متن درس
شیطانشناسی: کاوش در کلام و تخاطب موجودات مجرد با تأکید بر ملائکه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه شصتوهشتم)
دیباچه
در گسترهی معارف اسلامی، کلام و تخاطب موجودات مجرد، بهویژه ملائکه، چون نوری بر آسمان حقیقت میدرخشد و پرسشهایی ژرف دربارهی ماهیت ارتباط این موجودات با یکدیگر و با خداوند برمیانگیزد. قرآن کریم، با بیانی روشن و صریح، از کلام، تسبيح، شهادت، و امر در موجودات گوناگون، از ملائکه و شیطان گرفته تا انسان و حیوانات، سخن گفته است. این نوشتار، با تأمل در آیات قرآنی و تحلیل مفهوم کلام در موجودات مجرد، در پی آن است تا حقیقت این ویژگی را در پرتو حکمت الهی و لغتشناسی قرآنی آشکار سازد. همانند دریانوردی که در پی کشف جزایر ناشناخته است، این کاوش به دنبال گشودن لایههای معرفتی کلام در موجودات مجرد است تا جایگاه آنها را در نظام هستی روشن نماید.
بخش نخست: تبیین مفهوم کلام و تخاطب در موجودات مجرد
اهمیت کلام و تخاطب در ملائکه
کلام و تخاطب، پس از تمثل و رؤیت، از ویژگیهای بنیادین ملائکه و دیگر موجودات مجرد است که در قرآن کریم به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است. این ویژگی، به دلیل پیچیدگی ماهیت کلام در موجودات غیرمادی، نیازمند بررسی عمیق است. کلام در موجودات مجرد، برخلاف انسان که به ابزارهای مادی مانند زبان و دهان وابسته است، از این قیود آزاد است و در عین حال، به معنای حقیقی خود به کار رفته است. قرآن کریم، با بهکارگیری واژههایی چون «قال»، «تکلم»، و «شهادت» برای این موجودات، نشان میدهد که کلام در آنها دارای جنسی واحد و حقیقی است، نه مجازی یا تمثیلی.
وحدت لسان در کلام موجودات
یکی از ویژگیهای برجستهی کلام در قرآن کریم، وحدت لسان آن در توصیف موجودات مختلف است. واژهی «قال» به صورت یکسان برای خداوند، ملائکه، شیطان، انسان، و حتی حیوانات به کار رفته است، بدون تفاوت در لحن یا ساختار. این وحدت، نشاندهندهی آن است که کلام در همهی این موجودات، اعم از مادی و مجرد، به معنای حقیقی خود به کار رفته است و نه به صورت مجازی یا کنایی. برای نمونه، در آیهی شریفهی سورهی حشر، کلام شیطان به صراحت بیان شده است:
كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ
مانند شیطان است آنگاه که به انسان گفت: کفر ورز.
این آیه، چه شیطان را به معنای ابلیس (موجود ذاتی) یا شیطان اتصافی (صفتی) بگیریم، نشاندهندهی توانایی کلام و تخاطب در این موجود است. واژهی «قال» در این آیه، همانند کلام انسان یا خداوند، بدون هیچ تفاوتی به کار رفته است.
جمعبندی
کلام و تخاطب در موجودات مجرد، بهویژه ملائکه، از ویژگیهای بنیادین است که در قرآن کریم به معنای حقیقی و با وحدت لسان توصیف شده است. این ویژگی، فراتر از ابزارهای مادی، نشاندهندهی ارتباط عمیق این موجودات با حقیقت الهی است و بررسی آن، دریچهای به سوی فهم ماهیت این موجودات میگشاید.
|
درنگ: کلام در موجودات مجرد، بهویژه ملائکه، در قرآن کریم به معنای حقیقی و با وحدت لسان توصیف شده است، که نشاندهندهی ارتباط عمیق این موجودات با حقیقت الهی است. |
بخش دوم: کلام در موجودات گوناگون از منظر قرآن کریم
کلام شیطان و زخرف القول
قرآن کریم در آیهی 112 سورهی انعام، به کلام و وحی میان شیاطین اشاره دارد:
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا
و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن قرار دادیم که برخی از آنها به برخی دیگر به فریب، سخنان آراسته وحی میکنند.
عبارت «زخرف القول» به سخنان فریبندهای اشاره دارد که ظاهری زیبا اما باطنی غیرحکیمانه و ناسالم دارند. این کلام، هرچند فریبنده، در قالب کلام حقیقی مطرح است و نشان میدهد که شیاطین، اعم از انس و جن، توانایی تخاطب و انتقال مفاهیم را دارند. این آیه، بر حقیقت کلام در موجودات مجرد تأکید دارد و نشان میدهد که کلام آنها، حتی در مسیر باطل، از جنس کلام دیگر موجودات است.
کلام خداوند و ملائکه
قرآن کریم در آیات متعدد، کلام خداوند و ملائکه را با واژهی «قال» توصیف کرده است. برای نمونه، در سورهی بقره، آیهی 30، آمده است:
إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً
آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار میدهم.
همچنین، در سورهی مائده، آیهی 110، کلام خداوند به حضرت عیسی (ع) چنین توصیف شده است:
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ
آنگاه که خدا گفت: ای عیسی پسر مریم.
این آیات، با استفاده از واژهی «قال» برای خداوند، ملائکه، و انسانها، نشاندهندهی وحدت لسان در کلام است. این وحدت، بر حقیقت کلام تأکید دارد و هرگونه تفسیر مجازی یا کنایی را نفی میکند.
کلام حیوانات
قرآن کریم در سورهی نمل، آیهی 18، به کلام مورچه اشاره دارد:
قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ
مورچهای گفت: ای مورچگان، به لانههای خود درآیید.
این آیه، با توصیف کلام مورچه به صورت «قالت»، نشان میدهد که حتی حیوانات نیز از توانایی کلام برخوردارند. این کلام، نه مجازی، بلکه حقیقی است و با همان واژهای توصیف شده که برای انسان و ملائکه به کار رفته است. اگر کلام مورچه را مجازی بدانیم، باید همهی کلامهای قرآنی را مجازی تلقی کنیم، که این با صراحت و حقیقتگویی قرآن کریم ناسازگار است.
جمعبندی
قرآن کریم، کلام موجودات گوناگون، از شیطان و ملائکه گرفته تا حیوانات، را با وحدت لسان و به معنای حقیقی توصیف کرده است. این وحدت، نشاندهندهی عمق و دقت قرآن در بیان حقیقت کلام است و هرگونه تفسیر مجازی را نفی میکند.
|
درنگ: قرآن کریم، کلام خداوند، ملائکه، شیطان، و حیوانات را با وحدت لسان و به معنای حقیقی توصیف کرده است، که بر حقیقت کلام و عدم وابستگی آن به ابزارهای مادی تأکید دارد. |
بخش سوم: کلام تکوینی و ابزارهای غیرمادی
کلام اعضای بدن
قرآن کریم در سورهی یس، آیهی 65، به کلام اعضای بدن در روز قیامت اشاره دارد:
الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَىٰ أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ
امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و دستهایشان با ما سخن میگویند.
این آیه، نشاندهندهی توانایی کلام در اعضای بدن، بدون استفاده از دهان، است. کلام دستها، که با واژهی «تکلمنا» توصیف شده، از جنس کلام حقیقی است و نشان میدهد که کلام در موجودات، اعم از مادی و مجرد، به ابزارهای مادی وابسته نیست. این کلام، همانند اشاره یا کنایه در ارتباطات بشری، راهی برای انتقال معنا است، اما در سطحی متعالیتر و بدون قیود مادی.
کلام بدون ابزارهای مادی
کلام در موجودات مجرد، مانند ملائکه و شیطان، و حتی در موجودات مادی مانند حیوانات و اعضای بدن، به ابزارهای مادی مانند زبان و دهان وابسته نیست. این ویژگی، نشاندهندهی تکوینی بودن کلام است، یعنی کلامی که از فطرت و طبیعت موجود سرچشمه میگیرد. برای نمونه، هنگامی که انسانها در شرایطی خاص، مانند فرار از دشمن، با اشاره یا کنایه سخن میگویند، کلام آنها از ابزارهای مادی آزاد میشود. این امر، در موجودات مجرد به صورت کاملتر و متعالیتر محقق است.
جمعبندی
کلام تکوینی، که در قرآن کریم برای اعضای بدن و موجودات مجرد توصیف شده، از ابزارهای مادی آزاد است و از فطرت موجودات سرچشمه میگیرد. این ویژگی، بر حقیقت کلام و جایگاه والای آن در نظام هستی تأکید دارد.
|
درنگ: کلام تکوینی در موجودات، اعم از اعضای بدن و موجودات مجرد، از ابزارهای مادی آزاد است و از فطرت و طبیعت موجودات سرچشمه میگیرد. |
بخش چهارم: تسبيح و سجده موجودات
تسبيح همه موجودات
قرآن کریم در سورهی جمعه، آیهی 1، به تسبيح همه موجودات اشاره دارد:
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ
آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگوید.
این آیه، نشاندهندهی کلام و ارتباط همه موجودات، اعم از مادی و مجرد، با خداوند است. تسبيح، که نوعی کلام تکوینی است، از فطرت موجودات سرچشمه میگیرد و نشاندهندهی اتصال آنها به حقیقت الهی است.
سجده موجودات
در سورهی نحل، آیهی 49، به سجده همه موجودات اشاره شده است:
وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ
و آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا سجده میکند.
سجده، همراه با تسبيح، نشاندهندهی ارتباط عمیق موجودات با خداوند است. این سجده، مانند تسبيح، از جنس کلام تکوینی است و بر توانایی همه موجودات در برقراری ارتباط با حقیقت الهی تأکید دارد.
جمعبندی
تسبيح و سجده همه موجودات، که در قرآن کریم به صراحت مطرح شده، نشاندهندهی کلام تکوینی و ارتباط عمیق آنها با خداوند است. این ویژگی، بر جایگاه والای کلام در نظام هستی تأکید دارد.
|
درنگ: تسبيح و سجده همه موجودات، از کلام تکوینی سرچشمه میگیرد و نشاندهندهی ارتباط عمیق آنها با حقیقت الهی است. |
بخش پنجم: نقد برداشتهای نادرست از کلام موجودات
نقد بیت مولوی
یکی از برداشتهای نادرست دربارهی کلام موجودات، در بیت مشهور مولوی آمده است: «ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم / با شما نامحرمان ما خامُشیم». این بیت، به اشتباه خاموشی موجودات را به نامحرمان نسبت میدهد، در حالی که قرآن کریم صراحتاً از کلام و تسبيح همه موجودات سخن گفته است. خاموشی موجودات، نتیجهی ناتوانی مخاطب در فهم کلام آنها است، نه سکوت خود موجودات.
قرآن کریم، با آیاتی چون «قالت نملة» و «یسبح لله ما فی السموات وما فی الأرض»، نشان میدهد که موجودات همواره در حال کلام و تسبيحاند. این کلام، به دلیل نقص در طبیعت انسان، برای بسیاری قابل درک نیست، اما این ناتوانی، به معنای خاموشی موجودات نیست.
ناتوانی انسان در فهم کلام تکوینی
انسان، به دلیل محدودیتهای طبیعی و نقص در معرفت، از فهم کلام تکوینی موجودات عاجز است. این کلام، که از فطرت و طبیعت موجودات سرچشمه میگیرد، فراتر از دلالت لفظی است و نیازمند رشد معنوی و علمی برای درک آن است. اگر انسان به مقام فهم کلام تکوینی برسد، میتواند با همه موجودات، از اشجار و احجار تا ملائکه و جن، ارتباط برقرار کند.
جمعبندی
نقد برداشتهای نادرست، مانند بیت مولوی، نشان میدهد که خاموشی موجودات نتیجهی ناتوانی انسان در فهم کلام تکوینی آنها است، نه سکوت خود موجودات. قرآن کریم، با صراحت، کلام همه موجودات را حقیقی توصیف کرده و بر ضرورت رشد معنوی برای فهم آن تأکید دارد.
|
درنگ: خاموشی موجودات، نتیجهی ناتوانی انسان در فهم کلام تکوینی آنها است، نه سکوت خود موجودات، و قرآن کریم کلام همه موجودات را به معنای حقیقی توصیف کرده است. |
بخش ششم: زبان موجودات و علم انسانی
زبان فطری موجودات
قرآن کریم، با آیاتی چون «قالت نملة» و «قالت الملائكة»، نشان میدهد که موجودات دارای زبان فطری و تکوینی هستند. این زبان، که از طبیعت و فطرت موجودات سرچشمه میگیرد، برای انسان قابل درک است، مشروط بر آنکه به رشد معنوی و علمی دست یابد. فهم این زبان، میتواند به کشف حقایق علمی و معنوی منجر شود، همانگونه که در روایات به توانایی برخی اولیا در فهم کلام موجودات اشاره شده است.
علم انسانی و فهم زبان موجودات
انسان، برای رشد علمی و معنوی، باید زبان موجودات را بیاموزد. این زبان، که شامل کلام تکوینی موجودات از مورچه و ملائکه تا اشجار و احجار است، نیازمند ارتقای معرفت انسانی است. همانگونه که الفبای زبان انسانی پایهی دانش بشری است، فهم زبان موجودات، الفبای علم عظیم الهی است. اگر انسان این زبان را درک کند، میتواند به دانشی دست یابد که فراتر از محدودیتهای کنونی است.
روایت «لعلما جما»
در روایتی منسوب به یکی از عالمان دینی، آمده است: «برای من دانشی عظیم شد.» این روایت، به توانایی فهم کلام موجودات و دریافت علم از فطرت و کلام تکوینی آنها اشاره دارد. این علم عظیم، نتیجهی ارتباط با موجودات و درک زبان آنها است، که میتواند به کشف حقایق عالم و ارتقای دانش بشری منجر شود.
این روایت، نشاندهندهی ظرفیت انسان برای ارتباط با همه موجودات و کسب علم از آنها است. همانگونه که عالم دینی با فهم کلام موجودات به علم عظیم دست یافت، انسان نیز میتواند با رشد معنوی و علمی، به این مقام نائل شود.
جمعبندی
زبان فطری موجودات، که در قرآن کریم به صراحت مطرح شده، الفبای علم عظیم الهی است. فهم این زبان، نیازمند رشد معنوی و علمی انسان است و میتواند به کشف حقایق عالم و ارتقای دانش بشری منجر شود.
|
درنگ: فهم زبان فطری موجودات، الفبای علم عظیم الهی است و با رشد معنوی و علمی انسان، به کشف حقایق عالم و ارتقای دانش بشری منجر میشود. |
نتیجهگیری کلی
کاوش در کلام و تخاطب موجودات مجرد، بهویژه ملائکه، چون سفری به اعماق حقیقت، جایگاه والای این ویژگی را در نظام هستی آشکار میسازد. قرآن کریم، با بیانی صریح و روشن، کلام خداوند، ملائکه، شیطان، انسان، حیوانات، و حتی اعضای بدن را با وحدت لسان و به معنای حقیقی توصیف کرده است. این وحدت، نشاندهندهی عدم وابستگی کلام به ابزارهای مادی و سرچشمه گرفتن آن از فطرت موجودات است. تسبيح و سجده همه موجودات، کلام تکوینی آنها را آشکار میسازد و بر ارتباط عمیقشان با حقیقت الهی تأکید دارد. نقد برداشتهای نادرست، مانند خاموشی موجودات در برابر نامحرمان، نشان میدهد که ناتوانی انسان در فهم کلام تکوینی، نتیجهی نقص معرفتی اوست، نه سکوت موجودات. فهم زبان فطری موجودات، که الفبای علم عظیم الهی است، نیازمند رشد معنوی و علمی است و میتواند به کشف حقایق عالم و ارتقای دانش بشری منجر شود. این بررسی، نهتنها جایگاه کلام در موجودات مجرد را تثبیت میکند، بلکه بر ضرورت تأمل در آیات قرآنی و کلام اولیای الهی برای فهم حقیقت تأکید دارد. ملائکه، چون ستارگانی در آسمان معرفت، با کلام تکوینی خود راهنمای مؤمنان به سوی حقیقتاند.
|
با نظارت صادق خادمی |