در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

ذکر الهی 56

متن درس

ذکر الهی: تبیین مراتب سلوک و ذکر در اندیشه عرفانی

ذکر الهی: تبیین مراتب سلوک و ذکر در اندیشه عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 56

مقدمه

تعالیم عرفانی و معنوی در حوزه سلوک و ذکر الهی، به‌عنوان یکی از ارکان اساسی رشد و تعالی معنوی، جایگاه ویژه‌ای در اندیشه‌های عرفانی دارد. این نوشتار با رویکردی نظام‌مند و عمیق، به تبیین مراتب سلوک، جایگاه ذکر در ظرف ناسوت، و تفاوت‌های میان محب و محبوب می‌پردازد. آیات قرآنی با ترجمه دقیق و ارجاع به سوره و شماره آیه، و روایات با ترجمه‌ای روشن در متن گنجانده شده‌اند تا غنای معنوی و علمی اثر تقویت شود. این اثر، با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، درصدد است تا مفاهیم عمیق عرفانی را به‌گونه‌ای روشن و جذاب برای مخاطبان تحصیل‌کرده ارائه دهد.

بخش اول: مراتب سلوک و جایگاه ذکر

سلوک و ذکر در ظرف ناسوت

سلوک و ذکر الهی عمدتاً در ظرف ناسوت، یعنی برای افراد عادی که در مرتبه خواسته‌ها و تأمین خواسته‌ها قرار دارند، طراحی شده است. سالک مبتدی، که هنوز درگیر تعلقات مادی است، به دنبال رفع نیازهای مادی و معنوی خود است. این مرتبه، نقطه آغاز سلوک برای عموم مردم است که در آن، ذکر به‌عنوان ابزاری برای ارتقای روحی و رفع نیازها به کار می‌رود. استعاره‌ای زیبا برای این مرتبه، مانند بذری است که در خاک ناسوت کاشته می‌شود و با مراقبت معنوی، به‌سوی شکوفایی هدایت می‌گردد.

تمایز میان سالک و مرید

سالک مرید، برخلاف سالک مبتدی، به دنبال مشابهت با مراد خویش است و هدفش ارتقای خلقیات و رفتارهای معنوی است. در مقابل، سالک مبتدی در پی تأمین خواسته‌های اولیه زندگی و رفتار است. این تمایز، مراتب مختلف سلوک را نشان می‌دهد؛ مرید با تمرکز بر ارادت و مشابهت با مراد، به مرتبه‌ای فراتر از نیازهای اولیه می‌رسد، در حالی که سالک مبتدی هنوز در بند تعلقات اولیه است. این تفاوت، مانند تمایز میان مسافری است که به مقصد معین می‌نگرد و رهگذری که در پی رفع نیازهای روزمره است.

محب و محبوب در سلوک

همه افراد، از عامه مردم (راجل) تا سالک و مرید، در دسته محبین قرار دارند، اما محبوبین در مرتبه‌ای قربی و حقی جای می‌گیرند. محب به دنبال خواسته‌ها و تأمین آن‌هاست، در حالی که محبوب به مرتبه‌ای از قرب الهی دست می‌یابد. این دوگانه، مانند تفاوت میان جویباری است که به سوی دریا روان است (محب) و دریایی که در آرامش بی‌کران خود غرق است (محبوب).

درنگ: تمایز میان محب و محبوب، نشان‌دهنده پیشرفت معنوی از مرتبه ناسوتی به سوی مراتب قربی و حقی است.

مراتب محب و محبوب

محبوبین نیز مراتب متفاوتی دارند. محبوب قربی، رگه‌هایی از محبوبیت دارد اما همچنان محب است، در حالی که محبوب حقی به مرتبه‌ای بالاتر از قرب رسیده است. این مراتب، مانند پله‌های نردبانی است که هر پله، سالک را به سوی قله‌ای والاتر هدایت می‌کند. تفاوت میان این دو مرتبه، به عمق ارتباط با حق و انقطاع از تعلقات بستگی دارد.

تفاوت محب محبوب و محبوب محب

محبوب محب، کسی است که غلبه با صفات محبوبیت است اما همچنان ویژگی‌های محبین را دارد. در مقابل، محب محبوب، در درجه‌ای است که محبت غالب است اما رگه‌هایی از محبوبیت را نیز داراست. این تمایز ظریف، مانند تفاوت میان آفتابی است که هنوز در پس ابرهای محبت پنهان است و آفتابی که پرتوهای محبوبیتش غالب شده است.

درنگ: تفاوت میان محب محبوب و محبوب محب، به غلبه صفات معنوی و مرتبه وجودی سالک بستگی دارد.

بخش دوم: تنوع و تکثر در مسیر سلوک

تنوع راه‌های سلوک

راه‌های تقرب به خدا، به تعداد نفوس خلایق است، چنان‌که در روایت آمده: «طرق الی الله بعدد انفاس الخلایق» (راه‌های به سوی خدا به تعداد نفَس‌های خلایق است). این تنوع در محبین، محبوبین، معصومین، و غیرمعصومین دیده می‌شود. هر فرد، با توجه به ظرفیت وجودی خود، مسیر منحصربه‌فردی به سوی خدا دارد، مانند رگ‌های بی‌شمار یک برگ که هر یک به سوی ریشه‌ای واحد هدایت می‌شوند.

تنوع وجودی موجودات

موجودات، اعم از انسان، حیوانات، و گیاهان، دارای صفات و اوصاف متفاوتی هستند که نمی‌توان آن‌ها را به‌طور کامل شناسایی کرد. این تنوع، مانند تفاوت رنگ‌هاست که به‌رغم ظاهر محدود، در حقیقت بی‌نهایت است. همان‌گونه که رنگ‌ها در ظاهر محدود اما در حقیقت بی‌پایان‌اند، مراتب وجودی نیز بی‌کران‌اند.

فقدان تضاد و وجود تخالف

در فلسفه، تضاد به معنای غایت تخالف نیست، بلکه تخالف است که در موجودات و صفات آن‌ها دیده می‌شود. هیچ چیز در خلقت، غایت و نهایت ندارد. این اصل، مانند اقیانوسی بی‌کران است که هر موج آن، تفاوت‌های ظریف و بی‌پایانی را در خود نهفته دارد.

درنگ: تخالف در صفات موجودات، نشان‌دهنده بی‌نهایت بودن مراتب وجود و فقدان نقطه پایان در خلقت است.

بخش سوم: محدودیت علم و خطرات سوءاستفاده

محدودیت علم بشری

وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا
قرآن کریم، سوره اسراء، آیه 18: «و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است.»
این آیه، به محدودیت علم بشری اشاره دارد که برای جلوگیری از خودویرانگری انسان، به‌صورت محدود اعطا شده است. این محدودیت، مانند نوری است که به اندازه ظرف وجودی انسان تابانده شده تا او را از گمراهی حفظ کند.

خطر سوءاستفاده از علم

اگر علم به انسان بیش از ظرفیتش داده شود، ممکن است به خرابکاری منجر گردد. انبیا و اولیا، با وجود دسترسی به علوم الهی، از آن به‌درستی استفاده کرده‌اند، اما سوءاستفاده دیگران از علوم، به انحرافاتی مانند غلو منجر شده است. این خطر، مانند تیغی دو لبه است که در دستان ناآگاه، به جای سازندگی، ویرانی می‌آفریند.

بخش چهارم: دعا و ذکر در سلوک

تنوع خواسته‌ها و تأمین آن‌ها

تنوع در خواسته‌ها و تأمین آن‌ها، از ناسوتی تا سماوی و حقی، بسیار گسترده است. برای مثال، دعای رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا (قرآن کریم، سوره شعراء، آیه 83: «پروردگارا، به من حکمت عطا کن») می‌تواند ارضی، سماوی، یا وحیانی باشد. این تنوع، مانند شاخه‌های درختی است که هر یک به سوی هدفی خاص رشد می‌کند.

ضرورت دقت در دعا و ذکر

انسان باید در دعا و ذکر، دقت کند که چه می‌خواهد و چگونه آن را طلب می‌کند. دعای بی‌قاعده، مانند پرتاب سنگی در تاریکی است که ممکن است به خطا رود و نتایج منفی به بار آورد. نظم در دعا، مانند نقشه‌ای است که سالک را به مقصد هدایت می‌کند.

درنگ: دعا و ذکر باید با نظم و آگاهی انجام شود تا از گمراهی و نتایج منفی جلوگیری گردد.

خودشناسی در دعا و سلوک

انسان باید با خودشناسی، مرتبه خود (راجل، سالک، محب، یا محبوب) را شناسایی کند و دعاها و اعمالش را با این مرتبه هماهنگ سازد. خودشناسی، مانند آینه‌ای است که سالک را از دعاهای نامناسب حفظ می‌کند و او را به سوی خواسته‌های خیر هدایت می‌کند.

ضرورت مربی در سلوک قربی و حقی

برای دستیابی به مراتب قربی و حقی، وجود مربی ضروری است. مربی باید خود در مرتبه محبوبیت باشد، نه محب، تا بتواند سالک را هدایت کند. مربی، مانند چراغی است که در تاریکی مسیر، سالک را به سوی مقصد رهنمون می‌شود.

بخش پنجم: نقد وضعیت کنونی سلوک و اصلاح آن

نقد وضعیت کنونی علم سلوک

علم سلوک، به دلیل فقدان نظام‌مندی و حضور مربیان غیرمتخصص، در برخی جوامع لوث شده است. این امر به گمراهی و انحراف در مسیر سلوک منجر شده است. این وضعیت، مانند زمینی است که بدون باغبان، به علف‌های هرز گرفتار شده است.

ضرورت تخصص در هدایت معنوی

مانند حرفه‌های دیگر (مانند پزشکی و معلمی)، هدایت معنوی نیز نیازمند تخصص و مدرک معتبر است. فقدان این تخصص، مانند جراحی توسط فردی ناآگاه است که به جای درمان، آسیب می‌رساند.

درنگ: هدایت معنوی، مانند هر حرفه تخصصی، نیازمند دانش و اعتبار است تا از انحراف و آسیب جلوگیری شود.

نقد مدارک غیرمعتبر در علم دینی

بسیاری از مدارک در حوزه علم دینی، به دلیل فقدان نظام‌مندی، فاقد اعتبار هستند و به سوءاستفاده و انحراف منجر شده‌اند. این مشکل، مانند اسنادی جعلی است که به جای اعتبار، بی‌اعتمادی می‌آفریند.

بخش ششم: نظم و اعتدال در اعمال دینی

دعا و ذکر متناسب با مرتبه و شرایط

هر دعا و ذکری باید با توجه به زمان، مکان، و شرایط خاص (مانند سجده، قنوت، یا زیر آسمان) انجام شود. دعای نامناسب، مانند کلیدی است که در قفلی نادرست چرخانده شود و اثری به جا نگذارد.

نقد سبک زندگی در ماه رمضان

سبک زندگی برخی افراد در ماه رمضان، به دلیل فقدان نظم در افطار و سحر، به ضررهای جسمی و معنوی منجر می‌شود. این ماه، به جای تعالی، گاهی به پرخوری و بی‌نظمی تبدیل شده است. این وضعیت، مانند میهمانی است که به جای بهره‌مندی از نعمت‌ها، به اسراف و زیاده‌روی گرفتار می‌شود.

تأثیر روزه بر سلامت

فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ
قرآن کریم، سوره بقره، آیه 184: «هر کس از شما این ماه را درک کند، باید آن را روزه بدارد.»
اما روزه بدون رعایت اعتدال، به جای سلامت، به ضررهای جسمی و روحی منجر می‌شود. روزه، مانند دارویی است که با رعایت مقدار و شرایط، شفابخش است وگرنه آسیب‌رسان می‌شود.

ضرورت اعتدال در افطار

افطار باید با مواد حلال و ساده مانند آب آغاز شود تا از آسیب‌های جسمی و معنوی جلوگیری گردد. پرخوری در افطار، مانند پر کردن کوزه‌ای ترک‌خورده است که روزه را بی‌اثر می‌کند.

درنگ: اعتدال در افطار، تقوای روزه‌دار را حفظ می‌کند و از بی‌اثر شدن روزه جلوگیری می‌کند.

نقد بی‌نظمی در اعمال دینی

اعمال دینی، مانند دعاها و نمازها، باید با توجه به زمان و مکان مناسب انجام شوند. بی‌نظمی در این اعمال، مانند پراکندن بذر در زمین نامناسب است که به کاهش اثرگذاری آن‌ها منجر می‌شود.

بخش هفتم: تمرکز و استقامت در سلوک

یک دمبیل در مقابل هر دمبیل

مفهوم «یک دمبیل» به معنای تمرکز و استقامت در یک مسیر است، در حالی که «هر دمبیل» به پراکندگی و بی‌نظمی اشاره دارد. در سلوک، سالک باید مانند کشاورزی باشد که با یک دمبیل، زمین را می‌کاود و از پراکندگی اجتناب می‌کند. این استعاره، بر اهمیت تمرکز و استقامت در مسیر معنوی تأکید دارد.

درنگ: تمرکز و استقامت در سلوک، مانند یک دمبیل است که سالک را به سوی هدف هدایت می‌کند.

اهمیت نسخه‌محوری در سلوک

سالک باید نسخه‌ای مشخص برای سلوک خود داشته باشد و دعاها و اعمالش را بر اساس نیازها و خیر خود تنظیم کند. نسخه‌محوری، مانند نقشه‌ای است که از بی‌نظمی و گمراهی جلوگیری می‌کند.

تأثیر دعا بر زندگی

دعا، اگر به‌درستی و با رعایت شرایط انجام شود، می‌تواند خواسته‌های خیر را تأمین کند. اما دعای نادرست، مانند کلامی است که در باد پراکنده می‌شود و اثری ندارد.

تفاوت آدم خوب و بد در دعا

دعای مستجاب‌نشده ممکن است به دلیل بد بودن فرد (مانند لقمه حرام) یا بد دعا کردن (عدم رعایت شرایط دعا) باشد. این تمایز، مانند تفاوت میان بیماری است که از جسم بیمار سرچشمه می‌گیرد یا از داروی نادرست.

درنگ: استجابت دعا به وضعیت معنوی فرد و شیوه دعا کردن بستگی دارد.

جمع‌بندی نهایی

این اثر، با تبیین مراتب سلوک و ذکر، چارچوبی جامع و علمی برای هدایت سالکان ارائه می‌دهد. تمایز میان محب و محبوب، تأکید بر خودشناسی، ضرورت مربی‌محوری، و اهمیت نظم در دعا و اعمال دینی، از جمله اصول کلیدی این تعالیم است. نقدهای مطرح‌شده در خصوص سبک زندگی در ماه رمضان و فقدان نظام‌مندی در علم سلوک، به ضرورت اصلاح و حرفه‌ای‌سازی این حوزه اشاره دارند. این درس‌گفتار، با استناد به آیات قرآنی و روایات، نه تنها راهنمایی عملی برای سالکان ارائه می‌کند، بلکه چارچوبی نظری برای تحقیقات آکادمیک در حوزه عرفان و سلوک فراهم می‌آورد. رعایت اعتدال، نظم، و تمرکز در سلوک، مانند ستارگانی است که سالک را در شب تاریک وجود به سوی مقصد الهی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی