در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 135

متن درس

html

روان‌شناسی راستین دینی و چالش‌های روان‌شناختی: تحلیل علمی و آکادمیک

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 135)

مقدمه

روان‌شناسی دینی، به‌عنوان شاخه‌ای از معرفت بشری، در پیوند با حکمت الهی و تعالیم قرآنی، دریچه‌ای نو به‌سوی فهم عمیق‌تر وجود انسان و چالش‌های روان‌شناختی او می‌گشاید. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، کوششی است برای بازنمایی مفاهیم عمیق روان‌شناختی در چارچوبی علمی، تخصصی و دانشگاهی. محور این پژوهش، کاوش در ابعاد روان‌شناسی محیطی، دینی، بالینی و فراروان‌شناختی است که با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، به تحلیل مسائل روانی نظیر وسواس، افسردگی، خشم و انزوا می‌پردازد.

بخش اول: روان‌شناسی محیطی و تحول وجودی

تبدل وجودات و روان‌شناسی هویت

مفهوم تبدل وجودات، که در تعالیم استاد فرزانه به‌عنوان فرآیند تحول نطفه به علقه و سپس مضغه مطرح شده، نمادی از سیر تکاملی وجود انسان در ظرف هستی است. این تحول، نه‌تنها در بعد زیستی، بلکه در ساحت روان‌شناختی و معنوی نیز نمود می‌یابد. انسان، در این فرآیند، هویتی پیوسته را حفظ می‌کند، گویی که از کرانه‌های نطفه تا ساحل مضغه، جریانی واحد در بستر وجود جاری است.

از منظر روان‌شناسی، این مفهوم با نظریه‌های تحولی هم‌سوست که بر پیوستگی هویت در مراحل مختلف رشد تأکید دارند. همان‌گونه که نطفه به علقه و علقه به مضغه بدل می‌شود، روان انسان نیز در گذر از مراحل مختلف زندگی، هویت خویش را بازسازی می‌کند، بی‌آنکه جوهره اصلی آن از میان برود. این فرآیند، در قرآن کریم نیز بازتاب یافته است:

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ

و به‌راستی انسان را از عصاره‌ای از گل آفریدیم (مؤمنون: ۱۲).

این آیه، گواهی است بر سیر تحول وجودی انسان که در آن، هویت اصلی در تمامی مراحل حفظ می‌شود. از منظر روان‌شناختی، این حفظ هویت، به انسجام روانی انسان کمک می‌کند و او را از پراکندگی وجودی بازمی‌دارد.

هویت و تأثیر موجودات پیشین در روان انسان

استاد فرزانه تأکید دارند که تمامی موجودات، از نطفه تا انسان کامل، در شبکه‌ای وجودی به‌هم‌پیوسته‌اند و تأثیرات روانی آن‌ها در روان انسان کنونی جاری است. گویی هر انسان، آیینه‌ای است که در آن، تصاویر وجودی پیشینیان بازتاب می‌یابد. این مفهوم، با نظریه‌های روان‌شناسی سیستمیک هم‌خوانی دارد که بر تأثیر متقابل موجودات و محیط بر روان تأکید می‌ورزند.

از منظر یونگی، این پیوند وجودی را می‌توان با مفهوم ناخودآگاه جمعی تبیین کرد، جایی که خاطرات و تأثیرات پیشین در روان انسان رسوب می‌کنند. استاد فرزانه، این ارتباط را به حضور موجودات در ظرف وجود انسان تشبیه می‌کنند، گویی هر گام که در خیابان‌های زندگی برمی‌داریم، همراه با سایه‌هایی از موجودات پیشین است که در ما زیست می‌کنند.

درنگ: وجود انسان، چونان دریایی است که امواج موجودات پیشین در آن تلاطم دارند و روان او را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

این دیدگاه با آیه‌ای از قرآن کریم نیز تأیید می‌شود:

فِي كُلِّ شَيْءٍ لَهُ آيَةٌ تَدُلُّ عَلَى أَنَّهُ وَاحِدٌ

در هر چیز نشانه‌ای است که گواهی می‌دهد او یکتاست (فصلت: ۵۳).

این آیه، بر پیوند عمیق میان تمامی موجودات و تأثیر آن‌ها بر روان انسان گواهی می‌دهد.

ارتباط روان‌شناختی با موجودات غیرمرئی

استاد فرزانه بر این باورند که موجودات غیرمرئی، مانند جن و انس، در کنار انسان حضور دارند و ارتباط روان‌شناختی با آن‌ها ممکن است. این ارتباط، که در قالب استحضار ذرات وجودی نمود می‌یابد، به تقویت خودآگاهی و انسجام روانی منجر می‌شود.

از منظر فراروان‌شناسی، این ارتباط به‌عنوان پلی میان ساحت‌های مادی و غیرمادی وجود تلقی می‌شود. استاد، این فرآیند را به تلاش برای بازسازی ارتباطات قطع‌شده تشبیه می‌کنند، گویی سالک در سفری معنوی، به‌دنبال بازیافت گنج‌های پنهان وجود خویش است.

وَتَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ

و فرشتگان و روح در آن [شب قدر] به اذن پروردگارشان فرو می‌آیند (قدر: ۴).

این آیه، بر امکان ارتباط با موجودات غیرمرئی و تأثیر آن بر روان انسان تأکید دارد. این ارتباط، به‌عنوان یک مکانیسم روان‌شناختی، به کاهش احساس انزوا و تقویت حس حضور در عالم غیب یاری می‌رساند.

بازسازی ارتباط با گذشته وجودی

استاد فرزانه تأکید دارند که بازسازی ارتباط با ذرات وجودی گذشته، از طریق ابزارهای معنوی و روان‌شناختی، ممکن است. این فرآیند، مشابه دستگاه‌هایی است که ارتباطات قطع‌شده را دوباره برقرار می‌کنند، مانند احیای بیمار در بخش مراقبت‌های ویژه.

از منظر روان‌شناسی شناختی، این فرآیند با بازیابی حافظه ضمنی و تقویت خودآگاهی هم‌خوانی دارد. استاد، این بازسازی را به تلاش برای روشن کردن چراغی در تاریکی وجود تشبیه می‌کنند، جایی که انسان با استحضار ذرات خویش، به انسجام روانی دست می‌یابد.

درنگ: بازسازی ارتباط با گذشته وجودی، چونان پل زدن بر فراز شکاف‌های زمان است که روان انسان را به خویشتن خویش پیوند می‌دهد.

این اصل، با روایات مربوط به تأثیر دعا و ذکر در تقویت ارتباط معنوی هم‌سوست، گویی هر ذکر، کلیدی است برای گشودن قفل‌های پنهان وجود.

چالش‌های روان‌شناختی در سفر وجودی

سفر معنوی، به‌ویژه برای سالک، با چالش‌هایی همراه است که ممکن است به ناتوانی در بازگشت به حالت عادی منجر شود. استاد فرزانه، این چالش را به غرق شدن در آب تشبیه می‌کنند، جایی که سالک، در صورت نداشتن آمادگی، ممکن است در امواج وجود گرفتار آید.

از منظر روان‌شناسی عرفانی، این چالش‌ها به خطرات ناشی از عدم تعادل روانی در سفرهای معنوی اشاره دارند. سالک، برای پیمودن این مسیر، نیازمند آمادگی روانی و معنوی است تا از گسست وجودی در امان بماند.

روایات نیز بر این نکته تأکید دارند که سلوک معنوی، بدون پشتوانه معرفتی و توازن روانی، ممکن است به گمراهی منجر شود. استاد، این فرآیند را به تلاش برای صعود به قله‌ای بلند تشبیه می‌کنند که بدون تجهیزات لازم، خطر سقوط را در پی دارد.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست این نوشتار، به کاوش در روان‌شناسی محیطی و تحول وجودی پرداخت. مفاهیمی چون تبدل وجودات، تأثیر موجودات پیشین، ارتباط با موجودات غیرمرئی، بازسازی پیوندهای وجودی و چالش‌های سفر معنوی، همگی در چارچوبی علمی و قرآنی تحلیل شدند. این مفاهیم، نه‌تنها به فهم عمیق‌تر روان انسان کمک می‌کنند، بلکه راهنمایی برای تقویت انسجام روانی و معنوی در برابر چالش‌های وجودی ارائه می‌دهند.

بخش دوم: روان‌شناسی دین و معرفت

باب ولایت و اسرار روان‌شناختی

باب ولایت، به‌عنوان حوزه‌ای معنوی، در بردارنده اسرار، بلایا و دردهایی است که تنها اولیای الهی به آن دسترسی دارند. استاد فرزانه، این باب را به گنجینه‌ای پنهان تشبیه می‌کنند که کلید آن، تنها در دستان اولیاست.

از منظر روان‌شناسی عرفانی، اسرار ولایت به تقویت حس انسجام و کاهش اضطراب وجودی یاری می‌رساند. این اسرار، چونان نوری در تاریکی، روان انسان را به‌سوی حقیقت هدایت می‌کنند.

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

خداوند فقط می‌خواهد پلیدی را از شما اهل‌بیت دور کند و شما را کاملاً پاکیزه گرداند (احزاب: ۳۳).

این آیه، بر نقش اولیای الهی در هدایت روان انسان به‌سوی پاکی و معرفت تأکید دارد.

رزق معنوی و دسترسی به معرفت

معرفت دینی، به‌تعبیر استاد فرزانه، گنجی است که به رزق الهی وابسته است و با ابزارهای صرف و نحو یا علوم ظاهری به دست نمی‌آید. این معرفت، چونان آبی زلال است که تنها به تشنگان حقیقت می‌رسد.

از منظر روان‌شناسی مثبت‌گرا، دسترسی به معرفت معنوی به رشد روانی و تقویت حس هدفمندی کمک می‌کند. این فرآیند، با دعا و ذکر تقویت می‌شود، گویی هر ذکر، گامی است به‌سوی گشایش درهای معرفت.

درنگ: معرفت دینی، چونان گنجی است که در زیر پای جویندگان حقیقت نهان است، اما تنها با رزق الهی آشکار می‌گردد.

عبودیت و ربوبیت در روان‌شناسی دینی

استاد فرزانه، عبودیت را کنه ربوبیت می‌دانند، به این معنا که غایت بندگی، شناخت حقیقت الهی و رسیدن به مقام ربوبیت است. این تحول، از خودمحوری به خدامحوری، سفری است که روان انسان را به‌سوی کمال هدایت می‌کند.

از منظر روان‌شناسی وجودی، این مفهوم با جست‌وجوی معنا و هدف در زندگی هم‌خوانی دارد. عبودیت، به‌عنوان یک فرآیند روان‌شناختی، انسان را از قید تعینات خلقی رها می‌سازد و به لقای الهی رهنمون می‌شود.

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ

و جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم (ذاریات: ۵۱).

این آیه، بر هدف آفرینش انسان به‌عنوان عبادت و شناخت الهی تأکید دارد.

لقای الهی و روان‌شناسی توحید

غایت بندگی، به‌تعبیر استاد فرزانه، رسیدن به لقای الهی و تحقق «لَيْسَ إِلَّا هُوَ» است، جایی که سالک در حقیقت الهی محو می‌شود. این تجربه، چونان رسیدن به ساحل آرامش پس از سفری پرتلاطم در دریای وجود است.

از منظر روان‌شناسی عرفانی، لقای الهی به کاهش اضطراب وجودی و تقویت حس انسجام کمک می‌کند. این فرآیند، با محو شدن در حقیقت الهی، روان انسان را به آرامش ابدی می‌رساند.

مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا

هر که به لقای پروردگارش امیدوار است، باید کاری شایسته انجام دهد (کهف: ۱۱۰).

رجزخوانی و خودآگاهی معنوی

رجزخوانی اولیا، به‌ویژه در قالب عباراتی چون «أَنَا أَقَلُّ الْأَقَلِّينَ»، نشان‌دهنده خودآگاهی معنوی و تواضع در برابر حقیقت الهی است. این رفتار، به‌تعبیر استاد فرزانه، چونان آوای قناری‌هایی است که با چند دهان، نغمه توحید می‌سرایند.

از منظر روان‌شناختی، این رجزخوانی به تنظیم هیجانات و تقویت حس تواضع کمک می‌کند. گویی هر رجز، آینه‌ای است که حقیقت وجود انسان را در برابر عظمت الهی بازمی‌تاباند.

درنگ: رجزخوانی اولیا، چونان نغمه‌ای است که روان انسان را از خودبزرگ‌بینی به تواضع و توحید رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به کاوش در روان‌شناسی دین و معرفت پرداخت و مفاهیمی چون باب ولایت، رزق معنوی، عبودیت، لقای الهی و رجزخوانی اولیا را در چارچوبی علمی و قرآنی تحلیل کرد. این مفاهیم، راهنمایی برای فهم عمیق‌تر رابطه انسان با حقیقت الهی و تقویت انسجام روانی در مسیر سلوک معنوی ارائه می‌دهند.

بخش سوم: روان‌شناسی بالینی و قرآن‌طب

شفابخشی قرآن کریم در مشکلات روان‌شناختی

استاد فرزانه، قرآن کریم را به‌عنوان طبیبی بی‌بدیل معرفی می‌کنند که قادر است مشکلات روان‌شناختی، اقتصادی، اجتماعی و معنوی را درمان کند. این شفابخشی، چونان نسیمی است که غبار اضطراب را از روان انسان می‌زداید.

از منظر روان‌شناسی مثبت‌گرا، آیات قرآن کریم با تقویت حس معنویت و تاب‌آوری، به کاهش اضطراب و افسردگی کمک می‌کنند. این فرآیند، در روایات نیز به‌عنوان شفای مؤمنان مورد تأکید قرار گرفته است.

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ

و از قرآن آنچه را که شفا و رحمت برای مؤمنان است فرو می‌فرستیم (إسراء: ۸۲).

ده آیه سوره شمس و کاربردهای روان‌شناختی

آیات ابتدایی سوره شمس (۱ تا ۱۰)، به‌تعبیر استاد فرزانه، قوانینی کلی برای رفع مشکلات روانی مانند ضعف اعصاب، احساس غربت و بدهکاری ارائه می‌دهند. این آیات، چونان چراغ‌هایی در مسیر تاریک روان، راه را برای جویندگان حقیقت روشن می‌کنند.

از منظر روان‌شناسی، این آیات با تأکید بر نظم خلقت و تعادل روان، به کاهش اضطراب و تقویت خودآگاهی یاری می‌رسانند. گویی هر آیه، کلیدی است برای گشودن درهای بسته روان.

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا

قسم به خورشید و روشنایی‌اش * و به ماه هنگامی که آن را دنبال می‌کند (شمس: ۱-۲).

این آیات، با اشاره به نظم خلقت، به انسان یادآور می‌شوند که روان او نیز بخشی از این نظم الهی است.

نقش علم دینی در شفابخشی

استاد فرزانه تأکید دارند که علم دینی باید به‌عنوان مرکزی شفابخش، با استفاده از آیات قرآن کریم، به حل مشکلات بشری بپردازد. این نقش، چونان بیمارستانی معنوی است که در آن، قرآن کریم به‌عنوان دارو و طبیب عمل می‌کند.

از منظر روان‌شناسی اجتماعی، نهادهای دینی با تقویت حس انسجام اجتماعی و معنوی، به سلامت روان جامعه کمک می‌کنند. علم دینی، با استخراج قوانین روان‌شناختی از قرآن کریم، می‌تواند به‌عنوان نیرویی تحول‌آفرین عمل کند.

قدرت معنوی و علم دینی

علم دینی، به‌تعبیر استاد فرزانه، باید از قدرتی معنوی و علمی برخوردار باشد تا در برابر چالش‌های جهانی پاسخگو باشد. این قدرت، چونان بالی است که عالمان دینی را به فراز آسمان معرفت برمی‌کشد.

از منظر روان‌شناسی سازمانی، این قدرت به تقویت خودکارآمدی و تاب‌آوری اجتماعی کمک می‌کند. علم دینی، با تکیه بر قرآن کریم، می‌تواند به‌عنوان نیرویی پیشرو در حل مشکلات بشری عمل کند.

درنگ: علم دینی، چونان مشعلی است که با نور قرآن کریم، تاریکی‌های روان و جامعه را روشن می‌سازد.

تحدی قرآن کریم و روان‌شناسی قدرت

تحدی قرآن کریم، به‌عنوان چالشی الهی، بر ناتوانی انسان و جن در تولید مشابه آن تأکید دارد. این تحدی، چونان آینه‌ای است که عظمت الهی را در برابر محدودیت‌های بشری قرار می‌دهد.

از منظر روان‌شناسی انگیزشی، این چالش به تحریک رفتار و تقویت حس رقابت معنوی کمک می‌کند. گویی قرآن کریم، انسان را به‌سوی تعالی و شناخت حقیقت فرا می‌خواند.

قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ

بگو اگر انس و جن گرد آیند تا مانند این قرآن بیاورند، نمی‌توانند مانند آن را بیاورند (إسراء: ۸۸).

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به بررسی روان‌شناسی بالینی و قرآن‌طب پرداخت و نقش شفابخش قرآن کریم، آیات سوره شمس، علم دینی و تحدی قرآن کریم را در چارچوبی علمی تحلیل کرد. این مفاهیم، راهنمایی برای استفاده از قرآن کریم به‌عنوان ابزاری درمانی و تحول‌آفرین در برابر چالش‌های روانی و اجتماعی ارائه می‌دهند.

بخش چهارم: روان‌شناسی ژنتیک و چالش‌های اخلاقی

تمایز بیماری و بدی در روان‌شناسی ژنتیک

استاد فرزانه بر لزوم تمایز میان بیماری و بدی تأکید دارند، به‌ویژه در مسائلی چون گرایش‌های هم‌جنس‌گرایانه. این تمایز، چونان خطی است که مرز میان طبیعت و اخلاق را روشن می‌سازد.

از منظر روان‌شناسی ژنتیک، گرایش‌های انسانی به جنسیت، تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی شکل می‌گیرند. استاد تأکید دارند که انسان‌ها به‌ندرت صددرصد مرد یا زن هستند و صفات جنسیتی در طیفی نسبی قرار دارند.

درنگ: انسان، چونان آمیزه‌ای از صفات گوناگون است که در طیفی نسبی از مردانگی و زنانگی جای می‌گیرد.

نسبیت در صفات انسانی

استاد فرزانه، صفات انسانی مانند عقل و جنون را نیز نسبی می‌دانند، گویی هر انسان، ترکیبی از عقل و جنون است که در نسبت‌های متفاوت بروز می‌یابد. این نسبیت، چونان رقصی ظریف میان اضداد است که روان انسان را شکل می‌دهد.

از منظر روان‌شناسی، این دیدگاه با نظریه‌های طیفی شخصیت هم‌خوانی دارد که بر وجود درجات مختلف صفات در انسان تأکید دارند. استاد، این نسبیت را به تأثیر ژن‌های اجدادی تشبیه می‌کنند که در روان انسان استکاک و استهلاک ایجاد می‌کنند.

گرایش‌های ژنتیکی و چالش‌های اخلاقی

استاد فرزانه، گرایش‌های هم‌جنس‌گرایانه را به‌عنوان پدیده‌ای ژنتیکی و نه لزوماً اخلاقی تحلیل می‌کنند. این گرایش‌ها، چونان جریانی طبیعی در روان انسان، نیازمند فهم و بررسی علمی هستند.

از منظر روان‌شناسی، این دیدگاه به اهمیت پذیرش تفاوت‌های طبیعی در انسان‌ها اشاره دارد. استاد تأکید دارند که قضاوت‌های اخلاقی، بدون فهم علمی، ممکن است به سوءتفاهم منجر شود.

درنگ: گرایش‌های انسانی، چونان شاخه‌های درختی هستند که از ریشه‌های ژنتیکی و محیطی تغذیه می‌کنند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به بررسی روان‌شناسی ژنتیک و چالش‌های اخلاقی پرداخت و مفاهیمی چون تمایز بیماری و بدی، نسبیت صفات انسانی و گرایش‌های ژنتیکی را تحلیل کرد. این مفاهیم، راهنمایی برای فهم علمی و اخلاقی تفاوت‌های انسانی ارائه می‌دهند.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، کوشید تا روان‌شناسی راستین دینی را در چارچوبی علمی و آکادمیک بازنمایی کند. از تحول وجودی و روان‌شناسی محیطی تا دین و معرفت، قرآن‌طب و روان‌شناسی ژنتیک، هر بخش به‌گونه‌ای طراحی شد که مفاهیم عمیق دینی و روان‌شناختی را با زبانی فاخر و استوار به مخاطب عرضه کند. قرآن کریم، به‌عنوان محور این پژوهش، نه‌تنها کتاب هدایت، بلکه طبیبی شفابخش معرفی شد که قادر است چالش‌های روانی و اجتماعی بشر را درمان کند. امید است این اثر، گامی باشد در مسیر فهم عمیق‌تر رابطه انسان با حقیقت الهی و تقویت انسجام روانی و معنوی او.

با نظارت صادق خادمی