در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 197

متن درس

روان‌شناسی راستین: تحلیل و تبیین علمی و آکادمیک

روان‌شناسی راستین: تحلیل و تبیین علمی و آکادمیک

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 197)

مقدمه

در گستره دانش روان‌شناسی، که چونان دریایی ژرف و پرتلاطم، ابعاد وجودی انسان را کاوش می‌کند، روان‌شناسی راستین به عنوان شاخه‌ای عمیق و چندبعدی ظاهر می‌شود. این حوزه، با نگاهی عقلانی و معنوی، به بررسی ویژگی‌های حاکمان، الگوهای رفتاری، و عوامل مؤثر بر سلامت روانی و جسمانی می‌پردازد. آیت الله نکونام قدس سره، با الهام از اصول عقلانی و نصوص معتبر، این مباحث را به گونه‌ای تبیین می‌نماید که چونان چراغی فروزان، راه پژوهشگران را روشن سازد.

بخش اول: روان‌شناسی سیاسی و مشروعیت قدرت

ویژگی‌های حاکم عقلانی

در عرصه روان‌شناسی سیاسی، حاکم جامعه باید مجهز به خصایصی برجسته چون سیادت، عقل، و توانمندی مدیریتی باشد. سیادت، نه تنها در برتری علمی تجلی می‌یابد، بلکه شامل قدرت استیفای حقوق و ارائه طرح‌های اجرایی است. این ویژگی‌ها، فارغ از گرایش‌های دینی یا مذهبی، در انتخاب حاکم ضروری‌اند، زیرا عقل، که چونان نگینی در تاج حاکمیت می‌درخشد، جامعه را به سوی تعالی رهنمون می‌سازد.

درنگ: حاکم عقلانی باید دارای سیادت، عقل، و مدیریت باشد که این خصایص، پایه‌های استوار مشروعیت را تشکیل می‌دهند.

در تبیین این مطلب، باید گفت که حاکم، همچون دریانوردی ماهر در دریای پرتلاطم سیاست، نیازمند سیستمی اجرایی است که ولایت را اعمال کند. این سیستم، ترکیبی از دانش عمیق، عدالت اخلاقی، و قدرت عملی را می‌طلبد. فقدان هر یک، چونان خللی در کشتی، صلاحیت رهبری را متزلزل می‌سازد. در علم دینی، این شروط به گونه‌ای تأکید شده که بدون آنها، اداره جامعه به بیراهه می‌رود.

شروط اجتهاد و مرجعیت

اجتهاد، عدالت، و مدیریت، سه شرط بنیادین برای مرجعیت و رهبری به شمار می‌روند. مرجع یا رهبر باید طرح و برنامه‌ای مشخص برای اداره جامعه ارائه دهد و از توان اجرایی برخوردار باشد، زیرا علم دینی بدون قدرت اجرایی، چونان درختی بی‌ثمر است.

درنگ: مدیریت، به عنوان شرطی اساسی، شامل استیفای حقوق و اجرای عدالت است و فراتر از دانش نظری، مهارت عملی می‌طلبد.

در تحلیل این شرط‌ها، مدیریت همچون پلی است که دانش را به عمل پیوند می‌زند. مثال‌های تاریخی از رهبری عالمان دینی نشان می‌دهد که ترکیب این ویژگی‌ها، تمکین جهانی را به ارمغان می‌آورد. در علم دینی، تأکید بر این است که بدون طرح اجرایی، رهبری ناکارآمد خواهد بود.

سیادت و خادمیت

سیادت به معنای بلندی اندیشه، بخشندگی، و خدمت‌رسانی است. حاکم باید خادم جامعه باشد، نه بار بر دوش آن، و از تجملات و اسراف پرهیز کند، زیرا سیادت حقیقی، چونان خورشیدی تابان، نور بخشندگی را بر جامعه می‌تاباند.

درنگ: حاکم سیده و خادم، با کم‌هزینه بودن، بار جامعه را کاهش می‌دهد و این ویژگی‌ها با عقلانیت اجتماعی همخوانی دارد.

در بررسی این خصایص، حاکم باید اندیشه‌ای بلند داشته باشد و بخشنده باشد، نه ممسک و گداوار. این امر، در فرهنگ‌های گوناگون، معیار رهبری است و علم دینی بر آن تأکید دارد که خادمیت، پایه مشروعیت است.

مشروعیت عقلانی و نقلی

مشروعیت حاکم از دو منظر عقلانی و نقلی بررسی می‌شود. عقلانی بر پایه سیادت و خادمیت استوار است و نقلی بر استناد به نصوص معتبر دینی یا فرهنگی تکیه دارد، زیرا نصوص، چونان سندهایی جاودان، حاکمیت را تثبیت می‌کنند.

درنگ: چالش در نصوص، تعدد و تعارض آن‌هاست که نیازمند بررسی عقلانی برای اجماع است.

در تبیین، مشروعیت عقلانی صاف و روشن است، در حالی که نقلی با تنوع نصوص روبروست. هر قوم و ملتی به نصی تمسک می‌جوید، اما عقل، معیار نهایی است.

نسبیت و اطلاق در معرفت و قدرت

قدرت و معرفت انسان‌ها نسبی است، اما در مقایسه با دیگران، می‌تواند اضافی مطلق به نظر آید. معصومین دارای علم و قدرت مطلق اضافی نسبت به بشر هستند، زیرا علم ایشان، چونان دریایی بی‌کران، نسبی حقیقی اما مطلق اضافی است.

درنگ: نسبیت معرفت و قدرت به محدودیت‌های ذاتی انسان اشاره دارد، در حالی که معصومین به غیب متصل‌اند.

در منطق، این مفهوم به جزئیت اضافی و کلیت حقیقی تحلیل می‌شود. قدرت معصوم، از سر زور نیست، بلکه از نفوذ کلام و حل مشکلات نشأت می‌گیرد.

اقتدار بدون خشونت

اقتدار حقیقی معصومین از طریق نفوذ کلام و صداقت اعمال می‌شود، نه زور و خشونت. این اقتدار، مبتنی بر نظام‌سازی و حل مشکلات جامعه است، چونان نسیمی که گلستان را طراوت می‌بخشد.

درنگ: اقتدار معصومین پایدار و مبتنی بر عقل و اخلاق است، برخلاف قدرت‌های زورمدار.

در تحلیل، تصورات نادرست از اقتدار معصومین، ریشه در روایات ساختگی دارد. اقتدار ایشان، نظام کارآمد ایجاد می‌کند و اطاعت عمومی را جلب می‌نماید.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با بررسی روان‌شناسی سیاسی، نشان داد که مشروعیت قدرت بر پایه عقلانی و نقلی استوار است. ویژگی‌های حاکم، از سیادت تا مدیریت، پایه‌های جامعه‌ای عادلانه را می‌سازد و اقتدار حقیقی، بدون خشونت، از نفوذ معنوی نشأت می‌گیرد.

بخش دوم: روان‌شناسی فلسفی و ابعاد وجودی

برزخ و قیامت

در روان‌شناسی فلسفی، برزخ و قیامت به عنوان مراحل وجودی انسان بررسی می‌شوند. نفس و قلب، چونان مراکز وجودی، در این مراحل نقش کلیدی دارند.

درنگ: زمان از اقتضائات ناسوتی است و رویت، اسراف، و مدیریت در این ابعاد معنا می‌یابند.

تبیین نشان می‌دهد که اقتضاء وجودی، انسان را به سوی رویت هدایت می‌کند، اما اسراف، مانع تعادل است.

نفس و قلب

نفس و قلب، مراکز اصلی روان انسان‌اند که در فلسفه، با زمان ناسوتی پیوند دارند. این مراکز، چونان قلب تپنده وجود، حیات معنوی را تأمین می‌کنند.

درنگ: نفس قلب، در اقتضائات ناسوتی، به رویت و مدیریت نیاز دارد.

در تحلیل، اسراف در این مراکز، تعادل را برهم می‌زند و روان‌شناسی فلسفی بر تعادل تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، ابعاد فلسفی روان را کاوش کرد و نشان داد که نفس و قلب، در بستر زمان ناسوتی، به مدیریت و پرهیز از اسراف نیازمندند تا به رویت حقیقی دست یابند.

بخش سوم: روان‌شناسی خواب

استراحت و سکنی

در روان‌شناسی خواب، استراحت نه تنها خواب است، بلکه ریلکس شدن و آرامش روحی را شامل می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید: وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ و برای شما در آن وسایل زندگی پدید آوردیم.

درنگ: استراحت برای روح‌های سبک، بدون خواب ممکن است، اما روح‌های سنگین نیاز به خواب عمیق دارند.

تبیین: روح‌های نرم و زنده، با خلسه یا وجد، استراحت می‌کنند، همچون نسیمی که بدون توفان، آرامش می‌آورد.

اضغاث و احلام

بهترین خواب‌ها، اضغاث و احلام‌اند که کمتر از رویای صالحه نیستند. در خواب، انسان بدون خجالت، نفس خود را آشکار می‌سازد.

درنگ: اضغاث و احلام، ابزار چکاپ نفس هستند و در بیداری، دیدن چیزها می‌تواند قوت یا ضعف باشد.

در سن پایین، دیدن در بیداری ارزش دوبرابر دارد، زیرا نفس صاف‌تر است.

خواب قیلوله

خواب قیلوله، پس از ظهر برای کسانی که سه وعده غذا می‌خورند، ضروری است، اما نباید طولانی باشد.

درنگ: خواب یک‌نفس مضر است و باید با تغییر موقعیت و کیفیت همراه باشد.

خواب روز برای کارایی شب لازم است و خواب گرسنه، پریشانی می‌آورد.

حرکت در خواب

عالم هستی در حرکت است و خواب مؤمن عبادت است، زیرا حرکت وجودی ادامه دارد.

درنگ: نوم المؤمن عباده، زیرا خواب نیز حرکت است و مشکلات در خواب حل می‌شود.

خواب، جزء پیغمبری است و مشکل‌گشا، اما وابسته به بیداری مفید است.

جمع‌بندی بخش سوم

روان‌شناسی خواب نشان داد که خواب، ابزاری برای استراحت و حل مشکلات است، اما نیازمند بهداشت و تعادل است تا به عبادت بدل شود.

بخش چهارم: روان‌شناسی تغذیه

تغذیه و سلامت جسم

بعضی غذاها شرك‌آورند و برخی وحدتی. حلال بودن کافی نیست، زیرا در حلال حساب است.

درنگ: غذاها می‌توانند وحدتی یا کثرتی باشند و باید با مربي انتخاب شوند.

تبیین: غذا باید با چشم و گوش خورده شود تا به وجود رود، نه فقط معده.

نگاه به غذا

انظر الی طعامک و شرابک، یعنی غذا را نگاه کن و بخور، زیرا بدون نظارت چشم، به وجود نمی‌رود.

درنگ: غذا باید با حواس خورده شود تا انرژی‌زا باشد.

اولیا خدا با کم خوردن، انرژی زیاد تولید می‌کردند.

بهداشت و تغذیه

بهداشت و تغذیه، ساختار زندگی است و بدون آن، معنویات ممکن نیست.

درنگ: بدن باید از رسوبات پاک شود تا روح زنده گردد.

رسوبات بدن، مانع پرواز روح‌اند و نیاز به تخلیه دارند.

عوامل داخلی و واردات

عوامل داخلی مانند غذا، کدرت یا رغبت ایجاد می‌کنند و باید کنترل شوند.

درنگ: سه وعده غذا خوردن خطرناک است و صبحانه باید سنگین باشد.

جای صبحانه و شام عوض شده و این، اعصاب را خراب می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

روان‌شناسی تغذیه تأکید دارد که غذا، نه تنها جسم، بلکه روح را تغذیه می‌کند و نیازمند کنترل و بهداشت است.

جمع‌بندی کل کتاب

روان‌شناسی راستین، با کاوش در ابعاد سیاسی، فلسفی، خواب، و تغذیه، نشان داد که تعادل عقلانی و معنوی، کلید سلامت وجودی است. این آموزه‌ها، راهی به سوی کمال انسانی می‌گشایند.

با نظارت صادق خادمی

</html