متن درس
روانشناسی راستین و نظام احسن: تحلیلی علمی در باب طبیعت، حیوانات و مسائل اجتماعی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 173)
مقدمه
روانشناسی راستین، بهعنوان رویکردی جامع و حکیمانه به تحلیل رفتارهای انسانی و حیوانی در چارچوب نظام احسن، نظامی توحیدی و متعادل مبتنی بر حکمت الهی، به کاوش در روابط پیچیده میان طبیعت، عاطفه، اخلاق و معنویت میپردازد. این نظام، که چونان آینهای زلال، نظم و تعادل خلقت را بازمیتاباند، در پی آن است که جایگاه هر پدیده را در منظومه هستی روشن سازد. از درندگی ذاتی طبیعت گرفته تا ظرافتهای عاطفی انسان، همه در این نظام جایگاهی موزون دارند.
بخش اول: نظام احسن و وزان طبیعی
مفهوم وزان طبیعی
نظام احسن، چونان منظومهای موزون و متعادل، بر پایه حکمت الهی استوار است که در آن هر پدیده، از جمله درندگی و رابطه آکل و ماکول، بخشی جداییناپذیر از نظم طبیعی به شمار میرود. این نظام، که چونان نسیمی هماهنگ در پهنه خلقت جریان دارد، درندگی را نه بهعنوان نقص، بلکه بهعنوان جزئی ذاتی از طبیعت میشناسد. استاد فرزانه تأکید دارند که این درندگی، اگرچه در نگاه نخست خشن و ناملایم به نظر میرسد، در چارچوب حکمت الهی، موزون و ضروری است.
برای نمونه، رابطه آکل و ماکول، که در آن یک موجود برای بقای خود ناگزیر از تغذیه از موجود دیگر است، در طبیعت امری بدیهی و غیرقابلانکار است. این رابطه، که چونان رقصی هماهنگ میان مرگ و حیات در جریان است، در آیات قرآن کریم نیز تأیید شده است:
﴿سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا﴾ (الجاثية: ۱۳)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، همه را برای شما رام کرد.
این آیه، به تسخیر همه موجودات برای انسان اشاره دارد، اما با تأکید بر عدم اسراف، نظم و تعادل را یادآور میشود:
﴿وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾ (الأعراف: ۳۱)
اسراف نکنید که او اسرافکنندگان را دوست ندارد.
از منظر روانشناسی تطبیقی، این رابطه نشاندهنده چرخهای است که بدون آن، نظام حیات مختل میشود. همانگونه که استهلاک لاستیک در رانندگی، نتیجه طبیعی حرکت است، درندگی نیز نتیجه طبیعی بقای موجودات در طبیعت است.
تمایز میان تصادف و استهلاک طبیعی
استاد فرزانه، با تمثیلی روشن، میان تصادف و استهلاک طبیعی تمایز قائل میشوند. تصادف، که چونان خطایی در موسیقی هماهنگ طبیعت است، نتیجه غفلت و ناهماهنگی با قوانین خلقت است. در مقابل، استهلاک، مانند ساییدگی لاستیک در اثر رانندگی، بخشی ذاتی از نظام طبیعی است که نمیتوان آن را به خطا یا نقص نسبت داد.
این تمایز، در آیات قرآن کریم نیز بازتاب یافته است:
﴿مَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ﴾ (الشورى: ۳۰)
هر مصیبتی که به شما میرسد، به سبب دستاورد خود شماست.
این آیه نشان میدهد که مصیبتها، مانند تصادفات، نتیجه اعمال و غفلتهای انسانی هستند، درحالیکه استهلاک طبیعی، بخشی از نظم خلقت است. از منظر روانشناسی رفتاری، این تمایز بر اهمیت آگاهی و هماهنگی با قوانین طبیعت تأکید دارد. هرچه انسان بیشتر به این قوانین احترام بگذارد، احتمال وقوع تصادفات کاهش مییابد.
جمعبندی بخش اول
نظام احسن، چونان باغی موزون و متعادل، تمامی پدیدههای طبیعی، از جمله درندگی و استهلاک، را در بر میگیرد. این نظام، که بر پایه حکمت الهی استوار است، درندگی را نه بهعنوان نقص، بلکه بهعنوان بخشی از تعادل خلقت میشناسد. تمایز میان تصادف و استهلاک نیز نشان میدهد که خطاها و غفلتهای انسانی، عامل ناهماهنگی با این نظام هستند، درحالیکه استهلاک، جزیی ذاتی از طبیعت است.
بخش دوم: درندگی، عاطفه و اخلاق
درندگی در نظام احسن
استاد فرزانه تأکید دارند که درندگی، بهعنوان بخشی از رابطه آکل و ماکول، ذاتی طبیعت است و حتی معصوم نیز برای بقای خود ناگزیر از آن است. این درندگی، که چونان تیغی دو لبه در نظام خلقت عمل میکند، با حکمت الهی سازگار است و نباید بهعنوان نقص تلقی شود. برای نمونه، ذبح حیوان برای تغذیه، امری طبیعی و ضروری است که در قرآن کریم نیز تأیید شده است:
﴿كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ﴾ (البقرة: ۱۷۲)
از آنچه خداوند روزیتان کرده است، بخورید.
از منظر روانشناسی زیستشناختی، درندگی بخشی از چرخه حیات است که بدون آن، تعادل اکولوژیک مختل میشود. این دیدگاه، درندگی را نه بهعنوان خشونت، بلکه بهعنوان ضرورتی برای حفظ حیات میبیند.
تضاد ظاهری درندگی با عاطفه و اخلاق
اگرچه درندگی در نظام احسن موزون است، اما با عاطفه و اخلاق انسانی، که چونان چشمهای زلال از درون انسان میجوشد، ناسازگار به نظر میرسد. استاد فرزانه اشاره میکنند که عاطفه انسانی، در مواجهه با مرگ یا ذبح، آزرده میشود، اما این آزردگی با حکمت نظام احسن منافاتی ندارد. قرآن کریم انسان را به رعایت جدیت و حکمت دعوت میکند:
﴿وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا﴾ (الإسراء: ۳۷)
و در زمین با تکبر راه مرو.
از منظر روانشناسی عاطفی، این تضاد ظاهری نتیجه تفاوت مراتب وجودی است. عاطفه، بخشی از تجربه انسانی است، اما حکمت الهی، که چونان خورشیدی بر کل هستی میتابد، نظم کلان خلقت را تنظیم میکند. استاد فرزانه تأکید دارند که حتی معصوم نیز ناگزیر از رعایت این نظم است، مانند ذبح حیوان برای تغذیه.
جمعبندی بخش دوم
درندگی، بهعنوان بخشی از نظام احسن، نه تنها نقص نیست، بلکه ضرورتی برای حفظ تعادل خلقت است. با این حال، تضاد ظاهری آن با عاطفه و اخلاق، چالشی روانشناختی را پدید میآورد که با درک حکمت الهی قابلحل است. این تضاد، نشاندهنده تفاوت مراتب وجودی است که در آن عاطفه، تنها بخشی از تجربه انسانی است، نه کل نظام خلقت.
بخش سوم: روانشناسی حیوانات و جدیت طبیعت
جدیت در نظام احسن
نظام احسن، نظامی جدی است که در آن هر موجودی باید با جدیت عمل کند. استاد فرزانه تأکید دارند که عدم جدیت، چه در انسان و چه در حیوان، به پیامدهای طبیعی مانند مرگ یا آسیب منجر میشود. این جدیت، که چونان ستونی استوار نظم خلقت را نگه میدارد، در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته است:
﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ﴾ (المدثر: ۳۸)
هر کس در گرو دستاورد خویش است.
از منظر روانشناسی رفتاری، جدیت در طبیعت به معنای پذیرش مسئولیت در قبال نظام خلقت است. این جدیت، انسان و حیوان را به هماهنگی با قوانین طبیعی ملزم میکند.
روانشناسی حیوانات و اراده
استاد فرزانه، برخلاف تصور سنتی که حیوانات را موجوداتی مکانیکی میداند، تأکید دارند که حیوانات دارای اراده، فکر و تصمیمگیری هستند. رفتار آنها، که چونان رودی در بستر محیط و تربیت جریان دارد، تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار میگیرد. این دیدگاه در قرآن کریم نیز تأیید شده است:
﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ (الحشر: ۱)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، خدا را تسبیح میگویند.
این آیه، به شعور و آگاهی حیوانات اشاره دارد. از منظر روانشناسی تطبیقی، حیوانات دارای رفتارهای ارادی هستند که فراتر از تصور مکانیکی عمل میکند.
تقارب وجودی انسان و حیوان
استاد فرزانه معتقدند که انسان و حیوان، در مراتب وجودی، به هم نزدیکتر از آن هستند که در فلسفه سنتی تصور میشود. تعریف انسان بهعنوان «حیوان ناطق» نیازمند بازنگری است، زیرا این تعریف، تفاوتهای مرتبهای را به تفاوتهای ماهوی تقلیل میدهد. قرآن کریم نیز این تقارب را تأیید میکند:
﴿كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ﴾ (الإسراء: ۸۴)
هر کس بر پایه شاکله خود عمل میکند.
از منظر فلسفه وجود، این تقارب نشاندهنده وحدت وجودی میان انسان و حیوان است که نظریههای سنتی مانند کلیات خمس را به چالش میکشد.
جمعبندی بخش سوم
نظام احسن، نظامی جدی است که در آن هر موجودی، اعم از انسان یا حیوان، مسئول اعمال خود است. حیوانات، برخلاف تصور سنتی، دارای اراده و شعور هستند و رفتارشان تحت تأثیر محیط و تربیت قرار میگیرد. تقارب وجودی انسان و حیوان نیز نشان میدهد که تفاوتهای میان آنها مرتبهای است، نه ماهوی، و این دیدگاه، درک ما از نظام خلقت را عمیقتر میکند.
بخش چهارم: مسائل اجتماعی و روانشناختی
امنیت و تعادل در نظام احسن
امنیت، که چونان سپری استوار در برابر درندگی طبیعی عمل میکند، لازمه تعادل در نظام احسن است. استاد فرزانه تأکید دارند که خداوند ابزارهای دفاعی را، چه بهصورت فطری (مانند کندوی زنبور) و چه اکتسابی (مانند علم انسانی)، در موجودات قرار داده است:
﴿وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ﴾ (الحجر: ۲۰)
و برای شما در آن وسایل زندگی قرار دادیم.
از منظر روانشناسی زیستی، این ابزارهای دفاعی نشاندهنده حکمت الهی در حفظ تعادل طبیعی است.
غفلت و خطا در حیوانات
حیوانات، مانند انسان، دچار غفلت و خطا میشوند که به پیامدهای طبیعی مانند مرگ یا آسیب منجر میشود. استاد فرزانه تأکید دارند که این غفلت، بخشی از پیچیدگی رفتار حیوانات است:
﴿إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ﴾ (التكوير: ۵)
هنگامی که وحوش محشور شوند.
این آیه، به مسئولیت حیوانات در نظام احسن اشاره دارد. از منظر روانشناسی حیوانات، رفتارهای غفلتآمیز حیوانات نشاندهنده اراده و شعور آنهاست.
چالشهای اجتماعی و روانشناختی
استاد فرزانه به مسائل اجتماعی و روانشناختی معاصر، بهویژه در حوزه هویت جنسیتی و روابط انسانی، توجه ویژهای دارند. ایشان تأکید میکنند که بسیاری از مشکلات، مانند همجنسگرایی یا تغییر جنسیت، ریشه در بیماریهای روانی و اجتماعی دارند، نه گناه یا انحراف اخلاقی. این دیدگاه، که چونان چراغی در تاریکی مسائل اجتماعی میدرخشد، بر لزوم درمان و اصلاح بهجای مجازات تأکید دارد.
عالمان دینی، با توجه به شرایط نوپدید اجتماعی، باید با دانش و حکمت به حل این مسائل بپردازند. عدم توجه علم دینی به این چالشها، به مشکلات عمیقتر منجر شده است. استاد فرزانه پیشنهاد میکنند که بهجای سرزنش و مجازات، باید با رویکردی درمانی و روانشناختی به این مسائل نگریست.
جمعبندی بخش چهارم
امنیت و تعادل در نظام احسن، با ابزارهای دفاعی فطری و اکتسابی تضمین میشود. حیوانات، مانند انسان، دچار غفلت و خطا میشوند که نشاندهنده پیچیدگی رفتار آنهاست. مسائل اجتماعی و روانشناختی معاصر نیز نیازمند رویکردی علمی و درمانی است که با حکمت الهی و دانش روانشناختی همخوانی داشته باشد.
نتیجهگیری
روانشناسی راستین، در چارچوب نظام احسن، به ما میآموزد که طبیعت، با تمام پیچیدگیها و تضادهای ظاهریاش، بخشی از نظم حکیمانه الهی است. درندگی، استهلاک، و حتی چالشهای عاطفی و اجتماعی، همه در این نظام جایگاهی موزون دارند. استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی عمیق و حکیمانه، ما را به تأمل در این نظام دعوت میکنند تا با درک عمیقتر خلقت، به هماهنگی با آن دست یابیم. این اثر، با بازنویسی درسگفتارهای ایشان، تلاشی است برای روشن ساختن این مفاهیم برای دانشپژوهان و پژوهشگران، تا با نگاهی علمی و معنوی، به فهم بهتری از رابطه انسان، طبیعت و جامعه دست یابند.