متن درس
روانشناسی اسلامی: کاوشی در ابعاد وجودی انسان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 266)
مقدمه: ورود به جهان روانشناسی اسلامی
در این نوشتار، به بررسی عمیق ابعاد روانشناختی انسان از منظری اسلامی میپردازیم که ریشه در تعالیم الهی و تجربیات معنوی دارد. این کاوش، با تکیه بر اصول توحیدی و معرفتی، انسان را به عنوان موجودی پویا و در حال سیر و سلوک معرفی میکند. روانشناسی اسلامی، نه تنها به جنبههای مادی و جسمانی توجه دارد، بلکه ساحتهای معنوی و غیبی را نیز در بر میگیرد، همچون نهری زلال که از چشمهسار توحید جاری میشود و دشتهای وجود انسانی را سیراب میسازد. این کتاب، با ادغام مباحث نظامی، خواب، تغذیه، احکام، محیطی و معرفت عرفانی، به دنبال ترسیم نقشهای جامع برای دستیابی به کمال روانی و معنوی است.
بخش نخست: روانشناسی نظامی و منفعتطلبی
در این بخش، به بررسی روانشناسی نظامی میپردازیم که بر پایه اصول توحیدی و اخلاقی استوار است. نظامی بودن در اینجا، نه به معنای ساختارهای دنیوی، بلکه به عنوان انضباطی الهی برای سیر وجودی انسان تلقی میشود. منفعتطلبی، همچون سایهای که بر روشنایی توحید میافتد، مانعی برای دستیابی به کمال است.
روانشناسی نظامی، بر پایه اصول الهی، انسان را به سوی انضباطی معنوی هدایت میکند که در آن، هر عمل و فکر، بخشی از یک نظام بزرگتر است. منفعتطلبی، که گاه همچون طوفانی سهمگین، آرامش روح را برهم میزند، باید با صبر و بلا آزموده شود تا انسان به مرتبهای از استواری برسد که همچون کوهی استوار در برابر بادهای نفسانی بایستد.
بلا و صبر در روانشناسی نظامی
بلا، به عنوان آزمونی الهی، روح انسان را صیقل میدهد و صبر، کلید گشایش درهای کمال است. در این دیدگاه، بلا نه punishment، بلکه فرصتی برای رشد است، همچون بارانی که خاک را بارور میسازد.
درنگ: منفعتطلبی، همچون زنجیری که روح را به زمین میبندد، مانع پرواز به سوی کمالات الهی میشود.
جمعبندی بخش نخست
این بخش نشان داد که روانشناسی نظامی، با تأکید بر صبر در برابر بلا و دوری از منفعتطلبی، انسان را به سوی تعادل روانی هدایت میکند. این اصول، پایهای برای بخشهای بعدی فراهم میآورند.
بخش دوم: روانشناسی خواب
خواب، به عنوان دریچهای به جهان غیب، در روانشناسی اسلامی جایگاه ویژهای دارد. این بخش، با بررسی ابعاد بالینی و معنوی خواب، انسان را به سوی درک عمیقتری از استراحت و آرامش روانی سوق میدهد.
روانشناسی بالینی خواب
در روانشناسی بالینی، خواب نه تنها استراحت جسم، بلکه آرامشی برای روح است. عبارت “پس لتسكنوا فيه سكنى بگيريد” به معنای زندگی کردن در آرامش است، نه صرف خواب. در اینجا، استراحت میتواند بدون خواب عمیق حاصل شود، همچون نسیمی ملایم که روح را نوازش میدهد. کسانی که با استراحت سبک آرام میشوند، روحی سبک و زنده دارند، در حالی که دیگران نیاز به خواب سنگین دارند.
اضغاث و احلام، بهترین خوابها هستند و کمتر از رویای صالحه نیستند. انسان در خواب، آنچه را که در بیداری خجالت میکشد بگوید، بیان میکند. این خوابها، فرصتی برای چکاپ نفس فراهم میآورند. دیدن در بیداری، گاه قوت و گاه ضعف است؛ در نوجوانی، بیشتر قوت، و در پیری، اختلال.
خواب قیلوله، پس از ظهر، برای کسانی که سه وعده غذا میخورند، ضروری است. خواب یکنفس مضر است؛ باید با تغییر موقعیت و کیفیت، همچون رودخانهای جاری، پویا باشد. خواب روز، برای بهرهبرداری از شب ضروری است.
بهداشت و نظافت، همچون عروسی پاکیزه، برای دسترسی به غیب لازم است. چرت زدن، نشانه بیماری یا اختلال است. انسان باید همچون مهمانی فانتزی با خود رفتار کند تا سکوی پرتاب به سوی کمالات آماده شود.
عالم هستی در حرکت است؛ خواب نیز بخشی از این حرکت. “لا نوم لنا و لا سنه”، حتی در خواب، حرکت ادامه دارد. خواب مؤمن عبادت است، زیرا در حرکت وجودی است.
درنگ: خواب، جزء پیامبری است؛ مشکلات بسیاری از اولیا در خواب حل میشود.
جمعبندی بخش دوم
روانشناسی خواب نشان داد که خواب، نه تنها استراحت، بلکه ابزاری برای حل مشکلات و دسترسی به غیب است. این بخش، پایهای برای بررسی تغذیه فراهم میکند.
بخش سوم: روانشناسی تغذیه
تغذیه، به عنوان پایه سلامت جسم و روح، در روانشناسی اسلامی بررسی میشود. این بخش، با تأکید بر غذاهای وحدتی و کثرتی، انسان را به سوی تعادل روانی هدایت میکند.
روانشناسی فیزیکی تغذیه
بعضی غذاها شركآورند؛ نه حرام بودن، بلکه ذاتشان. غذاها را باید بر اساس وحدت یا کثرت، رطوبت یا یبوست بررسی کرد. “للحرام عقاب و فى حلالها حساب”، حساب حلالها نیز لازم است.
“انظر الى طعامك و شرابك”، غذا را اول با چشم و گوش بخور، سپس معده. غذا باید به وجود برود، نه فقط معده، همچون مهمانی که به خانه دل وارد میشود.
اولیا با لقمهای کوچک، انرژی کوهی میگیرند، زیرا به وجود میرود. امروزه، غذاها به یقه میروند، نه وجود، به دلیل استرس و شلوغی.
سماق خوب، از ترشیجات سالم است، اما اغلب رنگشده.
بهداشت تغذیه، با کنترل مصرف، سلامت میآورد. بدن سالم، پایه عرفان است؛ بدون آن، نماز و مطالعه بیمعنی است.
رسوبات بدن، همچون باتلاق، مانع پرواز روح میشوند. تخلیه فضولات، ضروری است.
عوامل داخلی، همچون غذاها، واردات روانی ایجاد میکنند. سه وعده غذا، برای برخی حیوانی است.
صبحانه سنگین، شب سبک؛ عوض کردن، استعماری است.
پنیر زیاد، بد است؛ نان آهن خالص است.
تمام عالم، خوراک یکدیگرند؛ غذا را اول با هوش بخور.
میوههای بیپدر مادر، قساوت میآورند؛ مرغ ماشینی نیز.
درنگ: غذا را اول با هوش بخور، سپس معده؛ این راز کمخوری اولیاست.
جمعبندی بخش سوم
روانشناسی تغذیه تأکید کرد که تغذیه، پایه سلامت روانی است. این اصول، به بخش احکام متصل میشوند.
بخش چهارم: روانشناسی احکام و طهارت
طهارت ذاتی مؤمن، در روانشناسی احکام، تأکید دارد. مرگ، نجاست نمیآورد؛ غسل میت، برای احترام است.
نجاست، نسبی است؛ سگ برای خود پاک است.
غسل میت، با سدر و کافور، آمادهسازی برای عالم دیگر است.
درنگ: طهارت، پاکی ذاتی مؤمن است؛ مرگ، کمال وجودی.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، طهارت را به عنوان پایه روانشناختی احکام معرفی کرد.
بخش پنجم: روانشناسی محیطی و تحولات وجودی
تحولات وجودی، در محیط، روان را تحت تأثیر قرار میدهند. استحاله، در فقه، تغییر ماهیت است.
هر موجود، قابل تحول به مرتبه دیگر است.
محیط، همچون شکل هندوانه، بر کیفیت تأثیر دارد.
پتانسیل خلق موجودات جدید، قدرت بشر است.
فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ پس نفوذ کنید، جز با قدرت و اقتدار نفوذ نخواهید کرد.
درنگ: محیط، پویایی خلقت را نشان میدهد.
جمعبندی بخش پنجم
روانشناسی محیطی، تحول را کلید رشد دانست.
بخش ششم: روانشناسی دینی و معرفت عرفانی
شک، شرك، ظلم، موانع کمالاند.
خودشناسی، با دور دل، ضروری است.
علم دینی، باید مدرن شود؛ متون مانند توحید مفضل، منابعاند.
لا تعین، ظرف تحیر فوق کمال است.
دَنَىٰ فَتَدَلَّىٰ * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ پس نزدیک شد و آویزان گردید، تا جایی که فاصلهاش به دو کمان یا کمتر بود.
اشاعه لا تعین، وحدت کامل است.
فصل طینی و نوری، انسان را متمایز میکند.
معرفت، تعینات را رفع میکند.
ترس، ریشه در کودکی دارد؛ صدا، آن را کاهش میدهد.
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا پس خاندان فرعون او را برگرفتند تا برایشان دشمن و مایه اندوه باشد.
تربیت، بدون ترس، مبتنی بر محبت است.
محیط، شخصیت را شکل میدهد.
مشروعیت قدرت، بر اجتهاد، عدالت، مدیریت است.
عقلانیت و نقل، مبنای مشروعیتاند.
نسبیت در معرفت، حقیقی و اضافی است.
ظهور امام زمان، با نفوذ معنوی است.
فصل انسانی، طلب اطلاق است.
مدیریت انگیزهها در غیبت، ضروری است.
درنگ: معرفت عرفانی، به لا تعین منتهی میشود.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، روانشناسی دینی را به عنوان راه کمال معرفی کرد.
نتیجهگیری و جمعبندی کلی
روانشناسی اسلامی، با کاوش ابعاد وجودی، انسان را به کمال هدایت میکند. این علم، تعادل جسم و روح را تأکید دارد و علم دینی را به سوی مدرنیته سوق میدهد.
سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است برای شما رام کرد.
إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.