متن درس
ذکر الهی: اصول سلوک معنوی و حقیقت ولایت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه چهلم، تاریخ ۱۴ / ۴ / ۱۳۹۰
مقدمه: جوهره سلوک معنوی و جایگاه ولایت
در نظام عرفانی اسلام، سلوک به سوی قرب الهی بر سه اصل بنیادین استوار است: سلام، صلاه، و صلوات. این اصول، که هر یک نقشی بیبدیل در تعادل وجودی انسان ایفا میکنند، در پیوند با حقیقت ولایت، راهنمای سالک به سوی کمالند. ولایت، بهسان نگینی در تاج معرفت الهی، از ظواهر صوری و رفتارهای غیرعقلانی متمایز است و فهمی عمیق و خالص میطلبد. این نوشتار، با الهام از درسگفتار ارزشمند، به تبیین این اصول و نقد برداشتهای ناصواب از ولایت میپردازد،.
بخش اول: مبانی نظری سلوک معنوی و نقد تحریفات ولایت
اهمیت سلوک و ولایت در ایام اهل بیت
سلوک معنوی، بهویژه در ایام متعلق به اهل بیت علیهمالسلام، مانند ولادت امام حسین علیهالسلام تا امام زمان عجلاللهتعالیفرجه، از جایگاهی والا برخوردار است. این ایام، چونان بستری زرین، فرصتی برای تعمق در حقیقت ولایت و تقویت پیوند معنوی با اولیای الهی فراهم میآورد.
محدودیت زمانی و اشارهای بودن بحث
به دلیل محدودیت زمان، بحث حاضر به اشارههای کلی در باب اصول سلوک و ولایت بسنده میکند، اما این اشارهها دروازهای است به سوی مطالعات عمیقتر در علم ولایت، که چونان چشمهای جوشان، معرفت را سیراب میسازد.
اصول سهگانه سلوک: سلام، صلاه، صلوات
سلوک معنوی بر سه اصل استوار است: سلام، که خنککننده وجود و مایه صفا و سرور است؛ صلاه، که چونان آتشی، حرارت و حب الهی را در دل برمیافروزد؛ و صلوات، که چونان چاشنی، این دو را متعادل ساخته و به کمال میرساند. این اصول، چونان ستونهای بنای وجود، انسان را با نظام هستی هماهنگ میکنند.
درنگ: اصول سهگانه سلام، صلاه، و صلوات، ساختار وجودی انسان را با نظام هستی هماهنگ میکنند و تعادل معنوی را برقرار میسازند.
تمثیل فشنگ و حرکت دورانی
اعمال سلوکی، مانند فشنگی در لوله تفنگ، حرکتی دورانی دارند که در عالم هستی ارتعاشی پویا ایجاد میکنند. این حرکت، چونان موجی در دریای وجود، تأثیرات عمیقی بر نظام خلقت میگذارد.
آیه قرآنی و حرکت وجودی
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۵۶: ما از آن خداییم و به سوی او بازمیگردیم).
این آیه، چونان آیینهای، حرکت دورانی وجود انسان را در مسیر الهی بازمینمایاند و بر پیوند اعمال سلوکی با نظام هستی تأکید دارد.
نقد هوچیگری و تحریف ولایت
ولایت، حقیقتی متعالی است که نباید با رفتارهای غیرعقلانی، چون جار و جنجال یا عزاداریهای صوری، تحریف گردد. رفتارهایی مانند ادعای «سگ بودن» برای امام حسین علیهالسلام یا دویدن پابرهنه در خیابانها، نهتنها از حقیقت ولایت دور است، بلکه به کاهش جایگاه والای آن در اذهان منجر میشود. ولایت، با صفات انسان کامل، چون مالک اشتر، سلمان فارسی، و شیخ مفید، پیوند دارد؛ انسانهایی وارسته، کریم، و متعالی که تجلی عزت و کمالاند.
درنگ: ولایت، حقیقتی متعالی است که با صفات انسان کامل پیوند دارد و از رفتارهای غیرعقلانی و صوری متمایز است.
نقد عزاداریهای صوری و افراطی
عزاداری اصیل، مانند سینهزنی و پوشیدن لباس سیاه، ارزشمند است، اما نباید به هوچیگری یا رفتارهای افراطی، چون قمهزنی، تبدیل شود. در گذشته، قمهزنی بهعنوان نمادی از شجاعت و ایثار در برابر دشمنان توجیهپذیر بود، اما در عصر حاضر، این رفتارها به تصویر منفی از شیعه منجر شده و با حقیقت ولایت ناسازگار است. رسانههای خارجی با نمایش این اعمال، شیعه را بهعنوان گروهی غیرعقلانی معرفی میکنند، که این امر ضرورت اصلاح رفتارهای عزاداری را دوچندان میسازد.
مثال پابرهنه راه رفتن
در گذشته، پابرهنه راه رفتن به دلیل فقدان امکانات رایج بود، اما امروزه این رفتار، اگر صوری و برای جلب توجه باشد، نشانه ولایت نیست. این مثال، بر ضرورت تطبیق اعمال با شرایط زمان تأکید دارد.
نتیجهگیری بخش اول
سلوک معنوی، با تکیه بر اصول سلام، صلاه، و صلوات، انسان را به سوی کمال هدایت میکند. ولایت، بهعنوان جوهره این سلوک، از تحریفات و رفتارهای غیرعقلانی به دور است. عزاداری اصیل، اگر با اخلاص و متانت همراه باشد، ارزشمند است، اما رفتارهای صوری و افراطی، چون قمهزنی یا هوچیگری، به تحریف حقیقت ولایت منجر میشود. این بخش، بر ضرورت فهم عمیق و عقلانی ولایت و پرهیز از تحریفات تأکید دارد.
بخش دوم: نقش اصول سهگانه در تعادل وجودی
نقش سلام، صلاه، و صلوات در سلوک
سلام، چونان نسیمی خنک، وجود را از حرارت افراطی صلاه متعادل میسازد. صلاه، چونان کورهای سوزان، حب و عشق الهی را در دل برمیافروزد، و صلوات، بهسان چاشنی، این دو را به هم پیوند داده و تعادل میبخشد. این اصول، چونان سه ضلع مثلثی، وجود انسان را در مسیر قرب الهی استوار میسازند.
تمثیل آهن و کوره
مانند آهنی که در کوره داغ شده و نیاز به آب برای خنک شدن دارد، صلاه بدون سلام به انفجار وجودی منجر میشود. سلام، چونان آبی زلال، حرارت صلاه را کنترل کرده و وجود را به تعادل میرساند.
درنگ: سلام، بهعنوان خنککننده، حرارت صلاه را متعادل ساخته و از انفجار وجودی جلوگیری میکند.
صلوات و تکمیل سلوک
صلوات، با تنوع بینظیر خود، چونان گوهری در صدف سلوک، صلاه و سلام را تکمیل میکند. در متون روایی، مانند بحارالانوار، بیش از شانزده هزار عنوان صلوات ذکر شده که هر یک اثری خاص در وجود سالک دارد. این تنوع، نشاندهنده عمق و غنای سلوک معنوی است.
تنوع صلوات در صحیفه سجادیه
در صحیفه سجادیه، نود و نه نوع صلوات ذکر شده که هر یک، مانند دارویی خاص، برای حالتی ویژه از سلوک تجویز میشود. این تنوع، بر ضرورت انتخاب صلوات مناسب برای هر مرحله از سلوک تأکید دارد.
درنگ: تنوع صلوات در صحیفه سجادیه، مانند داروهای خاص، برای مراحل مختلف سلوک معنوی تجویز میشود.
نقد تکرار صوری صلوات
تکرار صوری صلوات، بدون حضور قلب، مانند آروغ زدن بیثمر است. گناه، اثر معنوی صلوات را از بین میبرد و سالک را از قرب الهی محروم میسازد. این نقد، بر ضرورت اخلاص در ذکر تأکید دارد.
مثال امام سجاد علیهالسلام و ذکر
امام سجاد علیهالسلام، با ذکر مستمر لا إله إلا الله، به حالات مدهوشی معنوی میرسیدند که نیاز به سلام برای بازگشت به تعادل داشت. این حالت، نشاندهنده عمق تأثیر ذکر در ارتقای وجودی است.
مثال کلمينی یا حمیرا
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با خطاب «کلمینی یا حمیرا» به همسرشان، ایشان را به عالم ناسوت بازمیگرداندند تا تعادل معنوی برقرار شود. این خطاب، بر ضرورت تعادل بین عوالم لاهوت و ناسوت در سلوک تأکید دارد.
نقد تحریف احادیث
ادعای اشکهای فراوان امام سجاد علیهالسلام که زمین را گل میکرد، اغراقی است که به کاهش اعتبار روایات منجر میشود. این نقد، بر ضرورت رجوع به منابع معتبر و پرهیز از جعل تأکید دارد.
حالات عشقی اولیا
اولیای الهی، مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام، در عبادت به حالات عشقی و مدهوشی میرسیدند که نیاز به سلام برای تعادل داشت. این حالات، چونان قلههای معرفت، عمق ارتباط عاشقانه با خداوند را نشان میدهند.
درنگ: حالات عشقی اولیا در عبادت، نشاندهنده عمق ارتباط عاشقانه با خداوند و نیاز به تعادل با سلام است.
وحدت قوانین الهی
قوانین الهی، مانند قانون کوره و آب، در همه اعمال سلوکی یکسان است. صلاه بدون سلام، مانند آهن داغ بدون آب، بیثمر و زیانبار است.
مثال پیرزن و آهن
هدایت بدون رعایت اصول سلوک، مانند جویدن آهن توسط پیرزنی بدون دندان، غیرممکن است. این تمثیل، بر دشواری سلوک بدون اصول تأکید دارد.
دايم الصلاه بودن
الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ
(قرآن کریم، سوره معارج، آیه ۲۳: آنان که بر نمازشان پایدارند).
سالک واقعی، دايم الصلاه است و حتی در خواب و راه رفتن، در حالت صلاه قرار دارد. این استمرار، نشاندهنده پیوستگی در سلوک معنوی است.
نتیجهگیری بخش دوم
اصول سهگانه سلام، صلاه، و صلوات، چونان سه نهر زلال، وجود سالک را سیراب ساخته و به سوی قرب الهی هدایت میکنند. صلوات، با تنوع بینظیر خود، سلوک را تکمیل میکند، اما بدون اخلاص و حضور قلب، بیثمر است. اولیای الهی، با حالات عشقی و مدهوشی، الگویی برای سالکاناند که باید با رعایت اصول سلوک و تعادل، به آنها اقتدا کنند.
بخش سوم: ولایت و اصلاح تصویر شیعه
نقد تصویر منفی شیعه
رفتارهای افراطی، مانند قمهزنی یا عزاداریهای صوری، به تصویر منفی از شیعه در جهان منجر شده است. این رفتارها، که گاه با سوءاستفاده رسانهای همراه است، شیعه را بهعنوان گروهی غیرعقلانی معرفی میکند. اصلاح این تصویر، با ترویج عزاداری متعادل و عقلانی، ضرورتی انکارناپذیر است.
نقش فرهنگ ولایی در اداره جهان
شیعه، با تکیه بر فرهنگ ولایی، متانت، و معرفت، صلاحیت اداره جهان را دارد. این فرهنگ، چونان مشعلی فروزان، میتواند جهانیان را به سوی حقیقت هدایت کند، مشروط بر آنکه از خل و چلبازی و رفتارهای صوری پرهیز شود.
درنگ: فرهنگ ولایی شیعه، با تکیه بر متانت و معرفت، صلاحیت اداره جهان را دارد، مشروط بر پرهیز از رفتارهای صوری.
نقد علم دینی و تحریفات
برخی مباحث در علم دینی، مانند مناقشات درباره علم ائمه علیهمالسلام، گاه به تحریف حقیقت ولایت منجر شده است. ولایت، حقیقتی فرازمانی است که از محدودیتهای زمانی و مکانی مبراست. این حقیقت، چونان ستارهای در آسمان معرفت، همواره درخشنده است.
تفاوت وضعیت سالک و اولیا
وضعیت سالک عادی با اولیای الهی، مانند امام حسین علیهالسلام، فاصلهای عمیق دارد. این تفاوت، بر ضرورت تلاش برای ارتقای مراتب معنوی تأکید دارد.
لزوم اصلاح وضعیت معنوی
هر فرد باید برای اصلاح وضعیت معنوی خود بکوشد تا به مراتب بالاتر سلوک دست یابد. این اصلاح، چونان پلی است که سالک را به سوی قلههای معرفت رهنمون میشود.
نتیجهگیری بخش سوم
ولایت، بهعنوان جوهره سلوک معنوی، نیازمند فهمی عمیق و عاری از تحریف است. اصلاح تصویر شیعه، با ترویج فرهنگ ولایی و پرهیز از رفتارهای صوری، ضرورتی برای تقویت جایگاه این مکتب در جهان است. سالک باید با تلاش برای ارتقای معنوی، به حقیقت والای ولایت نزدیک شود.
جمعبندی نهایی
اصول سهگانه سلام، صلاه، و صلوات، چونان سه ستون استوار، بنای سلوک معنوی را تشکیل میدهند. این اصول، با ایجاد تعادل وجودی، سالک را به سوی قرب الهی هدایت میکنند. ولایت، بهعنوان حقیقت مرکزی این سلوک، از تحریفات و رفتارهای غیرعقلانی مبراست و با صفات انسان کامل پیوند دارد. آیات قرآنی، مانند
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: ۱۵۶) و
الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ (معارج: ۲۳)، بر پویایی و استمرار در سلوک تأکید دارند. نقد رفتارهای صوری و افراطی، ضرورت فهم عمیق و عقلانی ولایت را نشان میدهد. اولیای الهی، با حالات عشقی و مدهوشی، الگویی برای سالکاناند که باید با رعایت اصول سلوک و پرهیز از تحریف، به آنها اقتدا کنند. احیای این مفاهیم در نظامهای آموزشی و اجتماعی، به تقویت جایگاه ولایت و علوم معنوی در زندگی انسانها کمک خواهد کرد.
با نظارت صادق خادمی