متن درس
روانشناسی راستین: کاوشی در خشوع، دیوانگی و ازدواج از منظر معارف الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 83)
دیباچه
کتاب حاضر، با نگاهی عمیق و جامع، به کاوش در سه مفهوم بنیادین خشوع، دیوانگی و ازدواج از منظر معارف الهی و اصول روانشناختی میپردازد. این اثر، برآمده از درسگفتارهای ارزشمند عالمان دینی، درصدد است تا با تلفیق حکمت الهی و دانش روانشناسی، چارچوبی منسجم برای فهم رفتار انسانی در بستر معنویت ارائه دهد. خشوع، چون دریایی آرام، روح را به سوی فروتنی و خضوع هدایت میکند؛ دیوانگی، بهسان آینهای، اختلالات نهان در روان آدمی را بازمیتاباند؛ و ازدواج، چون پلی استوار، راهی به سوی کمال انسانی میگشاید. این نوشتار، با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تحلیلهای روانشناختی، تلاش دارد تا این مفاهیم را با زبانی فاخر و علمی برای مخاطبان متخصص تبیین نماید.
بخش نخست: خشوع و ادراک عظمت الهی
خشوع، حالتی معنوی است که انسان را در برابر عظمت بیکران الهی به تواضع و فروتنی وا میدارد. این مفهوم، چون ایستادن در پای کوهی رفیع، آدمی را به درک فاصله عظیم میان خود و پروردگارش رهنمون میسازد. عالمان دینی در تبیین این مفهوم، به فاصله ادراکی میان انسان و حاکم مطلق اشاره دارند. این فاصله، نه از جنس تفاوتهای ظاهری و مادی، بلکه از جنس ادراک عمیق عظمت الهی است. انسان خاشع، خود را در برابر این عظمت چون ذرهای ناچیز میبیند، چنانکه هرچه سر به آسمان بلند کند، باز قله رفیع الوهیت را درنمییابد. این ادراک، انسان را از خودبینی به سوی تواضع و بندگی سوق میدهد.
در این دیدگاه، خشوع بهمثابه پلی است که انسان را از خودمحوری به سوی خودآگاهی معنوی هدایت میکند. نظریههای روانشناسی دینی نیز این مفهوم را تأیید میکنند و خشوع را نشانهای از آگاهی معنوی میدانند که خودمحوری را کاهش داده و انسان را به سوی تواضع رهنمون میسازد. این حالت، نهتنها در برابر پروردگار، بلکه در تعاملات انسانی نیز نمود مییابد و انسان را به کرنش و فروتنی در برابر حقیقت وامیدارد.
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (شعراء: ۲۱۵)؛ «و بال خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خشوع، چون درک عظمت کوهی بلند، انسان را به فروتنی در برابر الوهیت رهنمون میسازد. این بخش، بر اهمیت تواضع در برابر پروردگار تأکید دارد و آن را پایهای برای رشد معنوی انسان معرفی میکند.
| درنگ: خشوع، ادراک فاصله عظیم با عظمت الهی و پایه تواضع معنوی است. |
بخش دوم: خشوع و رهایی از ریا
خشوع، چون جریانی زلال، سالک را از دام ریا و خودنمایی رهایی میبخشد و به سوی اخلاص هدایت میکند. سالک خاشع، در مسیر سلوک، چون کارگری که بنایی استوار میسازد، از رنگآمیزیهای ظاهری پرهیز میکند و به استحکام باطن میپردازد. این ویژگی، او را از توجه به خود و نمایش ظاهری بازمیدارد و به سوی خیرخواهی برای دیگران سوق میدهد. عالمان دینی تأکید دارند که سالک در این مقام، حسن دیگران را میجوید و از دیگران برای رفع نقصان خود یاری میطلبد، چنانکه دعای دیگران را به لقلقه زبان نمیگوید، بلکه از عمق جان طلب میکند.
نظریههای روانشناسی مثبت نیز بر نقش اخلاص در سلامت روان تأکید دارند. اخلاص، بهعنوان عاملی برای کاهش اضطراب و تقویت سلامت روان، با خشوع همراستاست. سالک خاشع، با دوری از ریا، به آرامشی درونی دست مییابد که او را از خودنمایی و تظاهر بینیاز میسازد.
فَمَن كَانَ يَرْجُوا لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف: ۱۱۰)؛ «پس هر که به دیدار پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و در پرستش پروردگارش کسی [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خشوع، چون بنایی استوار و بیرنگ، سالک را به اخلاص رهنمون میسازد. این بخش، بر اهمیت خیرخواهی و دوری از ریا در سلوک معنوی تأکید دارد.
| درنگ: خشوع، با رهایی از ریا، سالک را به اخلاص و سلامت روان هدایت میکند. |
بخش سوم: خشوع و حفظ حرمت در روابط
خشوع، چون گوهری گرانبها، در روابط انسانی به حفظ حرمت و احترام متقابل منجر میشود. عالمان دینی تأکید دارند که سالک خاشع، حتی در نزدیکترین روابط، چون رابطه زوجین، حرمت را پاس میدارد. این حفظ حرمت، نهتنها در برابر پروردگار، بلکه در تعاملات انسانی نیز نمود مییابد. انسان خاشع، در برابر حق، چون مرغی که صد تخم مینهد و دم نمیزند، فروتن است و از خودستایی پرهیز میکند. در مقابل، کسی که از خشوع بیبهره است، چون خروسی که با یک دانه فریاد میکشد، به خودنمایی و بیحرمتی گرایش دارد.
نظریههای روانشناسی خانواده نیز بر نقش احترام متقابل در پایداری روابط تأکید دارند. حفظ حرمت، بهویژه در ازدواج، بهسان نگهبانی از گنجی ارزشمند، روابط را از گزند بیاحترامی مصون میدارد.
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً (روم: ۲۱)؛ «و از نشانههای او این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا به آنها آرامش یابید و میان شما دوستی و [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خشوع، چون نگهبان گنج حرمت، روابط را از بیاحترامی مصون میدارد. این بخش، بر اهمیت احترام متقابل در نزدیکیهای انسانی تأکید دارد.
| درنگ: حفظ حرمت در روابط، نشانهای از خشوع راستین است. |
بخش چهارم: خشوع و آرامش معنوی
خشوع و اخبات، چون آهنی که در کوره نرم شده، انسان را به آرامش معنوی و کمال ایمان رهنمون میسازند. عالمان دینی، اخبات را مرحلهای پیشرفتهتر از خشوع میدانند که در آن، انسان به آرامشی عمیق دست مییابد. این آرامش، چون جریانی زلال، غفلت، شرک و کثرت را از روان آدمی میزداید و او را به سوی وحدت با حق هدایت میکند. در قرآن کریم، اخبات بهندرت ذکر شده، که این کمیابی، نشاندهنده ارزش و دشواری دستیابی به آن است.
نظریههای روانشناسی دینی نیز بر نقش آرامش معنوی در رشد انسان تأکید دارند. این آرامش، نتیجه خشوع و اخبات است و انسان را از اضطراب و آشوب درونی رهایی میبخشد.
أَلَا بِذِكْرِ ٱللَّهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ (رعد: ۲۸)؛ «آگاه باشید که با یاد خدا [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خشوع و اخبات، چون آهنی نرمشده در کوره ایمان، انسان را به آرامش معنوی میرساند. این بخش، بر کمیابی و ارزش اخبات تأکید دارد.
| درنگ: اخبات، کمال آرامش ایمانی و نتیجه خشوع است. |
بخش پنجم: خشوع و پرهیز از ترساندن دیگران
خشوع، چون نسیمی آرام، انسان را از ترساندن دیگران بازمیدارد و به خیرخواهی و رضایت الهی هدایت میکند. عالمان دینی تأکید دارند که ترساندن دیگران، گناهی بزرگ است که آرامش اجتماعی را برهم میزند. انسان خاشع، چون شبان نیکویی که گله را از گزند حفظ میکند، از آزار و اذیت دیگران پرهیز میکند و حتی در برابر خطای دیگران، با بخشش و رضایت برخورد مینماید.
نظریههای روانشناسی اجتماعی نیز بر نقش رفتارهای خیرخواهانه در انسجام اجتماعی تأکید دارند. پرهیز از ترساندن دیگران، به کاهش تنش و تقویت روابط اجتماعی منجر میشود.
وَٱلْكَاظِمِينَ ٱلْغَيْظَ وَٱلْعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِ (آلعمران: ۱۳۴)؛ «و کسانی که خشم خود را فرومیبرند و [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خشوع، چون حلال کردن شبانه، روابط را از گزند ترس و آزار پاک میسازد. این بخش، بر اهمیت خیرخواهی و رضایت الهی تأکید دارد.
| درنگ: پرهیز از ترساندن دیگران، نشانه خشوع و خیرخواهی است. |
بخش ششم: خلق خوش و روانشناسی مثبت
خلق خوش، چون خورشیدی تابان، روابط انسانی را نورانی میسازد. عالمان دینی، خلق خوش را در چهار اصل خلاصه میکنند: پرهیز از اتهام به خدا، دوری از خشونت حتی با دشمن، پرهیز از خودنمایی، و محبت بیچشمداشت به دیگران. این ویژگیها، انسان را به سوی رفتار محمدی رهنمون میسازند، چنانکه دوست و دشمن از او زیان نمیبینند، بلکه از محبت او بهرهمند میشوند.
نظریههای روانشناسی مثبت نیز بر نقش رفتارهای مثبت در سلامت روان تأکید دارند. خلق خوش، بهعنوان عاملی برای تقویت روابط و کاهش تنش، با اصول روانشناسی مثبت همراستاست.
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمْ (آلعمران: ۱۵۹)؛ «پس به سبب رحمت الهی با [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خلق خوش، چون محبتی بیچشمداشت، دوست و دشمن را از زیان مصون میدارد. این بخش، بر توفیق الهی در رفتار مثبت تأکید دارد.
| درنگ: خلق خوش، محبت بیچشمداشت به دوست و دشمن است. |
بخش هفتم: دیوانگی و لذت از نقصان دیگران
دیوانگی، چون آینهای که عیوب نفسانی را بازمیتاباند، در لذت بردن از نقصان و ضعف دیگران نمود مییابد. عالمان دینی تأکید دارند که خندیدن به زمین خوردن دیگران یا لذت بردن از شکست دشمن، نشانهای از مرض نفسانی است. سالک راستین، چون جوانمردی که دشمن را پاس میدارد، از نقصان دیگران شادمان نمیشود، بلکه به فتوت و بزرگواری پایبند است.
نظریههای روانشناسی اجتماعی نیز لذت از ضعف دیگران را نشانهای از کمبود شخصیت میدانند. فتوت، بهعنوان ویژگیای والا، انسان را از این مرض نفسانی رهایی میبخشد.
جمعبندی
دیوانگی، چون لذت از شکست دیگران، فتوت را زایل میکند. این بخش، بر اهمیت جوانمردی در برابر دشمن تأکید دارد.
| درنگ: لذت از نقصان دیگران، نشانه دیوانگی پنهان و فقدان فتوت است. |
بخش هشتم: دیوانگی و شهادت در محضر عقل
دیوانگی، چون سایهای که درجات گوناگون دارد، در جامعه بهصورت جنون ناقص و مشهود نمود مییابد. عالمان دینی تأکید دارند که شهادت مجنون، به دلیل فقدان کمال عقل، پذیرفته نیست. بااینحال، جنون ناقص، که در بسیاری از افراد بهصورت اختلالات جزئی روانی دیده میشود، مانع از شهادت نمیگردد، مشروط بر آنکه مشهود و غیرقابلکنترل نباشد.
نظریههای روانشناسی حقوقی نیز بر نقش عقل کامل در شهادت تأکید دارند. جنون ناقص، بهعنوان اختلالی کنترلپذیر، از منظر حقوقی مانع شهادت نیست.
جمعبندی
دیوانگی، چون سایهای که عقل را میپوشاند، شهادت را بیاعتبار میسازد. این بخش، بر ضرورت کمال عقل در برابر جنون تأکید دارد.
| درنگ: شهادت، نیازمند کمال عقل در برابر جنون مشهود است. |
بخش نهم: خشوع و معرفت الهی
خشوع، چون دریچهای به سوی معرفت الهی، انسان را به ذکری مداوم چون «ما کنا بغائبین» رهنمون میسازد. عالمان دینی تأکید دارند که این ذکر، انسان را از غفلت رهایی میبخشد و به سوی درک هستی هدایت میکند. سالک خاشع، چون ورزشکاری که وزنهای عظیم را به بند دل میکشد، تمام سماوات و ملکوت را در جان خود جای میدهد.
نظریههای روانشناسی دینی نیز بر نقش ذکر در آرامش روان تأکید دارند. ذکر مداوم، بهعنوان ابزاری برای معرفت، انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
أَلَا بِذِكْرِ ٱللَّهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ (رعد: ۲۸)؛ «آگاه باشید که با یاد خدا [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
خشوع، چون کشیدن سماوات به دل، معرفت الهی را به کمال میرساند. این بخش، بر نقش ذکر در عرفان تأکید دارد.
| درنگ: معرفت الهی، با ذکر مداوم، علم را به کمال میرساند. |
بخش دهم: روانشناسی ازدواج و اهمیت دید اول
دید اول در ازدواج، چون بذری که در خاک وجود نهاده میشود، تناسب و سرنوشت رابطه را تعیین میکند. عالمان دینی تأکید دارند که «یؤخذ باول کلامه» به معنای پذیرش سخن نخست است، که در ازدواج به دید اول اشاره دارد. این دید، چون جرقهای اولیه، مبنای تناسب و هماهنگی میان زوجین است.
نظریههای روانشناسی روابط نیز بر اهمیت برداشت اولیه در روابط تأکید دارند. دید اول، بهعنوان پایهای برای تناسب، نقش کلیدی در موفقیت ازدواج ایفا میکند.
جمعبندی
دید اول، چون بذری در خاک وجود، تناسب ازدواج را رقم میزند. این بخش، بر اهمیت برداشت اولیه در روابط تأکید دارد.
| درنگ: دید اول، پایه تناسب و موفقیت در ازدواج است. |
بخش یازدهم: روانشناسی ازدواج و جوانمردی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱)
مشاوره ازدواج، چون قارچی که از خاک سر برمیآورد، میتواند زندگی را دگرگون سازد. عالمان دینی تأکید دارند که جوانمردی در ازدواج، حتی در مواجهه با شرایط دشوار، میتواند به تحولات عظیم منجر شود. این جوانمردی، چون رحمتی الهی، انسان را از ذلت به علو میرساند.
نظریههای روانشناسی خانواده نیز بر نقش حمایت و خیرخواهی در تحول روابط تأکید دارند. جوانمردی، بهعنوان عاملی برای تغییر، زندگی را به سوی کمال هدایت میکند.
جمعبندی
جوانمردی در ازدواج، چون قارچی تحولآفرین، زندگی را به سوی کمال میبرد. این بخش، بر نقش خیرخواهی در روابط تأکید دارد.
| درنگ: جوانمردی در ازدواج، فضل الهی را جلب میکند. |
بخش دوازدهم: روانشناسی خانواده و صدق در ورود و خروج
صدق در ورود و خروج زندگی، چون کلیدی است که درهای موفقیت را میگشاید. عالمان دینی، با استناد به قرآن کریم، سه جهت را در هر کار مهم میدانند: ورود با صدق، خروج با صدق، و دستیابی به نصرت الهی. این چارچوب، در ازدواج، تحصیل، و هر کار کوچک و بزرگ، انسان را به سوی عاقبتبهخیر هدایت میکند.
نظریههای روانشناسی خانواده نیز بر نقش صدق در پایداری روابط تأکید دارند. صدق، بهعنوان پایهای برای موفقیت، روابط را از گزند شکست مصون میدارد.
وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِى مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِى مُخْرَجَ صِدْقٍ وَٱجْعَل لِّى مِن لَّدُنكَ سُلْطَٰنًا نَّصِيرًا (اسراء: ۸۰)؛ «و بگو پروردگارا مرا [در هر کارى] به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود برایم تسلطى [مطلب حذف شد] ).
جمعبندی
صدق در ورود و خروج، چون کلیدی به سوی نصرت الهی، موفقیت را تضمین میکند. این بخش، بر طرح قرآنی زندگی تأکید دارد.
| درنگ: صدق در ورود و خروج، کلید موفقیت و نصرت الهی است. |
بخش سیزدهم: روانشناسی ازدواج و چالشهای فرهنگی
فرهنگ ازدواج، چون باری سنگین، با موانع متعدد، مسیر پیوند را دشوار میسازد. عالمان دینی تأکید دارند که شرطهای غیرضروری، چون شرطهای مالی و خانوادگی، دست خدا را در گشایش امور میبندد. تناسب، نه موانع ظاهری، باید معیار ازدواج باشد. فرهنگ غلط، چون کولاکی که راه را میبندد، ازدواج را به جنگی نابرابر بدل میکند.
نظریههای جامعهشناسی خانواده نیز بر نقش فرهنگ در افزایش موانع ازدواج تأکید دارند. موانع فرهنگی، بهعنوان عامل طلاق، پیوندهای انسانی را تهدید میکنند.
جمعبندی
فرهنگ غلط، چون کولاکی که راه را میبندد، ازدواج را دشوار میسازد. این بخش، بر اهمیت تناسب و دوری از موانع غیرضروری تأکید دارد.
| درنگ: فرهنگ غلط، با ایجاد موانع غیرضروری، مانع ازدواج موفق است. |
سخن پایانی
روانشناسی راستین، چون چراغی روشن، راه انسان را در مسیر خشوع، دیوانگی و ازدواج روشن میسازد. این مفاهیم، با ریشه در معارف الهی و همراستا با اصول روانشناختی، چارچوبی جامع برای فهم رفتار انسانی ارائه میدهند. آیات قرآن کریم، چون «أَلَا بِذِكْرِ ٱللَّهِ تَطْمَئِنُّ ٱلْقُلُوبُ»، بر آرامش و معرفت تأکید دارند و انسان را به سوی کمال رهنمون میسازند.
| با نظارت صادق خادمی |