در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پرسش و پاسخ 19

متن درس

پرسش و پاسخ: تأمل در روایات و درایت به مثابه سرمایه‌های بشری

پرسش و پاسخ: تأمل در روایات و درایت به مثابه سرمایه‌های بشری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۹)

دیباچه

این نوشتار، سفری است در ژرفای معرفت بشری که به کاوش در چیستی روایات و درایت به‌عنوان سرمایه‌های بنیادین انسان می‌پردازد. روایات، چونان گنجینه‌هایی‌اند که از تجربه‌ها، دانش‌ها و حکمت‌های پیشینیان در گستره تاریخ بشری گرد آمده‌اند، و درایت، چونان مشعلی است که این گنجینه‌ها را روشن ساخته و راه به سوی حقیقت و کمال می‌گشاید. این اثر، با نگاهی نقادانه به محدودیت‌های کنونی در فهم و بهره‌گیری از روایات در نظام‌های آموزشی دینی، در پی آن است که افقی نو پیش روی جویندگان معرفت بگشاید. هدف، نه‌تنها بازتعریف جایگاه روایات به‌عنوان میراثی جهانی، بلکه تأکید بر ضرورت استخراج درایت از این سرمایه عظیم برای نیل به پیشرفت فکری و معنوی است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و حکمت‌های عقلانی، انسان را به تأمل در گستره دانش بشری و پرهیز از انحصارگرایی فکری دعوت می‌کند.

بخش نخست: چیستی روایات و درایت در منظومه معرفت بشری

روایات: سرمایه‌ای جهانی برای انسان

روایات، مجموعه‌ای از گفته‌ها، تجربه‌ها و دانش‌های بشری‌اند که در طول تاریخ از انسان‌های گوناگون، اعم از عالم و عامی، مؤمن و غیرمؤمن، به‌جا مانده‌اند. این گنجینه، چونان رودی است که از سرچشمه‌های گوناگون فرهنگ‌ها و تمدن‌ها جاری شده و در برکه معرفت بشری گرد آمده است. روایات، تنها به احادیث دینی محدود نمی‌شوند، بلکه شامل آثار فیلسوفان، دانشمندان، ادیبان و حتی افراد عادی‌اند که هر یک به‌نوبه خود، سهمی در غنای این سرمایه دارند. این گستردگی، انسان را به بهره‌گیری از تمامی این روایات برای نیل به فهم عمیق‌تر دعوت می‌کند.

روایات، چونان گنجینه‌ای از تجربه‌های بشری‌اند که از هر فرهنگ و تمدنی، راه به سوی معرفت و حکمت می‌گشایند.

قرآن کریم، با تأکید بر حکمت و تعقل، انسان را به بهره‌گیری از دانش دیگران دعوت می‌کند. چنان‌که می‌فرماید:

يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا

(حکمت را به هر که بخواهد می‌دهد و هر که را حکمت داده شود، بی‌تردید خیری فراوان داده شده است). این آیه، بر ارزش حکمت و دانش، فارغ از منبع آن، تأکید دارد.

درایت: کلید فهم روایات

درایت، به معنای فهم عمیق و تحلیل عقلانی روایات، روح و جان این سرمایه بشری است. روایت بدون درایت، چونان پوسته‌ای است که هسته معرفت را در خود ندارد. ارزش واقعی روایات، نه در سندیت آن‌ها، بلکه در معنایی است که از آن‌ها استخراج می‌شود. این معنا، انسان را از سطح ظاهری روایات به عمق حکمت و حقیقت رهنمون می‌سازد. در علوم اسلامی، درایت با اصول درایه‌الحدیث هم‌خوانی دارد، اما در این گفتار، این مفهوم فراتر از حوزه دینی، به تمامی روایات بشری تعمیم می‌یابد.

درایت، چونان مشعلی است که روایات را روشن می‌سازد و انسان را به سوی حقیقت و کمال هدایت می‌کند.

نقد محدودیت‌های فکری در فهم روایات

یکی از چالش‌های بنیادین در نظام‌های آموزشی دینی، محدود شدن مفهوم روایت به احادیث ائمه اطهار (ع) است. این تقلیل‌گرایی، چونان قفسی است که ذهن را از پرواز در آسمان معرفت بازمی‌دارد. روایات ائمه (ع)، بی‌تردید گنجینه‌ای ارزشمندند، اما انحصار دانش به این حوزه، سرمایه عظیم روایات بشری را نادیده می‌گیرد. این محدودیت، مانع از بهره‌گیری از آثار فیلسوفان، دانشمندان و ادیبانی چون ارسطو، افلاطون، ابن‌سینا و سعدی شده که هر یک، به‌نوبه خود، در غنای معرفت بشری سهیم بوده‌اند.

قرآن کریم، با دعوت به تدبر و تعقل، این انحصارگرایی را نفی می‌کند. چنان‌که می‌فرماید:

كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ

(کتابی است که آن را به سوی تو فروفرستادیم، مبارک است تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان پند گیرند). این آیه، بر ضرورت تفکر و تأمل در همه منابع معرفت تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

روایات، چونان سرمایه‌ای جهانی، تمامی تجربه‌ها و دانش‌های بشری را در بر می‌گیرند، و درایت، کلید بهره‌گیری از این گنجینه است. نقد محدودیت‌های فکری در فهم روایات، انسان را به بازنگری در نظام‌های آموزشی و گشودگی به دانش جهانی دعوت می‌کند. این بخش، با تأکید بر آیات قرآن کریم، بر ارزش حکمت و تدبر در دستیابی به معرفت تأکید دارد.

بخش دوم: نقد انحصارگرایی در فهم روایات

محدودیت نگاه به روایات دینی

یکی از کاستی‌های نظام‌های آموزشی دینی، انحصار مفهوم روایت به احادیث دینی، به‌ویژه احادیث شیعی، است. این رویکرد، چونان دیواری است که دیدگان را از تماشای افق‌های گسترده معرفت بازمی‌دارد. روایات، تنها به احادیث ائمه (ع) محدود نمی‌شوند، بلکه شامل تمامی گفته‌ها و آثار بشری، از فیلسوفان یونانی چون ارسطو و افلاطون تا دانشمندان اسلامی چون ابن‌سینا و شیخ مفید، و حتی ادیبان و عارفانی چون سعدی‌اند. این گنجینه عظیم، سرمایه‌ای است که باید در خدمت معرفت و پیشرفت قرار گیرد.

نقد سطحی‌نگری در آموزش‌های دینی

نظام‌های آموزشی دینی، گاه به مسائل جزئی و حاشیه‌ای، مانند شکیات و فرضیات فقهی، بسنده کرده و از پرداختن به عمق معرفت بازمانده‌اند. این سطحی‌نگری، چونان درنگی در کوچه‌های تنگ است که انسان را از رسیدن به میدان‌های وسیع حکمت محروم می‌سازد. طلاب، پس از سال‌ها تحصیل، گاه تنها به حفظ مسائل فقهی مشغول‌اند و از فهم جامع روایات بشری غافل مانده‌اند. این امر، به ناآگاهی از سرمایه‌های عظیم تاریخی و فرهنگی منجر شده است.

سطحی‌نگری در آموزش‌های دینی، چونان قفلی است که درهای معرفت را بسته و انسان را از پرواز در آسمان حکمت بازمی‌دارد.

گستردگی روایات بشری

روایات بشری، چونان دریایی بی‌کران‌اند که از هر فرهنگ، دین و تمدنی موجی به آن افزوده شده است. از گفته‌های دانشمندان مسیحی و کلیمی گرفته تا آثار فیلسوفان کمونیست و حتی افراد عادی، هر یک سهمی در این گنجینه دارند. بی‌توجهی به این گستردگی، به معنای از دست دادن سرمایه‌ای است که می‌توانست به اکتشافات علمی و فکری منجر شود. قرآن کریم، با دعوت به بهره‌گیری از حکمت، این گشودگی را تأیید می‌کند:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ

(ای مردم، از پروردگارتان که شما را از نفسی واحد آفرید، پروا کنید). این آیه، بر وحدت بشری و ارزش دانش همه انسان‌ها تأکید دارد.

نقد تعصب مذهبی در مطالعه روایات

تعصب مذهبی، که گاه مطالعه روایات غیرشیعی یا غیراسلامی را نفی می‌کند، چونان غباری است که دیدگان را از تماشای حقیقت محروم می‌سازد. در گذشته، برخی عالمان دینی از مطالعه آثار اهل سنت یا دیگر ادیان پرهیز می‌کردند و آن را ناپسند می‌دانستند. این انحصارگرایی، به ناآگاهی از میراث عظیم بشری منجر شده و مانع از پیشرفت فکری شده است. روایات، از هر منبعی که باشند، اگر با درایت تحلیل شوند، می‌توانند به معرفت و حکمت راه برند.

جمع‌بندی بخش دوم

انحصارگرایی در فهم روایات، چه از طریق محدود شدن به احادیث دینی و چه از طریق سطحی‌نگری در آموزش، مانعی بزرگ در مسیر معرفت است. این بخش، با تأکید بر گستردگی روایات بشری و نقد تعصبات مذهبی، انسان را به گشودگی فکری و بهره‌گیری از تمامی منابع دانش دعوت می‌کند. آیات قرآن کریم، چون چراغی راهنما، بر ارزش حکمت و وحدت بشری تأکید دارند.

بخش سوم: ضرورت بهره‌گیری از روایات جهانی

ارزش روایات علمی و فنی

بسیاری از روایات غیر دینی، به‌ویژه در حوزه‌های علمی و فنی، از دقت و کارایی برخوردارند که گاه از برخی روایات دینی پیشی می‌گیرند. این روایات، چونان ابزارهایی‌اند که می‌توانند در خدمت پیشرفت بشری قرار گیرند. برای نمونه، آثار ارسطو در منطق یا ابن‌سینا در پزشکی، سرمایه‌هایی‌اند که با تحلیل عقلانی، به درایت و معرفت منجر می‌شوند. بی‌توجهی به این روایات، به معنای نادیده گرفتن بخشی از حکمت بشری است.

روایات علمی و فنی، چونان ستارگانی‌اند که آسمان معرفت را نورانی می‌سازند و انسان را به سوی پیشرفت رهنمون می‌کنند.

نقد بی‌توجهی به میراث دانشمندان

تلاش‌های دانشمندانی که در طول تاریخ، با زحمت و کوشش، به تولید علم و معرفت پرداخته‌اند، گاه مورد بی‌مهری قرار گرفته است. این بی‌توجهی، چونان نادیده گرفتن گنجی است که در اعماق زمین نهفته است. آثار ابن‌سینا، فارابی، شیخ مفید و دیگر بزرگان، سرمایه‌هایی‌اند که باید با درایت مطالعه شوند تا به پیشرفت فکری و علمی منجر گردند.

دسترسی آسان به روایات در عصر حاضر

در روزگار کنونی، فناوری‌های نوین، چونان پلی‌اند که دسترسی به روایات بشری را آسان ساخته‌اند. کتاب‌ها، فیلم‌ها و اسناد دیجیتال، امکان مطالعه افکار، حالات و تجربیات پیشینیان را فراهم کرده‌اند. این دسترسی، فرصتی است برای استخراج درایت از این روایات و بهره‌گیری از آن‌ها در مسیر پیشرفت. بی‌توجهی به این فرصت، چونان درنگ در سایه است، در حالی که آفتاب معرفت در دسترس است.

نقد دوباره‌کاری در تولید دانش

عدم استفاده از روایات پیشینیان، انسان را وادار به دوباره‌کاری در تولید دانش می‌کند. این امر، چونان کاشتن بذری است که پیش‌تر به بار نشسته و اکنون تنها نیاز به برداشت دارد. بهره‌گیری از روایات جهانی، از فیلسوفان یونانی تا ادیبان پارسی، می‌تواند از این دوباره‌کاری جلوگیری کرده و به اکتشافات نوین منجر شود.

جمع‌بندی بخش سوم

روایات جهانی، از علمی و فنی گرفته تا ادبی و فلسفی، سرمایه‌ای عظیم برای بشریت‌اند که با درایت، می‌توانند به پیشرفت فکری و فرهنگی منجر شوند. دسترسی آسان به این روایات در عصر حاضر، فرصتی بی‌نظیر برای استخراج حکمت و معرفت است. این بخش، انسان را به بهره‌گیری از این سرمایه و پرهیز از دوباره‌کاری دعوت می‌کند.

بخش چهارم: نقد سطحی‌نگری و ضرورت درایت

نقد مسائل حاشیه‌ای در آموزش دینی

تمرکز بیش از حد بر مسائل حاشیه‌ای، مانند شکیات و فرضیات فقهی، در نظام‌های آموزشی دینی، چونان درنگی در کوچه‌های فرعی است که انسان را از رسیدن به مقصد اصلی بازمی‌دارد. این مسائل، هرچند در جای خود ارزشمندند، نباید جایگزین فهم عمیق روایات و استخراج درایت شوند. طلاب، پس از سال‌ها تحصیل، گاه از فهم جامع روایات بشری محروم‌اند و تنها به حفظ مسائل جزئی بسنده کرده‌اند.

تمرکز بر مسائل حاشیه‌ای، چونان قفلی است که درهای معرفت عمیق را بسته و انسان را در سطح ظاهری روایات نگاه می‌دارد.

نقد حفظ مکانیکی و بی‌معنا

حفظ مکانیکی روایات، بدون فهم معنا و محتوا، چونان حمل بار سنگین بدون آگاهی از ارزش آن است. عباراتی مانند «وجب العجب ثم العجی بین الجمادی و الرجب»، که گاه بدون درک معنا تکرار می‌شوند، نمونه‌ای از این سطحی‌نگری‌اند. این رویکرد، نه‌تنها به معرفت منجر نمی‌شود، بلکه ذهن را از تأمل و تدبر بازمی‌دارد.

قرآن کریم، بر اهمیت تدبر تأکید دارد:

أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ

(آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند؟). این آیه، انسان را به تأمل در معانی و استخراج حکمت دعوت می‌کند.

نقد رسانه‌های دینی سطحی

برخی رسانه‌های دینی، با ارائه محتوای احساسی و سطحی، مانند برنامه‌هایی که به جای تعمیق معرفت، به احساسات‌گرایی دامن می‌زنند، از رسالت اصلی خود بازمانده‌اند. این برنامه‌ها، چونان نمایش‌هایی‌اند که تماشاگران را سرگرم می‌کنند، اما از هدایت به سوی حقیقت غافل‌اند. نقد این رویکرد، بر ضرورت تولید محتوای عمیق و معرفت‌افزا تأکید دارد.

تأکید بر متن‌محوری در روایات

در ارزیابی روایات، محتوای متن از سندیت آن مهم‌تر است. درایت، به معنای فهم عمیق متن، معیار اصلی ارزش‌گذاری روایات است. این دیدگاه، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید و انسان را از بند سندگرایی رها می‌سازد. استعاره «تو مو می‌بینی و او پیچش مو»، به تفاوت میان نگاه سطحی (روایت) و نگاه عمیق (درایت) اشاره دارد.

درایت، چونان اشارتی است که از پیچش‌های معنا پرده برمی‌دارد و انسان را به سوی حقیقت روایات هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

سطحی‌نگری در فهم روایات، چه در آموزش‌های دینی و چه در رسانه‌ها، مانعی بزرگ در مسیر معرفت است. تأکید بر متن‌محوری و درایت، انسان را به تأمل در معانی و پرهیز از حفظ مکانیکی دعوت می‌کند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر تدبر، این مسیر را روشن می‌سازند.

بخش پنجم: نقد نادانی و ضرورت آگاهی

نادانی: ریشه عقب‌ماندگی فکری

نادانی و جمود فکری، چونان زنجیرهایی‌اند که انسان را از بهره‌گیری از روایات و رسیدن به درایت بازمی‌دارند. این نادانی، به عقب‌ماندگی علمی و فرهنگی منجر شده و مانع از پیشرفت بشری شده است. انسان، چونان مسافری است که بدون نقشه، در بیابان جهل سرگردان است.

نقد زندگی بدون درایت

زندگی بدون درایت، چونان گاری خالی است که هیچ باری جز پوچی حمل نمی‌کند. در آخرت، چنین زندگی‌ای جز حسرت به‌جا نمی‌گذارد. این دیدگاه، انسان را به زیست عقلانی و معنوی دعوت می‌کند تا از سرمایه روایات به سوی کمال بهره گیرد.

زندگی بدون درایت، چونان گاری خالی است که در مسیر کمال، جز پوچی به مقصد نمی‌رساند.

نقد اهداف سطحی دینی

برخی اهداف دینی، مانند ترویج گریه و عزاداری بدون فهم عمیق، چونان شاخه‌هایی‌اند که از ریشه معرفت جدا افتاده‌اند. این اهداف، به جای هدایت به سوی حکمت، به احساسات‌گرایی منجر می‌شوند. نقد این رویکرد، بر ضرورت تعمیق معرفت دینی تأکید دارد.

نقد دروغ‌پردازی در روایات دینی

دین و مذهب، به دلیل تأثیرگذاری عمیق، گاه محل تحریفات و دروغ‌پردازی‌ها بوده‌اند. برخی روایات منسوب به ائمه (ع)، ممکن است جعلی یا نادرست باشند. درایت، ابزار تشخیص حقیقت از دروغ است و انسان را از پذیرش کورکورانه بازمی‌دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

نادانی و جمود فکری، موانع اصلی بهره‌گیری از روایات و رسیدن به درایت‌اند. نقد اهداف سطحی و دروغ‌پردازی در روایات دینی، انسان را به سوی آگاهی و تحلیل عقلانی هدایت می‌کند. این بخش، بر ضرورت زیست عقلانی و معنوی برای نیل به کمال تأکید دارد.

بخش ششم: نقش تاریخ و روایات در معرفت بشری

روایات به‌عنوان تاریخ بشری

روایات، چونان اسنادی‌اند که تاریخ بشری را در خود حفظ کرده‌اند. این اسناد، در رشته‌های مختلف تاریخی و علمی، سرمایه‌ای عظیم برای فهم گذشته و ساخت آینده‌اند. بی‌توجهی به این روایات، چونان نادیده گرفتن کتابی است که داستان انسانیت در آن نگاشته شده است.

نقد بی‌توجهی به تاریخ

عدم شناخت از گذشتگان، اعم از انسان‌ها یا دیگر موجودات، به ناآگاهی از هویت و ماهیت آن‌ها منجر شده است. این ناآگاهی، چونان تاریکی است که گذشته را از دیدگان پنهان می‌کند. مطالعه تاریخ و روایات، کلید فهم هویت بشری و پیشرفت است.

تاریخ و روایات، چونان آیینه‌هایی‌اند که هویت بشری را بازمی‌تابانند و راه به سوی آینده روشن می‌سازند.

از بین رفتن برخی روایات

از بین رفتن روایات برخی انسان‌ها، به معنای از دست رفتن بخشی از سرمایه بشری است. این امر، چونان گم شدن صفحاتی از کتاب تاریخ است که می‌توانست به فهم عمیق‌تر منجر شود. حفظ و مطالعه این روایات، وظیفه‌ای است بر دوش جویندگان معرفت.

جمع‌بندی بخش ششم

روایات، به‌عنوان بخشی از تاریخ بشری، سرمایه‌ای عظیم برای فهم گذشته و ساخت آینده‌اند. نقد بی‌توجهی به این سرمایه و از بین رفتن برخی روایات، انسان را به حفظ و مطالعه آن‌ها دعوت می‌کند. این بخش، بر نقش تاریخ در غنای معرفت بشری تأکید دارد.

بخش هفتم: حکمت و معرفت در آثار ادبی و عرفانی

ارزش آثار ادبی و عرفانی