در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

روانشناسی منطقی 201

متن درس

روان‌شناسی راستین: تبیین علمی و آکادمیک مفاهیم معنوی و اجتماعی

روان‌شناسی راستین: تبیین علمی و آکادمیک مفاهیم معنوی و اجتماعی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۰۱)

مقدمه

روان‌شناسی راستین، دانشی است که با بهره‌گیری از معارف الهی و حکمت متعالیه، به کاوش در ابعاد وجودی انسان می‌پردازد و پیوند میان نفس آدمی، مبدأ هستی و جامعه را مورد بررسی قرار می‌دهد. این دانش، با تمرکز بر مفاهیمی چون عشق الهی، انفاق، معرفت خداوند و روان‌شناسی اجتماعی، رفتارهای انسانی را در چارچوبی عقلانی و معنوی تحلیل می‌کند. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای عمیق، تلاش دارد تا با زبانی فاخر و ساختاری علمی، مفاهیم معنوی و اجتماعی را برای پژوهشگران و مخاطبان متخصص در حوزه‌های الهیات، فلسفه و روان‌شناسی تبیین نماید. همانند رودی که از سرچشمه‌های حکمت جوشیده و در مسیر خویش، دشت‌های معرفت را سیراب می‌سازد، این متن به دنبال روشن ساختن راه‌های تعالی نفس و جامعه است.

سرچشمه عشق: روان‌شناسی مثبت‌گرا و انفاق

روان‌شناسی مثبت‌گرا، انفاق را به عنوان عملی ایثارگرانه و مبتنی بر گذشت، پیش از تأثیر بر دیگران، در نفس انفاق‌کننده بررسی می‌کند. این عمل، پیش از آنکه گیرنده از نفع مادی بهره‌مند شود، در روان دهنده احساس سرور و عشق درونی ایجاد می‌کند، همانند نسیمی که پیش از نوازش شاخسارها، در ریشه‌های درخت نفوذ کرده و آن را استوار می‌سازد. انسان‌ها اغلب به خطای گنده‌بینی دچارند و انفاق را صرفاً کمکی به دیگران می‌پندارند، حال آنکه پیش از رسیدن نان به دهان نیازمند، طعم عشق در جان انفاق‌کننده جاری شده است.

انفاق، فرایندی درونی است که روان انسان را به سوی تعالی سوق می‌دهد. این مفهوم، در چارچوب روان‌شناسی متعالی، راهی برای درک معنای غایی زندگی می‌گشاید، همانند نگینی که در دل صدف، پیش از آشکار شدن، زیبایی خویش را می‌پرورد.

انفاق، سرچشمه عشق درونی است و پیش از تأثیر بر دیگران، نفس انسان را سیراب می‌سازد.

جمع‌بندی بخش

در این بخش، انفاق به عنوان عملی که ابتدا روان انفاق‌کننده را متعالی می‌سازد، مورد بررسی قرار گرفت. این فرایند، با ایجاد عشق درونی، انسان را به سوی کمال سوق می‌دهد و راهی برای فهم روان‌شناسی مثبت‌گرا در چارچوب معارف دینی می‌گشاید.

عشق الهی: کاوش در معرفت و قرب

معرفت خداوند، به عنوان سرچشمه عشق و کمالات، در روان‌شناسی دینی جایگاهی والا دارد. عشق این عالم، تنها ذره‌ای از عشق الهی است؛ علم الهی، منشأ علوم عالم؛ و حسن الهی، منبع زیبایی‌های جهان است. هر آنچه انسان داراست، تنها سایه‌ای از کمالات اوست. خداوند، حقیقت و کمال همه چیز را در اختیار دارد، و انسان باید هوس عشق به پروردگار را در دل پروراند، عشقی که متمایز از عشق پروردگار به مخلوقات است.

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ (هر روز او در کاری [مطلب حذف شد] ). این شأن، تجلی دائمی صفات الهی در عالم است، نه حادثه در ذات او. خداوند هر روز لباسی نو بر تن می‌کند، تیپی تازه می‌زند، اما این تغییر، معمول و جاری است، نه حادثه‌ای در ذات. انسان باید با رصد این شئون، خود نیز مرصاد شود، چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾ (همانا پروردگارت در کمینگاه [مطلب حذف شد] ).

عبادت و استعانت از خداوند، نوعی ورزش ربانی است که هم جسم و هم روح را تقویت می‌کند. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ﴾ (تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری [مطلب حذف شد] ). این عبادت، انسان را به بالا و پایین عالم می‌برد، اما با نیت قربی، به ورزش ربانی تبدیل می‌شود.

انسان باید با کنجکاوی معنوی، به دور خداوند پرسه زند، شئون او را کاوش کند و از غفلت دوری گزیند. اولیای الهی، به عنوان مصباح الهدی و سفینة النجاة، هدایتگران به سوی خداوندند. تکرار نام ایشان، بدون توجه به خدا، راهگشا نیست. در دعاهای مأثور، تکرار «یا الله» و «یا ربی» سفارش شده تا نفس انسان تکان بخورد و به سوی معرفت حرکت کند.

شغل اصلی اولیای الهی، خداپرستی است. سایر فعالیت‌ها، مانند خدمت به خلق، در درجه دوم قرار دارد. این خداپرستی، آن‌ها را به مراتب قرب و شهود الهی رسانده است. انسان باید وقتی برای خدا اختصاص دهد، تا حیات، علم و قدرت الهی را بشناسد. معرفت، قرب می‌آورد و قرب، معرفت را افزون می‌کند، همانند آموزش و پرورش که یکدیگر را تقویت می‌کنند.

اگر انسان به خدا معتاد شود، معرکه‌ای از عشق پدید می‌آید، و دیوانه هر دو جهان می‌شود، اما مقام جمع، او را به تعادل می‌رساند. اولیای الهی، با قرار گرفتن خدا در جلدشان، به این مرتبه رسیده‌اند. اعظم مسائل، فهم حیات الهی و چگونگی فعل اوست، نه صرف دانستن اینکه در خدا حادثه نیست.

معرفت خداوند، سرچشمه عشق و کمالات، انسان را به سوی قرب و حیات متعالی سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش

این بخش، عشق الهی را به عنوان نیروی محرکه معرفت و قرب تبیین کرد. انسان با توجه دائم به شئون الهی و خداپرستی به عنوان شغل اصلی، از محدودیت‌های دنیوی فراتر می‌رود و به حیات متعالی دست می‌یابد، همانند ستاره‌ای که در شب تاریک، راه را روشن می‌سازد.

روان‌شناسی خانواده: عشق والدین و مهربانی الهی

در روان‌شناسی خانواده، عشق والدین به فرزندان، عشقی بی‌قید و بی‌عار است. این عشق، حتی در برابر خطاهای فرزند، پایدار می‌ماند، مانند پدری و مادری که برای فرزند گنهکارشان اشک می‌ریزند. این عشق، تمثیلی از مهربانی بی‌پایان الهی است که انسان را در هر حال در بر می‌گیرد. خداوند، مهربان‌تر از هر پدر و مادری است، و نابودی بندگانش محال است، زیرا انسان به ریش پروردگار بسته است.

حتی اگر انسان به جهنم رود، با فریاد «انی احبک یا مولا»، عشق به خدا را ابراز می‌کند. مفهوم «تمام»، از متکلمان عوام است، و روایات بی‌شمار بر این حقیقت گواهی می‌دهند.

عشق والدین، تمثیلی از مهربانی الهی است که بی‌قید و شرط، انسان را در بر می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش

این بخش، عشق والدین را به عنوان نمادی از مهربانی الهی بررسی کرد. این عشق بی‌قید، انسان را حتی در تاریکی‌ها همراهی می‌کند، مانند درختی که ریشه‌هایش در خاک مهر فرو رفته و شاخسارهایش آسمان را می‌شکافد.

روان‌شناسی اجتماعی: نیت‌ها و تمایز انسان‌ها

روان‌شناسی اجتماعی، انسان‌ها را به دو دسته عامه و خواص تقسیم می‌کند. عامه، حتی در بهترین حالت، کمتر به کارهای نیک می‌پردازند، اما خواص، به دنبال بهترین‌ها هستند. علم دینی، علما و دانشمندان را به سوی تعالی و بهترین اعمال دعوت می‌کند، وگرنه جامعه به سوی فلاکت می‌رود.

در علم دینی، نیت تقرب به خدا معتبر است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾ (و به آنان فرمان داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند و دین را برای او خالص [مطلب حذف شد] ). برای خواص، همه اعمال، حتی خوردن و خوابیدن، با نیت قربی به عبادت تبدیل می‌شود.

اولیای الهی، مبدل دارند و پایین‌ترین کارها را با نیت قربی انجام می‌دهند. جامعه به تنوع نیاز دارد، و اگر همه خواص شوند، نظام اجتماعی مختل می‌شود. تفاوت خواص و عامه، در این مبدل است که اعمال را به عبادت تبدیل می‌کند.

تفاوت خواص و عامه در علم دینی، بر پایه نیت قربی و تبدیل اعمال به عبادت استوار است.

جمع‌بندی بخش

این بخش، تمایز میان عامه و خواص را در علم دینی بررسی کرد و بر اهمیت نیت قربی و تبدیل اعمال به عبادت تأکید نمود، مانند چراغی که در تاریکی، مسیر کمال را روشن می‌سازد.

روان‌شناسی اجتماعی: مشروعیت قدرت و مدیریت

در جامعه سالم، مشروعیت قدرت بر دو پایه عقلانی و نقلی استوار است. از منظر عقلانی، حاکمان باید حکیمان و فیلسوفان باشند که با کم‌ترین معونه، بیشترین خدمت را ارائه دهند، همانند «سید القوم خادمهم» که اولیای الهی نمونه آن بودند. اینان، همه امکانات را برای دین خدا مصرف کردند و برای خود چیزی نگه نداشتند.

عالمان دینی، با وجود دسترسی به منابع مالی، آن‌ها را در راه خدا صرف کردند و ارث اندکی برجای گذاشتند. این سیره، نشان‌دهنده تعهد به خدمت و دوری از خودخواهی است، مانند جویباری که همه آب خود را به دشت‌های تشنه می‌بخشد.

حاکمان باید حکیمان با کم‌ترین معونه و بیشترین خدمت باشند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، مشروعیت قدرت را بر پایه حکمت و خدمت بررسی کرد و بر سیره اولیای الهی در زندگی ساده و خدمت‌محور تأکید نمود، مانند ستونی که بنای جامعه را استوار می‌دارد.

روان‌شناسی اجتماعی: فصل انسان و اطلاق‌خواهی

انسان، در ذات خود، به دنبال تصرف مطلق است، اما عقل او را به سازش و اکتفا به محدوده دعوت می‌کند. این اصل مدنیت است که جامعه را سامان می‌دهد. قدرتمندان، اگر به محدودیت باور نکنند، به اطلاق‌خواهی ادامه می‌دهند.

سکولاریسم، با نسبیت در اندیشه و قدرت، دین را کنار می‌گذارد، اما حتی ادیانی چون مسیحیت، در عمل، گاهی به سکولاریسم می‌انجامند، زیرا باور مطلق در عمل به نسبیت تبدیل می‌شود. علم دینی، بر تبیین حق تأکید دارد و معتقد است حق، قابل شناسایی و تبیین است، اما قدرتمندان مانع روشنی آن شده‌اند.

در فقدان قدرت، مسالمت حاکم است، اما در حضور قدرت، استیفای حق جایز است. جنگ ابتدایی در غیبت، اگر قدرت باشد، مجاز است، اما باید با سند محکمه باشد.

حق قابل تبیین است، اما قدرتمندان مانع روشنی آن می‌شوند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، اطلاق‌خواهی انسان و نسبیت سکولار را بررسی کرد و بر لزوم تبیین حق و استیفای آن در حضور قدرت تأکید نمود، مانند مشعلی که در ظلمت، حقیقت را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری کلی

روان‌شناسی راستین، با کاوش در مفاهیمی چون عشق الهی، انفاق، معرفت، خانواده و جامعه، انسان را به سوی تعالی نفس و عدالت اجتماعی هدایت می‌کند. این دانش، با پیوند میان دین و روان، راهی برای فهم عمیق وجود ارائه می‌دهد، مانند رودی که از سرچشمه حکمت الهی جاری شده و به دریای معرفت می‌پیوندد.

با نظارت صادق خادمی