در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 52

متن درس

شیطان‌شناسی: کاوش در تجرد ملائکه در پرتو قرآن کریم

شیطان‌شناسی: کاوش در تجرد ملائکه در پرتو قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه پنجاه‌ودوم)

دیباچه

در گستره‌ی معارف اسلامی، ملائکه چون نوری در آسمان حقیقت می‌درخشند و پرسش‌هایی ژرف درباره‌ی ماهیت و جایگاه آن‌ها در نظام هستی برمی‌انگیزند. آیا این موجودات، که در قرآن کریم با اوصافی چون «غلاظ شداد» و «عباد مکرمون» توصیف شده‌اند، از ماده آزادند یا در قید ناسوت گرفتارند؟ این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآنی، سخنان عالمان دینی در نهج‌البلاغه، و تحلیل‌های فلسفی، به کاوش در تجرد یا عدم تجرد ملائکه می‌پردازد. همانند دریانوردی که در پی کشف جزایر حقیقت است، این بررسی در صدد است تا لایه‌های پنهان ماهیت ملائکه را در پرتو آیات و روایات الهی آشکار سازد.

بخش نخست: تبیین تجرد ملائکه در قرآن کریم

آیه‌ی تحریم و توصیف ملائکه

قرآن کریم در سوره‌ی تحریم، آیه‌ی 6، به ملائکه‌ای اشاره دارد که بر دوزخ گماشته شده‌اند:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده‌تان را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگ‌هاست حفظ کنید؛ آتشی که بر آن فرشتگانی درشت‌خو و سخت‌گیر گماشته شده‌اند که خدا را در آنچه به آنها فرمان داده نافرمانی نمی‌کنند و آنچه را که مأمورند انجام می‌دهند.

این آیه، ملائکه را با اوصاف «غلاظ» و «شداد» توصیف می‌کند. «غلاظ»، جمع غلیظ، به معنای درشت‌خویی و مقابل لطافت است، و «شداد»، جمع شدید، به قوت و شدت در فعل و عزم اشاره دارد. این توصیف، پرسشی کلیدی را برمی‌انگیزد: آیا این اوصاف به مادیت ملائکه دلالت دارند یا با تجرد آن‌ها سازگارند؟

معنای غلاظ و شداد

غلظت، که در برابر رقت و لطافت قرار می‌گیرد، در نگاه نخست ممکن است به مادیت اشاره کند، زیرا تجرد معمولاً با لطافت همراه است. اما شدت، که به قوت در فعل و عزم دلالت دارد، لزوماً با مادیت ملازمه ندارد. این اوصاف، بیشتر به رفتار و عملکرد ملائکه در نظارت بر دوزخ اشاره دارند تا به ذات آن‌ها.

جمع‌بندی

آیه‌ی تحریم، با توصیف ملائکه به «غلاظ شداد»، به ویژگی‌های رفتاری آن‌ها در نظارت بر دوزخ اشاره دارد. این اوصاف، پرسشی درباره‌ی تجرد یا مادیت ملائکه ایجاد می‌کند که نیازمند بررسی عمیق‌تر است.

درنگ: اوصاف «غلاظ» و «شداد» در آیه‌ی تحریم، به رفتار ملائکه در نظارت بر دوزخ اشاره دارند و لزوماً به مادیت آن‌ها دلالت نمی‌کنند.

بخش دوم: نقد دلالت غلظت بر مادیت

غلظت فعلی در برابر غلظت ذاتی

ظهور اولیه‌ی واژه‌ی «غلاظ» ممکن است به مادیت ملائکه اشاره کند، زیرا غلظت در فرهنگ لغت با امور مادی مرتبط است. اما غلظت در فعل (رفتار) با غلظت ذاتی (مادیت) ملازمه ندارد. یک موجود مجرد می‌تواند در عملکرد خود غلظت و شدت داشته باشد، بدون آنکه ذاتش مادی باشد. برای نمونه، قرآن کریم در سوره‌ی توبه، آیه‌ی 73، به پیامبر اکرم (ص) دستور می‌دهد:

وَجَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ

با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر.

پیامبر، که رحمة للعالمین (رحمت برای جهانیان) است، در عین لطافت ذاتی، در برابر کافران و منافقان غلظت فعلی نشان می‌دهد. این نشان می‌دهد که غلظت در فعل با تجرد سازگار است.

تمایز پیامبر و ملائکه

پیامبر اکرم (ص)، به‌عنوان انسان، دارای مقام جمعی است و می‌تواند غلظت و رحمت را در خود جمع کند. اما ملائکه‌ی غلاظ شداد، در این آیه، تنها به ویژگی غلظت و شدت در فعل توصیف شده‌اند. این تفاوت، به جایگاه ویژه‌ی انسان در نظام هستی اشاره دارد، در حالی که ملائکه در این مقام خاص، تنها به یک وصف محدود شده‌اند.

جمع‌بندی

غلظت در فعل، که در آیه‌ی تحریم به ملائکه نسبت داده شده، با تجرد آن‌ها ناسازگار نیست. این آیه، نه مادیت ملائکه را اثبات می‌کند و نه به‌تنهایی تجرد آن‌ها را تأیید می‌کند، بلکه به رفتار خاص آن‌ها در نظارت بر دوزخ اشاره دارد.

درنگ: غلظت در فعل، که در آیه‌ی تحریم به ملائکه نسبت داده شده، با تجرد سازگار است و دلالت بر مادیت ذاتی آن‌ها ندارد.

بخش سوم: عصمت ملائکه و دلالت‌های آن

عصمت فعلی ملائکه

بخش دوم آیه‌ی تحریم، به عصمت ملائکه اشاره دارد:

لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ

خدا را در آنچه به آنها فرمان داده نافرمانی نمی‌کنند و آنچه را که مأمورند انجام می‌دهند.

این عصمت فعلی، نشان‌دهنده‌ی اطاعت مطلق ملائکه از اوامر الهی است. اما آیا این عصمت به تجرد آن‌ها دلالت دارد؟ عصمت، اگرچه با تجرد سازگار است، لزوماً به معنای تجرد نیست، زیرا معصومان (علیهم‌السلام) و حتی اطفال نیز عصمت دارند، در حالی که دارای جنبه‌ی ناسوتی و مادی‌اند.

تحلیل عصمت و تجرد

عصمت ملائکه در این آیه، ظهور فعلی دارد و نمی‌توان آن را مستقیماً به تجرد نسبت داد. اما اگر شواهد قوی‌تری برای تجرد ملائکه وجود داشته باشد، عصمت می‌تواند به‌عنوان یکی از لوازم تجرد تلقی شود. این امر، نیازمند بررسی آیات دیگر و روایات است.

جمع‌بندی

عصمت ملائکه، اگرچه با تجرد سازگار است، به‌تنهایی دلیلی بر تجرد یا مادیت آن‌ها نیست. این ویژگی، به اطاعت مطلق آن‌ها اشاره دارد و نیازمند شواهد مکمل برای تعیین ماهیت ذاتی ملائکه است.

درنگ: عصمت فعلی ملائکه در آیه‌ی تحریم، به اطاعت مطلق آن‌ها اشاره دارد، اما به‌تنهایی دلیلی بر تجرد یا مادیت آن‌ها نیست.

بخش چهارم: شواهد قرآنی بر تجرد ملائکه

آیات سوره‌ی انبیا

قرآن کریم در سوره‌ی انبیا، آیات 19 و 20، به ویژگی‌های ملائکه اشاره دارد:

وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ

و از آن اوست هر که در آسمان‌ها و زمین است و کسانی که نزد او هستند از عبادتش سر باز نمی‌زنند و خسته نمی‌شوند.

يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ

شب و روز تسبیح می‌گویند و سستی نمی‌ورزند.

این آیات، با تأکید بر عدم استکبار و خستگی و دوام عبادت ملائکه، به تجرد آن‌ها دلالت دارند، زیرا خستگی و سستی با محدودیت‌های مادی همراه است، در حالی که دوام عبادت با تجرد سازگار است.

عباد مکرمون

در آیه‌ی 26 سوره‌ی انبیا، ملائکه «عباد مکرمون» توصیف شده‌اند:

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ

و گفتند: خدای رحمان فرزندی اختیار کرده است. منزه است او! بلکه [آنها] بندگان گرامی‌اند.

کرامت ملائکه، به علو معنوی و برتری آن‌ها اشاره دارد. این کرامت، با تجرد هم‌خوانی دارد، زیرا ناسوت با کثرت و محدودیت همراه است.

اطاعت مطلق

آیه‌ی 27 سوره‌ی انبیا، به اطاعت مطلق ملائکه اشاره دارد:

لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ

در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند و به فرمانش عمل می‌کنند.

این اطاعت مطلق، برخلاف انسان که امکان تخلف دارد، با تجرد ملائکه سازگار است، زیرا محدودیت‌های مادی، امکان نافرمانی را ایجاد می‌کند.

جمع‌بندی

آیات سوره‌ی انبیا، با تأکید بر عدم خستگی، کرامت، و اطاعت مطلق ملائکه، قویاً به تجرد آن‌ها دلالت دارند. این ویژگی‌ها، با محدودیت‌های مادی ناسازگارند و جایگاه والای ملائکه در نظام هستی را نشان می‌دهند.

درنگ: آیات سوره‌ی انبیا، با تأکید بر عدم خستگی، کرامت، و اطاعت مطلق ملائکه، تجرد آن‌ها را تأیید می‌کنند، زیرا این ویژگی‌ها با محدودیت‌های مادی ناسازگارند.

بخش پنجم: شواهد روایی از نهج‌البلاغه

توصیف ملائکه در نهج‌البلاغه

در خطبه‌ی 109 نهج‌البلاغه، عالم دینی ملائکه را چنین توصیف می‌کند: «آن‌ها در آسمان‌ها سکنی گزیده‌اند، از زمین برکنده شده‌اند، عالم‌ترین، خائف‌ترین، و نزدیک‌ترین مخلوقات به خدا هستند. در اصلاب ساکن نشده‌اند، در ارحام قرار نگرفته‌اند، و از نطفه آفریده نشده‌اند.» این بیان، با زبانی فاخر و علمی، به تجرد ملائکه دلالت دارد، زیرا خلقت از نطفه، ارحام، و اصلاب مختص موجودات مادی است.

زیبایی کلام نهج‌البلاغه

عبارات «لم یسکن الاصلاب، ولم یضمن الارحام، ولم یخلق من ماء مهین» با بیانی شگرف، عدم ارتباط ملائکه با ناسوت را نشان می‌دهد. این کلام، چون گوهری درخشان، تجرد ملائکه را با زبانی علمی و ادبی تبیین می‌کند و درس‌هایی برای فهم دقیق معارف دینی ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی

نهج‌البلاغه، با توصیف ملائکه به‌عنوان موجوداتی فارغ از اصلاب، ارحام، و نطفه، تجرد آن‌ها را به‌صراحت تأیید می‌کند. این بیان، مکمل آیات قرآنی است و جایگاه والای ملائکه را در نظام هستی نشان می‌دهد.

درنگ: نهج‌البلاغه، با توصیف ملائکه به‌عنوان موجوداتی فارغ از اصلاب، ارحام، و نطفه، تجرد آن‌ها را به‌صراحت تأیید می‌کند.

بخش ششم: نقد اشکالات ظاهری و جایگاه انسان

نقد اشکال شکل و شمایل ملائکه

برخی ممکن است به شکل و شمایل ظاهری ملائکه، مانند بال و پر، استناد کنند و آن را نشانه‌ی مادیت بدانند. اما این ظهورات، با تجرد ناسازگار نیست، زیرا ملائکه می‌توانند در قالب‌های ظاهری برای انسان‌ها متجلی شوند، بدون آنکه ذاتشان مادی باشد. این ظهورات، چون سایه‌ای از حقیقت، برای فهم بشر در ناسوت است.

جایگاه انسان در ناسوت

انسان، به دلیل قرار گرفتن در عالم ناسوت، با محدودیت‌های مادی مواجه است و نیازمند عبادات مداوم، مانند نماز و روزه، برای رهایی از انقباض ناسوت است. همان‌گونه که میوه‌فروشان برای تازگی میوه آب می‌پاشند، عبادات چون آبی است که انسان را از پژمردگی ناسوت حفظ می‌کند. اما ملائکه، به دلیل تجرد، نیازی به این تازگی ندارند و همواره در اتصال به حقیقت‌اند.

تفاوت محبین و محبوبین

محبین در سلوک معنوی ممکن است خسته شوند یا به مشکل بربخورند، اما محبوبین، به دلیل اتصال به حقیقت، همواره در فضای تنفس الهی‌اند و از خستگی مبرا هستند. ملائکه، به‌عنوان موجودات مجرد، در زمره‌ی محبوبین‌اند و از محدودیت‌های محبین آزادند.

هشدار در سلوک معنوی

سلوک معنوی بدون اذن و مربی، چون سفری در تاریکی است که ممکن است سالک را به مشکلات لاینحل دچار کند. ذکر و اعمال بدون قصد انشا بی‌خطر است، اما با قصد انشا، خطراتی را به همراه دارد.

جمع‌بندی

شکل و شمایل ظاهری ملائکه، دلیلی بر مادیت آن‌ها نیست، بلکه ظهوراتی برای فهم بشر در ناسوت است. انسان، به دلیل محدودیت‌های ناسوتی، نیازمند عبادات مداوم است، اما ملائکه، به دلیل تجرد، از این نیاز مبرا هستند.

درنگ: ظهورات ظاهری ملائکه، مانند بال و پر، با تجرد آن‌ها ناسازگار نیست. انسان در ناسوت نیازمند عبادات است، اما ملائکه، به دلیل تجرد، از این نیاز مبرا هستند.

نتیجه‌گیری کلی

کاوش در تجرد ملائکه، چون سفری به اعماق حقیقت، جایگاه این موجودات را در نظام هستی آشکار می‌سازد. آیه‌ی تحریم، با توصیف ملائکه به «غلاظ شداد»، به رفتار آن‌ها در نظارت بر دوزخ اشاره دارد، اما غلظت فعلی با تجرد سازگار است و دلیلی بر مادیت آن‌ها نیست. آیات سوره‌ی انبیا، با تأکید بر عدم خستگی، کرامت، و اطاعت مطلق، و نهج‌البلاغه، با توصیف ملائکه به‌عنوان موجوداتی فارغ از اصلاب، ارحام، و نطفه، تجرد آن‌ها را به‌صراحت تأیید می‌کنند. انسان، در قید ناسوت، نیازمند عبادات مداوم است، اما ملائکه، چون ستارگانی در آسمان حقیقت، از محدودیت‌های مادی مبرا هستند. این بررسی، با تکیه بر آیات قرآنی و روایات، نه‌تنها تجرد ملائکه را اثبات می‌کند، بلکه بر ضرورت توجه به حکمت الهی در فهم جایگاه این موجودات تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی