، ملکوت سفلی (عالم مثال)، ملکوت عالی (ثقل ملائک)، و جبروت (مراتب متعالی)، دارای تفاوت‌های رتبی‌اند. جن در عالم مثال، که ظرف نفسانیات و صورت‌های خیالی است، جای دارد. ملک در ملکوت عالی و جبروت، با نورانیت و تسبیح مدام، قرار می‌گیرد. انسان، به دلیل ماهیت ترابی و ظرفیت جمع، در ناسوت حضور دارد، اما توانایی صعود به عوالم بالاتر را داراست. این تفاوت‌ها، مانند طبقات عمارتی عظیم، هر یک جایگاه ویژه‌ای در نظام هستی دارند.

اختیار و اراده در موجودات

ملک، جن، و انسان، هر یک دارای نوعی اختیار و اراده‌اند، اما این اختیار در هر یک متفاوت است. اختیار ملائکه، مانند جریانی زلال، در راستای تسبیح و عبودیت الهی است و از کدورت نفسانی مصون است. جن، دارای اراده‌ای نفسانی است که تحت تأثیر وهم و خیالات قرار می‌گیرد. انسان، با عقل جمعی، توانایی انتخاب میان نفسانیات و عقلانیت را دارد، مانند مسافری که در تقاطع راه‌های متضاد ایستاده و مسیر خود را برمی‌گزیند.

عقل در موجودات: جمعی، غالب، و مغلوب

انسان دارای عقل جمعی است که توانایی جمع میان جنبه‌های مادی و معنوی را به او می‌بخشد. ملک، با عقل غالب، در ساحت نورانیت و تسبیح الهی قرار دارد و از نفسانیات مصون است. جن، با عقل مغلوب، تحت تأثیر نفسانیات و وهم است. این تفاوت، مانند سه شاخه از یک درخت، آثار متفاوتی در رفتار و تعاملات هر یک ایجاد می‌کند. انسان، به دلیل عقل جمعی، توانایی صعود به مراتب متعالی یا نزول به مراتب پست را دارد.

درنگ: عقل جمعی انسان، او را از جن (عقل مغلوب) و ملک (عقل غالب) متمایز می‌سازد و امکان صعود یا نزول وجودی را به او می‌بخشد.

ظرفیت‌های وجودی و استعداد انسان

جن، ظرف صفات جلالی و ستری است که در عالم مثال، با ویژگی‌های نفسانی و وهمی، ظاهر می‌شود. ملک، ظرف صفات جمالی و ظهوری است که در ساحت نورانیت و تسبیح قرار دارد. انسان، به دلیل ماهیت ترابی و ظرفیت جمع، توانایی تجمیع صفات متضاد را دارد. این ظرفیت، مانند ظرفی بی‌کران، انسان را قادر می‌سازد تا از قوه به فعل، مراتب وجودی را طی کند، در حالی که جن و ملک، به دلیل فعلیت غالب، در مراتب خود ثابت‌ترند.

ضعف ترابی و توانمندی انسان

انسان، به دلیل ماهیت ترابی، در نگاه نخست ضعیف‌ترین موجود عالم است، زیرا ثقل مادی او را به ماده وابسته می‌سازد. اما همین ثقل، مانند خاکی حاصل‌خیز، بستری برای رشد و تعالی او فراهم می‌کند. انسان، با عقل جمعی و استعداد ذاتی، می‌تواند از این ضعف ظاهری به‌عنوان فرصتی برای صعود به مراتب متعالی بهره جوید، مانند بذری که در خاک پست ریشه می‌دواند، اما به درختی تنومند بدل می‌شود.

بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا
بلکه آن‌ها گمراه‌ترند (سوره فرقان، آیه ۴۴).

این آیه، به امکان نزول انسان به مراتب پست‌تر از حیوانات اشاره دارد، در حالی که ظرفیت او برای صعود به «بالأفق الأعلى» (سوره نجم، آیه ۷) نیز بی‌نهایت است.

جمع‌بندی بخش دوم

عوالم وجودی، از ناسوت تا جبروت، دارای تفاوت‌های رتبی‌اند که موجودات را در مراتب گوناگون جای می‌دهند. انسان، با عقل جمعی و ظرفیت ترابی، توانایی صعود یا نزول بی‌نهایت دارد، در حالی که جن و ملک، به دلیل فعلیت غالب، محدودترند. این تفاوت‌ها، مانند نقشه‌ای از نظام هستی، جایگاه هر موجود را در سلسله‌مراتب وجودی روشن می‌سازد و انسان را به سوی بهره‌گیری از استعدادهایش برای تعالی هدایت می‌کند.

بخش سوم: ارتباط انسان با جن و شیطان

ماهیت ارتباط انسان با جن

ارتباط انسان با جن، به دلیل تفاوت در مراتب وجودی، نیازمند سطح مناسب نفسانی است. این ارتباط، مانند پلی میان دو عالم، در ظرف نفسانی و وهمی رخ می‌دهد. انسان برای برقراری این ارتباط، باید از ثقل مادی و عقلانیت محض بکاهد و نفس خود را تقویت کند. این فرآیند، مانند سبک شدن پرنده‌ای برای پرواز، انسان را به عالم مثال، که محل ظهور جن است، نزدیک می‌سازد.

نقش نفس در ارتباط با جن

ارتباط با جن مومن، نیازمند نفس قدسی است که با پالایش معنوی و اتصال به ساحت ربوبیت حاصل می‌شود. در مقابل، ارتباط با شیاطین، به نفس وهمی وابسته است که در آن، خیالات و اوهام میدان‌دارند. نفس قدسی، مانند چشمه‌ای زلال، انسان را از آلودگی‌های نفسانی مصون می‌دارد، در حالی که نفس وهمی، مانند باتلاقی تاریک، بستری برای نفوذ شیطان فراهم می‌کند.

درنگ: ارتباط با جن مومن نیازمند نفس قدسی، و ارتباط با شیاطین نیازمند نفس وهمی است که هر یک آثار متفاوتی در وجود انسان بر جای می‌گذارند.

شرایط استخدام جن

استخدام جن، چه به وصف سلامت (نفس قدسی) و چه به وصف شیطنت (نفس وهمی)، نیازمند اذکار، کردار، و خوراک خاصی است. برای ارتباط با جن مومن، انسان باید نفس خود را از آلودگی‌های وهمی پاک کند و به ساحت معنویت متصل شود. در مقابل، ارتباط با شیاطین، نیازمند تقویت اوهام و کاهش ثقل مادی است، مانند خشکاندن زمینی مرطوب برای آماده‌سازی آن برای نفوذ وهم.

القائات شیطانی و نفوذ در انسان

شیاطین، از طریق القائات وهمی و توهمات، در انسان نفوذ می‌کنند. این نفوذ، مانند نسیمی که در میان شاخسار نفسانی می‌وزد، غیرجسمانی و در ظرف وهم رخ می‌دهد. قرآن کریم، این فرآیند را به روشنی تبیین می‌کند:

ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ
این شیطان است که دوستانش را می‌ترساند (سوره آل‌عمران، آیه ۱۷۵).

يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا
[شیطان] به آن‌ها وعده می‌دهد و آرزوهای باطل در دلشان می‌افکند، و شیطان جز فریب به آن‌ها وعده نمی‌دهد (سوره نساء، آیه ۱۲۰).

این آیات، نشان‌دهنده ماهیت وهمی و القایی تأثیرات شیطان است که از طریق ترس و فریب عمل می‌کند.

نزول شیاطین بر افراد خاص

قرآن کریم، افراد خاصی را که شیاطین بر آن‌ها نازل می‌شوند، معرفی می‌کند:

هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ * تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ
آیا شما را خبر دهم که شیاطین بر چه کسانی نازل می‌شوند؟ * بر هر دروغ‌گوی گناهکار نازل می‌شوند (سوره شعراء، آیات ۲۲۱-۲۲۲).

این آیات، نشان می‌دهند که شیاطین بر نفوس آلوده و ضعیف‌النفس اثر می‌گذارند، مانند بارانی که بر زمینی سست فرومی‌ریزد.

فتنه شیطانی در نفوس بیمار

نفوذ شیطان در افرادی که در دل‌هایشان بیماری است، به فتنه منجر می‌شود:

لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ
تا آنچه را شیطان القا می‌کند، برای کسانی که در دل‌هایشان بیماری است، فتنه‌ای قرار دهد (سوره حج، آیه ۵۳).

بیماری قلبی، به معنای ضعف ایمانی و نفسانی است که انسان را در برابر وسوسه‌های شیطان آسیب‌پذیر می‌سازد، مانند درختی که ریشه‌هایش سست و در برابر طوفان ناپایدار است.

درنگ: شیاطین از طریق القائات وهمی بر نفوس ضعیف و بیمارالقلب اثر می‌گذارند و در ساحت عقلانیت و نورانیت ناتوان‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

ارتباط انسان با جن و شیطان، در ظرف نفسانی و وهمی رخ می‌دهد و نیازمند کاهش ثقل مادی و تقویت نفس است. ارتباط با جن مومن، به نفس قدسی وابسته است، در حالی که ارتباط با شیاطین، در نفس وهمی نمود می‌یابد. آیات قرآن کریم، مانند آیات سوره‌های آل‌عمران، نساء، شعراء، و حج، بر ماهیت القایی و وهمی نفوذ شیطان تأکید دارند. انسان، با تقویت عقلانیت و اتصال به ساحت ربوبیت، می‌تواند از این نفوذ مصون بماند، مانند سپری که در برابر تیرهای وهم از او محافظت می‌کند.

بخش چهارم: نقش قوت اراده در مصونیت از شیطان

استجماع قوا و قوت اراده

قوت اراده، به معنای استجماع قوای نفسانی و اشراف کامل بر آن‌هاست. انسان با قوت اراده، مانند فرمانروایی که بر تمامی قلمرو خود اشراف دارد، می‌تواند مرزهای نفسانی خود را کنترل کند و از نفوذ شیطان مصون بماند. این استجماع، مانند نقشه‌ای دقیق از عمارت وجود انسان است که هیچ گوشه‌ای از آن برای دشمن ناشناخته نمی‌ماند.

تأثیر قوت اراده بر ارتباطات

انسان با اراده قوی، نه‌تنها می‌تواند با جن ارتباط ارادی برقرار کند، بلکه توانایی تأثیرگذاری بر انسان‌ها و حتی حیوانات را نیز دارد. این توانایی، مانند کراماتی است که در اولیای الهی دیده می‌شود، جایی که اراده قوی، بدون نیاز به مباشرت مادی، اثر می‌گذارد. در مقابل، انسان‌های ضعیف‌النفس، مانند زمینی سست، به‌راحتی در برابر القائات شیطانی تسلیم می‌شوند.

حفظ اراده برای عروج معنوی

انسان‌های دارای قوت اراده، این توانمندی را برای عروج معنوی ذخیره می‌کنند و از اشتغال به امور زمینی پرهیز می‌کنند. مانند زنبوری که نیش خود را جز در ضرورت به کار نمی‌گیرد، انسان با اراده قوی، توان خود را برای تعالی معنوی حفظ می‌کند و از هدر دادن آن در امور پست اجتناب می‌ورزد.

درنگ: قوت اراده، با استجماع قوای نفسانی، انسان را از نفوذ شیطان مصون می‌دارد و او را به سوی عروج معنوی هدایت می‌کند.

اختلالات ناشی از استفاده نادرست از اراده

استفاده نادرست از قوت اراده، مانند انباشت مال یا شیطنت، می‌تواند به اختلال در نظام وجودی منجر شود. این اختلالات، مانند موجی کوچک در دریای هستی، جزیی‌اند و نظم کلی الهی را بر هم نمی‌زنند، اما انسان را از مسیر تعالی بازمی‌دارند. اراده قوی، اگر در مسیر الهی باشد، مانند کلیدی است که درهای سعادت را می‌گشاید، اما در مسیر شیطانی، به قفلی برای اسارت نفس بدل می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

قوت اراده، به‌عنوان استجماع قوای نفسانی، انسان را از نفوذ شیطان مصون می‌دارد و او را به سوی تعالی معنوی هدایت می‌کند. انسان با اراده قوی، می‌تواند نه‌تنها بر جن و شیطان، بلکه بر انسان‌ها و حیوانات نیز اثر بگذارد. استفاده نادرست از این قوت، به اختلالات جزیی منجر می‌شود، اما نظم کلی هستی را بر هم نمی‌زند. این شناخت، انسان را به سوی حفظ اراده برای اهداف متعالی سوق می‌دهد.

بخش پنجم: نفوذ شیطان در حیوانات و انسان

نفوذ شیطان در حیوانات

شیاطین، به دلیل نفوس وهمی حیوانات، به‌راحتی در آن‌ها نفوذ می‌کنند. حیوانات موذی و کم‌شعور، مانند گاو و حمار، بستر مناسبی برای القائات شیطانی‌اند، در حالی که حیوانات نظیف و با شعور نسبی، مانند زنبور، کمتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این نفوذ، مانند نسیمی است که در میان شاخسار وهمی حیوانات می‌وزد و آن‌ها را به آلت شیطان بدل می‌کند.

تمایز حیوانات در برابر نفوذ جن

حیوانات نظیف و با شعور، به دلیل وجود نوعی آگاهی نسبی، در برابر نفوذ جن مقاومت بیشتری دارند. در مقابل، حیوانات موذی و کم‌شعور، مانند زمینی سست، به‌راحتی تحت تأثیر القائات شیطانی قرار می‌گیرند. این تفاوت، مانند تفاوت میان درختی استوار و علفی شکننده در برابر طوفان است.

درنگ: حیوانات موذی و کم‌شعور، به دلیل نفوس وهمی، بستر مناسبی برای نفوذ شیطان‌اند، در حالی که حیوانات نظیف مقاومت بیشتری دارند.

ورود غیرجسمانی جن به انسان و حیوان

ورود جن و شیطان به انسان و حیوان، غیرجسمانی و در ظرف نفسانی-وهمی است. این ورود، مانند سایه‌ای است که در تاریکی نفس ظاهر می‌شود، نه حضور مادی. جن، فاقد آلت جسمانی است و از طریق القائات و توهمات اثر می‌گذارد، مانند نقشی که بر پرده خیال انسان یا حیوان ترسیم می‌شود.

نقد خرافات در مورد جن

باورهایی مانند نطفه هوایی جن یا حضور جسمانی آن‌ها در انسان، خرافاتی و فاقد سند معتبرند. این باورها، مانند اوهامی هستند که در تاریکی ذهن شکل می‌گیرند و از حقیقت دورند. رویکرد علمی به موضوع جن، نیازمند استدلال‌های عقلی و نقلی است که از خرافات پرهیز کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

شیاطین، به دلیل نفوس وهمی حیوانات، به‌راحتی در آن‌ها نفوذ می‌کنند، به‌ویژه در حیوانات موذی و کم‌شعور. این نفوذ، غیرجسمانی و در ظرف وهم است. انسان نیز، در صورت ضعف نفسانی، در برابر این القائات آسیب‌پذیر است. نقد خرافات و تأکید بر استدلال عقلی و نقلی، راه را برای فهمی صحیح از جن و شیطان هموار می‌سازد، مانند مشعلی که تاریکی اوهام را می‌زداید.

بخش ششم: اثبات وجود جن و رویکرد علمی

چالش اثبات وجود جن

اثبات وجود جن، نیازمند دلایل عقلی و نقلی است. قرآن کریم، به‌عنوان منبعی معتبر برای مسلمانان، وجود جن را تأیید می‌کند، اما برای غیرمسلمانان، استدلال عقلی ضروری است. این چالش، مانند تلاش برای دیدن نوری در تاریکی است که نیازمند ابزار و روش مناسب است. استدلال عقلی، با بررسی پدیده‌های غیرمادی و شواهد تجربی، می‌تواند وجود جن را اثبات کند.

قرآن کریم و وجود جن

قرآن کریم، به‌عنوان سند نقلی، وجود جن را به روشنی بیان می‌کند. آیاتی مانند «وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ» (سوره الرحمن، آیه ۱۵) به خلقت جن از آتش اشاره دارند: «و جن را پیش‌تر از آتش گدازان آفریدیم.» این آیات، مانند چراغی در مسیر شناخت، وجود جن را تأیید می‌کنند.

رویکرد علمی به اثبات جن

برای اثبات وجود جن در فضای علمی، باید از خرافات پرهیز کرد و به استدلال‌های عقلی و تجربی تکیه نمود. علم دینی، با ارائه شواهد و تحلیل‌های نظام‌مند، می‌تواند وجود جن را به‌عنوان موجودی غیرمادی در عالم مثال اثبات کند. این رویکرد، مانند نقشه‌ای دقیق، انسان را از گمراهی اوهام به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

درنگ: اثبات وجود جن نیازمند استدلال عقلی و نقلی است که با تکیه بر قرآن کریم و تحلیل‌های علمی، از خرافات پرهیز می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

اثبات وجود جن، نیازمند رویکردی علمی و مستدل است که از خرافات دوری کند. قرآن کریم، به‌عنوان سند نقلی، وجود جن را تأیید می‌کند، اما اثبات عقلی نیازمند بررسی پدیده‌های غیرمادی است. این شناخت، انسان را به سوی فهمی دقیق‌تر از نظام هستی هدایت می‌کند، مانند کلیدی که درهای معرفت را می‌گشاید.

نتیجه‌گیری کل

شیطان‌شناسی قرآنی، با رویکردی چندوجهی، به کاوش در ماهیت موجودات عالم، مراتب وجودی آن‌ها، و به‌ویژه ارتباط انسان با جن و شیطان می‌پردازد. انسان، به دلیل عقل جمعی و ظرفیت ترابی، توانایی صعود به مراتب متعالی یا نزول به مراتب پست را دارد. جن، در عالم مثال، با نفسانیات و وهم عمل می‌کند، و شیطان، به‌عنوان وصف نفسانی، تنها در ظرف وهم اثر می‌گذارد. آیات قرآن کریم، مانند «ذَٰلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ» و «تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ»، بر ماهیت القایی و وهمی نفوذ شیطان تأکید دارند. قوت اراده، انسان را از این نفوذ مصون می‌دارد و او را به سوی عروج معنوی هدایت می‌کند. اثبات وجود جن، با تکیه بر استدلال‌های عقلی و نقلی، راه را برای فهمی علمی از نظام هستی هموار می‌سازد. این نوشتار، مانند مشعلی در تاریکی، انسان را به سوی حقیقت متعالی رهنمون می‌شود.

با نظارت صادق خادمی