متن درس
html
روانشناسی راستین: تحلیل جامعهشناختی و فلسفی تقلید و تحول در حوزههای علمی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 103)
مقدمه
روانشناسی راستین، رویکردی چندرشتهای و عمیق است که رفتارهای انسانی را در بسترهای اجتماعی، فرهنگی و دینی مورد کاوش قرار میدهد. این نوشتار، با تمرکز بر مفاهیم اجتهاد، عدالت، شعور و سلامت حوزههای علمی، به بازسازی و تبیین دیدگاههای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره میپردازد.
بخش اول: اجتهاد و عدالت، شالوده مرجعیت دینی
شروط مرجعیت دینی
اجتهاد و عدالت، دو رکن بنیادین برای احراز صلاحیت مرجعیت دینی هستند. اجتهاد، به معنای توانایی استنباط احکام شرعی از منابع معتبر، و عدالت، به معنای پایبندی به اصول اخلاقی و دینی، شالودهای را تشکیل میدهند که بدون آن، هرگونه فعالیت فقهی، از جمله دریافت و توزیع خمس و زکات، به عملی غیرمشروع و حرام تبدیل میشود. استاد فرزانه با تمثیلی بدیع، این عمل را به توزیع مال دزدی تشبیه میکنند که بدون رعایت شروط اجتهاد و عدالت، به فساد در جامعه منجر میشود.
نقد اهمال در رعایت شروط
اهمال در رعایت شروط اجتهاد و عدالت، به آلودگی اخلاقی و گرفتاری عالمان در فرآیندهای غیراخلاقی میانجامد. این اهمال، نهتنها اعتبار حوزههای علمی را کاهش میدهد، بلکه اعتماد عمومی به عالمان دینی را تضعیف میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که بدون اهتمام به این شروط، عالم دینی در معرض انحراف قرار میگیرد و جامعه را به سوی نفاق و فساد سوق میدهد. این امر، ضرورت نظارت دقیق بر فرآیندهای آموزشی و اخلاقی در حوزههای علمی را برجسته میسازد.
تشبیه شقشقة هدرت در نهجالبلاغه
استاد فرزانه با استناد به خطبه سوم نهجالبلاغه، معروف به خطبه شقشقیه، مفهوم شقشقة هدرت را تبیین میکنند. این تعبیر، به پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و دینی توسط افراد نالایق اشاره دارد که به جابهجایی نقشها و فساد در جامعه منجر میشود. این تشبیه، مانند شتری که در حالت خشم یا خستگی حلقومش بهگونهای غیرطبیعی بیرون میآید، نشاندهنده ناهنجاری در نظام اجتماعی است که افراد ناشایست جایگزین شایستگان میشوند.
وَهِيَ الْمَعْرُوفَةُ بِالشَّقْشَقِيَّةِ
این خطبه، به روشنی ضرورت شایستهسالاری در مناصب دینی و اجتماعی را گوشزد میکند. تاریخ گواه آن است که واگذاری مسئولیتها به افراد نالایق، به کاستی و فساد منجر شده و نظم اجتماعی و دینی را مختل کرده است.
جمعبندی بخش اول
اجتهاد و عدالت، بهعنوان ارکان مرجعیت دینی، نهتنها شروط صلاحیت عالم دینی هستند، بلکه پایههای اعتماد اجتماعی به حوزههای علمی را تشکیل میدهند. اهمال در این شروط، به کاهش اعتبار عالمان و حوزهها و در نهایت به کاستی نظام دینی منجر میشود. تشبیه شقشقة هدرت، هشداری است به جامعه که واگذاری مسئولیتها به افراد نالایق، مانند سمی مهلک، نظم اجتماعی را مسموم میکند. حوزههای علمی باید با نظارت دقیق و آموزش نظاممند، این شروط را در عالمان تقویت کنند.
بخش دوم: شعور، زیرساخت رفتار و علم
شعور بهعنوان زیرساخت رفتار
شعور، بهعنوان توانایی ادراک عمیق و زیرساخت رفتارهای اجتماعی، روانی و علمی، نقشی محوری در هدایت انسان و جامعه ایفا میکند. استاد فرزانه با تمثیلی ظریف، شعور را به شیری تشبیه میکنند که به سرعت فاسد میشود و نیازمند مراقبت مداوم است. بدون شعور، علم و دانش، به جای هدایت، به انحراف و تخریب منجر میشوند. این اصل، بر ضرورت پرورش شعور در کنار علم تأکید دارد.
نقد تقلید از عالم فاقد روانشناسی و جامعهشناسی
استاد فرزانه با صراحت بیان میکنند که عالم دینی فاقد دانش روانشناسی و جامعهشناسی، صلاحیت اجتهاد ندارد و تقلید از او حرام است. فقه، به معنای مدیریت نظاممند حرکت اجتماعی و اسلامی، نیازمند فهمی عمیق از روانشناسی و جامعهشناسی است. بدون این علوم، فقیه نمیتواند به نیازهای پیچیده جامعه پاسخ دهد و به جای هدایت، به گمراهی منجر میشود. این اصل، ضرورت بازنگری در نظام آموزشی حوزهها را برجسته میسازد تا علوم انسانی مدرن بهعنوان بخشی از آموزش فقها گنجانده شود.
تأثیر علم، ثروت و قدرت بر شعور
علم، ثروت و قدرت، اگر بدون تعادل و مدیریت باشند، میتوانند شعور را تخریب کنند. استاد فرزانه با تشبیهی ادبی، شعور را به گیاهی ظریف مانند ریحان تشبیه میکنند که به سرعت زرد میشود و نیازمند مراقبت است. علم و قدرت، اگر بدون شعور به کار گرفته شوند، به جای تقویت، به تخریب شعور و ایجاد نفاق در جامعه منجر میشوند. این امر، ضرورت آموزش تعادل و مدیریت این عوامل در حوزهها را نشان میدهد.
شعور در برابر علم ظاهری
شعور، بهعنوان زیرساخت واقعی رفتار، از علم ظاهری متمایز است. علم بدون شعور، مانند بنایی بدون پایه است که به سرعت فرو میریزد. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزهها و دانشگاهها باید به جای تمرکز صرف بر علم ظاهری، به پرورش شعور بپردازند تا افراد بتوانند از دانش خود بهگونهای مؤثر و هدایتگر استفاده کنند.
نقد ریا و تأثیر آن بر شعور
ریا، بهعنوان رفتاری ظاهری و غیرصادقانه، شعور و ایمان را تخریب میکند. استاد فرزانه با اشاره به تأثیر ریا بر بطلان اعمال دینی مانند نماز، بر ضرورت ترویج فرهنگ صداقت در حوزهها تأکید دارند. ریا، مانند سایهای تاریک، شعور دینی و اجتماعی را تحتالشعاع قرار میدهد و به نفاق و جدایی از جامعه منجر میشود.
امکان نقد و اعتراض در قرآن کریم
قرآن کریم با دعوت به تأمل و نقد، انسان را به بررسی دقیق آیات الهی تشویق میکند. آیهای از سوره ملک، این دعوت را به زیبایی بیان میکند:
فَٱرْجِعِ ٱلْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ هَلْ تَرَىٰ مِن فُطُورٍ
«پس دوبار دیده بگردان، آیا خللی میبینی؟» این آیه، انسان را به نگاهی نقادانه و جستوجوگر دعوت میکند تا با فهمی عمیقتر، به حقیقت دین دست یابد. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزهها باید فضایی برای نقد سازنده و پرسشگری علمی فراهم کنند تا طلاب به درک عمیقتری از دین برسند.
تفاوت شعور و ادراک
شعور و ادراک، دو مفهوم متمایز اما مرتبط هستند. شعور، توانایی کلی ادراک و فهم عمیق است، در حالی که ادراک، به فهم جزئی و خاص اشاره دارد. استاد فرزانه با تمثیلی از موهای شل و سفت، توضیح میدهند که ضعف در ادراک، به کاهش کیفیت شعور منجر میشود. این اصل، ضرورت توجه به عوامل روانشناختی و جسمانی مؤثر بر شعور و ادراک را نشان میدهد.
تأثیر عوامل جسمانی بر شعور
سلامت جسمانی، بهویژه وضعیت مو و پوست، بهعنوان شاخصهایی از سلامت روانی و شعور عمل میکنند. استاد فرزانه با اشاره به ریزش مو یا ضعف جسمانی، تأکید دارند که این عوامل میتوانند به کاهش تواناییهای شناختی و شعور منجر شوند. این دیدگاه، به ارتباط عمیق جسم و روان اشاره دارد و ضرورت توجه به سلامت جسمانی در آموزشهای حوزوی را نشان میدهد.
جمعبندی بخش دوم
شعور، بهعنوان زیرساخت رفتار و علم، نقشی محوری در هدایت فرد و جامعه ایفا میکند. فقدان شعور، حتی در حضور علم فراوان، به انحراف و کاستی منجر میشود. نقد تقلید از عالم فاقد روانشناسی و جامعهشناسی، ضرورت بازنگری در نظام آموزشی حوزهها را برجسته میسازد. علم، ثروت و قدرت، اگر بدون تعادل باشند، شعور را تخریب میکنند و ریا، مانند سمی مهلک، ایمان و شعور را از بین میبرد. قرآن کریم با دعوت به نقد و تأمل، راه را برای تقویت شعور هموار میکند. حوزهها باید با آموزش شعور در کنار علم، به تربیت عالمانی بپردازند که بتوانند جامعه را به سوی هدایت و سعادت رهنمون شوند.
بخش سوم: نقد فرهنگ فقر و خرافات در کسب علم
نقد باورهای خرافی در آموزش
استاد فرزانه با صراحت، باورهایی مانند ضرورت فقر و غربت برای کسب علم را خرافات میدانند. این باورها، به جای تقویت علم و شعور، به ایجاد عقدههای روانی و کاستی در طلاب منجر میشوند. علم باید در محیطی سالم و متعادل کسب شود تا به رشد شعور و اعتماد به نفس کمک کند. این اصل، ضرورت فاصله گرفتن از آموزشهای غیرعلمی و خرافی در حوزهها را نشان میدهد.
پیشنهاد ایجاد نهاد پیرایهزدایی
استاد فرزانه پیشنهاد میکنند که نهادی با عنوان «وزارتخانه پیرایهزدایی» ایجاد شود تا با شناسایی و حذف باورهای غیرعلمی و خرافی، به تقویت شعور اجتماعی و دینی کمک کند. این نهاد میتواند با اصلاح ساختارهای آموزشی و اجتماعی، موانع فکری را از میان بردارد و به رشد شعور جمعی یاری رساند.
نقد نظام آموزشی حوزهها
نظام آموزشی کنونی حوزهها، به دلیل تمرکز بر حفظ و تکرار، مانع از رشد شعور و نوآوری میشود. استاد فرزانه تأکید دارند که آموزشهای مبتنی بر حفظ، به جای تقویت خلاقیت و تفکر نقادانه، به رکود فکری منجر میشوند. طلاب باید تشویق به تولید دانش جدید و تقویت شعور شوند تا بتوانند به نیازهای جامعه پاسخ دهند.
جمعبندی بخش سوم
باورهای خرافی مانند ضرورت فقر و غربت در کسب علم، به جای تقویت شعور، به کاستی و عقدههای روانی منجر میشوند. ایجاد نهادی برای پیرایهزدایی از این باورها، میتواند به تقویت شعور اجتماعی و دینی کمک کند. نظام آموزشی حوزهها نیازمند بازطراحی است تا به جای تمرکز بر حفظ و تکرار، به پرورش شعور و خلاقیت بپردازد. این تحول، به تربیت عالمانی منجر میشود که بتوانند جامعه را به سوی سعادت هدایت کنند.
بخش چهارم: سلامت حوزه و روانشناسی دینی
سلامت حوزه و ضرورت نقد سازنده
سلامت حوزههای علمی، در گرو ایجاد فضایی برای نقد سازنده و پذیرش عیوب است. استاد فرزانه تأکید دارند که حوزه باید بهگونهای باشد که نقد عالم، به جای ایجاد ریا و پنهانکاری، به اصلاح و رشد منجر شود. این رویکرد، اعتماد معنوی جامعه به عالمان را تقویت میکند و حوزه را به پناهگاهی برای هدایت جامعه تبدیل میسازد.
اهمیت آموزش دقیق و نظاممند
آموزش دقیق و نظاممند، شالوده سلامت حوزه است. استاد فرزانه تأکید دارند که طلبه باید خود را به «اقیانوس دانش» برساند و با تسلط کامل بر علوم حوزوی، به تدريس و تولید اندیشه بپردازد. آموزش ناقص یا سطحی، به کاستی طلاب و کاهش اعتبار حوزهها منجر میشود.
نقش روانشناسی در تربیت طلاب
روانشناسی، بهعنوان علمی کلیدی، باید در آموزشهای حوزوی گنجانده شود. استاد فرزانه با تمثیلی از مورچه و سلیمان، توضیح میدهند که شعور، مانند شاخکهای حساس، باید در طلاب تقویت شود تا بتوانند نیازهای جامعه را درک کنند. بدون فهم روانشناختی، آموزشهای حوزوی به حفظ و تکرار محدود میشوند و نمیتوانند به نیازهای پیچیده جامعه پاسخ دهند.
وَٱسْأَلِ ٱلْقَرْيَةَ
«و از آن قریه بپرس» (سوره یوسف، آیه ۸۲). این آیه، به ضرورت فهم شعور جمعی و اجتماعی اشاره دارد و نشان میدهد که حتی یک جامعه میتواند دارای شعور باشد.
جمعبندی بخش چهارم
سلامت حوزهها در گرو پذیرش نقد سازنده، آموزش دقیق و نظاممند، و گنجاندن روانشناسی در برنامههای آموزشی است. حوزهها باید به جای تمرکز بر حفظ و تکرار، به پرورش شعور و خلاقیت بپردازند تا عالمانی تربیت کنند که بتوانند جامعه را به سوی سعادت هدایت کنند. این تحول، حوزه را به پناهگاهی معنوی برای جامعه تبدیل میکند.
نتیجهگیری
روانشناسی راستین، بهعنوان رویکردی چندرشتهای، با تکیه بر مفاهیم اجتهاد، عدالت، شعور و سلامت حوزه، راهی نوین برای بازسازی ساختارهای فکری و اجتماعی حوزههای علمی ارائه میدهد. اجتهاد و عدالت، شالوده مرجعیت دینی هستند و اهمال در آنها به کاستی و فساد منجر میشود. شعور، بهعنوان زیرساخت رفتار و علم، نیازمند مراقبت و تقویت است تا از تخریب توسط علم، ثروت و قدرت در امان بماند. نقد باورهای خرافی و بازطراحی نظام آموزشی حوزهها، به تربیت عالمانی منجر میشود که با فهمی عمیق از روانشناسی و جامعهشناسی، بتوانند جامعه را به سوی سعادت هدایت کنند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به ارائه تحلیلی نظاممند و علمی پرداخته و راه را برای پژوهشهای آتی در این حوزه هموار میسازد.