متن درس
html
روانشناسی علم و دین در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 74)
مقدمه
در این نوشتار، به کاوشی ژرف در پیوند میان روانشناسی، مسائل جنسی و مرضی، و آموزههای دینی میپردازیم. آیت الله نکونام قدس سره، با نگاهی عمیق به چالشهای اجتماعی و روانی جوامع معاصر، بر ضرورت آزادی فردی در ارضای نیازها تأکید میورزند و مشکلات ناشی از سرکوب را چونان عقدههایی توصیف میکنند که حتی افراد نیکوکار را به ورطه بدبختی میکشانند. این دیدگاه، همچون نهری زلال که از چشمهسار حقیقت جاری است، بر آن است که انسانها در ذات خویش به سوی خیر گرایش دارند، مگر آنکه تشنگیهای بنیادینشان برآورده نشود. بدین سان، عفاف حقیقی نه از راه سرکوب، که از طریق رفع نیازهای مشروع پدیدار میگردد، و این امر نیازمند قوانینی علمی و عقلانی است تا جامعه را از کپکزدگی میلیونها انسان نجات دهد.
بخش نخست: چالشهای جنسی و مرضی در جامعه
عقدههای ناشی از سرکوب نیازها
در بررسی مشکلات جنسی و مرضی، آیت الله نکونام قدس سره به تصویر میکشند که چگونه این مسائل به چنان شدتی رسیدهاند که عقدههایی حسرتبار پدید آورده، و حتی آدمهای خوب را به بدبختی میکشانند. این افراد، مشکلات را در خود فرو میخورند و خفه میکنند، چراکه جامعهای آزاد برای بیان و ارضای نیازها فراهم نیست. مثالی میزنند از کسی که میگوید غذای زیاد است و دو بشقاب میخورد؛ چرا باید مورد تمسخر قرار گیرد؟ او باید آزادانه دو بشقاب بخورد، و دیگری که با دو بشقاب خفه میشود، یک نعلبکی بخورد. این آزادی، همچون بادی ملایم که شاخسار درختان را نوازش میدهد، باید در جامعه حاکم باشد تا هر کس آنچه میخواهد بخورد، منتها به شرطی که آسیبی به دیگران نرساند.
| درنگ: آزادی در ارضای نیازها، چونان کلیدی برای رهایی از عقدهها، جامعه را از کپکزدگی نجات میدهد. |
کمبود قوانین علمی برای عفاف
در جامعه ما، نه زن کم داریم و نه مرد، اما میلیونها انسان کپکزده داریم که نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. آیت الله نکونام قدس سره میپرسند: عفاف کدام است وقتی دندانهای این افراد از شدت نیاز میریزد؟ اول باید تشنگیشان را برطرف کرد؛ اگر پس از آن به خطا رفتند، خبیثاند، وگرنه مردم به سوی بدی گرایش ندارند و خواهان زندگی آبرومندانهاند. انسان تشنه، آبرو نمیشناسد و لجن هم میخورد. امروزه، گناهکاران جامعه از سر سیری گناه نمیکنند، بلکه میدانند بد است اما چارهای ندارند. جامعه به آنها میگوید درس بخوان تا عمله نشوی و نان دربیاوری، اما تا سیسالگی درس میخواند و پانزده سال نیازهایش سرکوب میشود. این همچون ماه رمضان است که هر شب افطار میکنی اما به بچه میگویی تا آخر ماه افطار نکن؛ این ناعادلانه است.
در ادامه، به پنهانکاری و محدودیتهای زنان اشاره میشود: زن نباید بیرون برود، در خیابان مواظب باشد، در خلوت نرود، در شلوغی هم نرود. این مشکلات، نه از اسلام است و نه از مردم، بلکه از نبود قوانین علمی ناشی میشود. اگر مسائل علمی حتی برای زنان پیگیری شود، نیازی به این همه قانون نیست؛ زنان نوعاً عفیف و نجیباند و خواهان زندگیاند، اما مشکلات آنها را به ورطه میکشاند. زن همچون لولو نیست که از جامعه بترسد.
| درنگ: عفاف حقیقی از رفع تشنگی نیازها برمیخیزد، نه سرکوب، و این نیازمند قوانین علمی است. |
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با کاوش در چالشهای جنسی و مرضی، بر ضرورت آزادی مشروع و قوانین علمی تأکید دارد تا جامعهای سالم و بدون عقده پدید آید، همچون باغی پربار که هر درختی به اندازه نیازش آب مینوشد.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷)
بخش دوم: سلامت دین و معنویت
حرکت هدفمند در مسیر مستقیم
آیت الله نکونام قدس سره، با استناد به قرآن کریم، میفرمایند: أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجْهِهِ أَهْدَىٰ أَمْ مَنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آیا کسی که نگونسار بر رویش راه میرود هدایتیافتهتر است یا آن که استوار بر راه راست میرود؟). کسانی که چون چهارپایان حرکت میکنند، رستگارترند و راحتتر به مقصد میرسند، یا کسی که استوار بر صراط مستقیم گام برمیدارد. موضوع را حرکت قرار میدهد: من یمشی و من یمشی؛ کسی که حرکت ندارد، اصلاً وجود ندارد. سوفسطایی ذهنیت حرکت ندارد. حرکت باید هدفمند باشد؛ در بخش اول، سیستم مُکَبًّا عَلَى وَجْهِهِ است بدون هدف، اما در بخش دوم، سیستم سَوِیًّا با هدف عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.
اگر کسی پیرو انبیا نباشد، میتواند زندگی کند، اما زندگی شایسته ندارد. امروز، میلیاردها انسان بدون پیروی از ادیان آسمانی زندگی میکنند، اما هدفمند نیستند، عاطفهشان مشکل دارد، ساختار سلامت ذهنشان مختل است. دنیای پیشرفته بیشترین مصرف روانگردانها را دارد چون مشکل پیدا کرده. در جادهای بدون هدف رفتن، انسان را ضعیف میکند، اما هدفمندی نیرو میبخشد.
| درنگ: فقدان هدفمندی به سرگردانی و کاهش سلامت روان منجر میشود، که با نظریههای روانشناسی وجودی همراستاست و بر اهمیت معنای زندگی تأکید دارد. آیه أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِنْ دُونِي أَوْلِيَاءَ (آیا کافران پنداشتند که بندگانم را به جای من دوست گیرند) بر اهمیت هدفمندی در مسیر الهی تأکید دارد. در روانشناسی، فقدان هدف به افسردگی و کاهش انگیزه منجر میشود. |
محدودیتهای حیوانی در برابر ظرفیت انسانی
حیوانات ساختار اندیشه ندارند، فقط ساختار احساس دارند و با حواس حرکت میکنند؛ بردشان کوتاه است. حتی شاهین و عقاب، پس از ساعاتی پرواز، اختلال پیدا میکنند. اما انسان برد بلند دارد، محدودیت ندارد. مُکَبًّا عَلَى وَجْهِهِ حرکت احساسی است که کوتاه میشود، اما سَوِیًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ برد بلند دارد. بدون پیروی، زندگی با اختلال، ناامنی و ناسلامتی همراه است.
| درنگ: انسان، برخلاف حیوانات، دارای ظرفیتهای شناختی و عقلانی است که امکان برد بلند در رفتارها را فراهم میکند، با نظریههای روانشناسی شناختی همراستاست. آیه مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ (ما آنها را در زمین قدرت دادیم) بر ظرفیتهای عقلانی انسان تأکید دارد. در روانشناسی شناختی، تواناییهای عقلانی انسان بهعنوان عاملی برای تصمیمگیریهای بلندمدت شناخته میشوند. |
ضرورت دین در ساختار فکری انسان
دین ضرورت دارد، چراکه ذهن انسان نسبت به نیمه پنهان جهان کارایی ندارد. عقلایان میتوانند مشکلات نیمه آشکار را حل کنند، اما نیمه پنهان نیاز به هدایت الهی دارد. صرف اعتقاد کافی نیست؛ باید عمل کرد.
| درنگ: دین بهعنوان یک ضرورت برای هدایت انسان در برابر نیمه پنهان جهان معرفی شده است، با نظریههای روانشناسی دینی همراستاست. آیه إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ (همانا دین نزد خدا اسلام است) بر ضرورت دین در هدایت انسان تأکید دارد. در روانشناسی دینی، دین بهعنوان عاملی برای کاهش اضطراب وجودی و افزایش معنا شناخته میشود. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تأکید بر حرکت هدفمند و ضرورت دین، زندگی را چونان سفری توصیف میکند که بدون صراط مستقیم، به سرگردانی میانجامد، و دین را کلیدی برای سلامت معنوی میداند.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۸)
بخش سوم: روانشناسی تطبیقی و شخصیت
آفتهای علم و مال بر شخصیت
آدمها با چهار قرون گم میشوند؛ علم هم مثل مال است، اگر تحمل نداشته باشد، آدم را خراب میکند. زیبایی از طفولیت میآید و خو میگیرد، اما مال و علم ناگهانی است. بزرگترین آفت طلبگی، این دو است که به شذوذات یا بداخلاقی، گدایی، تجسس، نظرتنگی منجر میشود. آدم معمولی مثل لات و لوتهاست که قشنگ میخندند، میخورند، دعوا میکنند. اما برخی چون چهارپا گوش شنوا ندارند، تغییر نمیپذیرند. خدا انسان را ایستاده آفرید، گردنش انعطاف دارد، برخلاف حیوانات که دولا هستند.
| درنگ: علم و مال، در صورت عدم تحمل روانی، میتوانند به غرور و انحراف شخصیت منجر شوند، با نظریههای روانشناسی شخصیت همراستاست. آیه وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا (و در زمین با تکبر راه مرو) بر پرهیز از غرور تأکید دارد. در روانشناسی، غرور و خودبزرگبینی بهعنوان ویژگیهای ناسالم شخصیت شناخته میشوند. |
انعطافپذیری انسان و محدودیت حیوانات
فرق انسان با حیوانات، انعطاف است؛ انسان راست است، حیوان دولا. سواد بیشتر، سر را پایینتر میبرد چون بار زیاد است. مثالی از عالمی که نمایندهای فرستاده و یکی شناختهشده، دیگری نه؛ شناختهنشده عصبانی میشود که چرا تعریف نمیکند. این غرور است؛ اگر از تعریف نکردن ناراحت شود، شخصیت ضعیفی دارد.
| درنگ: انعطافپذیری و عقلانیت انسان، برخلاف محدودیتهای غریزی حیوانات، امکان تغییر و رشد را فراهم میکند، با نظریههای روانشناسی تکاملی همراستاست. آیه وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (و ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم) بر برتری انسان تأکید دارد. در روانشناسی، انعطافپذیری شناختی بهعنوان عاملی برای رشد و سازگاری شناخته میشود. |
| درنگ: غرور و نیاز به تأیید دیگران میتواند به رفتارهای ناسالم در عالمان منجر شود، با نظریههای روانشناسی شخصیت همراستاست. آیه وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا (و در زمین با تکبر راه مرو) بر پرهیز از غرور تأکید دارد. در روانشناسی، نیاز به تأیید دیگران بهعنوان نشانهای از ناامنی روانی شناخته میشود. |
شذوذات در علم دینی
شذوذات مثل وسواس، از خود راضی بودن؛ برای رفع، پوست کلفت و اجتماعی بودن لازم است، و آیات و روایات نباید به توهم بیندازد که خود را آیه بدانی. حفظ قرآن دلیل نیست؛ عمل مهم است. اگر “من کیام” حتی ماهی یک بار بیاید، بیماری است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی آفتهای علم و مال، شخصیت را چونان درختی توصیف میکند که بدون ریشههای انعطاف، به باد غرور خم میشود، و بر تعادل تأکید دارد.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه طب قرآن)
بخش چهارم: طب در قرآن کریم
تفاوت طب قرآنی و مدرن
طب قرآن با طب ما فرق دارد؛ طب مدرن چاقوکشی است، بیمارستانها پر از قیچی و سوزن. هزار سال دیگر، بیمارستانها اینگونه نیستند. فرق لاتها با دکترها این است که دکترها تیغ میکشند پول میگیرند، لاتها تیغ میکشند پول میدهند. جراحی عمر را کم میکند. ورود به قرآن چهار سطح: معصوم، اولیا، علما، علوم تجربی؛ همه میتوانند وارد شوند اگر مستند و عقلانی باشد.
| درنگ: طب قرآنی، برخلاف طب مدرن که بر جراحی و روشهای تهاجمی تمرکز دارد، بر رویکردهای پیشگیرانه و معنوی تأکید دارد، با نظریههای روانشناسی سلامت همراستاست. آیه وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ (و چون بیمار شوم، اوست که مرا شفا میدهد) بر نقش معنویت در درمان تأکید دارد. در روانشناسی سلامت، روشهای غیرتهاجمی مانند مدیتیشن و دعا بهعنوان عوامل بهبود سلامت روان شناخته میشوند. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، طب را چونان شمشیری دو لبه میبیند که در قرآن، به سوی شفا و معنویت گرایش دارد، نه تهاجم.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه قرآن طب ۲)
بخش پنجم: رواندرمانی و دین
عدم تضاد روانشناسی و دین
روانشناسی و رواندرمانی با دین تضاد ندارد؛ دین با چیزی تضاد ندارد. روانشناسی علم است، دین هم روانشناس است. آیات قرآن همه به روانشناسی مربوط است. دین بدل روانشناسی نیست، مثل ده دانشجو در کلاس که هر کدام راه خود میروند، یکی باسوادتر، یکی کمتر، قصد مقابله ندارند. روانشناسی در متن اسلام است. با وجود اسلام، رواندرمانی لازم است، مثل پانصد زرگری در بازار که هر کدام جنس خود دارند.
| درنگ: روانشناسی و دین، بهجای تضاد، مکمل یکدیگرند و روانشناسی در چارچوب اسلام جای دارد، با نظریههای روانشناسی دینی همراستاست. آیه قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (بگو آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟) بر اهمیت علم در کنار دین تأکید دارد. در روانشناسی دینی، دین و علم بهعنوان دو منبع مکمل برای درک رفتار انسانی شناخته میشوند. |
حکم هیپنوتیزم، انرژیدرمانی و جنگیری
هیپنوتیزم حرام نیست؛ خدا لعنت کند کسی که حرام میداند. هیپنوتیزم، انرژیدرمانی، جنگیری اشکال ندارد اگر دروغ و کلاهبرداری نباشد؛ اگر حقهبازی باشد، حرام است.
| درنگ: روشهای درمانی غیرمتعارف، مانند هیپنوتیزم، در صورت صداقت و عدم سوءاستفاده، مشروع هستند، با نظریههای روانشناسی بالینی همراستاست. آیه وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ (و حق را با باطل نیامیزید) بر اهمیت صداقت تأکید دارد. در روانشناسی بالینی، اثربخشی درمان به صداقت و شفافیت درمانگر بستگی دارد. |
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، رواندرمانی را چونان مغازهای در بازار دین میبیند که مکمل یکدیگرند، و بر مشروعیت روشها با شرط صداقت تأکید دارد.
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه قرآن و طب ۳)
بخش ششم: مشکلات فرافردی و رویکرد دینی
مشکلات فرافردی و علوم قرآنی
مشکلات میتواند درمانی، بهداشتی، روانشناختی یا فرافردی باشد؛ فرافردی یعنی اصطکاکات بر انسان. این علوم تعطیل است، اما قرآن همه را دارد. باید بیمارستانهایی برای این امور داشته باشیم، اما داروغه نمیشناسد و جرأت نیست. این امراض نه کار دکتر است نه روانشناس؛ افراد خاص میخواهد، اما مجوز لازم است. دین دستورات استعاذه، بسمالله، نماز صبح و شب داده. مردم گرفتار عوارض شدهاند و زندگی را فراموش کردهاند؛ به خدا پناه ببرید.
| درنگ: مشکلات فرافردی، مانند تأثیرات معنوی و محیطی، نیازمند راهکارهای دینی مانند استعاذه و نماز هستند، با نظریههای روانشناسی دینی همراستاست. آیه قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ (بگو به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم) بر اهمیت استعاذه تأکید دارد. در روانشناسی دینی، مناسک دینی بهعنوان مکانیسمهایی برای کاهش اضطراب و افزایش تابآوری شناخته میشوند. |
جمعبندی بخش ششم
این بخش، مشکلات فرافردی را چونان اصطکاکاتی نادیدنی توصیف میکند که دین با پناهبرداری الهی، آنها را رفع مینماید.
نتیجهگیری
روانشناسی راستین، با تلفیق اصول قرآنی و تحلیلهای علمی، به بررسی چالشهای روانی، اجتماعی و معنوی انسان میپردازد. نکات استخراجشده از متن نشان میدهند که مفاهیمی چون نیازهای زیستی، عفت، هدفمندی و تعادل عقل و احساس ریشه در خودآگاهی و مسئولیتپذیری دارند. آیات قرآنی، مانند مَنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (کسی که استوار بر راه راست میرود)، بر اهمیت هدفمندی و سلامت روان تأکید دارند.
| با نظارت صادق خادمی |