در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 51

متن درس

شیطان‌شناسی قرآنی: کاوش در ماهیت وجودی ملائکه

شیطان‌شناسی قرآنی: کاوش در ماهیت وجودی ملائکه

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه پنجاه‌ویکم)

دیباچه

در گستره معارف قرآنی، شناخت ملائکه، چونان نوری در آسمان هستی، جایگاه ویژه‌ای دارد. این موجودات نورانی، که واسطه‌های تدبیر الهی در عالم‌اند، نقشی بی‌بدیل در نظام ربوبی ایفا می‌کنند. گفتار حاضر، با تکیه بر آیات قرآن کریم و نگرشی فلسفی-کلامی، به کاوش در ماهیت وجودی ملائکه می‌پردازد و پرسش بنیادین مادی یا مجرد بودن آن‌ها را بررسی می‌کند. این بررسی، چونان سفری در عمق حقیقت، می‌کوشد تا با روشی نظام‌مند، هویت متافیزیکی ملائکه را روشن سازد و جایگاه آن‌ها را در برابر شیطان، جن و انسان تبیین کند.

بخش نخست: پیشینه و ضرورت شناخت ملائکه

1. پیشینه بحث در شیطان‌شناسی

در مباحث پیشین شیطان‌شناسی، مفاهیم و ویژگی‌های موجوداتی چون شیطان، جن، ملائکه و انسان بررسی شد. تفاوت میان انسان، بشر و آدم، و همچنین خصوصیات ملائکه چهارگانه (جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل) مورد توجه قرار گرفت. این مباحث، چونان پایه‌هایی استوار، زمینه‌ساز ورود به کاوشی عمیق‌تر در ماهیت وجودی ملائکه‌اند.

درنگ: شناخت ملائکه، جن، شیطان و انسان، به‌عنوان موجودات کلیدی نظام هستی، پیش‌نیاز فهم جایگاه انسان در مسیر کمال است.

2. اهمیت شناخت ملائکه در کمال انسانی

شناخت دقیق ملائکه، جن و شیطان، چونان کلیدی برای گشودن قفل‌های معرفت، برای پیشرفت انسان در مسیر کمال ضروری است. بدون آگاهی از این موجودات، انسان چونان راهرویی در تاریکی است که نمی‌داند با چه موجوداتی همسفر است. این شناخت، انسان را به فهم جایگاه خود در نظام هستی رهنمون می‌سازد.

3. ضرورت بررسی ماهیت وجودی ملائکه

پرسش از ماهیت وجودی ملائکه، که آیا مجردند یا مادی، چونان معمایی فلسفی، در قلب شیطان‌شناسی قرآنی جای دارد. این پرسش، نه تنها هویت متافیزیکی ملائکه را روشن می‌سازد، بلکه اقتدار و نقش آن‌ها در تدبیر عالم را نیز آشکار می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

شناخت ملائکه، به‌عنوان یکی از ارکان شیطان‌شناسی قرآنی، نه تنها به فهم نظام هستی کمک می‌کند، بلکه انسان را در مسیر کمال یاری می‌رساند. بررسی ماهیت وجودی ملائکه، به‌عنوان گامی بنیادین، راه را برای درک عمیق‌تر جایگاه این موجودات نورانی در برابر شیطان و جن هموار می‌سازد.

بخش دوم: چیستی ماهیت وجودی ملائکه

4. نورانیت ملائکه و پرسش از نحوه وجود

ملائکه، چونان شعاع‌های نور الهی، دارای وجودی نورانی‌اند. با این حال، صرف بیان نورانیت، چونان نقشی بر آب، کافی نیست. باید نحوه این نورانیت و ویژگی‌های وجودی آن‌ها روشن شود تا اقتدار و جایگاهشان در نظام هستی آشکار گردد.

درنگ: نورانیت ملائکه، به‌عنوان ویژگی بنیادین، نیازمند تبیین دقیق است تا اقتدار وجودی آن‌ها از کلی‌گویی فراتر رود.

5. پرسش محوری: مادی یا مجرد بودن ملائکه

پرسش از اینکه آیا ملائکه موجوداتی مجردند یا مادی، چونان دریچه‌ای به سوی فهم حقیقت، در مرکز این بحث قرار دارد. موجودات مجرد، به دلیل رهایی از قیود ماده، از اقتدار بالاتری برخوردارند، در حالی که موجودات مادی با محدودیت‌های جسمانی مواجه‌اند.

6. امکان تنوع در ماهیت ملائکه

این احتمال که برخی ملائکه مجرد و برخی دیگر مادی باشند، چونان شاخه‌های درختی تنومند، پیچیدگی موضوع را نشان می‌دهد. این تنوع احتمالی، ضرورت بررسی دقیق و اهتمام ویژه به اسناد معتبر را برجسته می‌سازد.

7. اقتدار ملائکه و ارتباط با ماهیت وجودی

اقتدار ملائکه، چونان بازتابی از ماهیت وجودی آن‌ها، به مادی یا مجرد بودنشان وابسته است. همان‌گونه که انسان، با وجود خلقت از خاک، دارای حقیقت جمع و تجرد است، ملائکه نیز نیازمند تبیینی فراتر از نورانیت‌اند تا توانمندی‌هایشان روشن شود.

جمع‌بندی بخش دوم

ماهیت وجودی ملائکه، به‌عنوان پرسشی بنیادین، اقتدار و جایگاه آن‌ها را در نظام هستی تعیین می‌کند. نورانیت، ویژگی اولیه آن‌هاست، اما تبیین مادی یا مجرد بودنشان نیازمند کاوشی عمیق‌تر است. امکان تنوع در ماهیت ملائکه، این بحث را پیچیده‌تر می‌سازد و بر ضرورت استدلال مستند تأکید دارد.

بخش سوم: روش‌شناسی تبیین ماهیت ملائکه

8. محدودیت‌های فلسفه در تبیین ملائکه

فلسفه، چونان مشعلی که کلیات را روشن می‌کند، قادر است وجود موجودات غیرمادی را اثبات کند، اما نمی‌تواند جزئیات وجودی ملائکه، مانند مادی یا مجرد بودنشان، را تعیین نماید. فلسفه به کلی‌گویی محدود است و برای مصادیق خاص، مانند ملائکه، نیازمند اسناد معتبر است.

درنگ: فلسفه می‌تواند وجود موجودات غیرمادی را اثبات کند، اما تعیین ماهیت خاص ملائکه (مادی یا مجرد) فراتر از توان آن است.

9. نقش وحی و عصمت در شناخت ملائکه

تبیین ماهیت ملائکه، چونان گوهری در صدف وحی، وظیفه قرآن کریم، روایات و بیانات معصومان است. این منابع، به‌عنوان اسناد معتبر، تنها راه شناخت دقیق مادی یا مجرد بودن ملائکه‌اند.

10. قیاس با علوم تجربی

همان‌گونه که برای شناخت ویژگی‌های یک شهر، مانند جمعیت و مساحت، نیازمند آمار و بررسی تجربی هستیم، برای شناخت ملائکه نیز نمی‌توان به کلی‌گویی فلسفی بسنده کرد. اسناد وحیانی، چونان ابزارهایی دقیق، این شناخت را ممکن می‌سازند.

جمع‌بندی بخش سوم

تبیین ماهیت ملائکه، به دلیل محدودیت‌های فلسفه در جزئیات، نیازمند تکیه بر وحی و عصمت است. فلسفه، اگرچه وجود موجودات غیرمادی را اثبات می‌کند، اما برای تعیین ماهیت خاص ملائکه ناکافی است. اسناد قرآنی و روایی، تنها منابع معتبر برای این کاوش‌اند.

بخش چهارم: دیدگاه‌ها و نقدهای کلامی و فلسفی

11. دیدگاه متکلمان: مادی بودن ملائکه

برخی متکلمان، ملائکه را موجوداتی مادی دانسته و تجرد آن‌ها را نفی کرده‌اند. دلایل آن‌ها عبارت‌اند از: نخست، اینکه تجرد، ویژگی انحصاری خداوند است و ملائکه، به‌عنوان مخلوق، نمی‌توانند مجرد باشند؛ دوم، روایاتی که به ویژگی‌های جسمانی ملائکه، مانند بال، قد و پا، اشاره دارند.

12. نقد دلیل اول متکلمان

دلیل نخست متکلمان، که تجرد را انحصاری خداوند می‌داند، چونان استدلالی سست، نادرست است. نفس ناطقه انسانی، به‌عنوان مخلوقی مجرد، نشان می‌دهد که تجرد ویژگی ذاتی واجب‌الوجود نیست و می‌تواند در مخلوقات نیز وجود داشته باشد.

درنگ: تجرد، ویژگی انحصاری خداوند نیست و می‌تواند در مخلوقاتی مانند نفس ناطقه یا ملائکه وجود داشته باشد.

13. تمایز تجرد و وجوب وجود

وجوب وجود، ویژگی ذاتی خداوند است، نه تجرد. تجرد می‌تواند در مخلوقات، به‌صورت ظهوری (خلقی) یا در خداوند، به‌صورت وجوبی، وجود داشته باشد. بنابراین، ملائکه می‌توانند مجرد باشند بدون اینکه واجب‌الوجود تلقی شوند.

14. نقد دلیل دوم متکلمان

استناد به روایاتی که از ویژگی‌های جسمانی ملائکه سخن می‌گویند، چونان تکیه بر سایه‌ای لغزان، ناکافی است. این ویژگی‌ها می‌توانند تمثیلی یا متناسب با فهم مخاطبان باشند و لزوماً به مادی بودن ملائکه دلالت نمی‌کنند.

15. نقد دیدگاه ملاصدرا: تجرد ملائکه

ملاصدرا، با استدلال به عدم تزاحم در افعال و ذوات ملائکه، آن‌ها را مجرد می‌داند. او مثال حواس انسانی، مانند بینایی و شنوایی، را مطرح می‌کند که بدون تزاحم عمل می‌کنند. این استدلال، چونان نقشی بر شن، فاقد سند معتبر وحیانی است و نمی‌تواند تجرد ملائکه را اثبات کند.

16. نقد استدلال معصومیت ملائکه

ملاصدرا همچنین ادعا می‌کند که معصومیت ملائکه، به دلیل جبلی بودن طاعتشان، به تجرد آن‌ها دلالت دارد. این ادعا، چونان استدلالی ناتمام، ناکافی است، زیرا معصومیت لزوماً به تجرد منجر نمی‌شود. انسان‌های معصوم، مانند حضرات معصومان، نیز غیرمجردند.

جمع‌بندی بخش چهارم

دیدگاه متکلمان مبنی بر مادی بودن ملائکه، به دلیل ضعف استدلالی، ناکافی است. استدلال‌های ملاصدرا برای تجرد ملائکه نیز، به دلیل فقدان اسناد وحیانی، اثبات‌کننده نیستند. این نقدها، ضرورت تکیه بر منابع قرآنی و روایی را برای تبیین ماهیت ملائکه برجسته می‌سازد.

بخش پنجم: بررسی آیات قرآنی و تحلیل آن‌ها

17. آیه «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ»

قرآن کریم در سوره صافات، از مقام معلوم ملائکه سخن می‌گوید:

وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ

و هیچ‌یک از ما [فرشتگان] نیست مگر اینکه برای او مقام معلومی است (صافات: ۱۶۴).

این آیه، به جایگاه مشخص هر ملک نزد خداوند اشاره دارد، اما به تجرد یا مادی بودن آن‌ها دلالت مستقیم ندارد. مقام معلوم، می‌تواند در موجودات مادی نیز وجود داشته باشد.

18. نقد استدلال مقام معلوم

استدلال به «مقام معلوم» برای اثبات تجرد یا فعل واحد ملائکه، چونان پلی شکننده، ناکافی است. این مفهوم، تنها به نظم الهی در جایگاه ملائکه اشاره دارد و ارتباطی با ماهیت وجودی آن‌ها ندارد.

19. آیه «لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ»

قرآن کریم در سوره تحریم، از معصومیت ملائکه سخن می‌گوید:

لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

آنان از آنچه خدا به آن‌ها فرمان داده سرپیچی نمی‌کنند و آنچه را که مأمورند انجام می‌دهند (تحریم: ۶).

این آیه، بر معصومیت ملائکه دلالت دارد، اما به ماهیت وجودی آن‌ها، اعم از مادی یا مجرد بودن، اشاره‌ای نمی‌کند.

درنگ: آیه تحریم (۶) بر معصومیت ملائکه دلالت دارد، اما نمی‌تواند مادی یا مجرد بودن آن‌ها را اثبات کند.

20. ملائکه دوزخ و ویژگی «غلاظ و شداد»

همان آیه سوره تحریم، به ملائکه دوزخ اشاره دارد:

عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ

بر آن [دوزخ] فرشتگانی درشت‌خو و سخت‌گیر گمارده شده‌اند (تحریم: ۶).

ویژگی «غلاظ و شداد» (درشت‌خو و سخت‌گیر)، که به ملائکه دوزخ نسبت داده شده، به نظر با تجرد سازگار نیست و ممکن است به مادی بودن این دسته از ملائکه اشاره داشته باشد. با این حال، این ویژگی تنها به ملائکه دوزخ مربوط است و نمی‌توان آن را به همه ملائکه تعمیم داد.

21. ضرورت تحلیل کامل آیات

استناد به بخشی از آیه، بدون در نظر گرفتن کل آن، چونان بریدن شاخه‌ای از درخت، نادرست است. برای تبیین ماهیت ملائکه، باید تمامی آیات مرتبط به‌صورت کامل و با دقت تحلیل شوند.

جمع‌بندی بخش پنجم

آیات قرآنی، چونان مشعل‌هایی فروزان، ویژگی‌هایی مانند معصومیت و مقام معلوم ملائکه را روشن می‌سازند، اما به‌طور مستقیم به مادی یا مجرد بودن آن‌ها اشاره نمی‌کنند. ویژگی «غلاظ و شداد» در ملائکه دوزخ، تنها به این دسته محدود است و نمی‌توان آن را به همه ملائکه تعمیم داد. تحلیل کامل و دقیق آیات، برای فهم ماهیت ملائکه ضروری است.

بخش ششم: اهتمام علمی و روش‌شناسی استدلال

22. ضرورت دقت در استدلال

تعیین ماهیت ملائکه، چونان ترسیم نقشه‌ای برای عمارتی عظیم، نیازمند دقتی مانند دقت ریاضیدانان و حقوق‌دانان است. علوم اسلامی، به‌ویژه در مسائل معرفتی، باید با اسناد معتبر و استدلال محکم پیش روند.

درنگ: استدلال درباره ماهیت ملائکه، به دلیل اهمیت آن در شناخت نظام هستی، نیازمند دقت علمی و اسناد معتبر است.

23. نقد اهمال در علم دینی

اهمال در استدلال‌های کلامی و فلسفی، چونان مانعی بر مسیر معرفت، مانع از پیشرفت علوم دینی شده است. تقلید کورکورانه و فقدان اسناد معتبر، این اهمال را تشدید کرده و ضرورت اصلاح روش‌های استدلالی را برجسته می‌سازد.

24. اهتمام به اسناد معتبر

همان‌گونه که در قضاوت شرعی، شهادت چهار نفر برای اثبات جرم لازم است، در مسائل معرفتی نیز باید با استحکام و دقت استدلال کرد. این اهتمام، چونان تاجی بر سر علوم دینی، از ساده‌انگاری و بی‌دقتی جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش ششم

شناخت ماهیت ملائکه، به دلیل تأثیر آن بر فهم نظام هستی، نیازمند اهتمام علمی و استدلال دقیق است. نقد اهمال در علم دینی، بر ضرورت تکیه بر اسناد معتبر و پرهیز از تقلید تأکید دارد. این روش‌شناسی، راه را برای پیشرفت معرفتی در علوم اسلامی هموار می‌سازد.

نتیجه‌گیری

شیطان‌شناسی قرآنی، با کاوش در ماهیت وجودی ملائکه، دریچه‌ای به سوی فهم نظام هستی می‌گشاید. پرسش از مادی یا مجرد بودن ملائکه، چونان گرهی در مسیر معرفت، نیازمند تکیه بر اسناد وحیانی است، زیرا فلسفه و کلام به‌تنهایی ناکافی‌اند. دیدگاه متکلمان مبنی بر مادی بودن ملائکه، به دلیل ضعف استدلالی، و استدلال‌های ملاصدرا برای تجرد، به دلیل فقدان سند وحیانی، ناتمام‌اند. آیات قرآنی، مانند آیات سوره‌های صافات و تحریم، ویژگی‌هایی چون معصومیت و مقام معلوم را روشن می‌سازند، اما به‌طور مستقیم به ماهیت وجودی ملائکه اشاره نمی‌کنند. شناخت دقیق ملائکه، به‌عنوان کارگزاران الهی، برای فهم جایگاه انسان در نظام هستی و پیشرفت در کمالات ضروری است. این شناخت، با اهتمام علمی، دقت در استدلال و تکیه بر منابع وحیانی ممکن می‌شود.

با نظارت صادق خادمی