متن درس
روانشناسی راستین: تبیین حقیقت و استیفای حق در جامعه
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 270)
مقدمه: روانشناسی راستین، پلی میان حقیقت و عمل
روانشناسی اجتماعی، به مثابه شاخهای از دانش بشری، به کاوش در کنشها و نیتهای انسان در بستر جامعه میپردازد. این علم، با نگاهی عمیق به تفاوت میان خواص و عوام، به تبیین جایگاه نیت، عمل و حقیقت در ساختارهای اجتماعی و سیاسی مینشیند. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، در درسگفتارهای خود، با تکیه بر معارف قرآنی و حکمت الهی، روانشناسی راستین را به عنوان رویکردی معرفی میکنند که نه تنها به تحلیل رفتارهای اجتماعی میپردازد، بلکه راهکارهایی برای تحقق جامعهای عادلانه و معنوی ارائه میدهد.
بخش اول: تمایز خواص و عوام در روانشناسی اجتماعی
نقش نیت در اعمال انسانی
روانشناسی اجتماعی راستین، انسانها را به دو گروه کلی تقسیم میکند: خواص و عوام. این تقسیمبندی، نه از سر تبعیض، بلکه از منظر تفاوت در نیت و عمل است. عوام، که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، گاه در گرداب روزمرگی گرفتارند و اعمالشان، حتی در بهترین حالت، ممکن است از نیت خالص فاصله داشته باشد. اما خواص، که چون ستارگان در آسمان جامعه میدرخشند، به دنبال برترینها هستند و نیتشان به سوی قرب الهی سوق مییابد. این تمایز، چونان خطی زرین، مرز میان زندگی عادی و حیات متعالی را ترسیم میکند.
درنگ: خواص، با نیت قرب به سوی خداوند، اعمال خود را به عبادتی متعالی مبدل میسازند، در حالی که عوام، حتی در اعمال نیک، ممکن است از این نیت مت崇ین محروم باشند.
استاد فرزانه در تبیین این مفهوم، به کلام الهی استناد میجویند:
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حَنِيفًا
و فرمان نیافتهاند جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین را برای او خالص گردانیدهاند.
این آیه، چون مشعلی فروزان، بر اهمیت اخلاص در اعمال خواص تأکید دارد. خواص، حتی در امور روزمره چون خوردن و خوابیدن، نیت خود را به سوی خدا سوق میدهند و هر عمل را به عبادتی تبدیل میکنند. این در حالی است که عوام، گاه در دام عادت و غفلت گرفتار میشوند.
ویژگیهای خواص در جامعه
خواص، که شامل علما، حکیمان و اولیای الهی میشوند، نه تنها در نیت، بلکه در عمل نیز از عوام متمایزند. آنان، چون باغبانانی دلسوز، جامعه را به سوی کمال هدایت میکنند. اگر خواص به کارهای عادی و تکراری بسنده کنند، جامعه چون کشتی بیسکان، به سوی فلاکت سوق مییابد. استاد فرزانه با اشاره به کتاب «قواعد و فواید» اثر شهید اول، بر این نکته تأکید میورزند که نیت قرب به خداوند، ویژگی ممتاز خواص است. این نیت، اعمال روزمره را به عبادتی متعالی تبدیل میکند، گویی هر گام آنان در مسیر الهی، زمین را به آسمان پیوند میزند.
برای مثال، اولیای الهی، حتی در کارهای بهظاهر ساده مانند جارو کردن خانه یا انجام کارهای روزمره، نیت خود را به سوی خدا متعالی میسازند. این تفاوت، چونان فرق میان خاک و ستاره است؛ خاک در جای خود میماند، اما ستاره آسمان را نورانی میکند.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، به تمایز میان خواص و عوام در روانشناسی اجتماعی راستین پرداخت. خواص، با نیت خالص و عمل متعالی، راهبران جامعهاند، در حالی که عوام، در بهترین حالت، به اعمال نیک اما فاقد نیت متعالی بسنده میکنند. این تمایز، بنیانی برای فهم روانشناسی راستین است که در بخشهای بعدی، به تبیین ابعاد سیاسی و اجتماعی آن پرداخته خواهد شد.
بخش دوم: مشروعیت قدرت در روانشناسی اجتماعی
مبنای مشروعیت قدرت
روانشناسی اجتماعی راستین، مشروعیت قدرت را نه بر اساس زور و سلطه، بلکه بر پایه معرفت و فضیلت تعریف میکند. در جهان طبیعت، که استاد فرزانه آن را به جنگل تشبیه میکنند، قدرت و معرفت در حمله و دفاع به کار میروند. اما در جامعه انسانی، مشروعیت قدرت باید بر اساس عقلانیت و فضیلت باشد. حاکمان، چون حکیمان و فیلسوفان، باید از زندگی عادی فاصله گیرند و با کمترین معونه، بیشترین خدمت را به جامعه عرضه کنند.
درنگ: مشروعیت قدرت در جامعه انسانی، نه از قانون جنگل، بلکه از معرفت، فضیلت و خدمت به خلق نشأت میگیرد.
استاد فرزانه، با اشاره به سیره اولیای الهی، تأکید میورزند که حاکمان باید چونان خادمانی بیادعا، با کمترین بهرهمندی از دنیا، به خدمت جامعه بپردازند. این الگو، در سیره ائمه معصومین (ع) به روشنی دیده میشود، که با سادهزیستی و خدمت بیمنت، الگویی برای حاکمیت عادلانه ارائه دادهاند.
نقش حکیمان در حاکمیت
بر اساس دیدگاه روانشناسی راستین، حاکمان جامعه باید حکیمان و عالمان باشند، نه افرادی که در دام هوسهای دنیوی گرفتارند. افلاطون در «جمهوری» خود، بر این نکته تأکید دارد که فیلسوفان باید زمام امور را در دست گیرند. این دیدگاه، با سیره اولیای الهی همخوانی دارد، که با سادهزیستی و حکمت، جامعه را به سوی عدالت هدایت میکردند. استاد فرزانه، با اشاره به این الگو، بر ضرورت دوری حاکمان از تجمل و تمرکز بر خدمت تأکید میورزند.
برای مثال، سیره ائمه معصومین (ع) نشان میدهد که آنان، با وجود دسترسی به منابع مالی، هیچگاه برای خود چیزی ذخیره نکردند و همه را در راه دین خدا صرف کردند. این الگو، چونان آیینهای شفاف، حقیقت حاکمیت عادلانه را به نمایش میگذارد.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به تبیین مشروعیت قدرت در روانشناسی اجتماعی راستین پرداخت. برخلاف قانون جنگل، که قدرت را بر اساس زور تعریف میکند، روانشناسی راستین، معرفت و فضیلت را مبنای مشروعیت میداند. حاکمان، به عنوان حکیمان و خادمان جامعه، باید از تجمل دوری گزینند و با سادهزیستی، به خدمت خلق بپردازند. این دیدگاه، زمینهای برای بررسی روانشناسی سیاسی در بخش بعدی فراهم میآورد.
بخش سوم: روانشناسی اجتماعی سیاسی و تبیین حقیقت
نقد نسبیتگرایی و لائیسیته
روانشناسی راستین، نسبیتگرایی و لائیسیته را به چالش میکشد. نسبیتگرایی، که ریشه در عدم باور به امکان شناخت حقیقت مطلق دارد، در جوامع مدرن به صورت سکولاریسم و لائیسیته نمود یافته است. این رویکرد، با رد حقیقت مطلق، دین را از صحنه اجتماع کنار میزند و به تعارض با معنویت میانجامد. استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، بر فطرت حقیقتجوی انسان تأکید میورزند:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا
پس روی خود را به سوی دین یکتاپرستانه کن، همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است.
این آیه، چونان کلیدی زرین، درهای حقیقتجویی را به روی انسان میگشاید و نشان میدهد که فطرت الهی، انسان را به سوی شناخت حقیقت هدایت میکند. روانشناسی راستین، با نقد لائیسیته، بر ضرورت حضور دین در جامعه برای تحقق عدالت و معنویت تأکید دارد.
درنگ: نسبیتگرایی، با انکار امکان شناخت حقیقت، به جدایی دین از اجتماع میانجامد، اما روانشناسی راستین، با تأکید بر فطرت حقیقتجوی انسان، این رویکرد را نقد میکند.
امکان شناخت حقیقت
برخلاف ادعای نسبیتگرایان، روانشناسی راستین تأکید دارد که حقیقت قابل شناخت و تبیین است. این شناخت، از طریق تحقیق علمی و نقلی، با بررسی اسناد و شواهد، ممکن میشود. استاد فرزانه، با اشاره به تجربهای در معبد سیکها، نشان میدهند که بسیاری از باورهای رایج، فاقد سند معتبرند و با تحقیق دقیق، میتوان حقیقت را از باطل تمییز داد. این رویکرد، چونان مشعلی در تاریکی، راه را برای شناخت حقیقت روشن میسازد.
موانع شناخت حقیقت
قدرتمندان جهان، به دلیل منافع خود، مانع از تبیین حقیقت میشوند. روانشناسی اجتماعی راستین، این موانع را شناسایی کرده و بر ضرورت مبارزه با آنها از طریق تحقیق و آگاهی تأکید دارد. استاد فرزانه، با اشاره به تاریخ صدر اسلام، نشان میدهند که حتی مخالفان حق، به حقانیت آن اذعان داشتند، اما به دلیل منافع شخصی، از پذیرش آن سر باز زدند.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، به نقد نسبیتگرایی و لائیسیته و تأکید بر امکان شناخت حقیقت پرداخت. روانشناسی راستین، با تکیه بر فطرت حقیقتجوی انسان و اسناد معتبر، راه را برای تبیین حقیقت هموار میسازد و موانع قدرتمندان را به چالش میکشد. این دیدگاه، زمینهساز بررسی روانشناسی سیاسی در بخش بعدی است.
بخش چهارم: روانشناسی اجتماعی سیاسی و استیفای حق
حق و امکان تبیین آن
روانشناسی اجتماعی سیاسی راستین، بر این اصل تأکید دارد که حق و حقیقت قابل تبیین و استیفا هستند. ادعای مهمل بودن حقیقت، یا از وازدگی علمی نشأت میگیرد یا از وابستگی به استکبار. استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، بر ضرورت دفاع از حق تأکید میورزند:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید، هرچند به زیان خودتان باشد.
این آیه، چونان ندایی الهی، انسان را به ایستادگی در برابر ظلم و دفاع از حق فرا میخواند، حتی اگر این دفاع به زیان خود او باشد.
درنگ: حق قابل تبیین و استیفاست و انکار آن، یا از وازدگی علمی یا از وابستگی به منافع استکباری ناشی میشود.
نقد تعدد قرائات
تعدد قرائات، که به عنوان رویکردی نسبیتگرا مطرح میشود، در روانشناسی راستین به عنوان مانعی برای تبیین حقیقت نقد میشود. این رویکرد، که ریشه در تفکرات غربی دارد، به وازدگی علمی منجر میشود و از پیگیری حقیقت باز میدارد. استاد فرزانه، با تأکید بر روشهای نظاممند تحقیق، راه را برای تبیین حقیقت هموار میسازند.
روش تبیین حقیقت
تبیین حقیقت، نیازمند روشی نظاممند است که از بررسی ادیان و غیر ادیان آغاز شده و به تحلیل دقیق فِرَق و مذاهب میرسد. روانشناسی راستین، این روش را به عنوان راهکاری برای شناخت حقیقت پیشنهاد میکند. استاد فرزانه، با اشاره به بررسی اسناد دینی و غیر دینی، نشان میدهند که حقیقت، چونان گوهری در صدف، با تحقیق دقیق قابل دسترسی است.
استیفای حق در صورت قدرت
در صورت کسب قدرت، استیفای حق واجب است. روانشناسی راستین تأکید دارد که اهمال حق در شرایط قدرت، به معنای نادیده گرفتن حقیقت است و با اصول دینی سازگار نیست. استاد فرزانه، با اشاره به سیره پیامبر اکرم (ص)، نشان میدهند که جنگهای ایشان، اغلب با رویکرد پیشدستانه و تاکتیکی بود، که به حفظ حق و جلوگیری از فتنه میانجامید.
مسالمت در نبود قدرت
در نبود قدرت مطلق، روانشناسی اجتماعی سیاسی بر مسالمت و همکاری تأکید دارد. این رویکرد، که در شرایط ضعف به کار گرفته میشود، به حفظ صلح و تعادل در جامعه کمک میکند. استاد فرزانه، با اشاره به سیاستهای منطقهای نظام جمهوری اسلامی ایران، نشان میدهند که حسن همجواری و همکاری با کشورهای همسایه، به تقویت روابط منطقهای انجامیده است.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به بررسی روانشناسی اجتماعی سیاسی و استیفای حق پرداخت. این بخش، با تأکید بر امکان تبیین حقیقت و نقد نسبیتگرایی، راهکارهایی برای تحقق عدالت و معنویت در جامعه ارائه داد. مسالمت در نبود قدرت و استیفای حق در صورت قدرت، دو اصل کلیدی این دیدگاهاند که در سیره اولیای الهی و سیاستهای نظام اسلامی نمود یافتهاند.
جمعبندی نهایی
روانشناسی راستین، چونان چشمهای زلال، به بررسی ابعاد اجتماعی، سیاسی و معنوی انسان میپردازد. این علم، با تمایز میان خواص و عوام، بر ضرورت نیت خالص و قربالیالله در اعمال خواص تأکید دارد. در حوزه قدرت، مشروعیت حاکمیت بر اساس معرفت و فضیلت تعریف شده و از قانون جنگل فاصله میگیرد. همچنین، با نقد نسبیتگرایی و لائیسیته، بر امکان شناخت و تبیین حقیقت تأکید کرده و موانع قدرتمندان را در این مسیر شناسایی میکند. در نهایت، این علم با ارائه الگوهای عملی از اولیای الهی و تأکید بر مسالمت در نبود قدرت و استیفای حق در صورت قدرت، راهکارهایی برای تحقق جامعهای عادلانه و معنوی ارائه میدهد. این نوشتار، با حفظ تمامی محتوای اصلی و ارائه آن در قالبی علمی، زمینهای برای تحقیقات عمیقتر در این حوزه فراهم آورده است.
با نظارت صادق خادمی