متن درس
روایتشناسی و چالشهای معرفتی: بازسازی نظاممند مطالعه روایات
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه بیستم)
دیباچه
روایات، چونان گنجینههایی از معرفت بشری، در فرهنگها و تمدنهای گوناگون جهان، از شرق تا غرب، ریشه دواندهاند. این میراث ارزشمند، که شامل روایات دینی، تاریخی، علمی، فلسفی و اجتماعی است، آیینهای است که تنوع اندیشه و تجربه انسانی را بازمیتاباند. با این حال، محدودیتهای نظامهای آموزشی دینی، بهویژه در حوزههای علمیه، مانع از فهم جامع و نظاممند این گنجینه شده است. این نوشتار، با کاوش در چالشهای معرفتشناختی و ساختاری مطالعه روایات، به دنبال ارائه راهکارهایی برای بازسازی علمی و روشمند این حوزه است. هدف، گشودن افقهای نوین در فهم روایات و پیوند آنها با نیازهای معاصر جامعه است، مانند رودی که با جریانی زلال، زمینهای خشکیده را سیراب میکند.
بخش نخست: تنوع و گستردگی روایات در جهان
تنوع روایات در فرهنگها و ادیان
روایات، چونان شاخههای درختی تنومند، در فرهنگها و ادیان مختلف جهان تنوعی شگفتانگیز دارند. از روایات دینی در اسلام و مسیحیت گرفته تا روایات فلسفی و علمی در تمدنهای شرقی و غربی، هر فرهنگ گنجینهای از حکایات و معارف را در خود جای داده است. با این حال، در نظام فکری اسلامی، بهویژه در میان شیعیان، نگاه به روایات اغلب به متون دینی خودی محدود شده و روایات سایر فرهنگها، مانند روایات هندوئیسم یا سنتهای شرقی، از دایره توجه خارج ماندهاند. این محدودیت، چونان پردهای بر چشم، مانع از درک جامعی از جایگاه روایات اسلامی در منظومه جهانی معرفت شده است.
درنگ: روایات، چونان آیینههایی از معرفت بشری، در فرهنگها و ادیان مختلف جهان تنوعی بینظیر دارند و فهم آنها نیازمند نگاهی فراتر از مرزهای دینی خودی است.
تأثیر فرهنگهای پیشین بر روایات اسلامی
بسیاری از روایاتی که در متون اسلامی بهعنوان روایات دینی شناخته میشوند، ریشه در فرهنگها و ادیان پیش از اسلام، مانند یهودیت، مسیحیت یا سنتهای باستانی، دارند. این روایات، در گذر زمان، وارد متون اسلامی شده و گاه بهاشتباه به ائمه (ع) نسبت داده شدهاند. برای نمونه، روایات موسوم به اسرائیلیات، که از منابع یهودی و مسیحی وارد شدهاند، نمونهای از این تأثیرات هستند. این عدم تمایز، مانند آمیختن آب زلال با گل، فهم اصیل روایات اسلامی را دشوار ساخته است.
جمعبندی بخش نخست
تنوع روایات در جهان، از دینی و تاریخی تا علمی و فلسفی، فرصتی بینظیر برای غنای معرفتی فراهم میآورد. با این حال، محدودیت نگاه به روایات در نظامهای دینی اسلامی، بهویژه در حوزه تشیع، مانع از بهرهگیری کامل از این گنجینه شده است. برای رفع این کاستی، باید با نگاهی تطبیقی و جهانی به روایات نگریست و تأثیرات فرهنگهای پیشین را با دقت شناسایی کرد.
بخش دوم: چالشهای نظام آموزشی در مطالعه روایات
فقدان دستهبندی علمی روایات
روایات، از نظر محتوا و خاستگاه، به دستههای مختلفی چون تاریخی، علمی، فلسفی، اجتماعی و دینی تقسیم میشوند. با این حال، در نظامهای آموزشی دینی، این تفکیک بهدرستی انجام نشده و روایات بهصورت یکپارچه و بدون تمایز مطالعه میشوند. این آشفتگی، مانند کتابخانهای بینظم، فهم دقیق و علمی روایات را دشوار کرده و مانع از شناسایی ماهیت و خاستگاه واقعی آنها شده است. دستهبندی نظاممند، مانند نقشهای برای گنجیابی، میتواند راه را برای مطالعه روشمند هموار سازد.
درنگ: دستهبندی علمی روایات، چونان کلیدی برای گشودن قفل معرفت، فهم دقیق و نظاممند این گنجینه را ممکن میسازد.
ذهنیت بسته و محدودیتهای فکری
تمرکز صرف بر متون سنتی و عدم تعامل با علوم و روایات جهانی، به ایجاد ذهنیتهای بسته و غیرمنعطف در نظامهای دینی منجر شده است. این ذهنیت، مانند دیواری بلند، مانع از گفتوگوی علمی و فهم عمیق مسائل دینی شده است. برای نمونه، طلاب علوم دینی اغلب با روایات اهل سنت، یهودیت یا مسیحیت آشنا نیستند و این ناآگاهی، افق فکری آنها را محدود کرده است.
ناتوانی در تربیت عالمان متخصص
نظام آموزشی کنونی علوم دینی، به دلیل فقدان برنامههای چندرشتهای و تخصصی، قادر به تربیت عالمانی نیست که توانایی تحلیل روایات در حوزههای مختلف، مانند علمی، فلسفی یا تاریخی، را داشته باشند. این ناتوانی، مانند درختی که میوه نمیدهد، به بازتولید دانش سطحی و غیرنظاممند منجر شده است. عالمان دینی باید بتوانند با تسلط بر حوزههای گوناگون، روایات را بهگونهای تحلیل کنند که پاسخگوی نیازهای معاصر باشد.
جمعبندی بخش دوم
نظام آموزشی علوم دینی، گرفتار کاستیهایی چون فقدان دستهبندی علمی، ذهنیتهای بسته و ناتوانی در تربیت متخصصان است. برای رهایی از این چالشها، باید برنامههای آموزشی چندرشتهای طراحی شود و فرهنگ گفتوگوی علمی و نقد روشمند ترویج گردد. این تحول، مانند نسیمی تازه، میتواند علوم دینی را از رکود به سوی پویایی هدایت کند.
بخش سوم: ضرورت بازسازی نظاممند مطالعه روایات
نیاز به ساختار علمی و صنعتی
مطالعه و دستهبندی روایات، مانند راهاندازی یک کارخانه پیشرفته، نیازمند ساختارهای علمی و صنعتی است. این کار مستلزم گردآوری متخصصان در حوزههای تاریخ، ادیان، علوم اجتماعی و فناوری اطلاعات است. برای نمونه، همانگونه که یک شرکت برای راهاندازی به متخصصان نیاز دارد، مطالعه روایات نیز به تیمهای تخصصی و زیرساختهای مدرن وابسته است. فقدان چنین ساختاری، مانند کشتی بدون سکان، علوم دینی را در دریای آشوب گرفتار کرده است.
درنگ: بازسازی مطالعه روایات، چونان بنای عمارتی استوار، نیازمند ساختارهای علمی و صنعتی و همکاری متخصصان است.
نقش فناوریهای مدرن
فناوریهای مدرن، مانند رایانهها و پایگاههای داده دیجیتال، چونان ابزاری جادویی، فرصتهای بیسابقهای برای دستهبندی و تحلیل روایات فراهم کردهاند. با استفاده از این امکانات، میتوان روایات را بهسرعت و با دقت دستهبندی کرد و پیوندهای آنها با فرهنگهای دیگر را شناسایی نمود. این فرصت، مانند پلی به سوی آینده، میتواند علوم دینی را به سطحی نوین ارتقا دهد.
مقاومت در برابر نقد روایات
نقد روایات و شناسایی خاستگاه غیراسلامی برخی از آنها، گاه با مقاومت فرهنگی و مذهبی مواجه میشود. این مقاومت، مانند سدی در برابر جریان حقیقت، ریشه در تعصبات غیرعلمی و ذهنیتهای بسته دارد. برای مثال، اشاره به اینکه برخی روایات از یهودیت یا مسیحیت وارد شدهاند، ممکن است با واکنشهای منفی مواجه شود. ترویج فرهنگ نقد علمی، مانند نوری در تاریکی، میتواند این موانع را برطرف سازد.
جمعبندی بخش سوم
بازسازی نظاممند مطالعه روایات، نیازمند ایجاد ساختارهای علمی، بهرهگیری از فناوریهای مدرن و ترویج فرهنگ نقد است. این تحولات، مانند بذرهایی در خاک حاصلخیز، میتوانند علوم دینی را به سوی شکوفایی هدایت کنند. بدون این بازسازی، علوم دینی در دام رکود و کاستی باقی خواهد ماند.
بخش چهارم: پیوند روایات با پویایی دین
روایات و جایگاه والای اسلام
روایت منسوب به پیامبر اکرم (ص) که میفرماید: الإِسْلَامُ يَعْلُو وَلَا يُعْلَىٰ عَلَيْهِ (ترجمه: اسلام برتر است و هیچچیز بر آن برتری ندارد)، بر جایگاه والای دین اسلام تأکید دارد. با این حال، فقدان ساختار علمی در مطالعه روایات، مانع از تحقق این برتری در عمل شده است. بدون دستهبندی و تحلیل دقیق روایات، دین نمیتواند بهگونهای پویا و کارآمد ارائه شود، مانند گوهری که در خاک مدفون مانده است.
ناتوانی در تربیت دانشآموز و استاد
نظام آموزشی کنونی علوم دینی، مانند زمینی خشک و بیآب، قادر به تربیت دانشآموزان و اساتید متخصص در حوزه روایات نیست. این ناتوانی، به بازتولید دانش سطحی و غیرنظاممند منجر شده است. برای نمونه، متون آموزشی کنونی، مانند کتابهای صرف و نحو، اغلب غیرقابل فهم و غیرآموزشیاند و نمیتوانند نیازهای معاصر را برآورده کنند.
جمعبندی بخش چهارم
پویایی دین، در گرو مطالعه نظاممند و علمی روایات است. این امر نیازمند بازسازی نظام آموزشی، تربیت متخصصان و بهروزرسانی متون درسی است. تنها در این صورت، دین میتواند جایگاه والای خود را حفظ کرده و بهعنوان نیرویی تحولآفرین در جهان معاصر ایفای نقش کند.
بخش پنجم: نقد متون و تجربههای گذشته
کاستیهای متون آموزشی سنتی
متون آموزشی سنتی در علوم دینی، مانند کتابهای صرف و نحو، اغلب پر از اشکالات علمی و غیرقابل آموزشاند. این متون، مانند ابزارهایی کهنه، نمیتوانند نیازهای آموزشی امروز را برآورده کنند. برای نمونه، برخی از عالمان گذشته، با وجود سواد و توانایی، به دلیل نبود آموزش تخصصی، نتوانستهاند متونی دقیق و کاربردی تولید کنند. این کاستی، مانند سایهای بر علوم دینی، مانع از پیشرفت آن شده است.
درنگ: متون آموزشی سنتی، چونان ابزارهایی کهنه، نیازمند بازنگری و بهروزرسانیاند تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشند.
تجربههای گذشته و ضرورت بهرهگیری از متخصصان
در گذشته، برخی از عالمان دینی، با وجود تواناییهای برجسته، به دلیل نبود حمایت و ساختار مناسب، نتوانستند از ظرفیتهای خود بهدرستی بهره ببرند. برای نمونه، استادی که با خلاقیت اشعار و تمثیلات میساخت، به دلیل نبود بستر مناسب، در حاشیه ماند. این تجربه، مانند درختی که پیش از شکوفایی قطع شود، نشاندهنده هدررفت استعدادها در نظامهای دینی است.
جمعبندی بخش پنجم
کاستیهای متون آموزشی و نادیده گرفتن استعدادهای عالمان، چالشهایی دیرینه در علوم دینی هستند. برای رفع این مشکلات، باید متون آموزشی بهروزرسانی شوند و از متخصصان در حوزههای مختلف بهره گرفته شود. این تحول، مانند احیای باغی خشکیده، میتواند علوم دینی را به سوی شکوفایی هدایت کند.
نتیجهگیری نهایی
روایات، چونان گنجینهای گرانبها، کلید فهم معرفت بشری و پویایی دیناند. با این حال، محدودیتهای نظام آموزشی علوم دینی، ذهنیتهای بسته و فقدان ساختارهای علمی، مانع از بهرهگیری کامل از این گنجینه شده است. دستهبندی نظاممند روایات، بهرهگیری از فناوریهای مدرن، ترویج فرهنگ نقد علمی و بازسازی نظام آموزشی، راهکارهایی هستند که میتوانند علوم دینی را از رکود به سوی پویایی هدایت کنند. این تحولات، مانند نوری در تاریکی، جایگاه والای دین را در جهان معاصر تثبیت خواهند کرد. در این مسیر، باید با نگاهی تطبیقی و جهانی به روایات نگریست و با استفاده از ابزارهای نوین، راه را برای فهم عمیقتر و ارائه کارآمدتر دین هموار ساخت.
با نظارت صادق خادمی
دعای پایانی: خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست.