در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 162

متن درس

 

روان‌شناسی راستین: تبیین قرآنی و علمی رفتارهای انسانی و اجتماعی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه‌ 162)

مقدمه

روان‌شناسی راستین، به‌عنوان شاخه‌ای از معرفت بشری، در پی تبیین رفتارها و کنش‌های انسانی با بهره‌گیری از تعالیم قرآنی و اصول علمی است. این کتاب، با نگاهی عمیق به درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، تلاش دارد تا مسائل روان‌شناختی، اجتماعی و تربیتی را در چارچوبی دانشگاهی و تخصصی بررسی کند.

بخش اول: روان‌شناسی زن از منظر قرآنی و اجتماعی

تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی بر رفتار انسانی

رفتارهای انسانی، تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و محیطی شکل می‌گیرند. بیماری‌های روانی، عقده‌های درونی، فقر و انحرافاتی نظیر سادیسم، از جمله عواملی هستند که روان آدمی را متأثر می‌سازند. این انحرافات، که گاه ریشه در گذشته‌های دور یا شرایط اجتماعی دارند، به‌سان زخم‌هایی کهنه، روح و روان انسان را می‌آزارد. سادیسم، به‌عنوان انحرافی از طبیعت انسانی، نمونه‌ای از این بیماری‌هاست که در برخی جوامع، حتی به‌صورت قانونمند، رواج یافته است.

درنگ: انحرافات روانی نظیر سادیسم، ریشه در عوامل ژنتیکی و محیطی دارند و نیازمند بررسی علمی و دقیق برای پیشگیری و درمان هستند.

این انحرافات، هرچند گاه با پوشش قانون پنهان شوند، از حقیقت خویش که انحرافی از فطرت انسانی است، جدا نمی‌گردند. همان‌گونه که درختی بیمار، میوه‌ای ناسالم به بار می‌آورد، روان آلوده به این انحرافات نیز رفتارهایی ناسازگار با طبیعت انسانی تولید می‌کند.

انحرافات جنسی و نقش فمینیسم در جوامع معاصر

در برخی جوامع پیشرفته، شاهد گرایش‌هایی غیرطبیعی هستیم که انسان را از مسیر فطرت خویش دور می‌سازد. رفتارهایی نظیر گرایش به حیوانات به جای انسان‌ها، که در منابع متعدد مستند شده‌اند، نتیجه آموزش‌های هدفمند و فعالیت‌های آزمایشگاهی است که رفتارهای غیرطبیعی را ترویج می‌کنند. فمینیسم، با وجود دستاوردهایش در دفاع از حقوق زنان، گاه به مسیرهایی منحرف شده که به فساد اجتماعی و روان‌شناختی انجامیده است. این انحرافات، به‌سان طوفانی که باغی را ویران کند، بنیان‌های اخلاقی و انسانی جوامع را متزلزل ساخته است.

درنگ: فمینیسم، هرچند در دفاع از حقوق زنان گام‌هایی برداشته، گاه به ترویج رفتارهای غیرطبیعی منجر شده که نیازمند بازنگری و اصلاح است.

این گرایش‌ها، که گاه با توجیهات علمی یا اجتماعی ترویج می‌شوند، از فطرت انسانی فاصله گرفته و به‌سان سرابی، انسان را به سوی نابودی اخلاقی سوق می‌دهند. عالمان دینی باید با گفتمانی علمی و پویا، به این چالش‌ها پاسخ دهند و از انزوای فکری پرهیز کنند.

تحلیل آیه زین للناس حب الشهوات

قرآن کریم در آیه‌ای حکیمانه می‌فرماید: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ (آل عمران: 14). این آیه، به‌سان آیینه‌ای که حقیقت را بازتاب می‌دهد، گرایش‌های طبیعی انسان به شهوات، از جمله زنان، فرزندان، ثروت و دارایی‌ها را توصیف می‌کند. این توصیف، نه تأیید این گرایشات، بلکه گزارشی از واقعیت تاریخی و روان‌شناختی جوامع بشری است.

تحلیل: این آیه، به‌عنوان سندی روان‌شناختی، تمایلات فطری انسان را بدون قضاوت دینی بازگو می‌کند. گرایش به شهوات، بخشی از طبیعت انسانی است، اما سوءاستفاده از این تمایلات، مانند سرکوب زنان یا ترویج رفتارهای غیرطبیعی، به دین ارتباطی ندارد. این تمایلات، به‌سان رودی هستند که اگر در مسیر درست هدایت نشوند، به سیلابی ویرانگر بدل می‌گردند.

جایگاه زن و مرد در قرآن کریم

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ (بقره: 187). این آیه، رابطه زن و مرد را به‌سان دو بال پرنده‌ای توصیف می‌کند که تنها با هماهنگی و تعادل، به پرواز درمی‌آیند. استفاده از ضمیر «هُنَّ» (غایب) برای زنان و «أَنْتُمْ» (حاضر) برای مردان، نشان‌دهنده تفاوت‌های ظریف در نقش‌های اجتماعی و روان‌شناختی است.

تحلیل: این تفاوت زبانی، به اولویت زنان در نقش‌های عاطفی و خانوادگی و برجستگی مردان در مسئولیت‌های اجتماعی و اقتصادی اشاره دارد. این ساختار، به‌سان دو نیمه یک سیب، بر تکامل متقابل زن و مرد تأکید دارد و هرگونه برتری‌جویی یا سرکوب را نفی می‌کند.

درنگ: آیه هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ بر تعادل و تکامل متقابل زن و مرد تأکید دارد و هرگونه سرکوب یا تبعیض را نفی می‌کند.

نقد رویکردهای غیرعلمی در علم دینی

علم دینی باید به‌سان چراگاهی باشد که عالمان در آن به کاوش و تحلیل مسائل بنیادین بپردازند. فقدان رویکرد علمی در بررسی موضوعات، به عقب‌ماندگی در پاسخگویی به شبهات معاصر، مانند نظریه‌های علمی یا انحرافات اجتماعی، منجر شده است. علم دینی باید با بهره‌گیری از علوم طبیعی و اجتماعی، به گفتمانی پویا و کارآمد بدل شود.

تحلیل: ضرورت دارد که علم دینی با رویکردی علمی و گفتمانی، به مراوده با دنیای مدرن بپردازد. این امر، مستلزم آموزش عالمان در زمینه‌های فیزیک، شیمی و علوم اجتماعی است تا بتوانند به شبهاتی نظیر نظریه بیگ‌بنگ پاسخ دهند. علم دینی، به‌سان پلی است که معرفت دینی را به دانش بشری پیوند می‌دهد.

جمع‌بندی بخش اول

روان‌شناسی زن از منظر قرآنی و اجتماعی، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های علمی، به بررسی عوامل ژنتیکی و محیطی، انحرافات اجتماعی و نقش‌های متقابل زن و مرد می‌پردازد. این بخش، با تأکید بر تعادل و همکاری، راهکارهایی برای اصلاح انحرافات و تقویت پیوندهای انسانی ارائه می‌دهد.

بخش دوم: روان‌شناسی احکام و اجتماعی زنان

تعادل در نقش‌های اجتماعی زن و مرد

آیه هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ بر ضرورت همکاری و تعادل در نقش‌های اجتماعی تأکید دارد. جامعه‌ای که نقش‌های زنانه و مردانه را به‌درستی تعریف نکند، به‌سان باغی بی‌نگهبان، دچار کاستی و فساد می‌شود. برای مثال، مشاغلی مانند طلافروشی یا زایمان، به دلیل ملاحظات عفت و آسایش اجتماعی، باید به زنان اختصاص یابد.

تحلیل: این تخصیص، نه تبعیض، بلکه تدبیری برای حفظ هنجارهای اخلاقی و کاهش تنش‌های جنسیتی است. همان‌گونه که هر گلی در جای خود زیباست، نقش‌های اجتماعی نیز باید متناسب با طبیعت و نیازهای هر جنس تعریف شوند.

درنگ: تخصیص مشاغل خاص به زنان، به منظور حفظ عفت و آسایش اجتماعی است و به تقویت کارآمدی جامعه کمک می‌کند.

نقد نظام شیفت کاری و تأثیر آن بر روان

نظام شیفت کاری هشت‌ساعته، که ریشه در گذشته دارد، با نیازهای روانی و جسمانی انسان مدرن سازگار نیست. کار سنگین و پیچیده امروزی، نیازمند شیفت‌های کوتاه‌تر، مانند شش ساعت، است تا بهره‌وری و سلامت روان حفظ شود. این نظام، به‌سان زنجیری کهنه، انسان را در تنگنای خستگی و کاستی گرفتار کرده است.

تحلیل: فقه اسلامی باید با در نظر گرفتن روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، احکام متناسب با شرایط روز صادر کند. اجتهاد بدون توجه به این علوم، به‌سان ساختمانی بدون پی، فاقد استحکام و اعتبار است.

همکاری در خانواده و جامعه

مردسالاری در امور خانوادگی و اجتماعی باید جای خود را به همکاری متقابل دهد. مردان و زنان، به‌سان دو بازوی یک پیکر، باید در مسئولیت‌های مشترک مشارکت کنند تا تربیت فرزندان و مدیریت خانواده به‌صورت متعادل انجام شود.

تحلیل: این همکاری، مبتنی بر آیه هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ، به تقویت پیوندهای خانوادگی و کاهش تنش‌های روانی کمک می‌کند. خانواده‌ای که در آن همکاری حاکم است، به‌سان باغی است که هر درختش به دیگری نیرو می‌بخشد.

درنگ: همکاری متقابل زن و مرد در خانواده و جامعه، به تقویت پیوندهای عاطفی و کاهش تنش‌های روانی منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تأکید بر تعادل در نقش‌های اجتماعی و خانوادگی، به نقد نظام‌های ناکارآمد و ارائه راهکارهای قرآنی برای بهبود روابط انسانی پرداخته است. همکاری و تعادل، کلیدهایی برای ساختن جامعه‌ای سالم و پویا هستند.

بخش سوم: روان‌شناسی تربیتی و عافیت

نصایح و تأثیرات روان‌شناختی

قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید: فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (ذاریات: 55). این آیه، به‌سان چراغی راهنما، نشان می‌دهد که نصایح تنها برای افرادی سودمند است که آمادگی روانی برای پذیرش آن دارند. نصیحت بدون توجه به وضعیت روانی مخاطب، به‌سان بذری است که بر سنگ کاشته شود و نتیجه‌ای جز زیان به بار نیاورد.

تحلیل: پیش از نصیحت، باید آمادگی روانی کودک یا جوان بررسی شود. رفتارهایی مانند بی‌قراری، نشان‌دهنده عدم پذیرش است و نصیحت در این حالت، به‌سان آبی است که به جای سیراب کردن، خاک را گل‌آلود می‌کند.

درنگ: نصیحت تنها زمانی سودمند است که مخاطب آمادگی روانی برای پذیرش آن داشته باشد، وگرنه نتیجه معکوس خواهد داشت.

تربیت کودک با محبت و رفاقت

تربیت کودکان، نیازمند محبت و رفاقت است، نه اجبار و خشونت. والدین باید به‌سان دوستانی مهربان، با فرزندان خود همراه شوند و از نصیحت‌های مداوم و سخت‌گیری پرهیز کنند. این رویکرد، به‌سان نسیمی است که گل‌ها را به رقص درمی‌آورد، نه طوفانی که شاخه‌ها را می‌شکند.

تحلیل: محبت و رفاقت، به‌ویژه در دنیای مدرن که کودکان خود را پیشرفته‌تر از والدین می‌دانند، کلید تربیت موفق است. والدین باید با فرزندان خود بازی کنند، بخندند و فضایی شاد ایجاد کنند تا پیوندهای عاطفی تقویت شود.

درنگ: تربیت کودکان با محبت و رفاقت، به تقویت پیوندهای عاطفی و کاهش تنش‌های خانوادگی کمک می‌کند.

روان‌شناسی رشد و نیازهای کودک

کودکان در مراحل مختلف رشد، نیازهای متفاوتی دارند. در شش ماه نخست، خواب و تغذیه (شیر) نیازهای اصلی هستند. با افزایش سن، بازی و تحریک روانی به این نیازها افزوده می‌شود. این مراحل، به‌سان پله‌هایی هستند که کودک را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

تحلیل: تربیت کودک باید با توجه به اقتضائات سنی او انجام شود. تحریک روانی در سنین بالاتر، به‌سان خاک حاصلخیزی است که استعدادهای نهان کودک را شکوفا می‌کند.

درنگ: تربیت کودک باید با توجه به نیازهای سنی او، از خواب و تغذیه تا بازی و تحریک روانی، انجام شود.

تفاوت تربیت ابراهیم و یوسف

حضرت یوسف (ع)، به دلیل تربیت در محیط عافیت، در برابر سختی‌ها تغییر رفتار نشان داد. تربیت کودکان باید با استقامت همراه باشد، نه با عافیت بیش از حد یا نکبت. این استقامت، به‌سان ستونی است که بنای شخصیت کودک را استوار می‌سازد.

تحلیل: تربیت مبتنی بر استقامت، به کودکان کمک می‌کند تا در برابر چالش‌های زندگی مقاوم شوند و از وابستگی به شرایط راحت یا ناسالم دوری کنند.

درنگ: تربیت کودکان باید با استقامت همراه باشد تا آن‌ها را در برابر چالش‌های زندگی مقاوم سازد.

سه فضای تربیتی

تربیت کودکان باید در سه فضای ارایه (مدرسه)، وصول (استخراج استعدادهای نفسانی) و ایصال (عنایت الهی) انجام شود. این سه فضا، به‌سان سه پایه یک tripod، به رشد متعادل کودک کمک می‌کنند.

تحلیل: استخراج استعدادهای نفسانی، نیازمند توجه به روان‌شناسی کودک و ایجاد بستری برای شکوفایی خلاقیت و معنویت است. ایصال الهی نیز به تقویت ارتباط با خدا و ارزش‌های معنوی وابسته است.

درنگ: تربیت کودکان در سه فضای ارایه، وصول و ایصال، به رشد متعادل و شکوفایی استعدادهای آن‌ها کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

روان‌شناسی تربیتی، با تأکید بر محبت، رفاقت و توجه به نیازهای سنی کودکان، راهکارهایی برای پرورش نسلی سالم و پویا ارائه می‌دهد. این بخش، با تکیه بر آیات قرآنی، بر اهمیت تربیت بدون خشونت و اجبار تأکید دارد.

بخش چهارم: روان‌شناسی گفتاری و نظام‌های اجتماعی

چالش‌های گفتمان در علم دینی

علم دینی، به‌سان درختی کهن، نیازمند شاخه‌هایی نو و پویاست. فقدان گفتمان علمی و انزوای عالمان، به‌سان بیماری‌ای است که این درخت را از درون تهی می‌کند. علم دینی باید با برگزاری نشست‌های علمی و تعامل با دانش‌های مدرن، به پاسخگویی به نیازهای روز بپردازد.

تحلیل: انزوای عالمان، مانع از پیشرفت علم دینی و پاسخگویی به شبهات معاصر است. این انزوا، به‌سان دیواری است که نور معرفت را از جامعه دریغ می‌دارد.

درنگ: علم دینی نیازمند گفتمان علمی و تعامل با دانش‌های مدرن است تا بتواند به شبهات معاصر پاسخ دهد.

تحلیل سوره شمس و قسم‌های الهی

قرآن کریم در سوره شمس می‌فرماید: وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا * وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا * وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا * وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا * وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا * وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (شمس: 1-7). این یازده قسم، به‌سان ستون‌هایی استوار، عظمت آفرینش را به نمایش می‌گذارند. «ما» در این آیات، نه به معنای خدا، بلکه به مخلوقاتی اشاره دارد که در خلقت آسمان، زمین و نفس انسانی نقش دارند.

تحلیل: این قسم‌ها، به مخلوقات و عوامل سازنده عالم اشاره دارند و نشان‌دهنده وسعت و دقت آفرینش الهی هستند. این آیات، به‌سان نقشه‌ای دقیق، عظمت نظام هستی را به تصویر می‌کشند.

درنگ: قسم‌های سوره شمس به مخلوقات و عوامل توسعه‌دهنده عالم اشاره دارند و بر عظمت خلقت و نظم کیهانی تأکید می‌کنند.

روان‌شناسی بالینی و رفتارهای گفتاری

رفتارهای گفتاری، مانند حرکات بیش از حد دست در سخنرانی، نشان‌دهنده ضعف در بیان و انتقال مفاهیم است. این رفتارها، به‌سان امواجی آشوبناک، از تمرکز مخاطب می‌کاهند و پیام را مخدوش می‌کنند.

تحلیل: سخنران باید با آرامش و وضوح سخن بگوید تا پیامش به‌سان جویباری زلال، به قلب مخاطب نفوذ کند.

درنگ: حرکات بیش از حد در سخنرانی، نشانه ضعف در بیان است و باید با کلامی روشن و آرام جایگزین شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با بررسی چالش‌های گفتمان در علم دینی و تحلیل آیات قرآنی، بر ضرورت تعامل علمی و پویایی در پاسخگویی به نیازهای روز تأکید دارد. روان‌شناسی گفتاری، به‌عنوان ابزاری برای بهبود ارتباطات انسانی، نقش کلیدی در این مسیر ایفا می‌کند.

بخش پنجم: روان‌شناسی روابط خانوادگی و اجتماعی

ارتباط سالم دختران و پسران

عدم تعریف سیستم ارتباطی سالم برای دختران و پسران در جامعه، منجر به مشکلات روانی و اجتماعی شده است. دختران باید هوشیار و زیرک تربیت شوند تا از آسیب‌های احتمالی در امان بمانند.

تحلیل: آموزش هوشیاری و آگاهی از خطرات، به‌ویژه برای دختران، به کاهش آسیب‌های اجتماعی کمک می‌کند. این امر نیازمند تربیت خانوادگی مبتنی بر محبت و آگاهی است، به‌سان خاکی که بذر را برای رشد آماده می‌کند.

درنگ: تربیت هوشیارانه و آگاهانه دختران، به کاهش آسیب‌های اجتماعی و تقویت سلامت روانی آن‌ها کمک می‌کند.

نقش محبت در روابط خانوادگی

زن باید در محیط خانه با محبت و صمیمیت، نقش عاطفی خود را ایفا کند تا از انحرافات مردان جلوگیری شود. محبت و صفا در خانه، مرد را از گرایش به روابط ناسالم بازمی‌دارد.

تحلیل: روان‌شناسی قرآنی بر اهمیت محبت در استحکام روابط خانوادگی تأکید دارد. این امر به کاهش تنش‌ها و تقویت پیوندهای عاطفی منجر می‌شود، به‌سان نسیمی که باغ را طراوت می‌بخشد.

درنگ: محبت و صمیمیت در روابط خانوادگی، به کاهش انحرافات و تقویت پیوندهای عاطفی کمک می‌کند.

پرهیز از نصیحت بیش از حد

نصیحت بیش از حد و سخت‌گیری والدین، می‌تواند به فرار کودکان از خانه منجر شود. رویکرد محبت‌آمیز و دوستانه، به‌ویژه در تربیت کودکان امروزی، مؤثرتر است.

تحلیل: والدین باید با کودکان خود مانند دوستان رفتار کنند و از روش‌های خشونت‌آمیز پرهیز کنند. این رویکرد به ایجاد فضای شاد و سالم در خانواده کمک می‌کند، به‌سان چشمه‌ای که محیط را سیراب می‌کند.

درنگ: پرهیز از نصیحت بیش از حد و استفاده از رویکرد محبت‌آمیز، به ایجاد فضای شاد و سالم در خانواده کمک می‌کند.

تأثیر بازی و شادی در تربیت

بازی و شادی، به‌ویژه در سنین کودکی، نقش مهمی در رشد روانی و عاطفی دارند. والدین باید با کودکان خود بازی کنند و فضایی شاد ایجاد کنند تا وابستگی عاطفی تقویت شود.

تحلیل: بازی‌های گروهی و فعالیت‌های شاد، به کاهش غرور و تکبر کمک کرده و روابط خانوادگی را تقویت می‌کند، به‌سان آفتابی که گل‌ها را به سوی خود می‌کشاند.

درنگ: بازی و شادی در تربیت کودکان، به تقویت روابط عاطفی و کاهش غرور کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر روابط سالم خانوادگی و اجتماعی، به بررسی نقش محبت، بازی و پرهیز از سخت‌گیری در تربیت پرداخته است. این رویکردها، به‌سان خاکی حاصلخیز، بستر رشد نسلی سالم و پویا را فراهم می‌کنند.

نتیجه‌گیری کلی

روان‌شناسی راستین، با تکیه بر معارف قرآنی و اصول علمی، راهنمایی برای فهم رفتارهای انسانی و اجتماعی ارائه می‌دهد. این کتاب، با بررسی موضوعاتی نظیر روان‌شناسی زنان، تربیت کودکان و گفتمان علمی، به دنبال ایجاد تعادل و هماهنگی در روابط انسانی است. آیات قرآن کریم، به‌سان چراغ‌هایی روشنگر، مسیر را برای اصلاح انحرافات و تقویت پیوندهای اجتماعی هموار می‌سازند. این اثر، با تکیه بر تحلیل‌های قرآنی و علمی، گامی در جهت تبیین روان‌شناسی راستین برمی‌دارد.

با نظارت صادق خادمی