در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

ذکر الهی 15

متن درس

ذکر الهی: تأملاتی در باب ذکر و دعا در سلوک معنوی

ذکر الهی: تأملاتی در باب ذکر و دعا در سلوک معنوی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (15)

مقدمه

ذکر و دعا، چون دو بال پرواز روح در مسیر سلوک معنوی، هر یک جایگاهی بی‌همتا در حیات معنوی مؤمن دارند. ذکر، چون آیینه‌ای است که حقیقت وجودی سالک را بازمی‌تاباند و دعا، چون شعله‌ای است که نفس را برای صعود به مراتب والاتر برمی‌افروزد. این دو، گرچه در مصداق به هم نزدیک‌اند، در ماهیت و کارکرد از یکدیگر متمایزند. ذکر، تجلی حضور و آگاهی در لحظه کنونی است و دعا، طلب و اشتیاق برای رسیدن به آنچه هنوز در دسترس نیست..

نکات کلیدی:
– ذکر، موجودیت فعلی و توجه درونی سالک است که در مراتب لفظی، نفسی و حقیقی نمود می‌یابد.
– دعا، طلب و خواستن مراتب والاتر است که نفس را برای صعود معنوی برمی‌انگیزد.
– ذکر و دعا، گرچه در مصداق متقارب‌اند، در ماهیت متفاوت بوده و مکمل یکدیگر در سلوک‌اند.
– اخلاص و پرهیز از عادت‌زدگی، شرط اثربخشی ذکر و دعاست.
– سلوک معنوی، نیازمند تعادل میان علم، ذکر، دعا و خیر است.

بخش اول: ماهیت و تمایز ذکر و دعا

1. ذکر: موجودیت مؤمن

ذکر، چون روحی است که در کالبد وجودی مؤمن جریان دارد. این توجه و آگاهی، حقیقت ذاتی سالک را تشکیل داده و همراه او در هر گام از مسیر سلوک حرکت می‌کند. ذکر، موجودیتی است که در نفس مؤمن حضور دارد و او را در مراتب مختلف وجودی، از لفظی تا حقیقی، متجلی می‌سازد. این موجودیت، مانند گوهری است که در عمق جان سالک می‌درخشد و او را به سوی حق تعالی رهنمون می‌شود.

تحلیل: این تعریف، ذکر را به‌عنوان جوهره وجودی مؤمن معرفی می‌کند که نه‌تنها حضور او را در لحظه کنونی تثبیت می‌کند، بلکه بستری برای رشد و تعالی معنوی فراهم می‌سازد. ذکر، چون نوری است که مسیر سالک را روشن می‌کند.

2. ظرف فعلی ذکر

ذکر، ظرفی است که وجود سالک را در برگرفته و در آن، توجه و آگاهی او به حقیقت الهی متبلور می‌شود. این ظرف، در مراتب گوناگون، از ذکر لفظی که با زبان جاری می‌شود تا ذکر نفسی و حقیقی که در عمق جان ریشه دارد، نمود می‌یابد. ذکر، چون جریانی است که در هر مرتبه، سالک را به سوی کمال هدایت می‌کند.

تحلیل: ظرف فعلی ذکر، نشان‌دهنده پویایی و تکامل‌پذیری آن در سلوک است. این ظرف، مانند خاکی حاصلخیز است که بذر معرفت را در خود پرورش می‌دهد و سالک را به سوی مراتب والاتر رهنمون می‌سازد.

3. مراتب ذکر

ذکر، از مرتبه لفظی که با کلام و زبان آغاز می‌شود، به مراتب نفسی، معنوی و حقیقی ارتقا می‌یابد. این سیر تکاملی، مانند رشد درختی است که از نهالی کوچک به شجره‌ای تنومند بدل می‌شود. هر مرتبه، سالک را به عمق بیشتری از آگاهی و قرب الهی می‌رساند، تا جایی که ذکر حقیقی، وجود او را با حقیقت الهی یکی می‌سازد.

تحلیل: مراتب ذکر، نشان‌دهنده سیر صعودی سالک از ظاهر به باطن و از کثرت به وحدت است. این مراتب، چون پله‌های نردبانی‌اند که سالک را به سوی قله‌های معرفت رهنمون می‌شوند.

4. تفاوت دعا با ذکر

دعا، برخلاف ذکر که موجودیتی فعلی و حاضر است، طلب و خواستن چیزی است که هنوز در دسترس سالک قرار نگرفته است. دعا، چون پرنده‌ای است که بال‌هایش را برای پرواز به سوی افق‌های دورتر می‌گسترد، در حالی که ذکر، چون زمینی است که سالک بر آن استوار ایستاده است.

تحلیل: این تمایز، دعا را به‌عنوان عملی آینده‌نگر و ذکر را به‌عنوان حالتی حاضر و کنونی معرفی می‌کند. دعا، اشتیاق به کمال است و ذکر، تحقق کنونی آن کمال در وجود سالک.

5. تشبیه ذکر و دعا به ناطق و ضاحک

ذکر و دعا، مانند ناطق (سخنگو) و ضاحک (خندان) در انسان‌اند؛ گرچه در مصداق، یعنی وجود سالک، متحدند، اما در ماهیت و کارکرد از یکدیگر متمایزند. ذکر، چون جوهره ذاتی سالک است که حضور او را در لحظه کنونی تثبیت می‌کند، و دعا، چون صفتی عرضی است که او را به سوی مراتب والاتر سوق می‌دهد.

تحلیل: این تشبیه، با ظرافت تفاوت ذاتی و عرضی ذکر و دعا را نشان می‌دهد. مانند انسان که هم ناطق است و هم ضاحک، سالک نیز هم ذاکر است و هم داعي، اما این دو در نقش و اثر متفاوت‌اند.

6. ذکر: فعل و دعا: طلب

ذکر، تجلی فعل و موجودیت کنونی سالک است که در لحظه حضور دارد، در حالی که دعا، طلب و خواستن چیزی است که هنوز در دسترس نیست. ذکر، چون گنجی است که سالک در اختیار دارد، و دعا، چون کلیدی است که درهای گنج‌های جدید را می‌گشاید.

تحلیل: این اصل، ذکر را به‌عنوان حالت وجودی و دعا را به‌عنوان تلاش برای کسب کمال معرفی می‌کند. ذکر، تحقق است و دعا، آرمان.

7. تقارب مصداقی ذکر و دعا

گرچه ذکر و دعا در کاربرد و مصداق به هم نزدیک‌اند، اما تفاوت آن‌ها در ماهیت، یعنی داشتن (ذکر) و خواستن (دعا)، آشکار است. این دو، مانند دو روی یک سکه‌اند که در وجود سالک متحدند، اما هرکدام نقشی متفاوت ایفا می‌کنند.

تحلیل: تقارب مصداقی، کاربرد مشترک ذکر و دعا را در سلوک نشان می‌دهد، اما تفاوت ماهوی آن‌ها، نقش مکمل آن‌ها را در مسیر معنوی برجسته می‌سازد.

8. اشتباهات رایج در فهم ذکر و دعا

در تلقی عامه، ذکر و دعا گاه به‌صورت یکسان پنداشته می‌شوند، اما این برداشت به دلیل عدم دقت علمی نادرست است. این خلط، مانند آن است که کسی شب و روز را یکی انگارد، در حالی که هر یک زمانی خاص و کارکردی متمایز دارد.

تحلیل: این نقد، بر ضرورت شناخت دقیق تفاوت‌های ذکر و دعا تأکید دارد تا سالک از سردرگمی در سلوک معنوی در امان ماند.

9. دعا: گر زدن و آتش زدن

دعا، چون شعله‌ای است که نفس سالک را برمی‌افروزد و او را برای کسب مرتبه‌ای والاتر از ذکر آماده می‌کند. این گر زدن، مانند آتشی است که خاکستر عادت را می‌سوزاند و زمینه را برای رشد معنوی فراهم می‌سازد.

تحلیل: این تشبیه، نقش دعا را در تحریک و ارتقای مراتب ذکر به‌صورتی ملموس نشان می‌دهد. دعا، محرکی است که سالک را به سوی کمال می‌راند.

10. ذکر: موجودیت و دعا: طلب

ذکر، موجودیت فعلی سالک است که در مرتبه کنونی او حضور دارد، در حالی که دعا، طلب مرتبه‌ای والاتر است که هنوز در دسترس نیست. ذکر، چون ریشه‌ای است که سالک را در زمین وجود استوار می‌دارد، و دعا، چون شاخه‌ای است که به سوی آسمان کمال می‌روید.

تحلیل: این اصل، رابطه پویا و مکمل میان ذکر و دعا را در فرایند سلوک معنوی تبیین می‌کند. ذکر، پایه است و دعا، بال پرواز.

نتیجه‌گیری بخش اول

بخش نخست، به تبیین ماهیت و تمایز ذکر و دعا پرداخت. ذکر، به‌عنوان موجودیت فعلی و توجه درونی سالک، و دعا، به‌عنوان طلب و اشتیاق برای مراتب والاتر، دو رکن اساسی سلوک‌اند که در عین تقارب مصداقی، در ماهیت و کارکرد متفاوت‌اند. این تفاوت، مانند تمایز میان ریشه و شاخه درختی است که هر یک نقشی حیاتی در رشد آن ایفا می‌کنند. شناخت دقیق این تمایز، سالک را از خلط و سردرگمی در مسیر معنوی مصون می‌دارد.

بخش دوم: رابطه ذکر و دعا در سلوک معنوی

11. دعا: عامل ارتقای ذکر

دعا، چون کلیدی است که قفل مراتب والاتر ذکر را می‌گشاید. این طلب، ذکر را از مرتبه فعلی به سوی مراتب نفسی، معنوی و حقیقی سوق می‌دهد، مانند نسیمی که ابرها را به سوی آسمان‌های بلندتر می‌راند.

تحلیل: دعا، به‌عنوان موتور محرک سلوک، ذکر را از حالت ایستا به پویایی و تعالی هدایت می‌کند. این نقش، دعا را به‌عنوان نیروی پیش‌برنده سالک معرفی می‌کند.

12. تفاوت در فعل و استعداد

ذکر، فعل و تحقق کنونی سالک است، در حالی که دعا، استعداد و طلب برای چیزی است که هنوز محقق نشده است. ذکر، چون نوری است که در لحظه می‌درخشد، و دعا، چون مشعلی است که به سوی تاریکی‌های ناشناخته هدایت می‌کند.

تحلیل: این تمایز، دعا را به‌عنوان پلی برای رسیدن به مراتب والاتر ذکر معرفی می‌کند، در حالی که ذکر، پایه‌ای است که این پل بر آن استوار است.

13. وحدت مصداقی در مراتب

ذکر و دعا، در وجود سالک متحدند؛ ذکر، موجودیت کنونی اوست و دعا، طلب مرتبه بعدی. این وحدت، مانند اتحاد ریشه و شاخه در یک درخت است که هر یک نقشی مکمل در رشد آن ایفا می‌کنند.

تحلیل: این وحدت، پیوستگی و هماهنگی ذکر و دعا را در سلوک معنوی نشان می‌دهد، مانند دو بال که پرنده را به سوی آسمان می‌برند.

14. عدم طلب آنچه موجود است

انسان، چیزی را که دارد (ذکر) طلب نمی‌کند، بلکه آنچه را که ندارد (مرتبه والاتر) از طریق دعا خواستار می‌شود. این اصل، مانند آن است که کسی گنج در دسترس را دوباره جستجو نکند، بلکه به سوی گنج‌های پنهان گام بردارد.

تحلیل: این دیدگاه، منطق دعا را به‌عنوان طلب غیرموجود تبیین می‌کند و از خلط آن با ذکر جلوگیری می‌کند.

15. تشبیه ذکر و دعا به عشق و شوق

ذکر، مانند عشق است که حفظ موجود را می‌طلبد، و دعا، مانند شوق است که کسب مفقود را دنبال می‌کند. عشق، نگهبان گنجی است که در اختیار است، و شوق، جستجوی گنجی است که هنوز به دست نیامده است.

تحلیل: این تشبیه، رابطه ذکر و دعا را با مفاهیم عرفانی عشق و شوق پیوند می‌دهد، که هر یک نقشی مکمل در سلوک ایفا می‌کنند.

16. دعا و تحصیل حاصل

دعا برای چیزی که انسان دارد (تحصیل حاصل) بی‌معناست، زیرا طلب، برای غیرموجود است. این اصل، مانند آن است که کسی آب را در کنار چشمه طلب نکند، بلکه به سوی چشمه‌ای دیگر رهسپار شود.

تحلیل: این دیدگاه، دعا را به‌عنوان عملی هدفمند برای کسب کمالات جدید معرفی می‌کند، که از خلط با ذکر جلوگیری می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش دوم

بخش دوم، رابطه پویا و مکمل ذکر و دعا را در سلوک معنوی تبیین کرد. دعا، چون شعله‌ای است که ذکر را برمی‌افروزد و آن را به مراتب والاتر هدایت می‌کند. این دو، گرچه در وجود سالک متحدند، در کارکرد متفاوت‌اند؛ ذکر، موجودیت کنونی است و دعا، طلب آینده. این رابطه، مانند پیوند ریشه و شاخه درختی است که رشد آن را تضمین می‌کند.

بخش سوم: آثار و شرایط ذکر و دعا

17. آثار ذکر در آماده‌سازی نفس

ذکر، نفس را برای پذیرش دعا و کسب مراتب والاتر آماده می‌کند، مانند خاکی که برای کشت نرم و آماده می‌شود. این آماده‌سازی، زمینه را برای تأثیر دعا فراهم می‌سازد.

تحلیل: ذکر، به‌عنوان پایه‌ای برای دعا، نفس را برای صعود معنوی آماده می‌کند، مانند زمینی که برای کاشت بذر آماده می‌شود.

18. نقش دعا در ارتقای معنوی

دعا، سالک را به سوی کمال معنوی سوق می‌دهد و ذکر را تعالی می‌بخشد، مانند نسیمی که ابرها را به سوی آسمان‌های بلندتر می‌راند.

تحلیل: دعا، به‌عنوان نیروی پویا، سالک را به سوی مراتب والاتر هدایت می‌کند و ذکر را به کمال می‌رساند.

19. اهمیت اخلاص در ذکر و دعا

ذکر و دعا، برای اثربخشی، باید با اخلاص و توجه درونی انجام شوند، نه به‌صورت عادتی یا عاميانه. اخلاص، مانند جانی است که به کالبد ذکر و دعا حیات می‌بخشد.

تحلیل: این شرط، بر ضرورت کیفیت و عمق در انجام ذکر و دعا تأکید دارد، که بدون آن، این اعمال به پوسته‌ای بی‌روح بدل می‌شوند.

20. خطر عادت در ذکر و دعا

انجام ذکر و دعا به‌صورت عادتی و بدون توجه، مانند خواندن متون مقدس بدون معرفت، بی‌فایده است. این عادت‌زدگی، مانند خاکستری است که شعله ذکر و دعا را خاموش می‌کند.

تحلیل: این هشدار، بر لزوم پرهیز از عادت‌زدگی و حفظ توجه در سلوک معنوی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری بخش سوم

بخش سوم، آثار و شرایط ذکر و دعا را بررسی کرد. ذکر، نفس را برای پذیرش دعا آماده می‌کند و دعا، آن را به سوی کمال سوق می‌دهد. اخلاص، شرط اساسی اثربخشی این دو است و عادت‌زدگی، مانعی در برابر تأثیر آن‌ها. این شرایط، مانند خاک و آب برای رشد نهالی هستند که سالک را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

بخش چهارم: ذکر و دعا در منابع دینی

21. ذکر در آیات قرآنی

قرآن کریم، در آیه‌ای نورانی فرموده است: وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا (سوره احزاب، آیه 41). ترجمه: «خدا را بسیار یاد کنید». این آیه، بر کثرت و استمرار ذکر به‌عنوان رکنی اساسی در سلوک تأکید دارد.

تحلیل: این آیه، ذکر را به‌عنوان عملی مستمر و حیاتی در مسیر قرب الهی معرفی می‌کند، مانند جریانی که قلب سالک را سیراب می‌سازد.

22. دعا در منابع روایی

کتاب «الدعا» در اصول کافی، مجموعه‌ای از دعاها را ارائه می‌دهد که مکمل ذکر و عبادت‌اند. این کتاب، دعا را به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از سلوک معنوی معرفی می‌کند.

تحلیل: این منبع روایی، بر اهمیت دعا در کنار ذکر تأکید دارد، مانند دو بال که سالک را به سوی آسمان معرفت می‌برند.

23. اعتبار اصول کافی

اصول کافی، به‌عنوان یکی از کتب اربعه، معتبر است، گرچه شامل روایات ضعیف نیز می‌شود. کتاب دعای آن، گنجینه‌ای ارزشمند برای شناخت دعا و ذکر است.

تحلیل: این دیدگاه، جایگاه منابع روایی را در تبیین دقیق ذکر و دعا برجسته می‌سازد، مانند چراغی که مسیر سالک را روشن می‌کند.

24. نقد مطالعه صرف علمی

مطالعه صرف علم دینی، بدون ذکر و دعا، مانند خوردن تنها یک نوع غذا، ناقص است. علم، مانند نانی است که به آب ذکر و دعا نیاز دارد تا جان سالک را سیراب کند.

تحلیل: این نقد، بر ضرورت تعادل میان علم، ذکر و دعا تأکید دارد، مانند تعادل میان آب و نان در تغذیه جسم.

25. لزوم تنوع در اعمال معنوی

سالک باید علاوه بر علم، ذکر، دعا، خیر و خدمت به دیگران را در زندگی خود جای دهد. این تنوع، مانند باغی است که با گل‌های گوناگون آراسته شده و زیبایی آن را دوچندان می‌کند.

تحلیل: این اصل، بر جامعیت سلوک معنوی و نقش اعمال متنوع در آن تأکید دارد، مانند درختی که با شاخه‌های متعدد به کمال می‌رسد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

بخش چهارم، جایگاه ذکر و دعا را در منابع دینی بررسی کرد. آیات قرآنی، مانند «وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا» (احزاب: 41)، و منابع روایی، مانند کتاب الدعا در اصول کافی، بر اهمیت این دو رکن تأکید دارند. علم دینی، بدون ذکر و دعا، ناقص است و سالک باید با تنوع در اعمال معنوی، سلوک خود را کامل کند. این منابع، مانند چشمه‌هایی‌اند که جان سالک را سیراب می‌کنند.

بخش پنجم: سیره عالمان دینی در ذکر و دعا

26. دقت در قرائت قرآن و روایات

برخی عالمان دینی، برای دقت در نقل روایات و آیات، آن‌ها را از روی متن می‌خواندند. این دقت، مانند امانت‌داری گوهری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

تحلیل: این سیره، بر اهمیت امانت‌داری و دقت در انتقال معارف دینی تأکید دارد، مانند نگهبانی که از گنجی گرانبها حفاظت می‌کند.

27. قرائت قرآن از روی متن

قرائت قرآن از روی متن، حتی توسط عالمان مسلط، صفا و اطمینان بیشتری به همراه دارد. این عمل، مانند نوشیدن آب از چشمه‌ای زلال است که جان را تازه می‌کند.

تحلیل: این عمل، بر تأثیر معنوی و علمی قرائت دقیق قرآن تأکید دارد، مانند نوری که قلب را روشن می‌سازد.

28. فضیلت عالمان پیشین

عالمان پیشین، به دلیل اخلاص و دقت در اعمال دینی، مانند قدسیان بودند و الگویی برای سالکان امروزی‌اند. سیره آن‌ها، چون ستارگانی است که مسیر سالک را روشن می‌کنند.

تحلیل: این دیدگاه، بر ارزش سیره عالمان در هدایت سالکان به سوی ذکر و دعا تأکید دارد، مانند مشعلی که در تاریکی راه را نشان می‌دهد.

29. تأثیر خیر و خدمت در سلوک

خیر و خدمت به دیگران، به‌ویژه در خانه و خانواده، از بهترین عبادات است که مکمل ذکر و دعا می‌شود. این خدمت، مانند آبی است که درخت سلوک را سیراب می‌کند.

تحلیل: این اصل، بر نقش اعمال خیر در تکمیل سلوک معنوی تأکید دارد، مانند شاخه‌هایی که درخت را کامل می‌کنند.

30. لزوم مطالعه کتب دعا

مطالعه کتب دعا، مانند کتاب الدعا در اصول کافی، برای شناخت دقیق دعا و ذکر ضروری است. این مطالعه، مانند کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید.

تحلیل: این توصیه، بر اهمیت منابع دینی در آموزش و اجرای صحیح ذکر و دعا تأکید دارد، مانند نقشه‌ای که مسیر سالک را روشن می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

بخش پنجم، سیره عالمان دینی را در اجرای ذکر و دعا بررسی کرد. دقت در قرائت قرآن و روایات، اخلاص در اعمال، و خیر و خدمت به دیگران، از ویژگی‌های برجسته این عالمان بود. این سیره، مانند نوری است که مسیر سلوک را برای سالکان امروزی روشن می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

ذکر و دعا، چون دو بال پرواز روح در مسیر سلوک معنوی، سالک را به سوی قرب و کمال الهی هدایت می‌کنند. ذکر، موجودیت فعلی و توجه درونی است که در مراتب لفظی، نفسی و حقیقی نمود می‌یابد، و دعا، طلب و اشتیاق برای مراتب والاتر است که نفس را برمی‌انگیزد. این دو، گرچه در مصداق متحدند، در ماهیت متفاوت‌اند؛ ذکر، مانند ریشه‌ای است که سالک را استوار می‌دارد، و دعا، مانند شاخه‌ای است که به سوی آسمان می‌روید. آیات قرآنی، مانند «وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا» (احزاب: 41)، و منابع روایی، مانند کتاب الدعا در اصول کافی، بر اهمیت این دو رکن تأکید دارند. اخلاص، شرط اثربخشی ذکر و دعاست و عادت‌زدگی، مانعی در برابر آن‌ها. سلوک معنوی، نیازمند تعادل میان علم، ذکر، دعا و خیر است، مانند باغی که با گل‌های متنوع آراسته شده است. سیره عالمان پیشین، با دقت و اخلاص در اعمال دینی، الگویی بی‌بدیل برای سالکان امروزی است. این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد، راهنمایی است برای سالکانی که در پی قرب الهی‌اند.

مراجع

  • قرآن کریم، سوره احزاب، آیه 41
  • کتاب الدعا، اصول کافی
با نظارت صادق خادمی