در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پرسش و پاسخ 31

متن درس

پرسش و پاسخ: کاوشی در مفاهیم دین، اسلام و سنت

پرسش و پاسخ: کاوشی در مفاهیم دین، اسلام و سنت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۳۱)

دیباچه

این نوشتار، با الهام از گفتاری عمیق و چندلایه، به بررسی مفاهیم بنیادین دین، اسلام و سنت در قرآن کریم می‌پردازد و با نگاهی نقادانه، انحرافات اجتماعی و دینی را تحلیل می‌کند. این اثر، همانند دریایی که امواجش معانی نهفته را به ساحل می‌آورد، درصدد است تا با زبانی فصیح و متین، مفاهیم را برای خوانندگانی که در پی فهمی ژرف از این موضوعات‌اند، روشن سازد. محور این کاوش، جایگاه دین به‌عنوان روشی برای زندگی عادلانه، مفهوم اسلام به‌مثابه سلامت و صلح، و سنت به‌عنوان قواعد جاری در زندگی است که همگی در پیوند با توحید و عدالت قرار دارند. این متن، با تکیه بر آیات قرآنی و روایات، خواننده را به سفری فکری در ژرفای دین و اخلاق دعوت می‌کند.

بخش نخست: انبیا، هدایت‌گران بی‌ادعای جامعه

نقش انبیا در هدایت و اصلاح

انبیای الهی، به‌عنوان مشعل‌داران هدایت، با هدف اصلاح جامعه و رهنمون ساختن انسان‌ها به سوی حقیقت مبعوث شدند. آنان، بی‌هیچ چشمداشتی به منافع شخصی، تمامی همت خویش را صرف هدایت معنوی و اخلاقی کردند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:
قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ (شوری: ۲۳؛ بگو: من از شما بر این [رسالت] پاداشی جز محبت خویشاوندانم نمی‌طلبم). این آیه، خلوص نیت انبیا را نشان می‌دهد که جز محبت به نزدیکان، هیچ خواسته‌ای نداشتند و زندگی‌شان سراسر وقف هدایت جامعه بود.

انبیا، به‌سان باغبانانی که بی‌چشم‌داشت، بذر حقیقت را در خاک جامعه می‌کارند، الگویی از ایثار و دوری از خودمحوری ارائه می‌دهند. این ویژگی، در تقابل با رفتارهای خودمحورانه برخی از پیروان ادیان قرار می‌گیرد که به جای پیروی از این الگو، به منافع شخصی و تعصبات گرایش یافتند.

درنگ: انبیای الهی، با خلوص نیت و دوری از منافع شخصی، الگویی از زندگی ایثارگرایانه و هدایت‌محور ارائه می‌دهند که در برابر خودمحوری و طمع برخی پیروان ادیان قرار دارد.

فقدان مادیات در زندگی انبیا

انبیا، چه در زمان حیات و چه پس از آن، هیچ میراث مادی از خود برجای نگذاشتند. زندگی آنان، عاری از دلبستگی به دنیا، تنها در خدمت هدایت و اصلاح جامعه بود. این سادگی، به‌سان آینه‌ای است که حقیقت رسالت الهی را بازتاب می‌دهد و نشان‌دهنده تمایز انبیا از رهبران دنیوی است که اغلب در پی قدرت و ثروت‌اند.

این اصل، دعوتی است به بازگشت به سادگی و اخلاص در مسیر دین، تا انسان‌ها از دلبستگی‌های مادی رها شوند و به سوی هدفی والا، یعنی هدایت و عدالت، گام بردارند.

جمع‌بندی بخش نخست

انبیا، به‌عنوان هدایت‌گرانی بی‌ادعا، الگویی از زندگی مبتنی بر اخلاص و ایثار ارائه کردند. آنان، با دوری از مادیات و تمرکز بر هدایت جامعه، نشان دادند که رسالت الهی، فراتر از منافع شخصی است. این بخش، با تأکید بر نقش انبیا در اصلاح جامعه، خواننده را به تأمل در ارزش‌های والای دینی و دوری از خودمحوری دعوت می‌کند.

بخش دوم: نقد انحرافات دینی و اجتماعی

انحرافات تابعین و پیروان ادیان

به جز عده قلیلی از تابعین که شاکر و آگاه بودند، بسیاری از پیروان ادیان به دلیل نادانی، تعصب، خودمحوری و طمع، از مسیر هدایت منحرف شدند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ (سبأ: ۱۳؛ و اندکی از بندگانم شاکرند). این آیه، به تعداد اندک پیروان حقیقی اشاره دارد که به اصول دین پایبند ماندند.

این انحرافات، به‌سان خاری در باغ دین، مانع از شکوفایی اهداف والای ادیان شدند. تابعین، به جای پیروی از سیره انبیا، به جنایت، ظلم و فساد روی آوردند و از روح واقعی دین فاصله گرفتند. این نقد، ضرورت بازنگری در رفتارهای دینی و بازگشت به اصول توحید و عدالت را برجسته می‌سازد.

تفرقه و ادعای فرقه ناجیه

بحث بر سر «فرقه ناجیه» و ادعای هر گروه مبنی بر ناجی بودن، به تفرقه و گمراهی منجر شده است. حدیث معروف ۷۳ فرقه، که در منابع روایی مانند سنن ترمذی نقل شده، هشداری است در برابر تفرقه و تعصب دینی. هیچ فرقه‌ای نمی‌تواند ادعای انحصاری نجات داشته باشد، مگر آنکه به اصول توحید، عدالت و سلامت پایبند باشد. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ (لقمان: ۲۲؛ و هر کس روی خود را به‌سوی خدا کند و نیکوکار باشد، به‌راستی به دستاویز استواری چنگ زده است).

این آیه، معیار نجات را تسلیم در برابر خدا و عمل صالح می‌داند، نه ادعاهای فرقه‌ای. تفرقه، به‌سان شکافی در بنای دین، وحدت جامعه را تضعیف کرده و از تحقق اهداف الهی بازمانده است.

درنگ: ادعای انحصاری نجات توسط فرقه‌ها، به تفرقه و گمراهی منجر شده و تنها پایبندی به توحید و عدالت، معیار نجات حقیقی است.

نقد انحرافات در ادیان دیگر

پیروان ادیان دیگر، مانند مسیحیان و یهودیان، نیز از انحرافات مصون نماندند. نهادهای دینی، مانند کلیساها، به دلیل نفوذ قدرت و استعمار، از فقر و محرومیت به دور ماندند، اما مرتکب ظلم و فساد شدند. استقلال این نهادها از دولت‌ها، گاه به مصونیت در برابر پاسخگویی منجر شده و فساد را تقویت کرده است.

این استقلال، به‌سان سپری که فساد را پنهان می‌کند، مانع از اجرای عدالت شده و ضرورت بازنگری در رابطه میان نهادهای دینی و حکومتی را مطرح می‌سازد. این نقد، دعوتی است به گفت‌وگوی بین‌ادیانی برای اصلاح انحرافات و بازگشت به اصول مشترک ادیان.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی انحرافات تابعین و پیروان ادیان، نشان داد که تعصب، خودمحوری و فساد، از روح واقعی دین فاصله گرفته‌اند. تفرقه در میان فرقه‌های اسلامی و انحرافات در ادیان دیگر، ضرورت بازگشت به اصول توحید، عدالت و سلامت را برجسته می‌کند. این تحلیل، خواننده را به تأمل در ریشه‌های گمراهی و تلاش برای اصلاح جامعه دعوت می‌کند.

بخش سوم: مفاهیم دین، اسلام و سنت در قرآن کریم

تعداد و معنای مفاهیم در قرآن

در قرآن کریم، واژه «دین» ۹۴ بار، «اسلام» ۱۳۷ بار و «سنت» ۱۶ بار ذکر شده که در مجموع ۲۴۷ مورد را شامل می‌شود. این مفاهیم، به معنای روش زندگی، صلح و سلامت هستند، نه صرفاً عبادات مانند نماز. دین، به‌سان نقشه‌ای جامع، تمامی ابعاد زندگی را در بر می‌گیرد و به تنظیم روابط انسانی و الهی می‌پردازد.

این تأکید، نشان‌دهنده جامعیت دین در قرآن کریم است که فراتر از مناسک عبادی، به اخلاق، عدالت و نحوه برخورد با دیگران توجه دارد. این مفاهیم، به‌سان ستون‌هایی است که بنای زندگی مؤمنانه را استوار می‌سازند.

اسلام، سلامت و صلح

«اسلام» از ریشه «سلم» به معنای صلح و سلامت است. حدیث «المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه» (مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان باشند) بر این معنا تأکید دارد. این حدیث، اسلام را به‌عنوان نظامی اخلاقی و اجتماعی معرفی می‌کند که هدفش ایجاد امنیت و آرامش در جامعه است.

این مفهوم، فراتر از محدودیت‌های فرقه‌ای، به سلامت برای همه انسان‌ها و حتی حیوانات توجه دارد. آزار نرساندن به موجودات، از اصول بنیادین اسلام است که به‌سان نسیمی، آرامش را به جامعه هدیه می‌دهد. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ (مائده: ۱۶؛ خداوند هر که را از خشنودی او پیروی کند، به وسیله آن به راه‌های سلامت هدایت می‌کند).

درنگ: اسلام، به‌معنای سلامت و صلح، نظامی جامع برای ایجاد امنیت و آرامش در جامعه است که فراتر از مناسک عبادی، به روابط انسانی و زیست‌محیطی توجه دارد.

دین، روش زندگی عادلانه

«دین» در قرآن کریم، به معنای روش زندگی عادلانه و سالم است، نه صرفاً عبادات. آیه إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ (بقره: ۲۸۲؛ هرگاه به یکدیگر وامی تا سررسیدی معین دادید، آن را بنویسید) به تنظیم روابط مالی و اجتماعی اشاره دارد. این آیه، نشان‌دهنده جامعیت دین در تنظیم تمامی ابعاد زندگی است.

دین، به‌سان رودخانه‌ای است که تمامی جنبه‌های زندگی را سیراب می‌کند، از روابط اقتصادی تا اخلاقی و اجتماعی. این دیدگاه، بر ضرورت التزام به احکام الهی در تمامی شئون زندگی تأکید دارد.

سنت، قواعد جاری در زندگی

«سنت» به معنای قواعد جاری در زندگی است که می‌تواند حسنه (خوب) یا سیئه (بد) باشد. سنت حسنه، مانند سلام کردن، با عقل و دین هماهنگ است و پاداش دارد، در حالی‌که سنت سیئه، مانند ظلم و دزدی، با اصول دینی ناسازگار است. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: لَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا (اسراء: ۷۷؛ در سنت ما هیچ تغییری نمی‌یابی).

این آیه، بر ثبات سنت‌های الهی تأکید دارد که قواعدی عادلانه برای هدایت بشر هستند. سنت حسنه، به‌سان گلی است که در باغ دین می‌روید، در حالی‌که سنت سیئه، خاری است که باید ریشه‌کن شود.

درنگ: سنت‌های الهی، قواعدی ثابت و عادلانه‌اند که باید با عقل و دین سنجیده شوند تا سنت‌های حسنه تقویت و سنت‌های سیئه حذف شوند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی مفاهیم دین، اسلام و سنت در قرآن کریم، نشان داد که این مفاهیم، روش‌هایی جامع برای زندگی عادلانه، سالم و صلح‌آمیز هستند. دین، به‌عنوان نقشه‌ای برای تنظیم تمامی ابعاد زندگی، اسلام به‌مثابه سلامت و صلح، و سنت به‌عنوان قواعد جاری، همگی در خدمت هدایت بشر به سوی توحید و عدالت‌اند. این تحلیل، خواننده را به تأمل در جامعیت دین و ضرورت پایبندی به اصول آن دعوت می‌کند.

بخش چهارم: نقد سنت‌های نادرست و اصلاح جامعه

ممنوعیت تخریب اموال

حتی تخریب اموال شخصی، مانند سوزاندن فرش، حرام است، زیرا اموال، امانت الهی هستند. این اصل، به‌سان سپری در برابر اسراف و بی‌مسئولیتی، انسان را به حفظ منابع و اموال دعوت می‌کند. این دیدگاه، بخشی از نظام اخلاقی اسلام است که بر مسئولیت‌پذیری در قبال اموال تأکید دارد.

نقد گدایی و دزدی

گدایی و دزدی، به‌عنوان سنت‌های نادرست، امنیت جامعه را مختل می‌کنند. راهکار، توزیع عادلانه ثروت است تا نیازهای اساسی مردم تأمین شود. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (ذاریات: ۱۹؛ و در اموالشان حقی برای سائل و محروم است).

این آیه، بر ضرورت رفع فقر از طریق عدالت اجتماعی تأکید دارد. گدایی و دزدی، به‌سان زخم‌هایی بر پیکر جامعه، تنها با توزیع عادلانه منابع التیام می‌یابند.

درنگ: گدایی و دزدی، نتیجه فقر و نابرابری‌اند و تنها با توزیع عادلانه ثروت و رفع نیازهای اساسی می‌توان جامعه را اصلاح کرد.

نقد اکل میته

خوردن مردار (اکل میته) تنها در شرایط اضطراری مجاز است و نباید به‌عنوان سنت ترویج شود. این اصل، بر ضرورت تأمین غذای سالم و کافی برای همه افراد جامعه تأکید دارد. انسان، به‌سان مسافری در مسیر زندگی، نیازمند غذای پاکیزه است تا جسم و روحش سالم بماند.

ایده‌آل جامعه بدون سائل

ایده‌آل قرآنی، جامعه‌ای بدون سائل و محروم است که با توزیع عادلانه ثروت محقق می‌شود. این دیدگاه، به‌سان آرمانی است که جامعه را به سوی عدالت و برابری هدایت می‌کند. آیه وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (ذاریات: ۱۹) این ایده‌آل را تأیید می‌کند.

نقد سوءاستفاده از کمک‌ها

کمک‌های جمع‌آوری‌شده برای نیازمندان، گاهی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. راهکار، شفافیت و توزیع مستقیم است تا اعتماد عمومی حفظ شود. این اصل، به‌سان آینه‌ای است که صداقت در امور خیریه را بازتاب می‌دهد.

تجربه‌های عملی در اصلاح جامعه

تجربه‌های عملی در شهرهایی مانند کیش و بندر امام، نشان‌دهنده امکان اصلاح جامعه از طریق توزیع عادلانه منابع است. تأمین نیازهای اساسی، مانند یخچال و کولر، از دزدی و فقر جلوگیری کرد و امنیت اجتماعی را تقویت نمود. این تجربه‌ها، به‌سان بذرهایی هستند که در خاک جامعه کاشته شده و میوه عدالت و آرامش به بار آورده‌اند.

درنگ: توزیع عادلانه منابع و تأمین نیازهای اساسی، الگویی عملی برای اصلاح جامعه و کاهش فقر و جرم است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد سنت‌های نادرست مانند گدایی و دزدی، بر ضرورت توزیع عادلانه ثروت و تأمین نیازهای اساسی تأکید کرد. تجربه‌های عملی نشان داد که با شفافیت و مدیریت صحیح، می‌توان جامعه را به سوی عدالت و آرامش هدایت کرد. این تحلیل، خواننده را به تأمل در اصلاح سنت‌های اجتماعی و اجرای اصول قرآنی دعوت می‌کند.

بخش پنجم: اصول قرآنی و اصلاح نظام اجتماعی

عدم اجبار در دین

قرآن کریم بر آزادی انتخاب در دین تأکید دارد و اجبار را نفی می‌کند. آیه لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ (بقره: ۲۵۶؛ در دین هیچ اجباری نیست، زیرا راه رشد از گمراهی آشکار شده است) بر این اصل تأکید دارد. این آیه، به‌سان چراغی است که مسیر آزادی و آگاهی را روشن می‌سازد.

این اصل، دعوتی است به احترام به اختیار انسان‌ها در انتخاب مسیر زندگی، مشروط بر آنکه به دیگران آسیب نرساند. دین، نباید به زور و اجبار منجر شود، بلکه باید با آگاهی و اخلاص پذیرفته شود.

عدم حرج در دین

دین، با فطرت انسانی سازگار است و هیچ سختی و زورگویی در آن نیست. آیه مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ (حج: ۷۸؛ در دین بر شما هیچ سختی قرار نداده است) این اصل را تأیید می‌کند. دین، به‌سان نسیمی است که با لطافت، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

اخلاص در دین

اخلاص، از اصول بنیادین دین است که ریا و شرک را نفی می‌کند. آیه مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ (اعراف: ۲۹؛ در حالی‌که دین را برای او خالص گردانید) بر ضرورت صداقت و شفافیت در رفتار دینی تأکید دارد. اخلاص، به‌سان آبی زلال، قلب مؤمن را از نفاق و ریا پاک می‌سازد.

درنگ: دین، با آزادی، اخلاص و دوری از سختی و اجبار، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند و با فطرت او سازگار است.

شریعت مشترک انبیا

شریعت انبیا، در اصول بنیادین مانند توحید و عدالت، مشترک است. آیه شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ (شوری: ۱۳؛ از دین همان را برای شما مقرر کرد که به نوح سفارش کرد و آنچه به تو وحی کردیم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم) بر این وحدت تأکید دارد.

این آیه، به‌سان پلی است که ادیان الهی را به هم پیوند می‌دهد و نشان‌دهنده پیوستگی در اصول بنیادین است. این دیدگاه، دعوتی است به گفت‌وگوی بین‌ادیانی و احترام به مشترکات دینی.

کمال دین

قرآن کریم، اسلام را به‌عنوان نظام کامل و جامع معرفی می‌کند. آیه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا (مائده: ۳؛ امروز دین شما را برایتان کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به‌عنوان دین شما پسندیدم) این حقیقت را بیان می‌دارد.

این آیه، به‌سان تاجی بر بنای دین، جامعیت و کمال آن را نشان می‌دهد و اسلام را به‌عنوان روشی کامل برای زندگی معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با بررسی اصول قرآنی مانند آزادی، اخلاص، عدم حرج و کمال دین، نشان داد که اسلام، نظامی جامع و سازگار با فطرت انسانی است. این اصول، به‌سان ستارگانی در آسمان دین، مسیر زندگی عادلانه و صلح‌آمیز را روشن می‌سازند. این تحلیل، خواننده را به تأمل در جامعیت دین و ضرورت اجرای اصول آن در جامعه دعوت می‌کند.

بخش ششم: چالش‌های اجتماعی و راهکارهای عملی

نقد وضعیت کنونی جوامع اسلامی

جوامع اسلامی، به دلیل انحراف از روش‌های الهی، از عدالت و سلامت فاصله گرفته‌اند و گاه مورد تمسخر جهانی قرار می‌گیرند. این انحرافات، به‌سان سایه‌ای بر نور دین، مانع از تحقق اهداف والای آن شده‌اند. این نقد، ضرورت بازنگری در عملکرد علم دینی و بازگشت به اصول قرآنی را برجسته می‌کند.

درنگ: انحراف جوامع اسلامی از اصول قرآنی، ضرورت بازنگری در علم دینی و بازگشت به توحید و عدالت را ایجاب می‌کند.

نقد خشونت و فساد

خشونت علیه افراد، مانند سربازان، و فساد در نظام‌های اجتماعی، با اصول قرآنی ناسازگار است. آیه وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ (اسراء: ۵۳؛ و به بندگانم بگو سخنی را بگویند که بهترین باشد) بر ضرورت رفتار محترمانه و گفتار نیکو تأکید دارد.

این اصل، به‌سان نسیمی آرام، دعوت به جایگزینی خشونت با احترام و شفقت می‌کند. تجربه‌های عملی، مانند برخورد محترمانه با سربازان، نشان‌دهنده تأثیر مثبت این رویکرد در اصلاح جامعه است.

تجربه‌های عملی در مدیریت بحران

در مواجهه با تهدیدات، مانند تلاش برای ترور در شب نوزدهم رمضان، شجاعت و تدبیر می‌تواند امنیت را برقرار کند. این تجربه، به‌سان چراغی در تاریکی، نشان‌دهنده اهمیت مدیریت صحیح در بحران‌های اجتماعی است.

در این واقعه، با مدیریت عالمان دینی و برخورد بدون خشونت، افراد متخلف به جای مجازات، هدایت شدند و امنیت جامعه حفظ شد. این رویکرد، الگویی است برای اجرای عدالت بدون توسل به خشونت.

نقش رهبری در اصلاح جامعه

رهبری که به فکر مردم باشد، می‌تواند با توزیع عادلانه منابع، جامعه را اصلاح کند. تجربه‌های موفق در توزیع مستقیم منابع، مانند تأمین یخچال و کولر، نشان‌دهنده تأثیر مثبت این روش است. این رهبری، به‌سان باغبانی است که با دقت، نیازهای جامعه را تأمین می‌کند تا میوه عدالت و آرامش به بار آید.

درنگ: رهبری متعهد و عادل، با توزیع مستقیم منابع و مدیریت صحیح، می‌تواند جامعه را به سوی عدالت و آرامش هدایت کند.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با نقد انحرافات اجتماعی و ارائه تجربه‌های عملی، نشان داد که با مدیریت عادلانه و پایبندی به اصول قرآنی، می‌توان جامعه را اصلاح کرد. این تحلیل، خواننده را به تأمل در نقش رهبری و ضرورت اجرای عدالت در جامعه دعوت می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با کاوشی عمیق در مفاهیم دین، اسلام و سنت، نشان داد که دین، روشی جامع برای زندگی عادلانه، سالم و صلح‌آمیز است. انبیا، به‌عنوان هدایت‌گران بی‌ادعا، الگویی از اخلاص و ایثار ارائه کردند، در حالی‌که انحرافات پیروان ادیان، مانع از تحقق اهداف والای دین شد. مفاهیم دین، اسلام و سنت، به‌سان ستون‌هایی استوار، بنای زندگی مؤمنانه را شکل می‌دهند و بر ضرورت صلح، عدالت و اخلاص تأکید دارند. تجربه‌های عملی در اصلاح جامعه، نشان‌دهنده امکان تحقق این اصول در عمل است. این اثر، خواننده را به تأمل در جامعیت دین و تلاش برای اصلاح جامعه بر اساس اصول قرآنی دعوت می‌کند.

این نوشتار، با زبانی فصیح و متین، می‌تواند به‌عنوان مبنایی برای بحث‌های دینی، جامعه‌شناختی و اخلاقی در محافل علمی مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد می‌شود که این موضوعات در چارچوب مطالعات بین‌رشته‌ای پیگیری شوند تا به نتایج جامع‌تری منجر گردند.

با نظارت صادق خادمی