متن درس
html
روانشناسی راستین: تحلیل علمی و آکادمیک رشد انسانی در بستر تعاملات خلقی، اجتماعی و معنوی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 150)
مقدمه
روانشناسی راستین، بهعنوان شاخهای از دانش روانشناسی که با نگاهی کلنگر به تعاملات پیچیده میان فرد، جامعه و معنویت میپردازد، درصدد است تا با بهرهگیری از چارچوبهای نظری روانشناسی رشد، عرفان اسلامی و آیات نورانی قرآن کریم، به تبیین علمی و آکادمیک فرایندهای رشد انسانی در ابعاد خلقی، اجتماعی و معنوی بپردازد.
بخش یکم: جهانشناسی رشد و پویایی هستی
جهان در مسیر ترفيع
در نظام هستی، هیچ پدیدهای به سوی تنزل یا افول رهسپار نیست، بلکه همه چیز در مسیر ترفيع و کمال گام برمیدارد. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا از سیب سخن میگویند که از شکوفهای ظریف به میوهای کامل بدل میشود و حتی در فرآیند گندیدگی، به مرحلهای جدید از تحول طبیعی خود وارد میگردد. این نگاه، که هر پدیدهای در حال حرکت به سوی کمال خویش است، با نظریههای تکاملی روانشناسی رشد، مانند نظریه تحول زیستی-روانی-اجتماعی انگل، همراستاست. این دیدگاه، ذهنیت ایستا نسبت به افول را به چالش کشیده و بر پویایی وجودی تأکید دارد. گویی هر جزء از هستی، چون کاروانی در سفری بیپایان، به سوی مقصدی متعالی در حرکت است.
نسبیت مجرد و ماده
مفهوم مجرد بودن، تنها به جدایی از ماده محدود نمیشود، بلکه شامل رهایی از ثقل، زمان، مکان و آثار خاص ماده نیز میگردد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بسیاری از پدیدههایی که مجرد پنداشته میشوند، در واقع آمیخته با مادهاند. برای مثال، انرژی در حالت آزاد آثار خاصی دارد، اما هنگامی که در قالب درخت متجلی میشود، به آثار دیگری بدل میگردد. این نسبیت میان مجرد و ماده، درک ما از هستی را پیچیدهتر میسازد. این دیدگاه با فلسفه اسلامی، بهویژه آرای ملاصدرا در باب وحدت وجود، همخوانی دارد که ماده و مجرد را دو وجه از یک حقیقت وجودی میداند.
جمعبندی بخش یکم
جهانشناسی رشد، با تأکید بر حرکت همهجانبه هستی به سوی کمال، چارچوبی نوین برای فهم پویاییهای وجودی ارائه میدهد. این بخش، با بهرهگیری از تمثیلات طبیعی و پیوند با نظریههای روانشناسی رشد، نشان داد که هیچ پدیدهای در عالم ایستا نیست و حتی آنچه به نظر افول میآید، در حقیقت گامی به سوی مرتبهای دیگر از کمال است.
بخش دوم: روانشناسی تکاملی و استعدادهای نهفته انسانی
ظرفیتهای ناشناخته حواس انسانی
انسان، گوهری گرانبها در میان موجودات، دارای ظرفیتهای ناشناختهای در حواس خویش است که هنوز بهطور کامل شکوفا نشدهاند. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به تواناییهای بالقوه چشم، گوش و حس لامسه، تأکید دارند که این حواس، اگر صیقل یابند، میتوانند به درک فراحسی و معنوی منجر شوند. گویی حواس انسان، چون پنجرههایی به سوی عالم معنا، آماده گشوده شدناند، اما نیازمند تمرین و پرورشاند. این ایده با نظریه نوروپلاستیسیتی در روانشناسی شناختی همسوست که بر قابلیت مغز برای توسعه ظرفیتهای حسی تأکید دارد.
استعداد مشترک برای دریافت معرفت الهی
استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، لَا تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ (ملک: 3)، تأکید دارند که همه انسانها، مانند پیامبران، دارای استعدادهای بالقوه برای شکوفایی معنوی و دریافت معرفت الهیاند. این آیه، که به معنای «در آفرینش خدای رحمان هیچ تفاوتی نیست» است، نشاندهنده برابری ذاتی انسانها در ظرفیتهای معنوی است. اما این استعداد، چون گوهری در دل سنگ، نیازمند صیقل و تلاش است تا به فعلیت برسد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین ظرفیتهای ناشناخته انسانی و استعداد مشترک برای دریافت معرفت الهی، نشان داد که انسان، چون معدنی سرشار از گوهرهای معنوی، میتواند با پرورش حواس و استعدادهای خویش، به مراتب والای وجودی دست یابد. این دیدگاه، پلی میان روانشناسی تکاملی و عرفان اسلامی ایجاد میکند.
بخش سوم: روشها و موانع رشد معنوی
روشهای مجرد شدن
فرآیند مجرد شدن، که به معنای رهایی از قیود مادی و نفسانی است، نسبی بوده و از طریق روشهایی چون ریاضت، عبادت، ایثار، تفکر و تحقیق امکانپذیر است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این فرآیند در کودکی، به دلیل لطافت روحی، آسانتر است، اما در بزرگسالی نیازمند زحمت و تلاش بیشتری است. گویی روح انسان در کودکی، چون نهالی نرم و انعطافپذیر، آماده پذیرش معرفت است، اما در بزرگسالی، چون درختی تنومند، نیازمند هرس و مراقبت است.
موانع رشد معنوی: حظوظ نفسانی
حظوظ نفسانی، ریا، خودخواهی و شراکت در نفس، چون قارچهایی سمی، مانع شکوفایی استعدادهای معنویاند. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، این موانع را به قارچهایی تشبیه میکنند که هرگاه یکی نابود شود، دیگری سر برمیآورد. این موانع، گویی حجابهاییاند که نور معرفت را از قلب انسان بازمیدارند.
سبکبالی و رهایی از ثقل
برای شکوفایی استعدادهای معنوی، انسان باید از ثقل ماده، خودخواهی و ریا رها شود تا حسهای جدیدی در او متولد گردد. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا، این فرآیند را به سبکبالی پرندهای تشبیه میکنند که با رهایی از بارهای سنگین، به سوی آسمان معرفت پرواز میکند. این رهایی، به انسان امکان میدهد تا چیزهایی را حس کند که پیشتر از آن غافل بود.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی روشهای مجرد شدن و موانع رشد معنوی، نشان داد که مسیر کمال، مسیری پرچالش اما دستیافتنی است. با رهایی از حظوظ نفسانی و بهرهگیری از روشهای عرفانی، انسان میتواند به مراتب والای معنوی دست یابد.
بخش چهارم: روانشناسی احکام و دانش عام
نقد داروهای روانشناختی
استاد فرزانه قدسسره با نگاهی انتقادی، بسیاری از داروهای روانشناختی را به دلیل ماهیت مخدرگونه و سرکوبکننده روان مورد نقد قرار میدهند. این داروها، به جای تقویت سمع، بصر و قلب، به خاموشی روان منجر میشوند. این دیدگاه با انتقادات روانشناسی انتقادی نسبت به استفاده بیش از حد از داروهای روانگردان همسوست.
دانش عام برای همه
دانش، از علوم انسانی تا تجربی، برای همه انسانها، اعم از مؤمن و کافر، از مهد تا لحد قابل دسترسی است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به روایت «اطلبوا العلم ولو بالصین» (دانش را بجویید، حتی اگر در چین باشد)، تأکید دارند که حتی علوم حرام، مانند سحر و جادو، از منظر یادگیری مشکلی ندارند، اما عمل به آنها ممنوع است.
ضرورت آگاهی برای فقه
عالمان دینی برای صدور فتوا در موضوعاتی مانند موسیقی و رقص، باید با موضوع آشنا باشند. ناآگاهی از موضوع، فتوا را غیرعلمی میکند. این اصل با روششناسی فقهی و ضرورت شناخت موضوع حکم همراستاست.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با نقد داروهای روانشناختی و تأکید بر دسترسی همگانی به دانش، نشان داد که روانشناسی راستین، دانش را ابزاری برای رشد انسانی میداند، اما این دانش باید در چارچوب اخلاق و دین به کار گرفته شود.
بخش پنجم: روانشناسی اخلاقی دینی و فراروانشناسی
نقد گداپروری در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ (صف: 11)، تأکید دارند که علم بدون ایثار و انفاق، ارزشی ندارد. عالمی که حاضر به فداکاری در راه دین نیست، از منظر اخلاقی و معنوی ناقص است. این اصل با نظریههای اخلاقی دینی، مانند نظریه فضیلت در اخلاق اسلامی، همراستاست.
ترجمه آیه: «به خدا و پیامبرش ایمان میآورید و در راه خدا با اموال و جانهایتان جهاد میکنید.»
فراروانشناسی و غفلت از معنویت
غرق شدن در امور مادی، مانع توجه به حقایق معنوی و رشد به سوی کمال است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه شریفه إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (قدر: 1)، تأکید دارند که غفلت از معنویت، رشد را محدود میکند.
ترجمه آیه: «ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم.»
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر ضرورت ایثار در علم دینی و نقد غفلت از معنویت، نشان داد که رشد انسانی، نیازمند پیوند عمیق با ارزشهای اخلاقی و معنوی است.
بخش ششم: خودسازی و سبقه خلقی در عرفان
خودسازی و خطبه همام
خودسازی در عرفان، ابتدا نیازمند سبقه خلقی، یعنی تقویت صفات نیک، است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به خطبه همام در نهجالبلاغه، تأکید دارند که این خطبه، با تمرکز بر صفات متقین، میتواند برای سالک سنگین و چالشبرانگیز باشد. گویی این خطبه، آینهای است که سالک را با چالشها و چالاکیهای وجودیاش روبهرو میسازد.
چالشها و چالاکیها
استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی از آجر و ریگ، تفاوت میان چالاکی (فعالیت و پویایی نفسانی) و چالش (موانع نفسانی) را تبیین میکنند. سالکی که چالشهایش را نشناسد، در مسیر سلوک با شکست مواجه میشود. این دیدگاه با نظریههای عرفانی اسلامی، مانند نظریه سلوک ابنعربی، همراستاست.
سبقه حقی و تفاوت آن با سبقه خلقی
سبقه حقی، که در روایت «ما الحقیقه» مطرح است، به معرفت الهی و خروج از حد ابطال و تشبیه اشاره دارد. این سبقه، پس از سبقه خلقی محقق میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که سبقه حقی، مرحلهای پیشرفتهتر از سبقه خلقی است که نیازمند رهایی از موانع نفسانی است. این دیدگاه با مراحل سلوک در عرفان اسلامی، مانند فنا و بقا، همخوانی دارد.
نقش کودکی در کاهش چالشهای سلوک
چالشهای نفسانی در کودکی، به دلیل لطافت روحی، راحتتر قابل جبران هستند، اما در بزرگسالی دشوارتر میشوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که پیامبران، سیر معنوی خود را از کودکی آغاز کردهاند، گویی آب خوردن آنها نیز به صلاة بدل میشد. این اصل با نظریههای روانشناسی رشد، مانند نظریه دلبستگی بولبی، همسوست که بر تأثیر محیط اولیه در شکلگیری شخصیت تأکید دارد.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با تبیین سبقه خلقی و حقی و نقش کودکی در سلوک، نشان داد که عرفان، بیش از علم، نیازمند شناخت و رفع چالشهای نفسانی است. خطبه همام، بهعنوان راهنمایی برای سالکان، مسیر دشوار اما ارزشمند سلوک را روشن میسازد.
بخش هفتم: روانشناسی محیطی و اهمیت شب
شب، ظرف قدر
استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه شریفه إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (قدر: 1)، تأکید دارند که شب، بهعنوان ظرف نزول قرآن کریم، دارای عظمتی بینظیر است. شب، گویی اقیانوسی ژرف است که گوهر قدر در آن نهفته است. این دیدگاه با آیات متعدد قرآن کریم، که 92 بار از شب یاد کردهاند، همخوانی دارد.
ترجمه آیه: «ما آن (قرآن) را در شب قدر نازل کردیم.»
شب در برابر روز
استاد فرزانه قدسسره با مقایسه شب و روز، تأکید دارند که شب، برخلاف روز که محل کار و فعالیت مادی است، بستری برای رشد معنوی و تلاوت آیات الهی است. گویی شب، چون معبدی خاموش، انسان را به سوی معرفت و قرب الهی دعوت میکند. این دیدگاه با آیه شریفه تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ (آلعمران: 27) همراستاست.
ترجمه آیه: «شب را در روز وارد میکند.»
ویژگیهای شب در رشد معنوی
شب، زمان تلاوت آیات الهی، سجده و تسبیح است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیات وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ (ذاریات: 18) و قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا (مزمل: 2)، تأکید دارند که ایستادن در شب به رشد معنوی کمک میکند. گویی شب، چون بستری آرام، انسان را به تأمل و قرب الهی دعوت میکند.
ترجمه آیه ذاریات: «و از شب، تسبیحش کن.»
ترجمه آیه مزمل: «شب را جز اندکی بهپا خیز.»
غفلت از شب و تأثیر آن بر رشد
غفلت از شب و تمرکز بر روز، به کندی مشاعر و کاهش رشد معنوی منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بسیاری از انسانها، با غرق شدن در امور مادی روز، از عظمت شب و فرصتهای معنوی آن غافلاند. این دیدگاه با نظریههای روانشناسی شناختی، که بر نقش توجه و تمرکز در رشد معنوی تأکید دارند، همسوست.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با تأکید بر عظمت شب بهعنوان ظرف قدر، نشان داد که روانشناسی محیطی، با توجه به تأثیر محیط و زمان بر رشد انسانی، نقش کلیدی در سلوک معنوی ایفا میکند.
بخش هشتم: روانشناسی تربیتی و حوزههای علمی
ضعف قربت در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره با نقد ضعف قربت در علم دینی، تأکید دارند که انگیزههای مادی، رشد معنوی طلاب را مختل میکند. گویی علم دینی، بدون نیت خالص، چون درختی بیریشه است که ثمری به بار نمیآورد. این انتقاد با نظریههای روانشناسی انگیزشی، مانند نظریه خودتعیینگری، همخوانی دارد که بر ضرورت انگیزههای درونی برای رشد معنوی تأکید دارد.
ضرورت آموزش جامع در حوزه
استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میدهند که طلاب باید در تمامی علوم، اعم از خوب و بد، آموزش ببینند تا موضوعشناسی و ملاکشناسی را فرا گیرند. این دیدگاه، با تأکید بر ضرورت آزمایشگاهی شدن علوم انسانی در حوزه، گامی نوین در روانشناسی تربیتی است.
نقد سیستمهای اقتداری در علم دینی
سیستمهای بالا به پایین در علم دینی، مانع از خلاقیت و تولید علمی میشوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تقابل و گفتوگوی برابر، به خلاقیت و رشد علمی منجر میشود. این انتقاد با نظریههای روانشناسی سازمانی، مانند نظریه رهبری تحولآفرین، همخوانی دارد.
ضرورت تولید علمی در حوزه
طلاب باید دست به قلم شوند و تولید علمی کنند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ترس از نوآوری و محدودیتهای نظام آموزشی، مانع از خلاقیت علمی است. این دیدگاه با نظریههای روانشناسی خلاقیت، مانند نظریه جریان چیکسنتمیهالی، همسوست.
برتری روانشناسی اسلامی بر روانشناسی غربی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که روانشناسی اسلامی، که از وحی سرچشمه میگیرد، بر روانشناسی غربی، که وابسته به منابع محدود بشری است، برتری دارد. این ادعا با رویکردهای روانشناسی بومی همراستاست که بر ضرورت تکیه بر فرهنگ و ارزشهای بومی در تبیین رفتار انسانی تأکید دارند.
مشکلات روانی و رفتاری اهل علم
اهل علم، گاه به دلیل خودمحوری و عدم استماع، از رشد روانی و معنوی بازمیمانند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بخل در انفاق نیز مانع از تحقق فضایل اخلاقی است. این انتقاد با نظریههای روانشناسی اجتماعی، مانند نظریه خودمحوری، همخوانی دارد.
جمعبندی بخش هشتم
این بخش، با نقد ضعفهای موجود در علم دینی و تأکید بر آموزش جامع، نشان داد که روانشناسی تربیتی میتواند با تقویت قربت و گسترش دانش، حوزههای علمی را به سوی تعالی هدایت کند.
نتیجهگیری کلی
روانشناسی راستین، با تکیه بر آیات قرآنی و اصول عرفان اسلامی، چارچوبی جامع برای تحلیل رشد انسانی در ابعاد خلقی، اجتماعی و معنوی ارائه میدهد. این رویکرد، با تأکید بر پویایی هستی، نسبیت ماده و مجرد، و ظرفیتهای ناشناخته انسانی، نشان میدهد که رشد معنوی نیازمند رهایی از موانع نفسانی، تقویت سبقه خلقی و بهرهگیری از شب بهعنوان بستری برای تأمل معنوی است. علم دینی، بهعنوان مرکز پرورش عالمان، باید با اصلاح نظام آموزشی و تقویت خلاقیت و قصد قربت، به رشد عرفانی و علمی طلاب کمک کند. این نوشتار، با ارائه تحلیلی علمی و آکادمیک، بر ضرورت بازسازی ساختارهای آموزشی و تقویت انگیزههای معنوی برای تحقق جامعهای پویا و توانمند تأکید دارد.