متن درس
شیطانشناسی: کاوشی در تحولات کیهانی و شعور هستی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه سی و پنج)
دیباچه
سخن از سماوات و ارض، چونان سفری است به ژرفای هستی که انسان را به تأمل در عظمت آفرینش و جایگاه خود در این نظام بیکران دعوت میکند. قرآن کریم، چونان چراغی روشن، با آیات خود راه را مینمایاند و پرسشهایی بنیادین را در برابر ذهن بشر میگشاید: زمین و آسمانها چگونه دگرگون میشوند؟ شعور موجودات چیست و چگونه تسبیح الهی را به جای میآورند؟ این نوشتار، با تأمل در آیات الهی و بررسی علمی مفاهیم خلقت، به دنبال پاسخی است که نهتنها ذهن را روشن سازد، بلکه دل را به سوی معرفت رهنمون گردد. با کاوش در تحولات کیهانی و شعور ذاتی موجودات، این متن به بررسی نقش انسان در برابر این عظمت میپردازد.
بخش یکم: تحولات کیهانی در سماوات و ارض
قرآن کریم، با زبانی که چونان رودی زلال جاری است، از دگرگونیهای عظیم در سماوات و ارض سخن میگوید. این تحولات، نهتنها به جنبههای عرفانی یا اخلاقی محدود نمیشوند، بلکه دعوتی هستند به کاوش علمی در نظام هستی. آیهای از سوره ابراهیم، چونان کلیدی، درهای این تأمل را میگشاید: ﴿يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ ۖ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ﴾ (ابراهیم: ۴۸، روزی که زمین به غیر زمین و آسمانها [دگرگون] شوند و همگان برای خداوند یکتا و قهار آشکار شوند). این آیه، از تحولی عظیم سخن میگوید که زمین و آسمانها را به حالتی دیگرگون تبدیل میکند.
درنگ: تحول زمین و آسمانها، نشانهای از حکمت الهی است که نهتنها به تغییر صورت ظاهری، بلکه به ظهور حقیقت عالم در برابر خداوند اشاره دارد: ﴿وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ﴾ (ابراهیم: ۴۸).
زیربخش یکم: تبدیل صورت یا ماده؟
پرسش بنیادین این است که مراد از تبدیل زمین به «غیر زمین» چیست؟ آیا این دگرگونی به ماده زمین مربوط است یا به صورت و ویژگیهای ظاهری آن؟ ماده، بهعنوان حقیقتی ثابت، نمیتواند بهکل نابود شود یا به چیزی غیرمادی تبدیل گردد، بلکه میتواند به انرژی یا حالتی دیگر تغییر یابد. بنابراین، مراد آیه، تبدیل صورت زمین است، نه ماده آن. این تغییر، میتواند به دگرگونی در ساختار کالبدی زمین، مانند تبدیل آن به حالتی گازی یا دیگر اشکال مادهای، اشاره داشته باشد.
این دیدگاه، با مفاهیم مدرن کیهانشناسی، مانند انبساط کیهانی یا تغییرات ساختاری در عالم، همخوانی دارد. زمین، که قرآن کریم آن را بهعنوان کرهای خاکی معرفی میکند، ممکن است در آینده به حالتی دیگر، نظیر گازهای آسمانی، تبدیل شود. این تحول، پرسشهایی را در برابر دانشمندان قرار میدهد: آیا ماده زمین با سایر کرات آسمانی یکسان است؟ آیا همه کرات از یک حقیقت مادی واحد نشئت گرفتهاند؟
زیربخش دوم: ماده دخانی و وحدت مادی عالم
قرآن کریم، در سوره فصلت، از «دخان» (دود) بهعنوان منشأ خلقت سماوات و ارض سخن میگوید: ﴿ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ﴾ (فصلت: ۱۱، سپس به سوی آسمان پرداخت در حالی که آن دود بود). این مفهوم، با نظریههای کیهانشناختی مدرن، مانند مهبانگ، که به حالت گازی اولیه عالم اشاره دارد، سازگار است. ماده اصلی همه کرات، از یک حقیقت واحد نشئت میگیرد، اما تفاوت آنها در صورت و ویژگیهای ظاهری است. این وحدت مادی، دعوتی است به بررسی علمی منشأ مشترک عالم و دگرگونیهای آن.
بخش دوم: شعور موجودات و تسبیح الهی
قرآن کریم، با زبانی که چونان نسیمی روحنواز است، از تسبیح همه موجودات سخن میگوید: ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ﴾ (اسراء: ۴۴، آسمانهای هفتگانه و زمین و هر که در آنهاست او را تسبیح میگویند و چیزی نیست مگر اینکه او را به ستایش تسبیح میگوید، ولی شما تسبیح آنها را درنمییابید). این آیه، موجودات را دارای شعور معرفی میکند که در هماهنگی با نظم الهی، تسبیح خالق را به جای میآورند.
درنگ: تسبیح موجودات، نشانهای از شعور ذاتی آنها در راستای نظم الهی است. این شعور، نه صرفاً عبادی، بلکه نمادی از هماهنگی عالم است: ﴿وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ﴾ (اسراء: ۴۴).
زیربخش یکم: نقد تفاسیر مکانیکی تسبیح
برخی تفاسیر، تسبیح موجودات را به عملی مکانیکی، مانند ضبط صوت، تشبیه کردهاند که فاقد فهم است. این دیدگاه، با متن آیه که موجودات را دارای شعور معرفی میکند، ناسازگار است. تسبیح، نشانهای از آگاهی ذاتی موجودات نسبت به نظم الهی است، نه عملی بیمعنا. چنین تفسیری، ارزش علمی و معرفتی قرآن کریم را کاهش میدهد و نیازمند بازنگری است.
شعور موجودات، از منظر علمی، میتواند به نظم طبیعی و هماهنگی آنها در عالم اشاره داشته باشد. برای مثال، حرکت منظم سیارات یا تعادل اکوسیستمها، مصداقی از این تسبیح است که دانشمندان میتوانند با ابزارهای علمی آن را بررسی کنند.
زیربخش دوم: نقد دیدگاههای فلسفی سنتی
دیدگاههای فلسفی سنتی که آسمانها و زمین را دارای نفس ناطقه کلی یا جزئی میدانند، ممکن است با مفاهیم قرآنی همخوانی کامل نداشته باشند. شعور موجودات در قرآن کریم، به معنای هماهنگی آنها با نظم الهی است، نه لزوماً نفس ناطقه به معنای فلسفی. این مفهوم، دعوتی است به بررسی علمی رفتار و تعاملات موجودات در نظام خلقت.
بخش سوم: امکان خلق مجدد و عمر کرات
قرآن کریم، با زبانی که چونان شمعی در تاریکی میدرخشد، از توانایی خداوند در خلق مجدد سخن میگوید: ﴿أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ قَادِرٌ عَلَىٰ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ ۚ وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لَا رَيْبَ فِيهِ﴾ (اسراء: ۹۹، آیا ندیدند که خداوندی که آسمانها و زمین را آفریده، میتواند همانند آنها را بیافرید و برایشان زمانی معین کرده که تردیدی در آن نیست؟). این آیه، بر محدود بودن عمر کرات و امکان خلق مجدد آنها تأکید دارد.
این دیدگاه، با نظریههای کیهانشناختی مدرن، مانند پایان عمر ستارگان یا انقباض کیهانی، همراستا است. پرسش از عمر کرات، موضوعی علمی است که دانشمندان را به بررسی دقیقتر در حوزههای کیهانشناسی و عمرشناسی دعوت میکند.
درنگ: محدود بودن عمر کرات و امکان خلق مجدد آنها، دعوتی است به کاوش علمی در عمرشناسی عالم: ﴿وَجَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لَا رَيْبَ فِيهِ﴾ (اسراء: ۹۹).
زیربخش یکم: اسطکاک ماده و تحولات کیهانی
ماده در عالم، تحت تأثیر اسطکاک یا تغییراتی است که میتواند به انبساط یا کاستی منجر شود. این مفهوم، با قوانین ترمودینامیک و تغییرات انرژی در عالم همخوانی دارد. اگر اسطکاک به کاستی منجر شود، زمین و آسمانها ممکن است در آینده دچار تحولات بنیادین شوند. این موضوع، نیازمند آمادگی علمی و معرفتی بشر برای مواجهه با این تغییرات است.
زیربخش دوم: نقد دیدگاههای ایستا
برخی دیدگاههای سنتی در علم دینی، آسمانها و زمین را ثابت و غیرقابل تغییر میدانستند. این دیدگاهها، با آیات قرآنی که بر تحول و دگرگونی عالم تأکید دارند، ناسازگارند. قرآن کریم، با طرح این تحولات، از بشر دعوت میکند تا با نگاهی علمی، به بررسی تغییرات کیهانی بپردازد.
بخش چهارم: امانت الهی و مسئولیت انسان
قرآن کریم، با زبانی که چونان آیینهای حقیقتنما است، از عرضه امانت به آسمانها، زمین، و کوهها سخن میگوید: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا﴾ (احزاب: ۱، ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، ولی انسان آن را بر دوش گرفت. بهراستی او ستمگر و نادان بود). این امانت، میتواند به مسئولیت معرفتی و علمی انسان در برابر عالم اشاره داشته باشد.
آسمانها و زمین، به دلیل فقدان اراده مختار، از پذیرش امانت امتناع کردند، اما انسان، با توانایی شناخت و بهرهبرداری از قوانین عالم، این مسئولیت را پذیرفت. این پذیرش، چونان باری سنگین بر دوش انسان است که او را به کاوش در عالم دعوت میکند.
درنگ: امانت الهی، مسئولیت معرفتی انسان در برابر عالم است که او را به کاوش علمی و شناخت قوانین خلقت دعوت میکند: ﴿وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ﴾ (احزاب: ۱).
زیربخش یکم: نقد تفاسیر عرفانی امانت
برخی تفاسیر عرفانی، امانت را به مفاهیمی مانند ولایت یا تکلیف محدود کردهاند. اما این دیدگاهها، با حکمت الهی که عرضه به غیرقابل را نفی میکند، سازگار نیست. آسمانها و زمین، به دلیل دارا بودن شعور ذاتی، قابلیت درک امانت را داشتند، اما از پذیرش آن امتناع کردند. این موضوع، به بررسی ماهیت شعور موجودات و نقش انسان در نظام خلقت دعوت میکند.
زیربخش دوم: واکنش عالم به اعمال انسان
قرآن کریم، از واکنش عظیم آسمانها، زمین، و کوهها در برابر برخی اعمال سخن میگوید: ﴿تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا﴾ (مریم: ۹۰، نزدیک است آسمانها از این [سخن] بشکافند و زمین بشکافد و کوهها به شدت فرو ریزند). این آیه، به تأثیر عمیق اعمال انسان بر نظم عالم اشاره دارد، که از منظر علمی، میتواند به تأثیرات زیستمحیطی یا کیهانی رفتار بشر مربوط باشد.
تشبیهات غیرعلمی، مانند «شاخ درآوردن» آسمانها، اگر بدون تأمل علمی تفسیر شوند، اعتبار قرآن کریم را کاهش میدهند. این آیات، با زبانی تمثیلی، از بشر میخواهند تا تأثیرات اعمال خود بر عالم را با نگاهی علمی بررسی کند.
بخش پنجم: منابع و کلیدهای عالم
قرآن کریم، از کلیدها و خزانههای آسمانها و زمین سخن میگوید: ﴿لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ (شوری: ۱۲، کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست) و ﴿وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ (منافقون: ۷، و خزانههای آسمانها و زمین از آن خداوند است). این کلیدها، به ابزارها یا اسباب دستیابی به منابع و حقایق عالم اشاره دارند، که میتوانند شامل علم، وحی، یا قوانین طبیعی باشند.
منابع زیر زمین، مانند نفت، گاز، و آب، که در آیه ﴿وَمَا تَحْتَ الثَّرَىٰ﴾ (طه: ۶، و آنچه در زیر خاک است) به آنها اشاره شده، از منظر علمی، قابلیت اکتشاف و بهرهبرداری دارند. این منابع، کلید حل بسیاری از مشکلات بشری، از جمله بیماریها و نیازهای زیستی، هستند.
درنگ: کلیدها و خزانههای آسمانها و زمین، ابزارهای دستیابی به منابع عالم هستند که با کسب معرفت علمی، در دسترس بشر قرار میگیرند: ﴿لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ (شوری: ۱۲).
زیربخش یکم: تحریک بشر برای اکتشاف
قرآن کریم، بشر را به اکتشاف در کرانههای آسمانها و زمین دعوت میکند: ﴿يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ﴾ (الرحمن: ۳۳، ای گروه جن و انس، اگر میتوانید از کرانههای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید. جز با قدرتی [الهی] نخواهید گذشت). این آیه، با زبانی که چونان فراخوانی به سوی بیکران است، بشر را به کسب قدرت علمی و الهی برای نفوذ در عالم تحریک میکند.
زیربخش دوم: نشانهها برای مؤمنان
قرآن کریم، آسمانها و زمین را پر از نشانههایی برای مؤمنان میداند: ﴿إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ (جاثیه: ۳، بهراستی در آسمانها و زمین نشانههایی برای مؤمنان است). این نشانهها، از منظر علمی، به قوانین طبیعی و حقایق کیهانی اشاره دارند که با ایمان و معرفت، قابل کشف هستند. این دیدگاه، مؤمنان را به پیشگامی در علم دعوت میکند.
بخش ششم: رتق و فتق و منشأ حیات
قرآن کریم، از منشأ مشترک آسمانها و زمین سخن میگوید: ﴿أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا ۚ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾ (انبیاء: ۳۰، آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از هم گشودیم و هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم؟). مفهوم رتق و فتق، به حالت اولیه عالم اشاره دارد که با نظریه مهبانگ در کیهانشناسی مدرن همخوانی دارد.
نقش آب در حیات، که در این آیه برجسته شده، با یافتههای زیستشناسی مدرن همسو است. اما پرسش از ماهیت این آب، آیا صرفاً مادی است یا دارای جنبههای متافیزیکی، مانند ماء الحیاة، نیازمند بررسیهای علمی و فلسفی عمیق است.
درنگ: رتق و فتق و نقش آب در حیات، دعوتی است به تأمل علمی در منشأ عالم و حیات: ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾ (انبیاء: ۳۰).
زیربخش یکم: دعوت به تأمل علمی
پرسش از کافران در این آیه، نه صرفاً سرزنش اعتقادی، بلکه دعوتی است به تأمل در حقایق علمی عالم. این دیدگاه، از بشر میخواهد تا با نگاهی علمی، به کشف منشأ خلقت و نقش حیاتی آب بپردازد.
زیربخش دوم: حفظ ذرات عالم
قرآن کریم، بر اقتدار الهی در حفظ تمامی اجزای عالم تأکید دارد: ﴿لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ﴾ (سبأ: ۳، هیچ ذرهای در آسمانها و زمین از او پنهان نمیماند). این مفهوم، با نظریههای حفظ انرژی و ماده در علوم مدرن شباهت دارد و از دانشمندان دعوت میکند تا این اقتدار را در نظام خلقت بررسی کنند.
بخش هفتم: نقش علم دینی در پیشرفت علمی
علم دینی، چونان درختی کهن، ریشه در متون مقدس دارد، اما شاخ و برگ آن باید با علوم مدرن پیوند یابد. قرآن کریم، بهعنوان یک آزمایشگاه علمی، از بشر دعوت میکند تا با نگاهی نو به آیات آن، در پیشرفت علمی مشارکت کند. مفاهیمی مانند تحولات کیهانی، تسبیح موجودات، و خزانههای عالم، نیازمند کاوش علمی هستند تا معارف الهی به جهانیان عرضه گردد.
این دیدگاه، از علم دینی میخواهد تا با ابزارهای مدرن هماهنگ شود و مفاهیم عمیق قرآنی را در حوزههای کیهانشناسی، زیستشناسی، و طبیعیات تبیین کند. این هماهنگی، چونان پلی است که معرفت دینی را به علوم تجربی متصل میکند.
درنگ: علم دینی باید با علوم مدرن پیوند یابد تا مفاهیم قرآنی، چونان چراغی در جهان علم، بدرخشند و راهگشای پیشرفت بشری شوند.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در آیات قرآن کریم، سفری بود به سوی فهم تحولات کیهانی، شعور موجودات، و مسئولیت انسان در برابر عالم. زمین و آسمانها، در پرتو حکمت الهی، دگرگون میشوند و موجودات، با تسبیح خود، نظم الهی را به نمایش میگذارند. انسان، بهعنوان حامل امانت الهی، موظف است با کسب معرفت علمی، به کشف حقایق عالم بپردازد. قرآن کریم، نهتنها کتاب عبادت، بلکه آزمایشگاهی علمی است که از بشر دعوت میکند تا با نگاهی نو، به کاوش در اسرار خلقت بپردازد. این دیدگاه، علم دینی را به پیشگامی در پیشرفت علمی فرا میخواند تا معارف الهی در جهان امروز بدرخشند.
با نظارت صادق خادمی